ایران آزاد و آباد (مهدی نصیری)

📚 پیشنهاد کتاب: هویت و سیاست خارجی در ایران و خاورمیانه موضوع اصلی کتاب، هویت و به تعبیر دقیق‌تر «سیاست هویت» است، سیاستی که می‌کوشد یکی از هویت‌های موجود را تبدیل به هویت مسلط کند. برخلاف تصور رایج، نمی‌توان هویت را فارغ از قدرت و به تعبیری دعواهای سیاسی مورد مطالعه قرار داد. هویت در همان حال که موضوع رقابت بر سر قدرت است، خود نیز یکی از منابع تولید قدرت است. این كتاب ضمن پرده‌برداری از دو چهرۀ متفاوت هویت، به مطالعۀ سیر تاریخی و سرنوشت هویت‌های مسلط در خاورمیانه و به خصوص چهار کشور ایران، تركیه، اسرائیل و مصر می‌پردازد. نام کتاب: هویت و سیاست خارجی در ایران و خاورمیانه نویسنده: رحمن قهرمانپور قطع: رقعی نوبت چاپ: نخست تعداد صفحات: ۵۱۲ #انتشارات_روزنه #کتاب 🛒خرید اینترنتی کتاب با ۲۰٪ تخفیف 📖مطالعۀ صفحات نخست 🔍مشاهدۀ دیگر ترجمه‌های رحمن قهرمانپور 🔍مشاهدۀ دیگر تألیفات رحمن قهرمانپور کسی_تنهاست_که_کتاب_نمی‌خواند ▫️تلگرام نشر روزنه ▫️اینستاگرام نشر روزنه ▫️تلگرام نویسنده ☎️ 02188721514

