🌿حس و حال خوب 🌿

انسان هاي عادي، روح ندارند يك فرد معمولي وقتي در جهان فيزيكي متولد مي شود به طور متوسط داراي 3 درصد كانشسنس آزاد و 97 درصد كانشسنس محصور در دست ايگوها است. به همين خاطر او داراي مقادير فراواني ايگو، اسنس و چهار بدن قمري مي باشد. بدن هاي قمري همانند پوششي براي ايگوها محسوب مي شوند. چهار بدن قمري عبارتند از فيزيكي، حياتي(كه هاله نيز قسمتي از آن است) ذهني و آسترال. كانشسنس يا آگاهي، بينايي اسنس به شمار مي رود و اگر انساني بتواند كانشسنس را آزاد و سپس بيدار نمايد اسنس توانايي مشاهده و سپس بيداري دروني را بدست مي آورد. بدن هاي قمري، كه پوشش ايگوها به شمار مي روند توهم و مايا محسوب مي شوند و به وسيله اين بدن ها، ما فقط مي توانيم به قسمت هاي پست تر كائنات و جهان هستي برويم و براي رفتن به قسمت هاي برتر و دروني تر، بايد بدن هاي شمسي و همچنين مجوز ورود به مناطق برتر و اعلي را داشته باشيم. فردي كه توانسته است مقداري از ايگوها را با كار دروني و ايزوتريك از بين ببرد و درصد مشخصي از كانشسنس محصور را آزاد و سپس بيدار كند، بيداري دروني را تجربه مي كند و اسنس كم كم مي تواند در مسير دروني پيشرفت كند. اگر روند از بين بردن ايگوها ادامه داشته باشد، كم كم فرد قادر مي گردد هفت بدن شمسي خود را توليد كند. بايد يادآور شد كه جريان الهي، ولتاژ بسيار بالايي دارد و به وسيله بدن هاي قمري نمي توانيم با اين ولتاژ بالا ارتباط برقرار كنيم. به همين خاطر براي پيشرفت و جلو رفتن در مسير دروني، توليد بدن هاي شمسي ضروري است. بعد از آن فرد مي تواند قسمت هاي اصلي بينگ يا رب دروني را در خود متجلي يا متناسخ كند. روح فردي، يكي از قسمت هايي است كه بايد آن را متجلي و متناسخ كنيم و يكي از ابزارهاي بينگ يا رب دروني است. قسمت هاي مختلفي از بينگ يا رب دروني وجود دارد كه روح، روح كل، كرايست يا شمس دروني را مي توان نام برد. هر كدام از اين قسمت ها بايد متجلي و متناسخ شود تا انسان كامل بوجود بيايد. بنابراين، انسانها در شرايط عادي و معمولي كه بدنيا مي آيند، روح ندارند، بلكه يك نور اوليه دارند كه اسنس ناميده مي شود. روح، قسمتي از بينگ يا رب دروني است كه در مراحل بالاتر متجلي و متناسخ مي شود.

Ambient #chillout mix Relaxing & wonderful music🎧🎼 "Relax your mind & body"🔮 @wearelightt 🤍

اثر ماه دکتر ریشی ویوکاناندا ساراسواتی حدود سی سال پیش، متوجه شدم بیماری ها و مراجعه افراد جامعه به بیمارستان تحت تاثیر حالت‌های ماه است. با آنکه این نظریه در پزشکی مدرن جایگاهی ندارد. مثلا یک روز دیدم که تقریباً درصد زیادی از افراد بخاطر مشکل گردن به مطلب مراجعه کرده اند و چند روز بعد، دیدم اکثران بخاطر درد کمر و سیاتیک به ما مراجعه کرده اند. با گذشت هفته ها متوجه شدم که اینها اتفاقی نبوده و نظمی در آن وجود دارد. ابتدا افراد مبتلا به مشکلات بالای گردن به مراجعه می کردندو چند روز بعد گروه دیگری با دردهای پایین گردن و بازوها، سپس ستون فقرات قفسه سینه و قفسه سینه، سپس قسمت فوقانی کمر، سپس پایین کمر و پاها . قبلا در بیمارستان‌های روان‌پزشکی کار می‌کردم، پرسنل پرستاری متقاعد شده بودند که در ماه کامل بیشترین مراجعه را دارند من معاون بیمارستان شدم با گذشت زمان و تحلیل کل آمار متوجه شدم که این گمان درست است. در ماه کامل اکثر بیماران از دردهای بالای گردن همراه با سردردهایشان و سپس با کاهش قرص ماه، افراد با مشکلات ناحیه تحتانی گردن و بازو، سپس قفسه سینه، سپس قسمت فوقانی کمر، سپس در ماه نو فسمت تحتانی کمر و سیاتیک شروع به ظهور می کنند. در کلاس های یوگا نیز اتفاق افتاد. مفاصل براساس فاز ماه خشکی پیدا می‌کنند و برای انجام کامل تمرین باید کشش ملایم بیشتری داده شوند. این امر به ویژه در تمرینات پاوان موکتاسانا سری 1 که در آن روی تمام مفاصل بدن کار می شود آشکار بود. در آساناهای اصلی، افراد کلاس اظهار می داشتند در انجام اساناهای اصلی با آنکه هیچ مشکلی ندارند گاهی دچار مشکل می شوند و نمی توانند وضعیت نهایی حالت را حفظ کنند. این می تواند به دلیل اثر نبمه روشن ماه روی ناحیه تحت اثر چاکراها باشد. مشاهدات من به عنوان یک پزشک و یوگی تایید می کند که در مراقبه و در زندگی روزمره، و انجام کارهای ذهنی عمدتاً چاکراها تحت تاثیر حالت‌های ماه هستند. مانند عقل و شهود در ماه کامل، زمانی که ماه شروع به از بین رفتن می کند، ارتباطات عشق، نفرت و آسیب با فعال شدن آناهاتا، قدرت و عزت نفس در ماه وسط با فعال شدن مانیپورا، تمایلات جنسی زمانی که نوبت به سوادهیستانا می رسد، و در ماه نو مولادهارا تحریک شده و حس امنیت را ایجاد می نماید. البته، حالت‌های ذهنی ما تحت تاثیر رویدادهای اطراف نیز می باشد، اما شاید آنها نیز تحت تأثیر فازهای ماه باشند، زیرا افراد اطراف ما نیز به طور مشابه تحت تأثیر قرار می گیرند و بیشتر شادی ها و غم های ما را تحریک می کنند. علاوه بر این، مهم نیست که چه چیزی به ما اثر می کند، ممکن است با توجه به فاز ماه و اینکه کدام یک از دکمه‌های ما در آن زمان به راحتی می‌توان فشار داد، به آن واکنش متفاوتی نشان می‌دهیم. سوامی ساتیاناندا می‌گوید: به هر حال همه ما به آرامی در حال تکامل هستیم و یوگا جریان تکامل را تسریع می کند. در یوگا تمریناتی برای فعال کردن و بیدار کردن چاکراها و رفع انسدادهای درونی وجود دارد . شاید ماه هنگام عبور از مراحل خود یکی از ابزارهایی باشد که با فعال کردن چاکراها و وادار کردن ما به رویارویی با توسعه دردها و لذت ها ، تکامل طبیعی ما را هدایت می کند.

AMBIENT #chillout LOUNGE RELAXING MUSIC🌿 - Essential Relax Session 1 - Background Chill Out Music🦋🌈 #good_vibes 🔆🔅🔆🔅