ارتباطات و رسانه Society, Communication & Media
1 080مشترکین
-124 ساعت
-17 روز
-1330 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
❇️ یورونیوز: جزییاتی از محل دقیق دفن افلاطون و فروخته شدنش به عنوان برده:
https://www.instagram.com/p/C6ONdZBqNFs/?igsh=MnBkOG9iOTZ5MWJp
@SCMEDIA
Repost from مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ باورنکردنی است اما فاصله من تا فاسد شدن یک قدم است! شما چقدر؟
➕ برای من همیشه سوال بوده که آدم ها که از اول فاسد (رشوه خوار و ...) نیستند پس چگونه فاسد می شوند؟ آزمایش جالب زیر شاید بیانگر بخشی از واقعیت باشد. اما قبل از آن که آزمایش را با هم بخوانیم، یک نکته؛ فساد فقط رشوه گرفتن نیست. دانشجویی که تقلب می کند، معلمی که کم فروشی می کند. مدیری که پسرخاله اش را منصوب می کند. کارمندی که یک پرونده را زودتر بررسی می کند. مرکزی که در آمار دست کاری می کند و ...
➕ در آزمایشی یک بازی ترتیب داده شد که در آن افراد می توانستند با کمی تقلب پول بیشتری به دست آورند. داستان از این قرار بود که حداکثر میزان برد آنها در این بازی به نتیجه پرتاب سکه (شیر و خط) بستگی داشت. پیش از شروع بازی سکه ای را پرتاب می کردند، اگر شیر می آوردند تا 10 برابر بیشتر می توانستند پول به جیب بزنند (برای مثال اگر شیر می آمد جایزه فرد در صورت برد بازی 100 دلار بود و اگر نتیجه خط بود به فرد حتی اگر پیروز بازی بود، بیش از 10 دلار تعلق نمی گرفت) آزمایش به گونه طراحی شده بود که اگر نتیجه پرتاب مطلوب نبود (خط)، آزمایشگر به صورت پنهان به فرد پیشنهاد رشوه می داد و او در ازای پرداخت مبلغ مشخصی می توانست بازی پرسودتر (با جایزه 100 دلاری) را شروع کند.
➕ با مبلغ رشوه پایین (2 دلار) حدود 86 درصد افراد رشوه را پرداخت کردند! البته این باعث شد که در خود بازی هم رفتارهای غیراخلاقی آنها بیشتر شود و مشخص شد که پرداخت رشوه احتمال تقلب را به طور نسبی بالاتر می برد. این شاید طبیعی به نظر برسد، ولی این همه کار نبود. در یک سناریو دیگر رشوه پیشنهادی بسیار بالاتر بود (12 دلار)، در این حالت 81 درصد افراد پیشنهاد را رد کردند، ولی حتی در این حالت نیز باز میزان رفتارهای غیراخلاقی و تقلب در بازی بالا بود.به بیانی می توان نتیجه گرفت حتی در معرض پیشنهاد رشوه قرار گرفتن (و نه پرداخت آن) باعث می شود که احتمال رفتارهای غیراخلاقی و تقلب بالاتر برود.
🛜 تجویز راهبردی:
● خود من وقتی این مطلب را خواندم احساس ترس جدی کردم و پذیرفتم که تا فساد یک قدم بیشتر (یک پیشنهاد ساده ولو آنکه آن را رد کنم) ندارم. چه می توان کرد؟ دو راهکار قابل پیشنهاد است:
🔹1- در زندگی فردی: سیگنالینگ. یعنی اینکه لبه پرتگاه راه نروید. استادی داشتم به ما می گفت هیچ لزومی ندارد که لبه پرتگاه راه بروید، چون در آن جا اولین خطا، آخرین اشتباه است. کاربرد عملی اش این می شود که اصولا به گونه ای رفتار کنید و برای خود برند (نام و نشان) ایجاد کنید که همه بدانند شما اهل تعاملات کثیف نیستید(ارسال سیگنال). با استفاده از روش سیگنالینگ بسیاری از پیشنهادها در نطفه خفه می شوند و شما اصولا در معرض پیشنهاد (لبه پرتگاه) قرار نمی گیرید.
🔹 2- در محیط سازمانی: حذف تماس مستقیم. یکی از بهترین روش ها، حذف رابطه انسانی است. آخرین باری که شما به یک دستگاه خودپرداز پیشنهاد رشوه داده اید کی بوده است؟ چرا؟ چون ما فقط به انسان ها می توانیم پیشنهاد ناسالم بدهیم. بنابراین سیستمی سازی و قطع رابطه انسان به انسان و ایجاد سازوکارهایی مانند انسان به ماشین و ماشین به ماشین می تواند کمک کند. چرا که ماشین ها نه پول چایی می خواهند و نه اصلا چایی می خورند.
