eunoia.

حالا میفهمم وقتی کیارستمی راجع به چهره بابک احمدپور (احمد) صحبت می‌کرد منظورش چی بود...

«مادر من دفتر محمدرضا را اشتباهی برداشتم باید ببرم بهش بدم...» - خانه دوست کجاست، عباس کیارستمی (۱۳۶۵)

ممنون میشم این پیام رو تو چنل‌هاتون فوروارد کنید. 🤎

سلام عزیزان ☘ تصمیم دارم آموزش خوشنویسی انگلیسی، سبک copperplate، رو برای علاقه‌مندان با هزینه کم شروع کنم. برای اطلاع از شرایط دوره میتونید برام پیام بذارید تا راهنمایی‌تون کنم: @ItsVirabot

🖋

میگن همه چیز به وقتش اتفاق می‌افته. پس یه روز من هم مثل سیبی که از درخت می‌افته، میفهمم باید با خودم چیکار کنم. میفهمم چطور اقیانوس باشم و از آدم‌هایی که سعی می‌کنن به من وارد شن بدم نیاد (شاید). یاد میگیرم موقع ساز زدن نفس بکشم و بالاخره ریتمم رو پیدا میکنم. مثل سیبی که از درخت می‌افته.

کمک 😂😂😂😂

پوزولی ، اگه روش میشد:

مثال: انگار پرده مجلسی نصب کرده رو خطوط حامل