رسانۀ روانسینمایی
* رسانهای با محوریت نظریۀ روانکاوی فروید به لکان و فیلمکاوی * محمد پورفر، فیلمساز، فیلمکاو، کارشناس ارشد سینما و کارشناس روانشناسی ارتباط: @mpourfar (تبلیغ و تبادل انجام نمیشود)
نمایش بیشتر4 950
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
-177 روز
-4230 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
And here we go again
We've taken it to the end
With every waking moment
We face this silent torment
I'd sacrifice
I'd sacrifice myself to you
Right here tonight
'Cause you know that I love you
Sacrifice
I'd sacrifice myself to you
Right here tonight
'Cause you know that I love you
Darkness
Is all I want to see
I could never put into words
What is it you mean to me
I'd sacrifice
I'd sacrifice myself to you
Right here tonight
'Cause you know that I love you
Sacrifice
I'd sacrifice myself to you
Right here tonight
'Cause you know that I love you
Love you, love you
The candle's burning lower
At the window to my soul
The reaper's at my door now
He's come to take me home
I'd sacrifice
I'd sacrifice myself to you
Right here tonight
'Cause you know that I love you
Sacrifice
I'd sacrifice myself to you
Right here tonight
'Cause you know that I love you
I'd sacrifice
Sacrifice
Myself to you
Right here tonight
'Cause you know that I love you
I'd sacrifice
@PSYCIN ✨ رسانۀ روانسینمایی
London_After_Midnight_Selected_Scenes_From_The_End_05_Sacrifice.mp310.29 MB
❤🔥 5
Der Lauf der Dinge (The way things go)
Der_Lauf_der_Dinge_The_way_things_go_.134.mp478.42 MB
👏 2🤔 2
🔰 دوست داشتن آنچه در چشم توست
✍️ #لکان؛ #رابطۀ_ابژه
♨️ شما از پیش با این ابژۀ احتمالاً خیالی به شیوهای که در تجربۀ تحلیل به نمایش در میآید آشنایی دارید. برای متوقف کردن تصوراتتان دربارهاش، من دو نمونه آوردهام که گفتم رویشان متمرگز میشوم: فوبیا و فتیش.
♨️ در اشتباه خواهید بود اگر باور کنید این ابژهها از پیش رازشان را برملا کردهاند. برعکس. صرف نظر از تمرین، آکروبات، ژیمناستیک، پیدایش خیالی، که مردم خودشان را وقف آن کردهاند، این همچنان تا حدودی معماگونه باقی مانده که کودکان در حین مقاطع مشخصی از زندگی ، چه نر باشند چه ماده، احساس میکنند باید از شیرها بترسند، با وجود اینکه شیر ابژهای نیست که آنها روزمره در زندگیشان ببینند.
♨️ دشوار است که قالبش را فراخوانیم، یا هرگونه خصلت ابتدایی را که، برای نمونه، روی تصویر بدن حک میشود. یکی ممکن است تلاش کند، یکی ممکن است هر کاری میتواند انجام دهد، ولی حتی در این حالت یک بازمانده جا میماند. بازماندهها در توضیحات علمی همواره در بررسی ما سودمندترین هستند. با این وجود، ما قطعاً با چرخ زدن دورشان به پیشرفتی دست نمییابیم.
♨️ به همین سان، شما قادر بودهاید متوجه شوید که چگونه، در کلیت، تعداد فتیشهای جنسی به نسبت محدود میماند. برای چه؟ به غیر از کفشها، که چنان نقش خیرهکنندهای ایفا میکنند که آدم میماند چرا توجه بیشتری به این نشده است، به زحمت چیزی بیش از بند جوراب، جوراب، سینهبند و از این قبیل را پیدا میکنیم، که همۀشان هم به پوست میچسبند. سرآمد آنها، البته، کفش است و اینجا هم یک بازمانده هست. چطور کسی میتواند در زمانۀ کتولوس* فتیشیست باشد؟
♨️ *کتولوس، شاعر رومی ۶۵-۸۳ پیش از میلاد، کسی که شعرهایی برای گنجشک «لزبیا» معشوقۀ متأهلش میسرود و در مرگ گنجشک او را برای خیس و سرخ کردن چشمان «لزبیا» مورد خطاب قرار داد.
