cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

تاریخ نوشت- عبدالله ناصری طاهری

Advertising posts
1 372Subscribers
No data24 hours
+17 days
+130 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

Repost from N/a
بسم الله الرحمن الرحیم میل به جاودانگی، ایجاد آثار و ثبت اعمال و اندیشه­ ها از دیرباز یکی از علائق بشر بود چنانچه امروزه آن چه بر جای مانده، به گونه­ ای معیار سنجش و ارزیابی عملکرد انسان تاریخی است. حتی مادی­ گرایان و پوزیتویست ها که عمدتاً به فانی بودن جسم  انسان تأکید می­ کنند اذعان دارند که انسان در عمل خود باقی است و در پیشگاه تاریخ مورد داوری قرار می­ گیرد. شاید مبالغه نباشد اگر ادعا کنیم در روزگاری که ما زندگی می­ کنیم آگاهی­ های یک تاریخ­ پژوه - به دلیل بهره­ مندی انبوه از منابع گوناگون و به کمک فنون و تکنیک­ های مدرن- از معاصران رخدادهای تاریخی در برخی زمینه­ ها بیشتر است و تاریخ­ پژوهان برای دستیابی به حقیقت از منظرهای متفاوت و متعدد به تاریخ می نگرند اما با وجود این همه توجه به تاریخ­ شناسی و تألیف و نشر کتاب­ ها، تدوین مقالات، مستندسازی، ایجاد سایت­ ها، سامانه­ ها و کانال ها و همچنین برگزاری همایش­ ،  انجمن­  و نشست­ های تخصصی، طرح این مسأله که چگونه می­ توان از این میزان اطلاعات برای به زیستی و دیگرخواهی ، صلح و آرامش و برقراری عدالت در بهبود وضعیت کنونی ما بهره برد و سودبخشی و ره گشایی کرد، ضرورت می­ یابد . یافتن پاسخ برای این پرسش­ که این حجم از اطلاعات و معرفت پیشینی ما چگونه و به چه میزان می­ تواند به کار واقعیت­ های موجود­ و انتظارات ما در رفع مشکلات آید­، یکی از مهم­ترین دغدغه­ های ذهنی نگارنده از دوران دانشجویی بود و سؤالاتی از این قبیل که آیا صرف تحریر و  تقریر گذشته، فارغ از کارکردهایی از سنخ عبرت­ گیری، فخرآوری، هویت بخشی، آینده­ پژوهی می­ تواند در ایجاد انسجام و تقویت حس نوع­ دوستی و یا برقراری پیوندگاه­ های کهن در زمینه­ های گوناگون مؤثر باشد؟ حجم وسیع داده­ های تاریخی و ذخایر فرهنگی با همه ابعاد اقتصادی، علمی، اجتماعی، عاطفی چه نسبتی میان ما و دیگری جامعه ما و جوامع دیگر، سرزمین ما و سرزمین­ های دیگر در دهکده جهانی را مشخص می­ نماید؟ رسالت و تعهد مورخان حرفه­ ا­ی و مورخان آموزنده نسبت به معاصران و آیندگان چیست و چه توانایی­ های برای هم­ پیوندی و همدلی دارند؟ می­ دانیم که در برخی دیدگاه­ ها مانند نظریه اصالت تاریخ، "خصوصیات ژرف فرهنگی" را عوامل تعیین­ کننده رفتارها می­ دانند و آن را به یافته­ های تاریخی نسبت می­ دهند. نگارنده همدل با چنین رهیافتی -بدون افتادن در دام ناهمزمانی تاریخی  یا آناکرونیسم  - توجه و بهره جستن از تاریخ را در این برهه بسیار مهم، سودبخش و ضروری می­ داند .