ابوالفضل بجانی | Abolfazl Bejani
👤 دانشآموخته دکتری مدیریت ورزش علامه طباطبایی تهران 👤 دانشآموخته کارشناسی ارشد جامعهشناسی، دانشگاه تبریز 👤 مدیر گروه جامعهشناسی ورزش انجمن جامعهشناسی ایران ارسال پیام؛ @abolfazlbejani
Mostrar más705Suscriptores
Sin datos24 hours
-47 days
-930 days
- Suscriptores
- Cobertura postal
- ER - ratio de compromiso
Carga de datos en curso...
Tasa de crecimiento de suscriptores
Carga de datos en curso...
فَتیگ Fatigue (خستگی سازه)*
■در علم مهندسی عمران درسی به نام "استاتیک" (یا ایستایی) وجود دارد و خلاصه داستانش آن است که برای ایستادن و نیفتادن یک سازه یا بنا باید مجموع نیروهای وارده بر آن بنا در سه جهت x و y و z برابر صفر باشد. این درس پیش نیاز درس "مقاومت مصالح" و آن هم پیش نیاز درس "تحلیل سازه" است.
□چندین سال قبل پُلی در ایالت نیویورک آمریکا فرو ریخت. بعد از سی و دو سال کارشناسان هم گزارش دادند که دلیل ریختن پل fatigue بوده است.
●سر تا ته علم "مقاومت مصالح" هیچ چیز جذابی ندارد الا همین مبحث فَتیگ. خستگی سازه در اثر بارگذاری متناوب. هیچ کدام از این بارگذاریها به تنهایی از توان سازه خارج نیست. اما همین متناوب بودن شان است که خستهاش میکند. طاقتش تمام میشود و میریزد.
○این دقیقا همان دلیلی است که بیشتر ما آدمها بابتش میمیریم. بابت فَتیگ. بابت تکرار بارهای کوچکی که تمام نمیشوند اما تمام میکنند. ما عمدتا از خستگی میمیریم. فقط اشکالش این است توی گزارش مرگ هیچ کس نمینویسند: دلیل مرگ، خستگی. بالاخره یک روز علم "مقاومت مصالح" را باید پیوند بزنند به علم پزشکی قانونی.
■من تقریبا" با مقوله مقاومت مصالح و فتیگ یا همان خستگی در مصالح و سازهها و فلزات آشنا هستم ولی به نظرم اگر لازم باشد مقاومت مصالح را با چیزی پیوند بزنند، علم پزشکی قانونی نیست، بلکه روانکاوی هست. خیلی مهم نیست که تو گزارش مرگ هر آدمی چی مینویسن. فقط ای کاش همانطور که فرمولی برای اندازهگیری میزان تحمل یک سازه و فتیگ وجود داشت، یه فرمولی هم برای اندازهگیری میزان تحمل هر انسانی بود.
□اونوقت شاید می شد یه سیستم هشداردهی روی هر کسی نصب کرد تا در مواقع حساس، بعد از تحمل فشارهای متناوب، یه پیامی مخابره کنه مبنی بر اینکه: "هشدار! انسان مورد نظر به فتیگ نزدیک میشود". لطفا اگر او را دوست دارید، کمی راحتش بگذارید تا خستگی بارهای متناوب را آزاد کرده و سپس آنگاه آمادهی ادامه دادن خواهد بود. در غیر اینصورت شاهد فروپاشی و مرگ وی خواهید بود.
----------
گاهنامه مدیر = گاهواره دانایی
👍 4
«الی الایام القادمه!
ارجوک!
مرّی بسلام.
فقلوبنا متعبه.»
ای روزهای آینده!
لطفی کنید،
به آرامش بگذرید.
دلهای ما خسته است.
👍 7
Repost from نیچه و شوپنهاور
درباره اهانت
وقتی کسی به دیگری اهانت میکند نشان می دهد که در واقع هیچ حرف درست و واقعی ندارد که علیه او بیان کند، وگرنه علت آن را بیان می کرد و با خیال آسوده نتیجه گیری را به شنوندگان وا می داشت.
اما برعکس، نتیجه را عرضه میکند و از ارائهٔ مقدماتی که به آن نتیجه منجر شده است، در می ماند، به این امید که مردم بپندارند به منظور کوتاهیِ سخن چنین کرده است.
#آرتور_شوپنهاور / #در_باب_حکمت_زندگی
👍 5
Repost from نیچه و شوپنهاور
#از_شوپنهاور_بیاموزیم
"غرور" دائماً مورد سرزنش و تقبیح قرار میگیرد، اما گمان میکنم این کار را کسانی میکنند که خود، دلیلی برای مغرور بودن ندارند.
اگر بیشرمی و حماقت اکثر انسانها را در نظر بگیریم، به این نتیجه میرسیم که کسی که دارای هرگونه برتری است، باید تفاوت خود و دیگران را مدّنظر داشته باشد تا دیگران آن را به کلی فراموش نکنند زیرا اگر چنین کسی از روی پاکی و خوش قلبی، امتیازات خود را نادیده بگیرد و با آنان طوری بیامیزد که گویی در ردیف آنهاست، باور میکنند و با او مانند همسنخ خویش رفتار میکنند.