♻️ محمد پورفر
⚡️ JACQUES LACAN: 1956-57 IV- The Object-Relation
@PSYCIN ✨ رسانۀ روانسینمایی
😱 3
🔰 بینیاز از یک رابطۀ ابژه
✍️ #لکان؛ #رابطۀ_ابژه
♨️ این نوشته شده: پیشتناسلیها آدمهایی هستند با «خود»هایی که [...] ضعیفاند. برای آنها انسجام «خود» انحصاراً به استحکام روابط ابژه با یک ابژۀ چشمگیر وابسته است. این همانجایی است که ما میتوانیم سؤال بپرسیم. بعداٌ شاید ببینیم این مفهوم فاقد توضیح از یک ابژۀ چشمگیر در دیگر متون به کجا رهنمون میشود، به عبارتی فقدان مطلق تمایزگذاری و تفکیک دربارۀ آنچه چشمگیر است. مفهوم فنی که این به ذهن متبادر میکند آوردن به بازی، و در یک ضرب تأکید گذاشتن، درون رابطۀ کاوشگرانه است، رابطههای پیشتناسلی، همانها که به این رابطۀ فرد پیشتناسلی با دنیایش وجه مشخصه میدهند.
♨️ به ما گفته شده: از میان رفتن این روابط، یا ابژۀشان (که همسان همدیگرند چرا که ابژه تنها به لطف رابطهاش با سوژه وجود خارجی دارد)، ممکن است ناملایمات کارکردی «خود» را پدید آورد، همچون شخصیتزدایی یا اختلالات روانپریشانه. اینجا ما از نقطهای پرده برمیداریم که یک آزمون جستجو میشود که بر این شکنندگی در روابط «خود» با ابژهاش صحه میگذارد.
♨️ سوژه هر تلاشی را انجام میدهد تا به هر قیمتی روابط ابژهاش را حفظ کند، انواع اصلاحیهها را برای این هدف انجام میدهد، ابژه را از طریق به کارگیری جابجایی یا نمادینسازی به گونهای تغییر میدهد که گزینش یک نماد، به شکل کاملاً دلبخواهی آکنده از برخی ارزشهای عاطفی همانند ابژۀ اصلی، او را قادر میسازد تا از یک رابطۀ ابژه محروم نشود. برای این ابژه، که رویش ارزش عاطفی ابژۀ اصلی جابجا شده، اصطلاح «خود کمکی» کاملاً موجه است.
♨️ این متن پیشرو را توضیح میدهد: گونۀ تناسلی، از سوی دیگر، واجد یک «خود» است که نیرومندی و عملکرد سالمش وابسته به تصرف یک ابژۀ چشمگیر نیست. درحالیکه، برای گروه نخست، از دست دادن شخصی واجد اهمیت سوژگانی بالا -- برای ذکر نمونهای به غایت سرراست -- ممکن است کل شخصیت را به خطر اندازد، برای گروه دوم، هرچقدر که فقدان ممکن است دردناک باشد، شامل تهدیدی برای استحکام شخصیت نمیشود.
♨️ افراد این دسته وابسته به یک رابطۀ ابژه نیستند. این بدان معنا نیست که آنها میتوانند به سادگی بدون همۀ روابط ابژهای سر کنند -- چیزی که گذشته از همه، در عمل ناشدنی است، این روابط بسیار زیاد و بسیار متنوعاند -- ولی به زبان ساده انسجام وجودشان به فقدان یک ابژۀ چشمگیر گره نخورده است. این همان جایی است، از منظر پیوند میان «خود» و روابط ابژهاش، که ما تفاوت میان این گونه و گونههای قبلی شخصیت را مییابیم.
