cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

کانال نو اندیشی دینی کیان

با رویکرد نواندیشی دینی [email protected]

Show more
Advertising posts
4 802
Subscribers
+424 hours
+107 days
+6230 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

سلام و احترام خدمت مخاطبان گرامی نشریه‌ی کوچه پنجاهمین شماره‌ی نشریه‌ی کوچه، و اولین شماره‌‌ی سال ۱۴۰۳ با موضوع آیین و سنن ایران تقدیم شما عزیزان می‌شود. در بخش "دیباچه" یادداشت سردبیر را با موضوع "نوروز و بهار در کلام و اندیشه‌ی حافظ" خواهید خواند. در بخش "اندیشه" با سه مطلب از اساتید گرام مختارزاده، سجاد سرگلی و عباس آزاده‌جو در خدمتتان هستیم. در بخش "تأملات"، اساتید عزیز نعمت‌الله فاضلی، خانم مرضیه مددی دارستانی و مقصود فراستخواه مطالب خود حول محور موضوع این شماره را تقدیم شما عزیزان خواهند کرد. در بخش "گفتمان معرفت" مطلب خواندنی احسان ابراهيمی را خواهیم داشت. در بخش "کنکاش" مروری بر اخبار فرهنگی خواهیم داشت؛ و نهايتاً در بخش "کتاب کوچه" مروری بر تازه‌های نشر خواهیم داشت.🌺🌹 از اینکه همواره همراه کوچه هستید سپاسگزاریم.🙏🌹 با ما بمانید🌾
Show all...
سلام و احترام خدمت مخاطبان گرامی نشریه‌ی کوچه پنجاهمین شماره‌ی نشریه‌ی کوچه، و اولین شماره‌‌ی سال ۱۴۰۳ با موضوع آیین و سنن ایران تقدیم شما عزیزان می‌شود. در بخش "دیباچه" یادداشت سردبیر را با موضوع "نوروز و بهار در کلام و اندیشه‌ی حافظ" خواهید خواند. در بخش "اندیشه" با سه مطلب از اساتید گرام مختارزاده، سجاد سرگلی و عباس آزاده‌جو در خدمتتان هستیم. در بخش "تأملات"، اساتید عزیز نعمت‌الله فاضلی، خانم مرضیه مددی دارستانی و مقصود فراستخواه مطالب خود حول محور موضوع این شماره را تقدیم شما عزیزان خواهند کرد. در بخش "گفتمان معرفت" مطلب خواندنی احسان ابراهيمی را خواهیم داشت. در بخش "کنکاش" مروری بر اخبار فرهنگی خواهیم داشت؛ و نهايتاً در بخش "کتاب کوچه" مروری بر تازه‌های نشر خواهیم داشت.🌺🌹 از اینکه همواره همراه کوچه هستید سپاسگزاریم.🙏🌹 با ما بمانید🌾
Show all...
Show all...
جهانی که در گفت‌وگو با خداوند نباشد، دچار افسردگی می‌شود

نگاهی به اندیشه ابن‌عربی و عرفان او

گواهی پیامبرانه
Show all...
3
هانا آرنت - قشر خاکستری و عادی سازی شر
Show all...