📝 دکتر مجتبی لشکربلوکی
#توسعه
#مدیریت
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
👍 2
Repost from ایران آزاد و آباد (مهدی نصیری)
✳️ یادداشت «رضا امیرخانی» درباره مستند «آقا رضی شیرازی» در مجله خیمه فروردین 1403
✍️حالا در تهران، به جای آیت الله، ون ۲۰۰۰ سی سی داریم
🔹مستند مرحوم آيهالله سید رضی شیرازی را در سالن روزنامهی اطلاعات دیدم.
نوشتم از آخرین ستونهای سقفِ بلندِ طهران... مکرر خدمت آن بزرگوار رسیده بودم. اما برای این بنده نیز مستند طراوت داشت. از تصاویر که حضرت آیهالله در خارج از ایران، تا روایتهایی از نحوهی آشنایی مریدان با ایشان...
🔹کنارِ فرزند مرحوم آیهالله سیدعلی هاشمی گلپایگانی نشسته بودم. به ایشان عرض کردم که همه این تلاشها، عکسی است از یک فیلم درخشان...
تصویر خورشید، هر اندازه که روشن باشد، باز هم گرمابخش نیست... اما همین اندازه که حال ما را دگرگون میکند و میبردمان به حومه احوالات پیشین آیا کافی نیست؟
🔹شگفتترین قسمت روایت، آن لحظهای بود که بانویی محجبه، گریست و گفت حضرت آیت الله مرا زمانی دیده بود که حجاب نداشتم...
🔹حالا در تهران، به جای آیت الله، ون ۲۰۰۰ سی سی داریم با ظرفیت بالا...
🔸 تهیه نسخه کاغذی مجله از لینک زیر:
https://www.digikala.com/product/dkp-14869045/
@Kheimeh_Mag
🎞 یک سکانس از «صد سال به این سالها» به یاد استاد محمدرضا شجریان
در شرایطی که فیلم «صد سال به این سالها» بعد از سیزده سال هنوز اجازه نمایش ندارد سامان مقدم یک سکانس از این فیلم با حضور فاطمه معتمدآریا، امیرحسین آرمان و علی شادمان را منتشر کرد
این سکانس مربوط به اعزام فرزند «ایران» شخصیت اصلی داستان به جبهه است و از تصنیف «سپیده» محمدرضا شجریان در زمینه آن استفاده شده
«صد سال به این سالها» با بازی فاطمه معتمدآریا، پرویز پرستویی، رضا کیانیان، نگار جواهریان، علی شادمان، امیرحسین آرمان، علی قربانزاده، بهاره افشاری، ابراهیم آبادی و.. از سال ۸۶ در توقیف است و تلاشها برای اکران عمومی و حتی اکران آنلاین آن بی ثمر بوده است.
🌹🍃👌
❤ 1
Repost from آقای اقتصاد | MrEconomy
📌آیتالله بروجردی: متخصص لازم نیست متدین باشد. فقه علم اقتصاد نمیآورد.
🔹آیتالله علوی بروجردی: متخصص لازم نیست متدین باشد. فقه علم اقتصاد نمیآورد. آیه داریم روایت داریم که تورم را چگونه پایین بیاوریم یا رشد اقتصادی را تامین کنیم؟!
🔹چه قدر باید بگردیم مثل خیامی پیدا بکنیم که خودروسازیمان را اداره کند؟
🔹ما صاف مصادره کردیم! ما ۴۳ سال کار دستمان بوده است، همه اش آزمون و خطا؟
🔹اصلا بانک ها غیراسلامی نبود که ما بیاییم اسلامیاش کنیم، بانک از اول مشکل نداشته است. اصلا ورود ما به عنوان اسلامی کردن اشتباه بوده است.
@Mr_Economy
👌 1
Repost from فرهیختگان
برای قانون اساسی نوین ایران
اردشیر امیرارجمند
سؤالات زیادی در مورد اصلاح قانون اساسی و آینده آن وجود دارد. کار اصلی قانون اساسی تضمین حقوق بنیادین شهروندان و استقرار حکومت قانون از طریق تحدید و توزیع قدرت و تنظیم روابط نهادها است.
ارزیابی کارامدی یک قانون اساسی تنها بر اساس متن قانون صورت نمیگیرد بلکه رویه و عملکرد حکومتی نیز اهمیت دارد.