♻️ محمد پورفر
⚡️ JACQUES LACAN: 1956-57 IV- The Object-Relation
@PSYCIN ✨ رسانۀ روانسینمایی
🤔 4
پیگیری کدام مطلب را در کانال ترجیح میدهید؟Anonymous voting
- در حال حاضر هیچ مطلبی
- سمینار «رابطۀ ابژه» لکان
- سمینار «اخلاقیات» لکان
- سمینار «انتقال» لکان
- سمینار «بنیادینها» لکان
- سمینار «دگرباره؛ جنسیت زنانه، محدودیتهای عشق و دانش»
- مقالۀ «کاوش هراس یک پسرک پنجساله (هانس)» فروید
- مقالۀ «یادوارهای از دوران کودکی لئوناردو داوینچی» فروید
- مشاهدۀ نتایج
🤷♂ 1😱 1
پیگیری کدام مطلب را در کانال ترجیح میدهید؟Anonymous voting
- سمینار «رابطهٔ ابژه» لکان
- سمینار «بنیادها» لکان
- سمینار «اخلاقیات» لکان
- سمینار «جنسیت زنانه؛ محدودیتهای عشق و دانش» لکان
- مقالهٔ «کاوش هراس یک پسربچهٔ پنج ساله (هانس)» فروید
- مقالهٔ «یک یادوارهٔ کودکی از لئوناردو داوینچی» فروید
Repost from رسانۀ روانسینمایی
♨️ دگرشیداسرودۀ {۳}
{۳} ژرفمانای توام جز تو نباشم من خودای
برفزونِ سرخوشی زین کشتی بیناخدای {۱}
{۳} ژالهٔ چشم سیه بینم فتاده بر لبت
خوش به پایان زندگی باری دگر در ناکجای {۲}
{۳} آنِ هستی نیستم باشم در آنِ نیستان
بودنم در چیستان بهتر برایت تا در آی {۳}
{۳} گر هزارانم نویسه پشت هم بر سر نَهم
هیچ کس این پرتو تابان نخواهد در سرای {۴}
{۳} مُهر خاموشی به لبها مرگ پنهان در نهان
دست درخواهان به بالا پس تو کی تابت سر آی؟ {۵}
{۳} بر فراز این ژرفنا مانا شود مانا روان
یک نژادت بیش مانا نیست پس آن را سرای {۶}
{۳} من نهاد از پس زمانم سر رسید و سر نهاد
سرخوشی را تو برای دیده از نو بر فزای {۷}
{۳} خسته و درمانده از دیگر دگر درماندگان
ژادِ شیدا داد جایش از هزاران پس به زای {۸}
{۳} بانگشان شیدایی است و آزشان زادی دگر
تا نرینی جانشین آرند و گِل مالند لای {۹}
{۳} پیش و پس را بینی و از هر دو چشم هر دو یکان
پس بجنبان تیره خفتاران بگردان شب به جای {۱۰}
{۳} بازگشتِ واپسین آغاز ماهانت پسین
روز پیشین در کمین زنهار دیرینت بپای {۱۱}
{۳} ور نپایی بازگردی باز مانی در پسین
پیش از او مانا زمانت پس رَوَد پس ایستای {۱۲}
✍️ محمد پورفر
@PSYCIN ✨ رسانۀ روانسینمایی
😡 2👏 1
🔰 ژوئیسانس «دیگری» نشانۀ عشق نیست
✍️ #لکان؛ #سمینار_بیست
♨️ ژوئیسانس «دیگری،» دیگری بزرگ درون گیومه، «تن دیگری که دیگری بزرگ را نمادین میکند، نشانۀ عشق نیست.»
♨️ من آن را مینویسم، ولی پشتش نمینویسم «پایان»، «آمین»، یا «چنین باد.» البته که عشق شامل یک نشانه میشود، و همواره دوسویه است.
♻️ ترجمه: محمد پورفر
⚡️ Lacan – Encore On Feminine Sexuality, The limits of Love and Knowledge
⚡️ لکان، دگرباره دربارۀ تنآمیزی زنانه، مرزهای عشق و دانش
@PSYCIN ✨ رسانۀ روانسینمایی
👏 3😡 1
یک طرح متفاوت انتخاب کنید
طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.