👌 4
🎙 مهمترين تهديد امروز کشور وضع زندگى مردم و نااميدى از آينده است رئيس دولت اصلاحات که در جمع مشاوران خود سخن می گفت، تاکید کرد: انتظار این بود که جمهوری اسلامی كه از فرصت موفقيت نسبى در درگيرى با اسرائيل براى ايران ايجاد شده و مورد تأييد بسيارى از جريانات سياسى و بخش زيادى از مردم قرار گرفته است، در حل مشكلات خود در حوزه سياست خارجى و نيز داخلى استفاده كند و آن را مبنايى براى وحدت ملى در داخل كشور و ارتباطات منطقی با جهان قرار دهد، ولی متأسفانه خلاف این رخ می دهد و براى جوانان منتقد و معترض احکام سنگین حتی اعدام صادر مى شود و يا با زنان و دختران جوان در خيابانها، دانشگاهها، ورزشگاهها و ساير مكانها به بهانه بى حجابى برخورد سخت صورت مى گيرد و برای کسبه و نهادهای رسمی و غیر رسمی دردسر درست می شود و از ايران چهره ای خشن به نمایش گذاشته مى شود. سيدمحمد خاتمى با بيان اين كه اينك كشور با تهديدهاى جدى و چالش ها و بحران هايى روبروست، مهمترين تهديد را وضع زندگى مردم و نااميدى از آينده دانست و گفت: حاكمیت با اين اقتصاد نابسامان و تورم و گرانى افسارگسيخته و افزايش بى رويه فقر، ... نبايد فرصت ها را از دست بدهد و بهتر است اين پيروزى را مستمسكى براى ارتباط عزت مندانه با جهان و آشتى ملى در داخل كشور قرار دهد و درصدد رفع نارضايتى هاى جامعه كه اتفاقا در كاهش مشاركت در انتخابات اخير بروز و ظهور پيدا كرد، باشد. نظام حکمرانی متوجه باشد بسيارى از كسانى كه در انتخابات ١١ اسفند رأى ندادند، برانداز نيستند بلكه معتقدند وضعى كه دارند قابل تحمل نيست و فقط مى خواهند زندگى كنند. وى با بيان اين كه اكنون در دانشگاههاى معتبر سراسر دنيا عليه جنايت اسرائيل در غزه، تظاهرات گسترده اى در حال انجام است، گفت: ولى در داخل ايران چنين صحنه هايى را شاهد نيستيم؛ چرا كه آنقدر در داخل ايران بد عمل شده است كه ديگر اين اتفاقات روى مردم ناراضی به ويژه نسل جوان و روشنفكران تأثيرى ندارد. سيد محمد خاتمى همچنين در تحليلى كوتاه از عمليات موشكى ايران مقابل اسرائيل، برخى از مزاياى اين اقدام را برشمرد و گفت: موقعيتى براى ما در برخورد با اسرائيل پيش آمد كه اولا دنيا پذيرفت ايران يك قدرت است و در خاورميانه ، به عنوان يك قدرت برتر حضور دارد و مى تواند بر روى ساير كشورهاى منطقه تأثيرگذار باشد، ثانيا اسرائيل با وجود همه جنايتهايى كه كرده، فهميد در حدى نيست كه بشود با این قدرت درگير شود و اگر خداى نكرده جنگى ميان اين دو كشور رخ دهد، ايران مى تواند لطمات اساسى به آنها بزند و در عين حال از قدرت بازدارندگى و دفاع از خودش هم برخوردار است و مى تواند تهديدها را دفع كند و ثالثا در ميان افكار عمومى مسلمانان جهان به خصوص در منطقه خاورميانه نسبت به عمليات موشكى ايران عليه اسرائيل هم يك نوع احساس غرور و خشنودى و نيز احترام به جمهورى اسلامى ايجاد شد و آنچه تضعيف شد اسرائيل و سياست هاى نتانياهو بود. وى در ادامه تأكيد كرد: اكنون كه ايران در چنين موقعيت مثبتى قرار گرفته، ضرورى است جمهورى اسلامى اين پيروزى را به فرصتى براى ايجاد يك ديپلماسى فوق العاده فعال در منطقه و جهان تبديل كند و در گفتگو و مذاكره با كشورهاى منطقه ضمن رفع نگرانى آنها مبنى بر اين كه تهديدى براى اين كشورها نيست، تأکید نماید که خواهان مشاركت در توسعه و امنيت و آرامش منطقه است. رئيس دولت اصلاحات اضافه كرد: جمهورى اسلامى چنين گفتگوهايى را هم مى تواند با ساير كشورهاى دنيا داشته باشد و به آنها تأكيد كند كه به دنبال ايجاد تنش و جنگ نيست و فقط خواسته در پاسخ به تهديدات اسرائيل و حمله اين كشور به كنسولگرى ايران نشان دهد قدرت مقابله دارد. وى افزود: ايران در ضمن بايد يادآور شود همچنان از مردم غزه و حقوق فلسطينيان حمايت مى كند ولى اين حمايت به معناى دخالت در سياست ها و تصميمات آنها نيست و در عين حالى كه به هيچ وجه از درگيرى مستقيم و جنگ با اسرائيل استقبالى نمى كند، با كمك خود كشورهاى منطقه فقط به دنبال مهار جنگ افروزى اسرائيل و امنیت و توسعه و پیشرفت منطقه است.
Show all...