🔰🔰آگهی🔰🔰آگهی🔰🔰آگهی🔰🔰

📝📝« حقوق دانشجویان معترض آمریکا را به خودشان بسپاریم و به ایران بپردازیم » ✏️ چند روزی می‌شود که برخی رسانه‌های داخلی کشور با شور و هیجان خاصی در محکومیت برخوردهای پلیس آمریکا با دانشجویان معترض حامی فلسطین و ضدجنگ، مشغول تولید خبر و تحلیل و گزارش هستند و از خشونت‌ورزی و جلوگیری از آزادی بیان و نبود رعایت حقوق بشر در آمریکا، بسیار ابراز نگرانی می‌کنند. هم‌چنین بحث‌های فراوانی هم در بین گروه‌های اپوزیسیون خارج از کشور در این مورد مطرح است. افزون بر تناقض آشکار و سیاست دوگانه‌ی سرکوب اعتراضات دانشجویی داخلی در طی سه دهه‌ی گذشته و برخوردهای امنیتی با دانشجویان و استادان منتقد و معترض ازسوی حاکمیت، به عنوان یک ایرانی که در این کشور زندگی می‌کنم و شاهد مشکلات و تنگناهای بسیاری در این سرزمین هستم یک پرسش اساسی ذهنم را مشغول کرده است: 💢 اگر بپذیریم پلیس و مسئولین دولت ایالات متحده آمریکا با دانشجویان معترض خود برخوردهای خشن دارند و آزادی بیان و حقوق بشر در این کشور به چالش کشیده شده است؛ منطقی است سپس بپرسیم، بسیار خب!  فایده و برون‌داد این موضوع در شرایط نابهنجار اقتصادی، سیاسی، امنیتی، و اجتماعی که زیست فردی و اجتماعی ما ایرانیان را در بر گرفته؛ چیست؟ ✏️ حدود یک ماه و اندی از سال ۱۴۰۳ می‌گذرد، #وضعیت_اقتصادی و رفاهی زیست گروه‌های مختلف شغلی به‌ویژه کارگران، بازنشستگان، معلمان، کشاورزان، مشاغل غیررسمی چون دست‌فروشان با افزایش تورم شدید و نقدینگی بالا؛ در شرایط وخیمی قرار دارد. علاوه بر #مشکل_تأمین_زیست_روزمره، رشد تورم، کاهش ارزش پول ملی و انواع بحران‌های اقتصادی؛ تنگناها و افزایش روزافزون مشکلات زیر نیز برهم زننده‌ی سلامت جسم و جان جامعه است: ⬅️ خشونت میدانی گسترده با زنان در مقابله با پوشش اختیاری و تحمیل حجاب ⬅️ اخبار متعدد فساد و اختلاس افراد رده بالا در حاکمیت بدون برخورد و پیگیری سیستم قضایی ⬅️ اخبار ناگوار از جانباختگان اعتراضات جنبش #زن‌زندگی‌آزادی و خانواده‌های دادخواه ایشان ⬅️ اخبار ناگوار دادرسی‌های مبهم و احکام قضایی شدید هم‌چون اعدام و حبس و تبعید از بازداشت شدگان اعتراضات جنبش #زن‌زندگی‌آزادی ⬅️ افزایش ناهنجاری‌های فردی و اجتماعی براساس اعلام سازمان‌ها و مراکز پژوهشی داخلی مانند: خودکشی به‌ویژه در برخی گروه‌های شغلی و سنی، سرقت، کاهش ازدواج و افزایش طلاق، کاهش زاد و ولد، کودکان کار، بیکاری، خشونت های خانگی  ⬅️ افزایش مهاجرت گروه‌های تخصصی چون: پزشکان و پرستاران، استعدادهای برتر دانش‌آموزی و دانشجویی، مدال‌آوران ورزشی ⬅️ مشکلات زیست محیطی چون فرونشست زمین، بحران آب، خشکی دریاچه‌ها و تالاب‌ها، رخدادهای طبیعی زیست محیطی مکرر ⬅️ افزایش محرومیت ‌ها و نابودی زیرساخت‌های توسعه در برخی مناطق و استان‌های کشور مانند: سیستان و بلوچستان، لرستان، خوزستان،کرمان ⬅️ مشکلات زیستی و درمانی گروه‌های با نیازهای ویژه، مانند: معلولان، سالمندان، بیماران خاص ⬅️ هشدار اختلالات سلامت روان در گروه‌هایی چون: کادر درمان، سربازان، کارگران، خانواده‌های معلولین، زنان و کودکان طبقه‌ی فقیر در معرض خشونت و سوءاستفاده جنسی ⬅️ افزایش فاصله  و بی‌اعتمادی میان بخش زیادی از جامعه و نظام حکمرانی ⬅️ وجود اضطراب و ترس مداوم جنگ و منازعه و ناامنی منطقه‌ای و جهانی ⬅️ درگیری‌ها و ناامنی‌های متعدد چون: حمله‌های تروریستی شاه‌چراغ، کرمان، چابهار و راسک  ✏️ واقعا در این شرایط چه اهمیت و اولویتی دارد که دانشجویان معترض به جنگ اسرائیل و فلسطین و یا حامی فلسطینیان در دانشگاه‌های آمریکا در چه شرایطی قرار دارند و آیا حقوقشان رعایت می‌شود یا خیر؟  این در حالیست که ما در کشورمان هنوز شاهد دادخواهی عادلانه و پاسخی برای برخوردهای شدید امنیتی و سیاسی منجر به تحقیر و مصدومیت و بازداشت و ستاره‌دار شدن و اخراج دانشجویان معترض در ماجرای #کوی_دانشگاه سال ۱۳۷۸ تا امروز نبوده‌ و نیستیم. این ژست غلیظ رسانه‌ای و دولتی نادیده‌انگاری ایران و دلسوزی برای خارج، کی پایان می‌یابد؟ ما به شدت نیازمند تحولات عمیق و گسترده‌ی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی هستیم. این موضوع برای شهروندان این سرزمین از هر موضوع دیگری با اهمیت‌تر و ضروری‌تر است. سال‌هاست #زندگی_معمولی از بسیاری از ما ایرانیان دریغ شده، و اکنون مطالبه‌ی این زندگی از هر مسئله و امر دیگری مهم‌تر است. زندگی همراه با امنیت، آرامش، رفاه، احترام، عدالت، قانون، و آزادی بدون تبعیض و فساد و خشونت‌. آن‌چنان که بسیاری از مردمان در جوامع دنیا درحال تجربه‌ی آن هستند. 🗨️ پ.ن : بقول کارگران و بازنشستگان و معلمان معترض: آمریکا رو رها کن فکری به حال ما کن! ✍️ فریبا نظری ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ #جنبش_دانشجویی #کوی_دانشگاه #پوشش_اختیاری #بحران_اقتصادی #رفاه_و_امنیت #معلمان #کارگران #زندگی_معمولی #ایران https://t.me/Sociologyofsocialgroups