به ویژه در قرن نخست از هزاره سوم که به عصر مغز موسوم شده است و با همه شاخه­ های متعدد و مختلف علم مانند فلسفه تربیتی، عصب­ شناسی، ذهن و روان، ژنتیک، باستان­ سنجی، انسان­ شناسی فرهنگی و همه شاخه­ های تاریخ و نظریه­ پردازی­ های منشعب از فلسفه تاریخ یا روش­ های تاریخ نگری ،که امکان فراخی برای عرصه­ های پژوهش و دیگر­گونه نگریستن فراهم می­ آورد . از دیدگاه ما خوانشی نو در ظرف زمان و مکان امروز و بازنمایی میراث مشترک و" خویش­ یابی" ضروری­ ترین ظرفیتی است که تا کنون کارکرد آن مغفول مانده زیرا عقل خود­بنیاد و سودجو و لذت­ طلب که به تجهیزات علمی نوین نیز مسلح شده در کنار ایدئولوژی های محصور کننده، انسان­ ها را نه تنها به یکدیگر نزدیک نمی­ کند بلکه در مقابل هم­، "تن" ها و گاهی به ستیزه وامی­ دارد. نیرومندترین ظرفیتی که می­ تواند ما را در یک راستا قرار دهد و همدلی، همدردی و دیگر­خواهی را تقویت بخشد "خویش­ یابی" و شناخت پیوندهای کهن و حلقه­ های اتصالی با دیگر جوامع جهت احساس همبستگی بیشتر است ، این روابط کهن­ گاهی فرهنگی، دینی، زبانی، تاریخی و گاهی تباری و هم نیایی است که نادیده گرفته شده یا ناشناخته مانده است. دغدغه­ مندان تاریخ ،  فرهنگ و جامعه   این ذخایر ارزشمند را نه از میان انبوه تئوری­ های صرفاً علمی و نظریه های فلسفی یا از طریق صاحبان مدارک و مدارج رزومه­ ساز  پژوهشی! بلکه از راه ارتباط با مطلعین محلی، اسناد و آرشیوهای همه نقاط کره زمین، روایات شنیده­ نشده، اشعار نامکتوب  و گفته­ های کهنسالان... با بازنمایی و بازنشانی "کهنه پوسیده­ ها" که به تعبیر شاعر شهیر ایرانی اخوان ثالث همچون پوستینی کهنه از ژرفای تاریخ به ما رسیده آنها را بازجست و  روزآمد و کارآمد کرده تا همگان لذت حس­های خوبی که ایجاد می­ کنند،  بچشند . با این توضیح و با تأکید بر استفاده از دانش­ هایی نظیر سندشناسی، فرهنگ­ شناسی ، تبارشناسی یا نسب­ شناسی­ و بهره جویی از تاریخ شفاهی و پژوهش های میدانی ، صاحب این قلم با طرح مسأله "احیای روابط کهن "برای زیست بهتر و پیوند انسان سنتی و انسان مدرن و تقویت همدلی و هم­گرایی " فعالیت رسمی کانال را با همین عنوان آغاز می­ کند. یکشنبه نهم اردیبهشت ۱۴۰۳ مهدی بیگدلی سند پژوه و مدرس تاریخ
Show all...
Repost from دورنما
#گزیدۀ_مقاله 🔹شریعت قرآنی و سنت‌های دینی باستان متأخر     (مروری بر «شریعت پس از اسرائیل: از بایبل تا قرآن» اثر هولگر زلنتین) ✍️ #ایمان_تاجی    برخی از بخش‌های مهم مقاله از این قرارند: 🔻قرآن خود را جزو غیراسرائیلیان می‌شمارد و هویت غیراسرائیلی خود را با اسماعیل، پسر ابراهیم، گره می‌زند. از این منظر، احکام اعمال‌شده برای غیراسرائیلیان تا زمان قرآن در میان قوم‌‌ها و فرقه‌های مذهبی ساری و جاری بوده‌اند. در نتیجه، زلنتین معتقد است با قراردادن قرآن در بستر دنیای باستان متأخر و پی‌گیریِ دیگر سنت‌های آن دوران، نظیر یهودیت ربانی و مسیحیت، می‌توان پیوستگی فرهنگ شرعیِ آن دوران را به خوبی مشاهده کرد. 🔻ادیان ابراهیمی دوران باستان متأخر همگی سیاههٔ مشخص و مشترکی از قوانین شرعی را برای کسانی که غیراسرائیلی (جِنتیل) می‌پنداشته‌اند، وضع کرده‌اند که هدف از آن‌ها حفاظت و حمایت غیراسرائیلیان از «ناپاکی‌های حرام» بوده است. اسرائیلیان یا بنی‌اسرائیل همان اعقاب دوازده فرزند یعقوب پسر اسحاق‌اند. کتاب زلنتین حاوی چهار فصل است و هر فصل بخشی از قوانین فقهی مرتبط با طهارت یا ناپاکی را در متون یهودی، مسیحی و قرآن بررسی می‌کند. 