👍 6👌 4
نشست دهم: فهم قرآن، درک قرآن - بازنگری و بازگوییِ گفتار پیشین به چند علت دوست داشتم که این بحث را که در ۲۰ فروردین امسال در انجمن مباحثات قرآنی مطرح کردم با دوستانِ نشست‌های هم‌اندیشی در میان بگذارم. اول اینکه در پایان، نقدها و پرسش‌های خوبی مطرح شد که کمک کرد این بحث را بازنگری کنم و دست‌کم در اندیشه‌ی خود بهبود بخشم. دوم اینکه بنای نشست‌های ماهیانه‌ی ما بر هم‌اندیشی است و امیدوارم با هم این بحث را پربارتر کنیم و به کمک یکدیگر به زوایای مختلف آن بپردازیم. دیگر اینکه دقایق نخستین آن گفتار از ضبط جا ماند و این فرصتی است که نه تنها تمام گفتار بلکه تبادل نظر پس از آن نیز برای آینده حفظ شود.
Show all...
👍 1
فرهنگ و توسعه ۶ فرهاد همتی مدرنیته اگر چه در غرب آغاز شد، اما پدیده ای صرفا غربی نیست.بلکه قابلیتی انسانی و جهان شمول است که به علت مساعد بودن شرایط در غرب زودتر به وجود آمد. برای رشد و توسعه نیازی نیست از فرق سر تا نوک پا فرنگی شد و از آداب و عادات و اعتقاداتی که محلی و منطقه ای هستند و در مبانی خود برتری و مزیتی ندارند،تقلید کرد و تشبه جست. بلکه باید مبانی و اصولی را که استعداد و توانایی و قابلیت درونی انسان به ماهو انسان و در نتیجه جهانی است شناخت و آموزش داد تا رشد و پرو ش یابد و منجر به نتیجه شود. اما اصولی که غرب در یک فرایند تکامل تاریخی کشف کرد و شناخت و به کار برد عبارت بودند از عقلانیت انتقادی خودبنیاد و آزادی خودبنیاد که منجر به کشف مفهوم جدیدی از انسان به عنوان فردیت خودبنیاد و خودمختار می شود. با کشف عقلانیت انتقادی خودبنیاد بود که کانت اعتقاد داشت که انسان از صغارت فکری آزاد شده است و جسارت اندیشیدن یافته است و به واسطه آن به بلوغ فکری رسیده است. این بلوغ فکری نیاز به آزادی و رهایی از تمامی مرجعیت های بیرونی دارد.لذا آزادی به عنوان اصل موضوعه تمامی ارزش های انسانی،فضای باز اندیشه است.لذا عقل و آزادی لازم و ملزوم و متمم و مکمل هم هستند. وجود همزمان این دو اصل منجر به معرفت شناسی و فلسفه و علوم جدید و جنبش های اجتماعی و استقرار آزادی های دموکراتیک و رشد و توسعه اجتماعی و اقتصادی در غرب شد. در این تلقی نه اروپا محوری معنایی دارد و نه نیاز است که برای پیشرفت و توسعه از آداب و رسوم و حشو و زوائد دیگران تقلید کرد. برای مدرن شدن باید از تعصب و تحجر فکری و اعتقادی دست شست و هر آنچه هست را به محک حُکم و داوری عقل سپرد. ذهن ما معتاد عقاید و سنت هاست و هنوز به این نتیجه نرسیده ایم که هر سنت و اعتقاد و آئین و آداب و رسومی را باید با ترازوی عقل توزین کرد و به داوری عقل سپرد. چون هیچ معیاری جز عقل برای داوری نداریم. عقل شاهین ترازوی معرفت است. لذا علم انباشت کمّی معرفت در کشکول ذهن نیست.معرفت انتقادی نورافکنی است که حسن و قبح و صحت و سقم عملی و نظری را نشان می دهد تا در پرتو آن با روش آزمون و خطا از خطا ها درس بیاموزیم و به حقیقت نزدیک شویم. در علم ما با گسست ها و ابطال ها و انقلاب های متوالی و مداوم مواجه هستیم. هر کشف تازه به معنی نفی و ابطال نظریه پیشین است.از نظر معرفت شناختی مدرنیته عبارت از گسست از سنت و سنت گسست های متوالی است.به همین دلیل می گویند مدرنیته عبارت است از حرکت و عدم تعین. این دقیقا دقیقه ای است که از نظر مبانی معرفت شناسی فقر علمی و فرهنگی جامعه ما را برای رشد و توسعه اجتماعی نشان می دهد. گام بزرگ فرهنگی و فکری در جامعه ما برای رسیدن به توسعه، پذیرش عقلانیت انتقادی خودبنیاد نه تنها به عنوان ابزار شناخت،بلکه به عنوان یگانه مبنای معرفت و داور و معیار تصدیق و تکذیب هر نظریه ای از هر منبعی و به کار بردن روش علمی آزمون و خطا و درس گرفتن از خطاها و آخرالامر دریافت این معنا که ما قادر به اثبات نظریات خود حتی در متقن ترین علوم هم نیستیم و باید از تعصب و تحجر فکری دست شست و همه خطوط قرمز مراجع بیرونی را نفی کرد تا با آزادی خودبنیاد،انسان خودبنیاد جستجوگر حقیقت تحقق یابد و راه بر رشد و توسعه اجتماعی و اقتصادی و سیاسی باز شود. پایان
Show all...
