دِلِ‌ لَــعْلْ

"در این بی‌اعتباری‌ها به این مقدار خرسندم که در بزم رقیبان رفتنش از من نهان باشد" باشه اصلا بره پیش هرکی می‌خواد ولی حداقل بهم نگه! به مرگ گرفته تا به تب راضی بشه؛ آخ از دلت آقا میرزا قلی...💔

ز بس کان سست‌پیمان در حق من بدگمان باشد عجب دانم که دیگر در مقام امتحان باشد دل خود را به کینم داده آن نامهربان عادت به آن غایت که بعد از آشتی هم سرگران باشد مرا در بزم سازد هر زمان از وعده‌ای خوش‌دل ولی چون بنگری روی سخن با دیگران باشد در این بی‌اعتباری‌ها به این مقدار خرسندم که در بزم رقیبان رفتنش از من نهان باشد ز کویت گر سفر کردم مرنج از من که چون میلی تمنّایم همان، شوقم همان، عشقم همان باشد میرزا قلی#میلی_مشهدی @delelaal

حالا کاری نداریما، ولی به‌قول #سلمان_ساوجی: یک سحر از خواب خوش چشم خوشت برنخاست... عیشت مدام... @delelaal

خوش‌خوش خرامان می‌روی ای خوش‌تر از جان تا کجا؟ شمعی و پنهان می‌روی پروانه‌جویان تا کجا؟ زانصاف خو وا کرده‌ای، ظلم آشکارا کرده‌ای خون‌ریز دل‌ها کرده‌ای، خون کرده پنهان تا کجا؟ ... افضل‌الدین #خاقانی_شروانی از دیوان ایشان، به‌تصحیح دکتر ضیاء‌الدین سجادی @delelaal

هر شبی تا به سحر زار بگریم ز غمت اندکی خسبم و بسیار بگریم ز غمت رحمت آری، اگر این گریه ببینی، لیکن خفته باشی تو، چو بیدار بگریم ز غمت ... رکن‌الدین #اوحدی_مراغه‌ای @delelaal

دارم امید عاطفتی از جناب دوست کردم جنایتی و امیدم به عفو اوست دانم که بگذرد ز سر جرم من که او گرچه پری‌وش است ولیکن فرشته‌خوست چندان گریستیم که هر کس که برگذشت در اشک ما چو دید روان گفت کاین چه جوست؟ هیچ است آن دهان و نبینم از او نشان موی است آن میان و ندانم که آن چه موست دارم عجب ز نقش خیالش که چون نرفت از دیده‌ام که دم‌به‌دمش کار شست‌وشوست بی گفت‌و‌گوی زلف تو دل را همی‌کشد با زلف دلکش تو که را روی گفت‌وگوست؟ عمری‌ست تا ز زلف تو بویی شنیده‌ام زان بوی در مشام دل من هنوز بوست حافظ بد است حال پریشان تو ولی بر بوی زلف یار، پریشانی‌ات نکوست لسان‌الغیب #حافظ @delelaal

بنه نامم غلام دردنوشان نمی‌خواهم خدایا نام دیگر جلال‌الدین محمد #مولوی @delelaal

گرفتمت که نیامد ز روی خلق آزرم که بی‌گنه بکشی، از خدا نترسیدی؟ افصح‌المتکلمین #سعدی @delelaal

... ای کاشکی شبی پدرم می‌دید معنای دل به حرفِ پدر دادن یا روز آن‌که شویِ دگر خواهد او را به دست شویِ دگر دادن دانی که تا دل تو نیازارم از دل چه بارهای گران بردم؟ وین روزها و شب‌ها از اندوه جانم گداخت، نصف شدم، مردم ... #مهدی_حمیدی_شیرازی @delelaal

مکن مکن لب ما را به شکوه باز مکن زبان کوته ما را به خود دراز مکن مکن مباد که عادت کند طبیعت تو بد است این‌همه عادت به خشم و ناز مکن پر است شهر ز ناز بتان نیاز کم است مکن چنان که شوم از تو بی‌نیاز، مکن من آن نی‌ام که بدی سر زند ز یاری من درآ خوش از در یاری و احتراز مکن به حال وحشی خود چشم رحمتی بگشای درِ امید به رویش چنین فراز مکن کمال‌الدین محمد #وحشی_بافقی @delelaal