کانال رسمی دکتر موذن زاده
3 435
Suscriptores
+1624 horas
+2257 días
+30530 días
- Suscriptores
- Cobertura postal
- ER - ratio de compromiso
Carga de datos en curso...
Tasa de crecimiento de suscriptores
Carga de datos en curso...
«اینها را به مردم نگویید»
جنگ برای ظهور امام زمان
عملیات پرتلفات خیبر در اسفند62 صحنههای وحشتناکی داشت که ذهن برخی از فرماندهان را بهشدت گرفتار سوالهایی اساسی دربارهی مدیریت جنگ کرد. دستواره از فرماندهان ارشد لشکر 27 سپاه گزارشهای تلخی از این عملیات دارد که در کتاب «دستواره سخن میگوید» آمده است. او میگوید: «ایمان و توکل و باورهایی از این دست یک طرف، تدبیر و تدبر و اندیشه و اصول هم یک طرف... در عملیات خیبر هیچ تاکتیک و اصول عملیاتی نداشتیم تا بتوانیم مقاومت کنیم.» او در روایت خود به مقاطعی از عملیات اشاره میکند که فضا برای جنگیدن و پیشروی به 30سانتیمتر میرسید یعنی نفر پشت سر، وقتی میتواند بهسوی دشمن تیراندازی کند که نفر جلوییاش بر زمین بیفتد. او بارها تاکید میکند با وجود آنکه میدانسته عملیاتِ نیروهایش به نتیجه نمیرسد به دلیل دستور از بالا عملیات را ادامه داده و حتی وقتی در میانهی عملیات دلایلش را برای هاشمی رفسنجانی توضیح داده، هاشمی به او گفته است: «حتی اگر هزار شهید هم بدهید باید راه را باز کنید. اسلام را به خفت نیاندازید. بلند بشوید بروید. توکل کنید، انشاالله راه باز میشود.» دستواره پس از اشاره به جملهی هاشمی میگوید: «قضیه را با اصول عملیاتی بررسی كردیم و متوجه شدیم روی اصول عملیاتی نمیشود حساب كرد. از آن طرف جنگ ما جنگ عقیدتی است و ما تابع دستوریم. آقای رفسنجانی هم نمایندهی تامالاختیار حضرت امام است.»
ادامهی گزارشها چنان تلخ است که گمان میرود این فرمانده دیگر نمیتواند در عملیاتی مشابه شرکت کند.
گره زدن مسایل دینی و اعتقادی به جنگ، تاثیر زیادی در ترغیب فرماندهان به ادامهی جنگ داشت. حدود دوماه پس از گزارشهای تلخ و انتقادهای او از روند عملیات خیبر، وی در جمع نیروهای لشکر در یک پادگان آموزشی در کرج سخنرانی میکند و به سخنان محلاتی نمایندهی ولی فقیه در سپاه اشاره میکند: «خدا شاهد است وقتی سخن ایشان را شنیدم، بدنم لرزید... ایشان با دلایل و روایات و احادیث ثابت کردند که برای ظهور امام زمان باید زمینه فراهم شود...» دستواره ادامه میدهد: «اگر امروز ماموریتی را که خداوند بر عهدهی ما گذاشته انجام دهیم و بجنگیم، زمینهی ظهور امام زمان و زمینهی عدل و داد و حکومت حقهی اسلام فراهم میشود. اگر نجنگیم و سستی کنیم، زمینهی حکومت کفر و استکبار را فراهم كردهایم.»
در این شرایط حتی فکر کردن به پایان جنگ فکری خیانتآمیز خواهد بود و صلح کلمهای منفور. به جایگاه کلمهی صلح در مکالمهی دو فرمانده ارشد سپاه در سال 64 در بحثهای تصمیمگیری برای عملیات والفجر 8 توجه کنید:
غلامعلی رشید با اشاره به كمبودها میگوید عملیات موفق نمیشود و به سرنوشتی مانند عملیات بدر دچار میشود. شمخانی میگوید: پس تو میگویی برویم صلح كنیم؟ رشید: من میگویم ١٥٠گردان میخواهم. به من بدهید میجنگم. شما میگویید نمیدهم لذا صلح میشود...