با اضافه شدن ولایت فقیه به پیشنویس قانون اساسی ۵۸، قانون اساسی دچار ناهنجاری ذاتی شد و از قانون اساسی حقوقی به سمت قانون اساسی شخصی سوق یافت و نوعی اینهمانی بین نظام به عنوان شخص حقوقی و ولی فقیه به عنوان شخص حقیقی ایجاد شد.
عملکرد و رویههای مناسب میتوانست موجب تصحیح و تقلیل عیوب سیستم شود؛ به دلایل گوناگون، عملکردحکومتی از ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۷ موجب تثبیت حکومت قانون، دموکراسی و جمهوریت نشد.
پایان جنگ و بازگشت کشور به شرایط عادی و همچنین تغییر رهبری، فرصت اصلاح برای استقرار حکومت قانون را فراهم کرد. اما باز چنین نشد. بهویژه از سال ۱۳۷۱ تحول در عمیقترین لایههای نظام تحت فرماندهی آقای خامنهای و به کارگزاری آقای جنتی برای استحاله تدریجی جمهوریت و تثبیت سلطنت مطلقه ولی فقیه، نماد بیرونی حقوقی پیدا کرد.
با اولین دور خصوصیسازی و گسترش مداخله سپاه در اقتصاد، فساد موردی به سمت فساد ساختاری سوق پیدا کرد.
دو دوره آقای خاتمی سرعت تحولات بطئ را به صورت چشمگیر کاهش داد اما متوقف نکرد. در دو دوره آقای احمدینژاد سیستم دچار فساد ساختاری شد.
شاید ۸۸ آخرین شانس برای توقف دگردیسی کامل نظام و امید به اصلاح آن بود.
بعد از آن نظام دچار چنان تصلبی شد که به نقطه اصلاحناپذیری رسید و انتخابات ۹۲ و ۹۶ هم شاهد این مدعا است.
از صدر مشروطیت، مسئله اساسی ما حکومت قانون است.
شیخ فضلالله نوری بهتر از بسیاری از همعصران خود حکومت قانون را درک کرد! به همین خاطر هم با آن شدیدا مخالفت کرد.
زیرا با حاکمیت قانون نمیتوان به نام دین یا هر ایدئولوژی دیگر، حکومت فردی را به مردم تحمیل کرد.
آقای خامنهای هم به نوبه خود سعی میکند حکومت فرمانمدار را به جای حکومت قانون که ارزشی جهانی شده جا بزند..
نظام اسم رمز و مستعار آقای خامنهای است.
ایشان تلاش میکند که بین خود، اسلام، نظام و ایران، اینهمانی ایجاد کند.
قانون اساسی به قواره قامت رهبر وقت در میآید و جنبه شخصی مییابد و فاقد ویژگیهای یک قانون اساسی واقعی میگردد.
پیشنهادات متعددی برای اصلاح قانون اساسی مطرح شده؛
از اصلاحهای موردی تا وسیع و ساختاری (مثل حذف نظارت استصوابی، تحدید اختیارات رهبری، دورهای کردن رهبری و غیره) یا پیشنویس قانون اساسی ۵۸ که به تایید بنیانگذار جمهوری اسلامی هم رسیده و یا تدوین قانون اساسی جدید.
ما میتوانیم قانون اساسی موجود را با تغییر ۱۰ یا ۱۵ اصل روی کاغذ اصلاح کنیم اما تغییر هویتی که این قانون از خود ساخته و ذهنیتی که در جامعه و نخبگان به وجود آورده بسیار سخت و در شرایط کنونی تقریبا غیرممکن است.
همه راهحلهای پیشنهادی برای اصلاح قانون اساسی یا تغییر آن با یک مشکل مشترک مواجه هستند و آن اینکه چگونه؟!
زیرا آقای خامنهای با آن مخالف است.
ایشان معنای فساد ساختاری را هم خوب درک کرده، لذا آن را انکار میکند؛
وگرنه باید قبول کند که کنار برود و نظام هم تغییر کند.
به نظر میرسد پیشنهاد برای اصلاح قانون اساسی در چارچوب ساز و کارهای مندرج در ان اجماعساز نیست.
در چنین شرایطی پیشنهاد رفراندم برای تاسیس مجلس موسسان جدید برای تدوین قانون اساسی نوین ایران میتوان اجماعساز باشد.
این راه حل سابقه تاریخی متعددی دارد.
در ایتالیا بعد از پایان جنگ همین اتفاق افتاد و بعد آن نظام دیکتاتوری مجلس موسسان تاسیس شد و کمیسیونی در آن مجلس برای تدوین قانون اساسی جدید تشکیل شد و سپس قانون اساسی به رای گذاشته شد.
