cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

چامه‌های ناگهان.

خیالِ هم‌صحبتی اگر بود: http://t.me/HidenChat_Bot?start=2140713340 گاه می‌نویسم، به امید اینکه بخوانی. «این شعرها، ناگهانی‌اند. حادثه‌اند، حادثه.»

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
671
Obunachilar
-424 soatlar
+87 kunlar
+11430 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

«شبی سرد است و بس بیگاه و راهی دورم اندر پیش و من چندان سیه‌مستم که گویی زین جهان جَستم» مهدی اخوان ثالث.
Hammasini ko'rsatish...
تنهایی.mp33.60 MB
کاج‌ها ناگهان هوا را به ریشه فشردند و قد کشیدند و از آن همه شاعرانگی گلوی قناری‌ها ورم کرد آسمان سر بر سرِ زمین کوفت و باد با زبان تو غزل سرود آن زمان که گیسوانت را از بند رها کردی.
Hammasini ko'rsatish...
من بین جلیلیان و پزشکیان شاشیدن تو صندوق رای رو انتخاب میکنم
Hammasini ko'rsatish...
«بغض کدوم پرنده باید هنوز بباره؟ زخم کدوم قناری، مرهم این دیاره؟ چندتا شکار آهو تا تهِ بیشه مونده؟ تا اینجا داغ آواز، چندتا قفس سوزونده؟»
Hammasini ko'rsatish...
معلم بد.mp35.77 MB
Repost from N/a
به هر طرف نگاه میکنی جای دیواری که باید دورت می‌کاشتند یک نقاشی می‌بینی چشم هایت را می‌بندی نقاشی موسیقی می‌شود لای قدم‌هایت وزن میگیرد به روی جهان سنگینی میکند و در قالبِ شعر از اتاقی که هر طرفش دیواری دورت کرده‌است بیرون می‌زند. دیوارها فرو می‌ریزند و نقاشی در قالبِ آدم‌ها قابی از دوستی را توی دستت می‌گذارد. تو می‌روی، نقاشی می‌رود، موسیقی می‌رود، شعر می‌رود، و آدم‌ها همراه تو می‌روند تا قدم بزنند.
Hammasini ko'rsatish...
Boshqa reja tanlang

Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.