🔻بررسی‌های زلنتین نشان می‌دهد که هم متون ربانی و هم مسیحی شباهت‌های بسیاری از جهت فهرست قوانین شرعی با یکدیگر دارند، هرچند که تفاوت‌هایی را نیز در این میان ـ به دلیل رویکرد متفاوت این دو گروه در تفسیر متن ـ می‌توان یافت. ازجمله‌ اینکه در تفسیر ربی‌ها مصرف گوشت مردار برای غیریهودیان آزاد است و آن‌ها اصلاً مخاطب قوانین مربوط به ناپاکی‌های دوره‌ای نیستند. اما اعمال رسولان به‌روشنی گوشت مردار را برای همه حرام اعلام کرده و جا را برای اِعمال قوانین ناپاکی‌های دوره‌ای برای غیریهودیان باز گذاشته است. 🔻زلنتین زمینهٔ چهار تحریم قرآنی یعنی خون، مردار، گوشت قربانی‌شده برای بت‌ها و خوک را بررسی می‌کند و به این نتیجه می‌رسد که قرآن از لحاظ فقهی قوانین موجود در عربستان دربارۀ خوردنی‌ها را نپذیرفته و به‌جای آن خود را به گروه گسترش‌دهندگان مسیحی نزدیک کرده است. او معتقد است اگرچه پیوستگی عمیقی میان قرآن و متون قبلی وجود دارد، قرآن با ایجاد تفاوت‌هایی در قوانین شرعی در پی ساختن هویت جدیدی برای خود و پیروانش بوده است. 🔻قرآن حتی در ترتیب ذکر افرادی که ازدواج با آنان حرام است شباهت زیادی با بخشی از سفر لاویان دارد. البته همانند دیگر قوانین شرعیِ ذکرشده در فصول قبل، قرآن همچنان استقلال خود را حفظ کرده و فهرست آن با عهد عتیق تفاوت‌هایی نیز دارد. مثلاً ازدواج با زنِ برادر یا زنِ عمو در قرآن تحریم نشده است، درحالی‌که ازدواج با برادرزاده یا خواهرزاده، مادر یا خواهر رضاعی به فهرست ازدواج‌های ممنوع اضافه شده است. 🔻قوانین مربوط به ازدواج در بایبل بیشتر مربوط به تحریم‌های ازدواج در اقوام نَسبی است. در قرآن اما ازدواج با نزدیکان در خانواده‌ها‌ی نَسبی و سببی در کنار هم آمده است. نظیر این رویکرد قرآن را می‌توان در برخی متون مسیحی در دوران باستان متأخر یافت که در آن‌ها برخی ازدواج‌ها در نزدیکان سببی نیز وارد فهرست تحریم شده‌اند. زلنتین معتقد است قرآن بدین طریق به‌سمت نوعی تساوی جنسیتی حرکت کرده و فهرست ازدواج‌های ممنوع را به هر دو طرفِ مرد و زن تعمیم داده است، درحالی‌که در بایبل این تحریم‌ها به اقوام نسبیِ طرف مرد محدود می‌شود. 🔻 در لسان قرآن هرگونه تجاوز از قوانین مرتبط با ناپاکی‌های حرام منجر به «رِجس» می‌شود. همچنین در قرآن رجس با شیطان پیوند وثیقی دارد. درواقع شیطان است که خواهان رجس در انسان‌هاست و موجب ناپاکی‌های حرام می‌شود. این همراهی شیطان با گناه و ناپاکی‌های حرام را در عهد عتیق و متون مسیحی دوران باستان متأخر نیز می‌توان یافت. ✔️ نسخۀ کامل مقاله را دریافت کنید:        نسخۀ متنی | نسخۀ صوتی ▪️نیز برای آگاهی بیشتر دربارۀ این موضوع مشاهدۀ دو ویدئوی زیر از هولگر زلنتین قابل توصیه‌اند: ۱. گفتاری دربارۀ موضوع کتاب «فرهنگ شرعی قرآن» و متن دیدسکالیا، که پیش‌تر همراه با زیرنویس فارسی در دورنما منتشر شده است (این‌جا). ۲. گفتاری دربارۀ کتاب «شریعت پس از اسرائیل»، که به‌تازگی به‌همت مؤسسۀ شیعی المهدی در بیرمنگام منتشر شده است (این‌جا). #هولگر_زلنتین #شریعت_اسلامی #قرآن_و_بایبل #دوران_باستان_متأخر @doornamaa
Show all...