به نظر میرسد «ادامهی جنگ به هر قیمت» تا آخرین ماههای جنگ در ذهن بسیاری از فرماندهان جا گرفته بود. 27فروردین67 محسن رضایی در جمع فرماندهان منطقهها و ناحیههای سپاه در باختران(کرمانشاه) سخن میگفت. چند ماهی از رسیدن برد موشکهای عراق به تهران و حدود یک ماه از حملهی شیمیایی ارتش عراق به حلبچه میگذشت. او میگفت که جنگ شهرها شدیدتر خواهد شد و «تا پایان امسال پیشبینی میشود دشمن، خراسان، کرمان و همهی شهرهای ایران را زیر موشک ببرد و این مطلب جدی است و احتمالا ممکن است بمب شیمیایی بزند. اینها را برای مردم نگویید، برای خودتان که بفهمید جنگ جدی است و ادامه دارد» او توضیح داد که با این حملهها سازماندهی اجتماعی به هم میریزد. اقتصاد به هم میریزد؛ «مغازههایی که 9سال وقت برد و زحمت کشیده شد دگرگون میشود و سرجایش نمیماند. تمام اینها به هم میریزد.»(روزشمار جنگ، مركز تحقیقات جنگ سپاه، جلد54، ص966)
فردای این روز به ناگاه تمام معادلات نظامی جنگ تغییر کرد. عراق در حملهای قدرتمندانه فاو را پس گرفت و پس از آن، ایران پشت سر هم در جبههی نظامی شکست خورد. بعد از شكستها، نامهها و گزارشهاي بسياري به امام رسيد. رضایی نیز در نامهای امکاناتی خواست که امام از آن نامه با عنوان «تکاندهنده» ياد کرد. هرچند او نوشته بود که همچنان باید جنگید اما امام دربارهی این حرف او نوشت: « با ذکر این مطالب میگوید باید باز هم جنگید که این دیگر شعاری بیش نیست.»
سه ماه بعد از سقوط فاو، قطعنامه پذيرفته شد. شاید اگر این شکستهایِ میدانِ نبرد نبود و ناتوانی نیروهای نظامی برای ادامهی جنگ آشکار نمیشد، جنگ باز هم ادامه پیدا میکرد.
( از یادداشت های کتاب توقیف شده نکته های تاریخی است، فایل نکته های تاریخی را از پیام سنجاق شده در کانال دانلود کنید.)
https://t.me/jafarshiralinia
اتاق آینده / شیرعلینیا
دعوتيد به خواندن درباره آینده ارتباط با مدير كانال: @jafarshiraliniaa
دغدغه حاکمیت مشارکت نیست چون تصمیمی برای شریک کردن مخالفین در قدرت سیاسی وجود ندارد و نخواهد داشت هر چه در این مورد گفته میشود یک لقلقه زبان است اگر تحریم به ۹۵ درصد آراء هم برسد کوچکترین انعطاف و کوتاه آمدنی در کار نخواهد بود چون قصدی برای ایجاد تکثر در قدرت وجود ندارد
تنهادغدغه حاکمیت حفظ یکپارچه قدرت است که به علت ناکارآمدی دچار تزلزل شده است و نه افزایش مشروعیت
https://t.me/drmoazenofficial
کانال رسمی دکتر موذن زاده
تماس با ادمین @Hmoazenzadeh
Photo unavailableShow in Telegram
فرمان «آتش به اختیار» آیتالله میرباقری با طرفداران سعید جلیلی/ متهم کردن #جلیلی به طالبانیسم غیرعادلانه است
🔹 رئیس فرهنگستان علوم اسلامی #قم، به طرفداران سعید جلیلی فرمان «آتش به اختیار» داد.
🔹میرباقری در پیامی تصویری در آستانه مرحله دوم چهاردهمین دوره انتخابات رئیس جمهوری، با تأکید بر اینکه هزاران نفر از طرفداران جلیلی بالقوه ظرفیت اداره یک ستاد انتخاباتی را دارند، گفت: تقاضای حقیر این است که هر کدام از این عزیزان منتظر ستاد مرکزی نباشند و به صورت «آتش به اختیار» خودشان ستادهایی را تشکیل بدهند؛ برای خودشان اتاق فکر درست کنند و تلاش کنند که با خلاقیت، ابتکار و نوآوری راه را باز کنند.