👌 3
فرهنگ و توسعه ۵ فرهاد همتی لذا تأسیس حکومت دینی موجب تاخیر توسعه اجتماعی در ایران شده است. اما چرایی این توسعه نیافتگی صرفا در حامل های فرهنگي آنچنان که ماکس وبر می گويد خلاصه نمی شود. بلکه بیش از آن به ریشه و مبانی و اصول آن فرهنگ ارتباط دارد. فرهنگ قوم سامی که در سه دین بزرگ یهودیت و مسیحیت و اسلام متجلی شده است،فرهنگ شهودی- وحیانی است و رهبران فکری و مصلحین اجتماعی آنها پیامبر بودند. توضیح اینکه اعتقاد به وحی و الهام به عنوان معرفتی مافوق عقل، موجب تنزل عقل به عقل ابزاری منفعل و پذیرنده می شود. خصوصا در اسلام اعتقاد به متن معصوم و مصون از خطا،عقل را مفسر و توجیه گر و مطیع و منقاد متن می کند و هر آنچه از علوم و معارف جدید با متن ناسازگار باشد را انحراف و گمراهی و غیر قابل قبول می داند.مخالفت با نظریه تکامل داروین اظهرمن الشمس است. کسانی مثل ابوالاء موُدودی و ضیاءالدین سردار اسلام شناس پاکستانی مقیم آمریکا به صراحت با علوم فیزیک و شیمی و زیست شناسی و سایر علوم مدرن مخالف هستند و این علوم را موجب گمراهی جوانان مسلمان می دانند،مگر اینکه این علوم با قرآن و اسلام تطبیق داده و سازگار شود. بر خلاف آن، فرهنگ هلنی عقلانی -فلسفی بود و رهبران فکری آن فلاسفه و حکیمان بودند. غرب پس از گذر از قرون وسطا و عصر تاریک اندیشی و تکامل عقلانیت یونانی به عقل مدرن به تعبیر کانت از صغارت فکری رهایی یافت و به بلوغ فکری رسید و جرأت اندیشیدن یافت و توسعه فرهنگی و سیاسی و اقتصادی و اجتماعی عصر خرد نتیجه این پارادایم شیفت به عقلانیت انتقادی خودبنیاد است. با این پارادایم شیفت و کشف عقل انتقادی مدرن است که کانت می گوید:به هر روشی که خدا بر شما معلوم شود و حتی اگر او خودش را بر شما متجلی کند،این شما هستید که باید حکم کنید که آیا درست است که به وی اعتقاد پیدا کنید و او را بپرستید یا خیر.لذا در دین، همانند علم، معیار، حُکم عقل انتقادی انسان است. ما حصل تفاوت دیدگاه وحیانی-الهامی را با پارادایم عقلانی-فلسفی در دنیای امروز در تفاوت عقب ماندگی خاورمیانه و پیشرفت و توسعه اروپا می توان مشاهده کرد. اما فرهنگ ایرانی که در ادیان زرتشتی و مزدکی و مانوی متجلی بود تفاوتش با فرهنگ سامی در این بود که در فرهنگ قوم سامی خدا خود را به بشر از طریق وحی آشکار می کند و دستورات و احکام و آئین نامه هایی را به عنوان پکیجی کامل برای هدایت بشر عرضه می کند.اما در دین زرتشت این انسان است که به نیروی خرد در جستجوی خداست و او را کشف می کند. به همین دلیل پس از ادغام و امتزاج اسلام با فرهنگ ایرانی، اسلام با رنگ و بوی عطر هنر و معماری و علوم و فلسفه و عرفان ایرانی غنی شد.حتی ادبیات عرب را نیز ایرانیان سر و سامان دادند. به همین دلیل ابن خلدون می گوید:(بجز ایرانیان کسی به حفظ و تدوین علم قیام نکرد...و علوم عقلی نیز در اسلام پدید نیامد مگر پس از عصری که دانشمندان و مؤلفان ایرانی باز شناخته شدند...