🔴 تونل وحشت حاکمان برای مردم ایران ✍️ زهرا رهنورد زندان اختر به‌نام خداوند آزادی و مهر‌ ▫️در این دوران تاریک که حاکمان، تونل وحشت را برای مردم ایران به راه انداخته‌اند، سوگمندانه دندان بر جگر فرو بردم تا شاید با صدای اعتراض مردم ایران حاکمیت به هوش بیاید و عذرخواهی خود را به پیشگاه ملت تقدیم کند؛ اما دریغا درنده‌ای به نام «طرح نور» چنانکه «برعکس نهند نام زنگی کافور»، بر جان زنان و جوانان از یکسو، و هراس از امکان اعدام برای هنرمند وطن "توماج"، التهابی بی‌پایان را بر جان سرزمین جاودانه‌مان ایران افکنده. ▫️با این همه، حاکمان صدای اعتراض ملت و جهانیان را نمی‌شنوند و همچنان بر جنگ با مردم پافشاری می‌کنند و هر روز از گوشه و کنار قلمرو حاکمیت خود، برای اقدامات ضد بشری‌شان تأییدیه هم می‌گیرند. اگر حاکمان صدای سقوط دیکتاتوری را نمی‌شنوند اما مردم همچنان بر عهد خود، بر حکومتِ آزادی و امنیت و عدالت پافشاری می‌کنند. ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ @kaleme
Show all...
« کافی است در نظر داشته باشیم که تمایز میان «حقوق عمومی» و «حقوق خصوصی»، به سادگی، به این اندیشه بازمی‌گردد که ضرورتاً تفاوتی در «روش» یا کم‌وبیش «اقلیمِ» این شاخه‌های علم حقوق هست که یکی (حقوق عمومی) اصولاً به فعالیتِ قدرت عمومی مربوط است و دیگری (حقوق خصوصی) به فعالیت‌هایِ خصوصیِ اشخاص. تنها در دولت (حکومت) توتالیتر ... است که این تقسیم (میان حقوق عمومی و حقوق خصوصی) علتِ وجودی خود را از دست می‌دهد. دقیقاً به خاطر اینکه در چنین دولتی، هیچ امری، دیگر، «خصوصی» نیست. همه‌چیز از تولد تا مرگ ــ از جمله ازدواج، آموزشِ فرزندان، کار، سرگرمی، خوراک و پوشاک ــ به گروه (جمع) وابسته است و [در نتیجه،] امری «عمومی» است. » ژرژ وُدِل، درسنامۀ مقدماتی حقوق اساسی، ص. ۳.* * متن کامل این کتاب پیش‌تر در کانال انجمن حقوق‌شناسی منتشر شده است.
Show all...
