کوسه
من خستم. اینم روزمرهنویسی عمومی منه. اگه قول میدی بی سر صدا یه جا بشینی، آبمون باهم توی یه جوب میره. اگه نه، درم پشت سرت ببند. لینکهای مرتبط با من: https://zil.ink/nira شناس @nnkskhnmg اینستا: niras.daily
نمایش بیشتر9 377
مشترکین
+624 ساعت
+1757 روز
+1 00130 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
گاهی اوقات فکر میکنم وقتی توی اینستاگرام هایلایتهای بلند بالا مینوشتم آدم مفیدتری بودم. نمیدونم. خودمم به نتیجه با خودم نمیرسم. توی تلگرام انگار ادمها سر حوصله نمیخوننت. توی اینستاگرام هم همینطور. گذری اسکرول میکنن. قبلا میدونستم کسانی هستن تا یاد بگیرن. این روزها نمیدونم. یکم میترسم. از مثل قبل مفید نبودن میترسم. احساس میکنم الان همهچیز شده محتوای صوتی-تصویری. گاهی حتی تصمیم میگیرم من هم تولید کنم. بعد اما میبینم هرکسی با یه این مالشیای گونه و پالت آرایشی اومده و نصیحت میکنه، میگم من چرا باید سر بقیه رو درد بیارم؟ اما مفید نبودن، برام نگران کنندست. مثل اینکه چیزی که دلیل بودنت شده رو، اونقدر که باید نداشته باشی.
جدال با داروها
چندروزیه قرص جدیدی رو شروع کردم. همزمان با تیروئید و ویتامین دی. توی این مدت، متوجه شدم مودم میفته، خسته میشم و نا ندارم. اول تصور کردم ممکنه بخاطر فشارهای روزمرم باشه. تا دیشب داشتم تلگرام رو چک میکردم و دیدم یادداشتهای یک روانپزشک از یک مورد مشابه با من نوشته و ذکر کرده مصرف این دارو میتونه از تاثیر قرص تیروئید کم کنه و باید دوز رو بالاتر برد. جالبه. علائمم دقیقا شبیه وقتیه که تیروئیدم رو نمیدونستم و دارو مصرف نمیکردم. عجیب نیست؟ تلگرام دهکدهی کوچیکی شده و اطلاعات توش انقدر رندوم ممکنه پیدا بشن. اگر اون نمینوشت، شاید من بازم تلاش میکردم به فشار بیرونی ربطش بدم و پیاش رو نمیگرفتم. جالب نیست؟
روز آخر دبیرستان
دِیلی بچههارو میخونم و میبینم که دارن روزهای آخر مدرسهاشون رو یادداشت میکنن. یاد داشت چه واژهی جالبیه. کاری در جهتِ به یاد داشتن. یادم اومد من هیچوقت سال آخر دبیرستان رو تجربه نکردم. هیچوقت نفهمیدم چیشد تموم شد. پیک کرونا وسط سال آخر دبیرستانم بود. کلاسها آنلاین بود و من؟ آدم درس نخونی بودم. میدونستم قراره برای امتحان نهایی چیکار کنم. اون روزها اوج و شکوه اینستاگرام بود برای من. با امتیاز آشنا شده بودم. اون شیش ماهی که حتی برای خرید هم از خونه بیرون نرفتم چون هایریسک بودم، بهونهی خوبی بود برای جویدن هرچیزی که داشت تولید میشد. برای تمام اطلاعات، لایوها و هایلایتهای جنجالی امتیاز. اون روزها من رو آدم دیگهای کرد. انگار یکی زده بود تو گوشم و من بیدار شده بودم. از خوابِ خوشِ کودکی. هیچوقت دیگه مثل قبل نشد. نمیدونم ناراحتم یا خوشحال. اما من روزهای آخر دبیرستانی ندارم. حتی انگار برام تموم نشده. من هیچوقت از ۲۰۱۹ به بعد زمان برام نگذشت و بزرگ شدنم رو نفهمیدم. من هنوز فکر میکنم قراره ۲۰۲۰ شه و قراره که اون روزهایی که شبیه زندگی غیرواقعی بود رو، واقعا زندگی کنم. نمیدونم کِی از این خواب بیدار میشم.
تلاش مداوم
حالا دو سال و نیمی چیزی میشه. از وقتی که اولین بارها شروع کردم دنبال پروژم دوییدن. یادمه وقتی اولین بار ریجکت شدم توی ایستگاه زنگ زدم امامیان و اشک ریختم. یادمه گفت این نشد یه نفر دیگه. یادم نمیره هیچوقت. اون لحظه توی مغزم اینطوری بود که تموم شده بود. توی مخیلمم نمیگنجید که شاید یکی دیگه جواب دیگهای بده. آدم بیخیال بشویی بودم. توی این دوسال همچیو بالا پایین کردم و طراحی کردیم و فردا، اولین آزمایش رو توی لب میگیرم. حتی استاد راهنما هم قرار نیست بیاد. گفت تو میدونی باید چیکار کنی.گفت لازم نیست چک بشی. ته دلمو قرص کرده. به اون یکی استاد پیام دادم تا بهش زنگ بزنم. همیشه عجیب و خلاق جواب میده. اینبار حواب داد: بله امپراطور این دوکهکشان. با پیامش لبخند زدم. به اعتمادی که بهم کردن لبخند زدم. به اینکه فردا شروع میکنم لبخند زدم. فردا تجربهایه که شاید چندسال آیندم رو هم تغییر بده. آیا قراره این مسیر رو ادامه بدم؟ جوابش توی یک ماه پیش رومه. یک ماهی که از فردا صبح، شروع میشه. من ازش یه چیزی یاد گرفتم: اگر ریجکت شدی فکر نکن دنیا به پایان رسیده. تلاش مداومِ درست، تورو به نتیجه نزدیک میکنه. "تلاش مداوم درست". مرزش با سمج شدن و سیریش بودن باریکه. اگر ردش نکنی، از پیش برندهای.
یه نکتهی جالب! مثل ما که از غم غروب جمعه مینالیم، لئوپاردی، شاعر ایتالیایی، یه شعر کامل داره در وصف غم شنبه. خلاصه که مشکل جهانیه. به روزش نیست.
Repost from پلی لیستمان.
توی این طرح جدید تعطیلی شنبهها اعلام نکردند تکلیف غروب جمعه چه میشود؟ به هر حال مهم است؛ من باید بدانم این هفته جمعه دلم بگیرد یا شنبه.
هرآهنگی از هرجا گرفتم غمگینه. آدم افسرده هم نباشه با این وضع افسرده شدنش حتمیه.