و کلیه این دانش ها بمنزله صناعتی مستقر گردید و بالنتیجه به ایران اختصاص یافت و تازیان آنها را فرو گذاشتند و از ممارست در آنها منصرف شدند و بجز اقوامی که با ایرانیان نزدیکی داشتند آنها را فرا نمی گرفتند.) اما متاسفانه انقطاع فرهنگی نگذاشت که سنت فرهنگی تداوم و تکامل پیدا کند. آنجا هم که تبدیل به سنت شد و تداوم پیدا کرد،بدترین سنتی بود که دیالکتیک ادغام در قدرت برای تحمیق توده ها و مطیع و مقلد کردن آنها و تعطیل فکر و اندیشه و فرهنگ بود. توضیح اینکه با تاسیس سلسله صفوی و تاجگذاری شاه اسماعیل اول در ۹۰۷شمسی۱۵۰۱ میلادی سنت فقهی-احکامی بدون گسست های نهادی و نظری همچنان تداوم داشته است. علت عقب ماندگی این بینش این است که فقها خود را مالک مطلق حقیقت می دانند و مسائل معرفت شناختی را نمی شناسند و بین سوژه و ابژه تفاوت و تمایزی نمی گذارند. برای فقها حقیقت امری آسان یاب است و یکبار برای همیشه آنان مالک مطلق حقیقت هستند. این سنت فکری باعث شد که ما به تعطیلات تاریخی برویم و از غافله فرهنگ و تمدن دنیای توسعه یافته عقب بمانیم. احکام و رساله های عملیه آنها در انطباق کامل با سنت استبدادی و ساختار اقتصادی نظام ارباب-رعیتی بود. به همین دليل بود که در جریان اصلاحات ارضی اکثر فقها جانب خوانین را می گیرند و با اساس تقسیم اراضی مخالفت می کنند. اما جریان رشد و توسعه اجتماعی و اقتصادی در غرب به گونه ای دیگر پیش رفت. مبانی فلسفی از وجود شناسی به معرفت شناسی تغییر کرد و کشفیات علمی هم زمان با جنبش های اجتماعی موجب تغییرات و انقلابات بنیادی در علم و فلسفه و جامعه شد و انبوهی از مفاهیم مدرن مثل سکولاریسم و اومانیسم و دموکراسی و حقوق بشر و اصلاح فکر دینی و کشفیات علمی و روش شناسی و معرفت شناسی فلسفی تغییرات بنیادی در جهان بینی و انسان شناسی بشر ایجاد کرد و به رشد و توسعه اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و فرهنگی منجر شد.
Show all...
فرهنگ و توسعه ۴ فرهاد همتی حکومت پهلوی نیز بدون توجه به سنت و فرهنگ بومی و بدون شناخت مبانی فکری،فلسفی،علمی و فرهنگی مدرنیته،فرایند مدرنیزاسیون بدون مدرنیته را شتاب بخشید. مدرنیته آمرانه پهلوی ها علیرغم خدماتی که انجام داد،به دلیل ندیدن فرهنگ بومی و انسداد سیاسی و پیشگیری از مبانی مدرنیته با سانسور و سرکوب،ناخواسته و ندانسته فضا را برای پیشبرد اهداف سنت گرایان و بنیاد گرایان دینی مهیا کرد. در این فضا، سنت گرایی فقاهتی در مقابل مدرنیزاسیون رژیم پهلوی زیر پوست فرهنگ تداوم یافت. روشنفکران دینی با آسیب شناسی روشنفکران عصر مشروطه با مرجع قرار دادن دین علیه روشنفکران سکولار اروپا محور و در رقابت با روشنفکران چپ،برای تخطئه آنها شعار غرب زدگی و برای فربه کردن دین شعار بازگشت به خویشتن اصیل اسلامی را مطرح کردند. به قول آقای میرسپاسی ایده بازگشت به اصل که ملهم از آثار نیچه و ارنست یونگر و مارتین هایدگر است،در واقع عصیانی علیه عقلانیت و جهان گرایی مدرنیته است. سیل مهاجرت روستائیان پس از اصلاحات ارضی از روستا به شهر موجب تقابل صنعت و سنت شد و جمعیتی حاشیه ای و بی ریشه به وجود آورد که در آرزوی بازگشت به روستا و گذشته شیرین بودند.