Repost from تقی رحمانی
جامعه‌ی کارگری و او که گفت :"خدا هم کارگر است." در روز کارگر 1358 بود که خمینی این جمله را گفت : "خدا کارگر است." و بخش زیادی از نیروهای سیاسی را دچار انحراف در تحلیل کرد. هرچند که خدا نمی‌توانست کارگر باشد آن هم کارگری که بدست سرمایه‌دار کنترل می‌شود. این تعریف از خدا در آن زمان بُولد شد و طرفدار پیدا کرد که بله خدا هم طرفدار سرمايه‌داران نیست در سمت کارگران ایستاده است. در صورتی که خمینی درکی از مناسبت سرمایه و کار نداشت و جمله‌ای غیر دقیق و پراکنده در روز کارگر برای کارگران گفته بود که به نفعش هم تمام شد. روز کارگر، روزی مبارک برای زحمات کارگران و روزی مهم برای جریانات چپ، دموکرات و غیره است. این روز را کارگران به عنوان نمادی مهم بر جامعه سرمایه‌داری تحمیل کرده‌اند. خمینی چنین درکی از مناسبات کارگری نداشت. بعدها معلوم شد که اصلا او، اقتصاد را برای گاو و خر می‌داند! خامنه‌ای امروز از جامعه کارگری می‌گوید اما او برخلاف خمینی، نسبت به سخنی که می‌گوید آگاهی دارد. جامعه‌ی کارگری خامنه‌ای شامل کارگران هم میشود. او از کار به عمل می‌رسد؛ یعنی کارگر هم کسی است که عمل می‌کند عمل آن هم مادی و هم معنوی است.  البته در کنار دیگران، در نتیجه اهمیت کار را (نه کارگر را) در اسلام توضیح می‌دهد که در این میانه کارگران هم نقشی در آن دارند. این نسبت برقرار کردن میان کار و عمل و کارگر، بدون هیچ منطق صورت می‌گیرد. چرا که "عمل" در مفهوم دینی آن با کار و کارگر هم‌خوانی مستقیم ندارد. در سخن خامنه‌ای بحث سلطه و استثمار یا مسائلی از این قبیل مطرح نیست بلکه سخن از کار است. در این دیدگاه عمل، شامل صاحب سرمایه و کارگر است. در نتیجه کار به جای کارگر می‌نشیند و کار اهمیت پیدا می‌کند. در این اهمیت، استثمار امری ثانوی می‌شود و برای اینکه کار بهتر شود حتی استثمار نادیده گرفته می‌شود. نکته‌ی دیگر آن است که خامنه‌ای کلاسیک‌ترین تعریف را از تولید می‌دهد و می‌گوید؛ وقتی تولید شود همه بهره می‌بردند در نتیجه الویت با تولید است. این سخن جای بحث دارد تولید برای همه رفاه نمی‌آورد. تولید و تقسیم دو مسئله‌ی جداست، اگر چه تولید جنبه‌ی لازم و ضروری برای عدالت است اما عین عدالت نیست. برای عدالت باید تلاش کرد. سخنان خامنه‌ای، مناسبات اصلی تولید و کسب و کار را شکل می‌دهد. نظام اقتصادی در ایران همین مناسبات جهانی حاکم را اما بی‌رحمانه‌تر و با استبداد همراه کرده و شرایط اقتصادی را برای مردم سخت‌تر کرده است. خامنه‌ای همان نظم جهانی در اقتصاد را به شکل بدوی‌تر در عمل انجام می‌دهد و این نوع مناسبات را عین عدالت و عین اسلام می‌داند. در مناسبات تولید محور در جهان امروز کارگران حقوقی بدست آورده‌اند که این حقوق در ایران وجود ندارد و حتی درخواست آن نیز جرم است. اما تناقضی که نظام همواره با آن روبرو بوده است، سابقه‌ی انقلابی است که کارگران در آن نقش داشتند و گرایش توجه به حقوق کارگران در آن پررنگ بوده است. خامنه‌ای با این دید از آغاز مخالف بود و امروز هم همان دیدگاه خود را تئوریزه می‌کند که محور کار است نه کارگر. اگر تولید شود همه بهره می‌برند از جمله کارگر! پس طبقه و صنف کارگر نداریم بلکه جامعه کارگری داریم که شامل همه کسانی می‌شود که در تولید نقش دارند. خامنه‌ای آنچه در جهان سرمایه حاکم است را با زبان دینی توجیه می‌کند. جالب این است که خمینی هم مطابق مُد زمانه درباره‌ی کارگر سخن می‌گفت اما هر دو با همان نظام سیاسی که از آن الگو می‌گیرند، جدال دارند. برای چه جدال دارند؟ (پ.ن: سخنان اخیر خامنه‌ای در جمع کارگران این دیدگاه را به خوبی نشان می دهد.) @RahmaniTaghi
Show all...