#آرتور_شوپنهاور
#در_باب_حکمت_زندگی
👍 1
خیلی از دوستان میپرسند، معادل کلمه inclusion را چه استفاده کنیم؟
اولین گزینه دم دست میتواند شمولیت باشد. من هم برای مدت زیادی این مفهوم را با این معنا در نظر داشتم.
بعدها به عبارت دربرداری رسیدم، که دلایل خودش را داشت.
اما چند مدتی است فکر میکنم این کلمه را باید گشودگی ترجمه کنیم.
گشودگی جامعه برای امکان مشارکت متنوع
❤ 5
"بعضی وقت ها به بودجه باشگاه های فوتبال اروپایی نگاه می کنم - مثلا رئال مادرید. بودجه دفاعی ما کمتر از رئال مادرید است."
Popshoy وزیر امور خارجه مولداوی
یه چند کلمه با خبرگزاری مهر در مورد فرهنگ هواداری صحبت کردم
اینجا 👇
mehrnews.com/x34pMy
❤ 7
Repost from فروید و روانکاوی
🔺 از اینکه روانکاوی را به حکمت و آئین زندگی تعبیر کنم و از طریق آن درس زندگی دهم کاملا بیزارم. زیرا رسالت روانکاوی آموختن راه و رسم صحیح زیستن نیست. هدف روانکاوی بازسازی موقعیتِ انتخاب تروماتیک در ذهن تحليلشونده است. انتخاب تروماتیک نه انتخاب میانِ خوب و بد؛ نه انتخاب میان بد و بدتر، بلکه انتخابِ میان دو گزینهی بدتر است. بواسطه برگزیدن یکی از دو گزینهی بدتر، انسان خودش را از نو در فضای خفقان آور نمادین ادغام میکند.
🔺 در روابط میان افراد آنکسی که گمان میکند رابطهاش متزلزل و رو به پایان است، برای رهاییاش از این تردید پیشدستی کرده و صراحتا به شریک زندگیاش میگوید بیا همه چیز را تمام کنیم. اما آن چیزی که حقیقتا رابطه را به انتها میرساند نفسِ این پیش دستی است. در واقع با تصور اینکه همه چیز تمام شده است، پایان یک رابطه را تسریع میکنیم. در اینجا کاملا میان دو امر بدتر قرار داریم: یا اینکه در تردید و انواع گمانهزنیها ادامه دهیم یا به ارتباطمان پایان دهیم. هر دو بدتر است؛ اما تنها آسیبِ انتخاب است که میتواند ما را از رنج هر نوع آسیب احتمالی دیگر برهاند.
🔺 بنابراین درمان روانکاوی در نهایت آسیبزاست، ولی از دل آسیب چنین انتخابی است که قادر خواهیم بود از آسیبهای دیگر در امان باشیم. لذا در شرایط فعلی به هر دلیلی که گمان میکنیم خوش نیستم و درگیر افسردگی و ملال هستیم؛ اولین اقدام این است که به خودمان حق دهیم ناراحت باشیم. اگر خودمان را سزاوار این ناخوشی ندانیم، احتمالا تصمیات و اقداماتی را انجام میدهیم که کاملا نسبت ما با حقایق زندگی را تحریف میکند. در صورتی که به خودمان حق میدهیم ناشاد باشیم مسائلمان چیدمان صحیحتری پیدا میکند.
🔺 به تعبیر ژیژک روانکاوی تنها گفتمانی است که به انسانها حق می دهد در زندگی از لذت محروم باشند. در اینجا نیز انتخاب تروماتیک تنها گزینهی پیش روست؛ یا به خودمان حق می دهيم در رنج باشیم یا صرفا می توانیم ناکاميها، بیمهریها و شکستها را به یک روانرنجوری جدیدی بدل سازیم.
🔺 عموما سوژههای وسواسی زمانی که دچار بیمهری اطرافیان قرار می گیرند، بجاي آنکه به خودشان اجازه دهند که توسط دیگران مورد توجه نباشند، آن را دلیل قاطعی بر روانرنجوری لحاظ می کنند و با خود می گویند، بسیار خب من میدانم که هیچکسی من را دوست ندارد و دوست داشتنی نیستم.
در مقابلِ موضع سوژه وسواسی، می توانیم رویکرد یک نژادپرست واقعی را قرار دهیم. هر چند نژادپرستیِ واقعی این نیست که از آدما بخاطر ویژگی و خصیصهای متنفر باشیم، چه بسا نژاد پرستی حقیقی در معنای رادیکالش، این است که دارای ویژگیای باشیم که حتی در صورتِ تمایلِ دیگران به دوست داشتن ما، نتوانند ما را دوست بدارند.
✍ رضا احمدی
کژ نگریستن
👍 3