از مردم پرسیده‌ایم چند زن قدرتمند یا ثروتمند ایرانی را نام‌ ببرید! جواب‌ها جالب است! @kherad_Jensi اینستاگرام خرد جنسی را به دوستان خود معرفی بفرمایید https://www.instagram.com/andishkadeh_kheradjensi?igsh=MXd4b3AxNHVnYmMxZg==

🔰🔰آگهی🔰🔰آگهی🔰🔰آگهی🔰🔰

🔻نقطه‌ی عطف اپوزیسیون ایرانی سخنان مهدی نصیری درباره‌ ایده‌ اتحاد شاهزاده وتاجزاده در فضای غبارآلود سیاسی ایران بر چندنکته نور افکنده و زاویه‌ دید وسیعتری را هم درباره شخص ایشان و هم وضع سیاسی کنونی کشور و بایسته‌های کنشگری برای فردای ایران بروشنی تشریح کرده: ۱- اکنون میتوان ایده‌ سوپاپ اطمینان بودن ایشان را ناشی از تجربه‌ی مارگزیدگی مردم و فوبیای فریب خوردن که از "برکات نظام مقدس" است دانست. آنقدر از سیاستمداران دروغ شنیده‌ایم که باورش سخت بود مردی از تبار همین نظام و از قبیله‌ کیهان حقیقتا تغییر کرده و به صف مردم پیوسته باشد! تا همین اواخر عده‌ای سخت براین باور بودند که ایشان از خواص قدیمی مقامات ایران بوده و قرارست نیروهای مخالف را زیر چتر خود گیرد و در نقطه‌ پایان همه را به سمت اصلاحات زیر سایه‌ همین نظام سوق دهد. اکنون روشن شد که چنین فکری اشتباه بوده. درود می‌فرستیم بر ایشان و همه جانهای شریف آزاده‌ای که در صف مردم ستمدیده قرار گرفته‌اند؛ کسانی که در مسیر آزادی و آبادی ایران پایمردی کرده و از خطر جان و مال و آبرو واهمه به دل راه نداده‌اند. ۲- پذیرش واقعیت‌های جاری و دیدن درست شرایط بدون انکار وپوشاندن واقعیت نکته مهمی است که در سخنان اخیر مهدی نصیری،  بخوبی آشکار است. شنیدن نام شاهزاده از زبان انقلابی سابق، اتفاق مبارکیست که نشان میدهد اقبال شمار عمده‌ و قابل‌توجهی از مردم به سنت پادشاهی واقعیتیست که به رغم تبلیغات و بدگویی‌ها قابل انکار نیست. پادشاهی در ایران سنت ریشه‌داریست که بخشی از فرهنگ ایرانی را شکل میدهد. هر سنت فرهنگی میتواند حاوی ابعاد مثبت و مفید و نیز کارکردهای منفی باشد. باید بدون پیش‌داوری و تعصب از ابعاد مثبت این سنت سخن گفت و کارکردهای مخربی چون امکان بروز استبداد را با مهار قانون وساختار دموکراتیک در نهادهای کلان مدیریتی بااعمال جزییات پیشگیرانه، مهارکرد. گروه‌هایی قابل توجه با نظر به آن ابعاد مثبت دل در گرو فرزند شاه سابق ایران نهاده‌اند؛ و ویژگی‌های پسندیده‌ای چون باور به دموکراسی، فروتنی، صلح‌مداری و گشودگی در تعامل با جهان و از همه مهم‌تر دلسوزی نسبت به ایران و سربلندی ایران و ایرانی را در شخصیت او یافته‌اند و امیددارند که در کنار نظام پارلمانی و دموکراتیک و