. « اگر فقیه نصیحت کند که عشق مباز پیاله ای بدهش گو دماغ را تر کن» به یادگار بماند برای آیندگان که روزگاری در این دیار، در سالهای نخستین سده پانزدهم شمسی، بیش از هزار نفر از اساتید حوزۀ علمیه با ذکر اسم و مشخصات، در بیانیه ای خطاب به رهبری از اجرای آنچه موسوم به " طرح «نور» فراجا" است، تشکر کرده و بر «برخورد قاطع با کشف حجاب و ناامنی اخلاقی» تاکید کرده و خواستار شناخت بیشتر « جنگ ترکیبی» و « فتنه انگیزی» دشمان شده اند. « روزگار غریبی است نازنین!» این روحانیانِ ولایت معاش و ولایت پناه، هیچ حساسیتی نسبت به سرکوب خونین سال گذشته در جریان جنبش مبارک « زن، زندگی، ازادی» و ظلم عیانِ حکومت نداشته و ندارند؛ اعتراضی نکرده و از این بابت خواستار پاسخگویی رهبری و نهادهای منصوب ایشان نیستند؛ همچنین دلمشغول صدور حکم غریب و حیرت برانگیزِ اعدام برای توماج صالحیِ، هنرمند معترضی که نه جان کسی را ستانده و نه جاسوسی کرده ، بلکه ترانه هایی چند در جریان «جنبش مهسا» خوانده و کنار بی پناهان و بی صدایان ایستاده، نیستند و خم به ابرو نمی آورند. این جماعت، بی اخلاقی های خردستیز، عریان و دل آزار را می بینند، اما دیده را نادیده می کنند و بانگ اعتراضی بر نمی آورند که معیشت و منفعت اندیشی اینگونه اقتضا می کند؛ آنوقت بر آنچه در کثیری از کشورهای اسلامی نیز نمیتوان سراغ گرفت، یعنی « حجاب اجباری» و به رسمیت نشناختن پوشش عرفی، نام « نا امنی اخلاقی» می نهند. تو گویی حسیاست های اخلاقی این جماعت پاک از میان رخت بربسته ، صداقت وحریت را فرو نهاده و به تعبیر برخی از فیلسوفان اخلاق، دچار « کوری اخلاقی» شده اند. « الیناسیون دینی»، معنایی روشن تر از این ندارد که فقاهت و دیانت پیش پای اخلاق ذبح و قربانی گردد و ردایی از شریعت بر تن بی اخلاقی و ظلمِ آشکار کشیده شود. نسل های آتی قضاوت خواهند کرد که روزگاری در این دیار، به نام فقاهت و ولایت و دیانت، اخلاق پایمال ولگدکوب شد، دین حکومتی گردید و جماعتی از طایفۀ «روحانیت» که خود را حاملان رسمی شریعت و دیانت می انگاشتند، «جسمانیت» را برکشیدند، اخلاق و شهودهای اخلاقی عرفی را فراموش کردند و بر این مظالم و مفاسد و معایب، صحه نهادند و مهر تایید زدند : « کافرم من گر از این شیوه تو ایمان داری».: « جای آن است که خون موج زند در دل لعل زین تغابن که خزف می شکند بازارش» و: « این چه استغناست یارب وین چه قادر حکمتست کین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست» سروش دباغ
Show all...
‏عکس از دردکشان
Show all...
‏عکس از دردکشان
Show all...
Repost from صبح ما
💠واکنش سخنگوی جبهه‌ اصلاحات به صدور حکم اعدام برای توماج صالحی ✍🏻جواد امام نوشت: 🔹️#توماج_صالحی قربانی وضع موجود است. به‌جای اعدام جوانانی مانند او-که خود یکی از قربانیان وضع موجود است- و زندانی کردن منتقدین و معترضین، و همچنین حصر سرمایه‌های ارزشمند این کشور، لازم است در رفتارها و سیاست‌ها تجدیدنظر کنید و با محاکمه و پیگرد #بانیان_وضع_موجود به اتهام خیانت به منافع ملی، امنیت و آرامش را به جامعه بازگردانید. #صبح_ما 🆔️ @sobhema_ir
Show all...
Repost from سهام نیوز
✅رفتار وحشیانه سربازان اسرائیل در طول ۷۵ سال با کودکان @Sahamnewsorg
Show all...