عج؛
«کسی که ”او“ دوستش داشت؛ علیرضا»؛ و «هیچچیز؛ بهجز یک جنگجوی شکستخوردهی راندهشدهی آواره». شناس: @jahdari_bot
Ko'proq ko'rsatish760
Obunachilar
-124 soatlar
+117 kunlar
+10630 kunlar
- Kanalning o'sishi
- Post qamrovi
- ER - jalb qilish nisbati
Ma'lumot yuklanmoqda...
Obunachilar o'sish tezligi
Ma'lumot yuklanmoqda...
من دلایل زیادی برای رأیندادن به جلیلی دارم. دلایل زیادی هم برای رأیندادن به پزشکیان. وقتی این دلایل رو روی دوکفهی ترازوی ذهنم میذاشتم و با هم مقایسه میکردم، تا همین چندساعت پیش برابر و یکسان بودند. چیزی که من رو نگه داشته بود که به رقیب آقای پزشکیان، در مقابل ایشون رأی ندم، متانت و صداقت ایشون بود. مثلا در مقابل رادیکالکردن فضای مناظرات توسط زاکانی با وقار میگفت ما برای جنگکردن نیومدیم و سعی میکرد فضا رو سالم نگه داره. برخلاف رویهی معمول اصلاحطلبان حرکت میکرد و به هر چیزی برای رأیآوردن دست نمیزد. اینها باعث میشدند من فکر کنم این فرد با کسی مثل روحانی فرق میکنه و حتی اگر اطرافیان روحانی دورش رو بگیرند، باز هم همینیه که هست. ولی چرخش ۱۸۰درجهای این مدت، نشون میده که برخلاف ویژگیهای یک رئیسجمهور، ایشون قاطع نیستند. مثل خمیر میشه باهاشون بازی کرد و به هر شکلی دراورد؛ و از اونجایی که در موضوعات مختلف پشتوانهی فکری خودشون رو ندارند، در صورت رأیآوردن، ایشون نخستوزیر میشن و معاون اولشون کنترلکنندهی دولتن. همهی نظرها، ترسها و پیشبینیهام از دولت جلیلی کماکان باقیه ولی بهخاطر این دلایلی که گفتم، ترجیح میدم فردا بهشون رأی بدم.
زندگی با تو یه طعم دیگهای داره. مثل طعم اولینپیتزایی که میخوریم؛ مثل عطر غذای مادربزرگ، که با سادهترین رسپیها درست میشه و حرفهایترین آشپزها هم نمیتونن حتی نزدیک بهش رو درست کنن. زندگی با تو یه رنگ دیگهای داره. مثل رژ قرمز و نامرتب روی لب دخترک چندساله. مثل صدای اخباری که وقتی پدر خونهست، توی خونه میپیچه. زندگی با تو یه روح دیگهای داره. مثل صدای قلقلزدن قرمهسبزی، توی آشپزخونه. مثل جوونهزدن سبزهها، با اولین بارون بهاری. با تو حتی میوههای کال هم رسیدهان؛ هندوانهها، حتی اگر سفید هم باشند، شیرینتر از قندن. با تو همیشه آفتاب نه تیز و تنده، نه کمپیدا و سرد؛ دلپذیر و ملایمه. با تو خورشید به دور زمین میگرده و زمین به دور ماه. تو، خواب بعد از خاموشکردن آلارمی. آب خنک بعد از پریدن خواب از تشنگیای. حال خوب بعد از آغوشی. نفس راحت بعد از یک روز سختی. آشپزخونهی بعد از خونهتکونیای. شادی گل دقیقهی نودی. رزق لایحتسب خدایی. که این موجودیت توئه که به چیزها وجود میده، نه ماهیت خودشون.
[عج؛]
زندگی با تو یه طعم دیگهای داره. مثل طعم اولینپیتزایی که میخوریم؛ مثل عطر غذای مادربزرگ، که با سادهترین رسپیها درست میشه و حرفهایترین آشپزها هم نمیتونن حتی نزدیک بهش رو درست کنن.
زندگی با تو یه رنگ دیگهای داره. مثل رژ قرمز و نامرتب روی لب دخترک چندساله. مثل صدای اخباری که وقتی پدر خونهست، توی خونه میپیچه.
زندگی با تو یه روح دیگهای داره. مثل صدای قلقلزدن قرمهسبزی، توی آشپزخونه. مثل جوونهزدن سبزهها، با اولین بارون بهاری.
با تو حتی میوههای کال هم رسیدهان؛ هندوانهها، حتی اگر سفید هم باشند، شیرینتر از قندن. با تو همیشه آفتاب نه تیز و تنده، نه کمپیدا و سرد؛ دلپذیر و ملایمه. با تو خورشید به دور زمین میگرده و زمین به دور ماه. تو، خواب بعد از خاموشکردن آلارمی. آب خنک بعد از پریدن خواب از تشنگیای. حال خوب بعد از آغوشی. نفس راحت بعد از یک روز سختی. آشپزخونهی بعد از خونهتکونیای. شادی گل دقیقهی نودی. رزق لایحتسب خدایی. که این موجودیت توئه که به چیزها وجود میده، نه ماهیت خودشون.
[عج؛]
Boshqa reja tanlang
Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.