بهره‌بردن از تمام جریان‌های خیرخواه کشور، غرور ملی از دست‌رفته را بازیابند و بسوی روزهای روشن حرکت کنند. ۳- افزون برنکته فوق، این واقعیت پذیرفتنی و قابل مشاهده است که شمار قابل توجهی از مردم براین باورند که این کشور از نظام پادشاهی عبور کرده وبه رغم ناکامی وتجربه تلخ جمهوری اسلامی، از زمان مشروطه تاکنون در مسیر تحقق دموکراسی تلاش کرده وقرار نیست این مسیر طولانی را واپس گردد و این تلاش‌های سالیان را برباد دهد. این گروه از مردم که بانام جمهوری‌خواهان شهره‌اند قصد دارند از تمام تجربیات گذشته بهره برند و تمام جریان‌ها اعم از اصلاح‌طلبان عبور کرده از نظام و نیز نحله‌های فکری مختلف مثل سوسیال‌دموکرات‌ها تالیبرال‌ها و... را زیر چتر خود داشته و الگوی پیشنهادی خود را به تدریج معرفی و در رقابت باگروه طرفدارپادشاهی مشروطه، نظر مردم را به برتری‌های این فرم جدید حکومت جلب کنند. ۴- هردو جریان فوق بر چهاراصل اولیه دموکراسی؛ سکولاریسم؛ پایبندی به اعلامیه حقوق بشر وتمامیت ایران بامحوریت ملت ایران(متشکل از همه اقوام و ادیان و فرق با حقوق برابر در قانون) توافق دارند ودر این چهاراصل اختلاف نظری نیست. ۵- دوری ازاختلافات تفرقه‌افکن و موضع‌گیری‌های نفاق‌انگیز وپرهیز از نفرت‌پراکنی، موضوع مهم دیگر مورد تاکید در طرح پیشنهادی ایشان است. اعمال وسخنان نفاق‌افکن استراتژی اصلی جریان سایبری حکومتی است و ابزار موثر نظام‌های استبدادی که بتوانند با مشغول نگاه‌داشتن مردم به جنگهای لفظی و درگیری‌های گروهی، توان ملت را دراین بازیها مصروف داشته و از هدف اصلی مبارزه وآگاهی‌بخشی برای آینده کشور بازدارند. اکنون سرمایه‌ی هنگفتی دراین مسیر هزینه می‌شود وتاکید بر این اختلافات نهایت آرزوی حکومت استبدادی ج ا است. آگاهی از این موضوع، باطل‌السحری است که دلها را به هم پیوند داده و همدلی و همراهی مردم تا زمانی که به لحظه‌ی رفراندوم دست یابند، بزرگترین هدفیست که باید هر ایرانی آگاهی دراین دوره‌ی گذار برآن اهتمام ورزد.      مردم ایران امروز در مقابل مسؤولیتی تاریخی قرار گرفته‌اند. نفحات و فرصت‌هایی چنین که بتوان باتجمیع نیروها و همدلی به سمت هدف مشترک گام‌های موثری برداشت، مغتنم است و امیدست شخصیتهای مطرح دراین طرح از شاهزاده تا تاجزاده ودیگر کنشگران و سیاستمداران وآحاد مردم ازاقشار واقوام ومذاهب مختلف در تبیین وتشریح ونقد وتکمیل این طرح مشارکت کنند واین نقطه‌ی عطف تاریخی را پاس دارند. #مهیار_مهرزاد #مهدی_نصیری #نفاق_و_تفرقه_به_مثابه_استراتژی_استبداد #اتحاد_شاهزاده_و_تاجزاده جوش دریا

