مهاجم مصدوم
علاقمند به شرح مصدومیت ها به زبان ساده. @Kaf_afei_bot "کپی نکنید؛ فوروارد کنید یا با نام #کوثر_فرهادی منتشر کنید"
Ko'proq ko'rsatish1 045
Obunachilar
-424 soatlar
-237 kunlar
-5730 kunlar
- Kanalning o'sishi
- Post qamrovi
- ER - jalb qilish nisbati
Ma'lumot yuklanmoqda...
Obunachilar o'sish tezligi
Ma'lumot yuklanmoqda...
Repost from inter
OCCHI AL CIELO ⭐⭐
SIAMO CAMPIONI D'ITALIA 🇮🇹 🖤💙
#ForzaInter #IM2Stars
https://t.me/HarfinoBot?start=b6a2367cec0b334
زندگی بکامِ یا چی؟
خوشحال میشم حمایت کنید✨💕
https://www.instagram.com/_unq_store?igsh=MWIyamFucmthMjU4OA==
شب ها خطرناکند؛ قلم را میدهند دستت و اجبارت میکنند به نوشتن و تو مینویسی.
امیدی که تمام طول روز سعی به کتمانش میزدی، ناخواسته در دلت جوانه میزند.امید به بهبود شرایط، روابط، آدمیزاد.
چیزی را که نمیخواهی، ناخواسته مینوسی.
مینویسی چون شب است و کلمات در شب تو را احمق میکنند.
چشمهایم را میبندم و باز میکنم و باز هم جایِ خالیِ تو پیداست، رویِ نیستنِ همه چیز.
فروردینِ ۴۰۳؛
سیگارمُ با لیوان شراب معاوضه کردم .شرط باختم سفرهی شام چیدم . صبحاشُ از یک به بعد شروع و روزاش تو شلوغی عید خلوتترین نقطهی شهر میشد پیدام کرد. شبا قهوه بود و کتاب و فیلم و کار و کار و کار. سال قبل رو زیر و رو کردم، یادم اومد تمام عمر تو آرزو بودم و هنوزم غرق آرزوهامم. یک روزشُ تو ترافیک و صدای تبل و شادی مردم، من با غم آهنگ "هستم و نیستم" گوگوش رو گوش دادم و زمزمه میکردم:
"نشو دلواپسِ من که خیلی وقته تنهام."
غم و گریه که همیشگی نیست روزی هم آهنگ شاد پلی کردم، رفتم سمت ساحل و تنُ دادم به هجوم دریا.
روز آخر تعطیلات آخرین فیلمم رو دیدم ، اتاق رو مرتب کردم و دوش گرفتم؛ هرکاری کردم تا خالی بشم و شدم.
اون روز میتونستم بگم رهایی چه حسی داره.
الانم با تیشرت مشکی و شلوارک قهوه ای ، با موهای نم دار روی چمن خیس حیاط نشستم و انتظار اردیبهشت رو میکشم.