در فرانسه نیز بدون جنگ و خونریزی، جمهوری سوم کنار گذاشته شد و جمهوری چهارم تاسیس شد.
برگزاری رفراندم برای تاسیس مجلس موسسان قانون اساسی نوین ایران را میتوان با اتکا به قدرت مردم، به مطالبه ملی برای گذار به دموکراسی، تحقق خواست و اراده ملی و نجات ایران تبدیل کرد. برای این کار نیاز به یک هماندیشی گسترده داریم و شاید این حلقهی گمشده ما باشد.
#فرهیختگان راهی به رهایی
فرهیختگان
آسمانِ فکرِ آزاد رنگ و لباس نمیشناسد از زمینِ سنت تا آسمانِ تجدد با اراده پرواز فرهیختگی پایی در زمین و فکری آسمانی میخواهد ارتباط با ادمین @farhikhtehgan_bot امام علی(ع): شجاعتر از خردمند، وجود ندارد... گروه تبادل نظر: @iranintellectualsgroup
Repost from دغلکاری نخبگان کانال اصغر حکمتیار
بحث در نتایج نظرسنجی
این نظرسنجی یک نکته انحرافی داشت: تمام گزینه ها به جز گزینه آخر، یعنی شاه، گزینههایی تخیلی بودند که هرگز در تاریخ جهان اتفاق نیافتاده و نخواهد افتاد. یعنی فضایل اخلاقی و انتخاب احسن در یک جمع هرگز اتفاق نیافتاده است. محاسن اخلاقی ردیفشده، نه به آسانی قابل مشاهدهاند و نه قابل رصد و پیگیری. فقط به منظور فریب مخاطب گنجانده شدند، کما آنکه در عالم واقع هم ادعاهای اینگونه فقط راهی برای فریب خواسته یا ناخواستهی مردم است. هرکدام از آن گزینه های اخلاقی مانند اژدهای پرنده است: وجود ندارد! بگذریم که وقتی جامعه بگوید دنبال مومن مصلح عادل فاضل برای حکومت است، طبیعتا ریاکارترین و دغلترین آدمها را خواهد یافت. شایستهگزینی از پایین به بالا کار نمیکند.
پس شرایط ایدهآل اخلاقی را کنار بگذاریم و سراغ قالب یا سیستم گزینهها برویم. ببینیم کدام سیستم بهتر است.
۱-حکومت شورای فقها سابقه تاریخی ندارد و فقط در حکومت طالبان ظهور پیدا کرده است. میوه آن هم ظلمت معنوی و فقر مادی بوده. اصولا فقه حکومتی نداریم. جز کلیات اخلاقی از قبیل عدل و تساوی و مدارا چیزی در شریعت نداریم که به روش حکومت بینجامد. از چهار تا حکم حد و مجازات نمیشود هنر حکومت درآورد و کسی هم در تاریخ چنین ادعایی نداشت. فقه حکومتی سراسر بافتنی و مَندرآوردی است و دنبال نظرات حاکم زمان میدود. حالا حتی اگر فقه حکومتی هم کاملا موجود بود، جنس مهارت سیاست و حکومت و مدیریت از جنس دانش حقوقی و فقهی جداست. حتی اگر فقه ما یک نظام کامل حقوقی بود، جایگاه حقوقدان با جایگاه رئیس فرق می کند. حتی خلفا چنین ادعاهایی نکردند. خلفا خیلی که به فقها لطف کردند آنها را به مقام قضاوت گماشتند. همانجور که پزشکان نمی توانند ادعای سلطنت کنند به بهانه اینکه همه را تندرست کنند. ولایت فقیه مشابه ولایت طبیب و ولایت مهندس و ولایت زارع از اساس حرف کودکانه و خلاف عقل است. فقیهی که دنبال تخت شاهی باشد اساسا یا سفیه است یا ظالم و همواره دیو پلیدی از کار درآمده است.(در این مورد حدیث هم داریم!).
۲-مطالب فوق راجع به حکومت عرفا و حکما هم صادق است.
۳-حکومت نظامیان هیچ موقع حکومت خوبی نیست. کشورگشایی با اداره عاقلانه کشور فرق می کند. کشورگشایانی مثل نادر در بلندمدت حاکمان عاقلی نبودهاند. در دوران مدرن هم نظامیگری فاجعهآفرین بوده است. اصلا شاید خطاهای رضاخان و محمدرضاشاه را بتوان به تربیت و شخصیت نظامی آنها ارتباط داد. تربیت نظامی (و نیز مهندسی) منجر به ذهن متصلب و علاقه به نظام دستوری و زوال مهارتهای سیاسی می شود.