..... شما که زبان تان سالی یکبار فقط برای خمس و ذکات و فطریه میچرخد و امر به معروف و نهی از منکرِ نگرانی هایتان هم فقط حولِ محورِ دکمه لباس و موی آدم هاست؛ .... خوب به این چشم ها نگاه کنید تیزیِ نگاه شان شما را نمیکشد؟ ادامه در ⤵️ https://t.me/varesh_ir/304?single این مطلب از کانال وارش به نشانیِ : ⤵️ https://t.me/varesh_ir ارسال میشود.

🔰🔰آگهی🔰🔰آگهی🔰🔰آگهی🔰🔰

‍ 🔴 تصمیم درست حسین ✍ اجلال قوامی 🔸حسین صفا منش خواننده نام آشنای کورد از سریال : نون خ " شکایت کرده است.دلیل شکایت این هنرمند کورد پخش یکی از آهنگ های او که در مورد کولبرها است در این سریال بدون اجازه و اطلاع  او بوده است.اینکه  شکایت حسین صفا منش از سریال " نون خ " تصمیم درستی است یا نه حق شخصی او است و این حق برای او محفوظ و محترم است.اما این سریال به دو دلیلی که خواهد آمد در این چند فصل نتوانست در قد و قامت یک سریال وزین و حرفه ای عرض اندام کند. ۱- در دور جدید از سریال " نون خ" که به مانند چند فصل گذشته اش که در این چند سال از سیمای جمهوری اسلامی پخش شده است؛ هیچ پیام و محتوای قابل توجهی در این سریال شاهد نبودیم و لودگی و لمپنیسم در آن موج می زد. ۲- این سریال که با محوریت معرفی میراث فرهنگی و تاریخی کوردستان به ویژه کرمانشاه( کرماشان) بر روی آنتن رفت نتوانست حق مطلب را ادا کند و در این وادی راه را به خطا رفت و در دام کلیشه های تکراری افتاد و تنها نمایش رفتارها و حرکاتی بود که به هر طریقی مردم را بخنداند.این کم مایگی در این فصل تازه سریال " نون خ" آن چنان شور شد که خواننده تیتراژ فصل های پیشین این سریال ناچار به شکایت شود.

«معلم»ها ✍رضا بابایی انسان‌ها به دو گونه معلم نیاز دارند: معلم‌های کاهنده و معلم‌های افزاینده. کاهندگان، بیش از آنکه بیاموزانند، آموزش‌های پیشین را می‌ستُرند و می‌کَنند. آنان غلط‌ها را نشان می‌دهند، بر خطاها انگشت می‌گذارند، جان‌های انباری را سبک‌بار و رودخانۀ جامعه را لایروبی می‌کنند. سپس نوبت به افزایندگان می‌رسد که آموزه‌های نو بیاورند و اندیشه‌های بکر بیافرینند. بدون معلم‌های کاهنده، از درۀ حماقت و بلاهت بیرون نمی‌آییم و بدون معلم‌های افزاینده، به هیچ قله‌ای نمی‌رسیم. مُزد معلم‌های کاهنده، خون دل است و بدنامی و اتهامات رنگارنگ و فقر و مرگ آهسته. این گروه از آموزگاران، نه جایی استخدام می‌شوند، نه جیره و مواجب دارند و نه حرمت و احترام. آنان، به جرم کاستن و کندن، آماج تیر ابلهان و شمشیر ابله‌سواران و نیزۀ بلاهت‌پرستانند. هیچ روزی از سال، به نام ایشان نیست؛ اما آینده بر گردۀ زخمی آنان سوار است. ................. به یاد بهترین معلم دوران زندگی‌م ، زنده یاد و خاطر استاد رضابابایی ، آن معلم کاهنده که مشفقانه و مجدّانه ، از اندیشه ی شاگردانش کند و دور ریخت تعصب‌ها را ، و چشمان‌مان بشست و جور دیگر دیدن آموخت‌مان ، همو که جیره و مواجب نداشت و از دانشگاهی که دانشجویان‌ش تشنه‌ی کلام و درس و مهربانیِ او بودند اخراج شد اما مزدش درخشش کلام و بیان و نوشته‌های روان و ساده‌ و لطیف‌اش پس از مرگ مظلومانه‌ش بود . یاد و نام و خاطره‌اش،ماندگار باد . ریحان کتاب زیبای "چنین گفت مهتاب" او را بخوانید محمد مهتاب وجدان بیدار و اندیشه‌ی پویای ما در زیر خاک قرون است. او به دنیا نیامد و در جایی درنگذشت و هرگز پا به شهر و دیار ما نگذاشت. اما همیشه با ما بود خاصه آنگاه که از غار تعصّب بیرون می‌آمدیم و چشم در چشم حقیقت می‌دوختیم. مهتاب نوری است که در شب تاریک می‌درخشد و آیا تاریخ ما جز تاریک‌زار افسونگری است؟ او افسانه است، اما کسی را افسون نمی‌کند. او سخنی نمی‌گوید که در آن حکمتی نهفته است. بلکه حکمت‌های دروغین را از پرده‌ی عادات فکری ما بیرون می‌آورد و پیش روی ما می‌گذارد و سپس ما را لختی با آن رها می‌کند تا بیشتر بیندیشیم. حکایت‌های او گفت‌وگوی وجدان ما با ماست؛ نه بیشتر. جای محمد مهتاب در میان ما خالی بود و من کوشیدم این جای خالی را به نیروی خیال و نثر کهن پُر کنم. از مقدمه‌ی کتابِ «چنین گفت مهتاب» اثرِ زنده‌یاد رضا بابایی