🔹از این دست تهمتهایی که امروز شایع شده و این شناعتی که ما دکتر جلیلی را متهم کنیم به «طالبانیسم»، و اینکه ایشان طرفدار تفکر طالبانی است، یک حرف غیرعادلانه، غیرمنصفانه و به تعبیر قرآن، شناعت است. این تهمت را در گذشته نسبت به شهید آیتالله رئیسی هم گفتهاند./ جماران
✅ @Khabar_Fouri
اخرین سخن انتخاباتی من
تنها مرز شفافی که اینک در بین شهروندان ایران در مورد انتخابات وجود دارد یک مورد است
سرنوشت ایران مهمتر است و یا سرنوشت جمهوری اسلامی
این تنها نقطه افتراق است و هرکس باید تکلیفش را با آن مشخص کند
پایدار باشید
همراه همیشگی شما
هاشم موذن زاده
https://t.me/drmoazenofficial
کانال رسمی دکتر موذن زاده
تماس با ادمین @Hmoazenzadeh
آزاده چاوشیان و بازپرسیهای غریب
برای سلطانی (بازپرس اول پروندمون):
یکی از غریب ترین موجوداتی که در اطلاعات دیدم. اینو واقعا دیدم، چون تنها فردی بود که بردنم توی اتاقش گفت: چشمبندت رو بردار.
این فرد تحمل اینکه چند ثانیه به چشماش نگاه کنی و باهاش حرف بزنی رو نداشت، یکسره با اشاره دست میگفت: نگات رو بنداز پایین.
یکی از روزهای اوایل بازداشتمون که بعد چندین بار بازجویی طولانی بردنم پیش ایشون. میون حرفاش گفت: من این اتهامها رو برات نوشتم...
در جواب اینکه گفتم اینها چی ان و این اتهامها کلی بار دارن و هیچ ربطی به من ندارن... و اینکه شما اصن میدونین من چطور زندگی کردم تا به امروز...
گفت: باشه دیگه وعده ما اون دنیا اون دنیا، بیا ازم حسابت رو پس بگیر!
میون جملاتی که با ادبیات خودش از یه گلی در لجنزار باشه چی میشه و بو میگیره و اینکه کسی که برگه سفید بده صفر میگیره و من بهت صفر دادم. زیر لب فاتحه هم میخوند برام و سرش رو تکون میداد...
گفتم: من باید با خونوادم تماس بگیرم تماس حقمه.
وقتی میگفتم من حق تماس دارم این حق منه که یه زنگ بزنمو حتی توی پشت اون برگههای خودتون روز اول اینو خوندم که جز حقوقم که دادین امضا کنم. گفت: اون قانونها رو ولش کن اونا دیگه «قدیمی» شده از امروز اینجا با قانون «منی»...
بعد گفت: شنیدم تولدت هم که فرداست! البته ببینیم آیا تو تولد دوبارهای خواهی داشت وقتی تا جلو در رفتم دوباره صدام کرد و گفت به نظرم برو وصیتت رو هم بنویس...
سلطانی اون دنیا نه! تو توی همین دنیا جواب پس میدی. اگه حتی من نباشم هستند کسایی که ببینن تویی که وقتی از توحش و هجوم ۹ نفر و گرفتن فیلم ازم با لباس خواب و ... شیوه بازداشتم میگفتم که مادرم چطور بدحال شد و زنگ زدن اورژانس با انگشت به خودت اشاره کردی و اونطور خونسرد با تحکم گفتی«من گفتم»
همین من نابودت میکنه. هرچند که اون مجسمه بیروحی که من دیدم خیلی وقته انسانیتش نابود شده است.
