Lost Lake
Lily, the far away galaxies King. 🌙 ناشناس: https://t.me/HarfBeManBOT?start=MTg4NzEwNDky
نمایش بیشتر401
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
+17 روز
+230 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
از خواب بیدار میشی و چشماتو باز میکنی و اون مشکلی که حل نشده راهشو به قفسه سینهت پیدا میکنه.
دلم نمیخواد جلو فوران احساس قشنگ و مثبتمو بگیرم. دلم میخواد عشق بورزم و تعریف کنم.
جلوشو بگیرم که افسرده و سیاه و خموده بشم؟
نع.
روباهک توی محیط بسته و نیمه تاریک به دنیا اومده و همونجا مونده تا وقتی که شازده کوچولو رو پیدا کرده. یعنی هیچ وقت با محیط بیرون و هوای آزاد تماسی نداشت.
اون اول که پیشم اومده بود یه صبح بردمش روی پشت بوم که آفتاب بخوره. خیلی ترسید و ناله کرد حتی توی بغل من هم نتونست تحمل کنه. تجربه هوای آزاد، صداهای در هم و بوهای زیاد و ناشناخته به شدت به هم ریختتش.
بعد از اون روز، بارها تلاش کردم. با روشهای مختلف. بازی، تشویقی، بغل
کمکم یاد گرفت تو بغل من نباشه اما میلرزید و راه نمیرفت. بعد یه مدت طولانی با محیط بیرون خو گرفت.
حالا ۲ سال میگذره و امشب که پشت در پشتبوم وایساده بود و به من اعتراض میکرد که درو باز کنم بریم بازی کنیم، یاد اون موقع افتادم...
یه آدم قشنگ در مورد مشکلی که براش پیش اومده بود و ازش سوال کردم، بهم گفت مشکلات توی زمان خودشون حل میشن.
پس اگر حل نشده یعنی زمانش نرسیده.
امروز به خودِ بزرگسالتون بگید تو صلاحیت و توانایی و مراقبت از منو داری.
و برید تو دل زندگی!
Photo unavailableShow in Telegram
این هوش مصنوعی فوق العادهست!
*و منی که حتی از ربات هم تشکر میکنم*
دختر کوچولو ۵ ساله و نازی امروز مریضم بود. وسط کار با چشمای درشت نگاهم کرد گفت خسته نشدی؟
گفتم نه خاله جون تو خسته شدی؟
گفت نه نگران توام
قلبم اکلیلی شد از دستش :s