۴-رای و اعتماد به تکنوکراتها ثمره ترویج بیامان نخبهگرایی و مایه تاسف است. اولا شرایط اخلاقی که در مورد سایر گروه ها محال عملی است در مورد اقتصاددان و پرفسور مدیریت محال ذاتی است، چون بنابرتعریف با حقهباز سروکار داریم. علم اقتصاد، اگر به معنی علم تخصیص منابع باشد، و نیز علم جامع مدیریت که به درد کشورداری بخورد نداریم و کلیه مدعیانی که چنین ادعاهایی داشته باشند حقهبازند. کسی اگر دنبال نان حلال باشد دنبال این مدارک و ادعاها نمیرود. اقتصاددان واقعی ادعای تخصیص منابع و برنامهریزی برای جامعه نمیکند و این امر را به بازار باز و آزاد وامی گذارد. «مدیریت علمی» و «مهندسی اجتماعی اقتصادی» عملا فقط در کشورهای کمونیستی و سوسیالیستی سابقه دارد و تجربه بسیار بدی بوده است. حالا این که بعضیها از فقر علمی و خامی دانشجویان در کشور ما سوءاستفاده میکنند و تکنوکراسی را به اندیشه بازار آزاد پیوند میزنند داستان مفصلی است. به طور خلاصه خر گیر آوردهاند. کارنامه بدی هم دارند.
۵-میرسیم به انتخاب دموکراتیک که محبوب روشنفکران است. در واقع این تنها انتخاب عملی کسی است که به سنت و شاه اعتقاد ندارد و در عوض به ایده پیشرفت و ترقی اعتقاد دارد. مشکل دموکراسی بدون شاه آن است که معمولا به ایدئولوژی و پوپولیسم منتهی میشود. در کشور ما هم از زمان مشروطه تا مصدق و شورش ۵۷ مردم مدام به دولتگرایان، فتنهگران و مخالفین آزادی رای دادهاند. دلیل آن هم ساده است: فریب خلق جداشده ازشاه راحت است: وعده ایجاد بهشت زمینی از سوی چاچولبازان و بازی با عواطف و جهل و نقاط ضعف مردم.
۶- سرانجام سلطنت. تمام کشورهایی که شاه دارند از کشورهای مشابه اوضاع بهتری دارند. هر ایراد و فسادی که یک شخص (شاه) داشته باشد، همان ایراد و فساد در سلطنت گروهی (فقها، عرفا، دلسوزان، غیوران، متخصصین، روشنفکران، نخبگان) ضرب در میلیون می شود. اگر منظور شایستهسالاری است، این امر از شاه بهتر بر میآید تا خلق ناآگاه. ضمن آنکه نفس احترام به سنت اولین روش مقابله با خودخواهی و ستون عقل سیاسی است.
Repost from دغلکاری نخبگان کانال اصغر حکمتیار
نظرسنجی
اگر امکان زندگی زیر فقط یک نوع حکومت فرضی را داشته باشید، کدام گزینه را برای خود انتخاب میکنید؟Anonymous voting
- حکومت مجمع فقهای برجسته مسلمان که همه متعهد و عادل و سالم و خیرخواه و دلسوز و مدبر باشند
- حکومت مجمع عرفا و فلاسفه و حکما، با همان شرایط اخلاقی فوق
- حکومت روشنفکران پیشرو و دموکراتهای منتخب ملت، با همان شرایط اخلاقی فوق
- حکومت تکنوکراتها و اساتید اقتصاد و مدیریت از پرآوازهترین دانشگاههای جهان با همان شرایط اخلاقی فوق
- حکومت نظامیان جان بر کف و متعهد به کشور و ملت، با همان شرایط اخلاقی فوق
- چارلز سوم یا امپراطور ژاپن یا شاه دیگر
❇️ اثری فاخر بر مبنای شعر جاودان سعدی بزرگ شیرازی با همکاری هنرمندان مختلف از نقاط مختلف جهان
بنی آدم اعضای یک پیکرند
که در آفرینش زیک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
پیام جاودانی سعدی در این قطعهی کوتاه این است که رنگ و نژاد و ملیت فاقد اعتبار بوده و انسانهای روی زمین هیچ تفاوت و برتری نسبت به هم ندارند.
❇️ اول اردیبهشت، روز جهانی سعدی
◀️به نقل از کانال وحید نیکخواه آزاد
@SCMEDIA