منبع: اینستاگرام آزاده چاوشیان
چک تحریم چگونه نقد خواهد شد
قسمت دوم
قول داده بودم که پس از بررسی بیشتر و جمع بندی ، نظر خودم را توضیح دهم
تعداد زیادی از مقالات طرفداران تحریم را که قبل از ۸ تیر بدقت خوانده بودم مرور کردم و تعدادی دیگر راکه پس از آن نوشته شده است خواندم و پس از آن یک نظرخواهی از همراهان کانال نمودم تا نگاه کلی افرادی را که با من دارای مبانی مشترکتری هستند بدانم
نتیجه گیری
به نظر میرسد که در حال حاضر و بخصوص پس از ۸ تیر ادبیات گروه زیادی از مردم بر محور یک هدف است و ان هدف تغییر اساسی در رفتار حاکمیت و تبعیت از خواسته های اکثریت جامعه است
اما در کمال تاسف به شکل قاطعانه میتوان گفت که سختی و تصلب حاکمیت و حاکم در قبال تغییر در بالاترین حد خود است به نحوی که حتی در مقابل نصیحت عقلای خود نیز مقاومت میکند و نه فقط کلام انها بی تاثیر شده است بلکه حتی به آنان هم اجازه گشودن دهان به انتقاد هم داده نمیشود
به این ترتیب چه با تحریم انتخابات و چه با رای دادن هیچ توقعی نباید در کوتاه و حتی میان مدت برای تغییر در رفتار حاکمیت داشت و از این بابت نتیجه فعل و ترک فعل رای دادن کاملا یکسان است
به این ترتیب شاید بهتر باشد که سنجش درست و یا غلط بودن رای دادن یا ندادن به در حوزه های دیگر بررسی شود و از آن منظر به نتیجه گیری رسیده شود
حوزه های مانند:
- تغییر در شتاب تخریب کشور به عنوان میراث عمومی همه ایرانیان من جمله نسل های آینده
- تغییر در شتاب نابودی طبقه متوسط به عنوان موتور تحولات جامعه
- تغییر در شتاب نابودی نهادهای مدنی به عنوان تنها پایگاه و سکوهای دستیابی جامعه عمومی به قدرت سیاسی
به نظر میرسد بهتر است وضعیت این سه مولفه جایگزین هدف دست نیافتنی تر شود شاید که بتواند بستر مناسب تری برای در تعادل نگاه داشتن قدرت جامعه عمومی با حاکمیت را فراهم نماید
البته بازهم سنجش این سه موضوع کاملا فردی خواهد بود و امری توصیه ناپذیر است اما حداقل حسن آن خروج افراد از بن بست مفهومی است
Repost from کانال رسمی دکتر موذن زاده
کدام شیوه را در ایجاد تغییر در رفتار حاکمیت و تبعیت از خواست اکثریت موثرتر میدانید ؟Anonymous voting
- ادامه تحریمهای انتخاباتی
- تغییر در کارگزاران نظام
- در حال حاضر امکان تغییر رفتار حاکمیت را زیاد نمیدانم و منتظر تحولات بعدی میمانم
- نظر دقیق ندارم
چک تحریم چگونه نقد خواهد شد ؟
قسمت اول
برخلاف روزهای منتهی به ۸ تیر که در اکثر گروه های عمومی سخنی از انتخابات نبود و هر کسی به کار خود مشغول بود از روز قبل گروه های عمومی تلگرامی و واتس آپی درگیر فضای انتخاباتی شده است و گفتگوهای معمول و عادی تحت الشعاع قرار گرفته است
مردمان عادی از ضرب شستی که نشان داده اند شادمانند و در فضایی خوش بسر میبرند اما کنار این فضای شادمان نگرانی و دلهره نیز نمایان است
خلاصه این نگرانی این است
اعتبار چکی که تحریم انتخابات ۸ تیر برای مردم کشید و آنان را در صدر همه مدعیان نشاند تا کی باقی خواهد ماند و چگونه باید خرج شود
سوالی سخت و با پاسخهای متنوع و پیچیده
- عده ای به دنبال بالا بردن مبلغ چک هستند و تبدیل شدن ۶۰ درصد به بیشتر هستند
-عده ای دیگر ادامه تحریم گری را روش کارآمد را میدانند چه مبلغ بیشتر شود و یا نشود
- عده ای نیز معتقدند که این چک باید در جایی خرج تغییر در نقطه ای از سیستم شود تغییر در کارگزاران یا تغییر در رفتار عمومی حاکمیت
از آنجا که درمنازعه جامعه عمومی و حاکمیت کلیه نهادهای مدنی بعلت سرکوب و خفقان به خاموشی گراییده اند هیچ فرد حقیقی یا حقوقی که نماینده این چند تفکر باشد و آنرا هدایت کند و یا برای گفتگو با حاکمیت آماده باشد وجود ندارد
مردم عادی نه واقعا نماینده ای برای ابراز خواستهای متکثر شان دارند و نه الیت موجود را لایق نمایندگی خود میدانند
من نیز همراه با مردم خودم نگران آن هستم که چک تحریم چگونه نقد خواهد شد و در بازی قدرت به کدامیک از مولفه های واقعی برای تغییر تبدیل خواهد شد
پس از جمع بندی اندیشه هایم در بخش بعدی این گفتار نظر خودم را شفاف تر خواهم نوشت
https://t.me/drmoazenofficial
کانال رسمی دکتر موذن زاده
تماس با ادمین @Hmoazenzadeh
Elige un Plan Diferente
Tu plan actual sólo permite el análisis de 5 canales. Para obtener más, elige otro plan.