چنین جمعیتی برای احراز هویت و رهایی از سرگردانی مستعد آن بودند تا تحت یک ایدئولوژی برساخته از سنت دینی و خاطره قومی جذب شعار بازگشت به خویشتن شوند و برای به دست آوردن آن به سربازان پیاده نظام انقلاب تبدیل شوند و حاشیه امنیت سنت های شناخته شده را به آزادی های دموکراتیک که انسان را در وادی مجهولات و ناشناخته ها سرگردان می کند،ترجیح دهند. روشنفکران چپ نیز با فرا روایت ایدئولوژیک و تمامیت خواهانه مارکسیسم در تقابل با مبانی عقلانیت و دموکراتیک غرب،تحت عنوان مبارزه با امپریالیسم و سرمایه داری،به مانند روشنفکران دینی بجای پذیرش مبانی فلسفی عقلانیت انتقادی خودبنیاد و آزادی خودبنیاد و رسیدن به مفهوم انسان خودبنیاد و خود مختار،گرفتار عقلانیت ستیز شدند. روشنفکران دینی بر اساس یک نوستالوژی توهمی خوانشی ایدئولوژیک از دین ارائه دادند که بسیار شمولگرا و حداکثری و فربه بود. چنین خوانشی موجب نزدیکی آنان از بسیاری جهات به سنت گرایان می شد. مثلا سید حسین نصر به عنوان یک سنت گرا علیرغم پاره ای از اختلافات معرفت شناختی با نواندیشان دینی،مانند آنان معتقد است که دین پاسخ همه مسائل اجتماعی و اقتصادی را دارد و نیازی به مکاتب غربی برای پیشرفت و رسیدن به عدالت و آزادی نیست. آقای خمینی نیز بر اساس بینش فقهی-احکامی معتقد بود که فقه ما از گهواره تا گور در تمامی ابعاد فردی و اجتماعی برنامه دارد. البته ایشان بعد از انقلاب بر اساس مصلحت نظام از این نظریه عدول کرد. عقلانیت ستیز شعبه ای یا تعبیری از عقلانیت ابزاری است و سرانجام آن چیزی جز مرجعیت پذیری و اقتدار گرایی و توتالیتاریسم نخواهد بود. به همین دلائل بود که در فرایند مبارزه علیه رژیم پهلوی استقلال خود را از دست دادند و تا حد مشاور و منشی بنیادگرایان دینی تنزل یافتند. تعامل و تقابل روشنفکران و روحانیون سنتی از صدر مشروطیت تحت ذیل دو بینش مشروطه و مشروعه در دو تأسیس نهاد حوزه علمیه قم و دانشگاه تهران به عنوان دو نماد این جریانات با غلبه مشروعه خواهان در جمهوری اسلامی و حذف مشروطه خواهان تجلی یافته است. توضیح اینکه حوزه های پراکنده در شهرهای مختلف با تأسیس حوزه علمیه قم در سال ۱۳۰۱توسط حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی به عنوان نماد تجلی سنت در عصر مدرن،قد علم کرد و قوام یافت. در مقابل آن تحصیل کرده های علوم جدید نیز که از زمان امیر کبیر و تأسیس دارالفنون و دیگر مدارس حقوق و کشاورزی و ....با تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۲در زمان رضا شاه و حمایت او به نماد دانش و علوم و معارف مدرن و ترقی خواهی تجلی یافت. سید جواد طباطبائی می گوید: دانشگاه در ایران در تداوم سنت ایجاد نشد،بلکه در گسست با آن به وجود آمد. اگر چه نویسنده با این تعبیر مرحوم طباطبائی موافق است،اما یک دلیل عمده آن را عقیم بودن و نازایی سنت می داند. این دو مرکز علوم سنتی و مدرن را می توان دو نماد استعاری مشروعه و مشروطه تعبیر کرد. با انقلاب ۵۷ حوزه بر دانشگاه و روحانیت بر روشنفکران و مشروعه بر مشروطه غلبه کرد و دور تازه ای از ستیز با مدرنیته و بازگشت به سنت تحت عنوان مبارزه با استکبار و تهاجم فرهنگی غرب آغاز شد. اما حاکمیت بنیادگرایی دینی و اسلام فقاهتی ایدئولوژیک به خاطر نادرستی مبنایی اسلام سیاسی ناکارآمد بود و توان پاسخگویی به نیازهای جامعه ایران را نداشت و با شکست کامل و بن بست مواجه شده است. به این دلیل ساده که نقش و کارکرد دین ربط و نسبتی با حکومت و قدرت ندارد و تلقی حکومت دینی از اساس نادرست و انحراف از اهداف و مبانی دینی است و دنیا و سیاست را نیز چنانکه می بينيم تباه می کند.
Show all...