دغلکاری نخبگان کانال اصغر حکمتیار
نوشته های اصغر حکمتیار در افشای حقه بازی و ریاکاری نخبگان دانشگاهی وحوزوی و خیالات و خیانات سیاسی روشنفکران تماس: [email protected]
نمایش بیشتر- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
در حال بارگیری داده...
یا باید در برابر ادعاها و دخالتهای امام جمعه ایستادگی کنم، یا دست از سیاست و زمامداری بکشم. متاسفانه این خاص علمای پایتخت نیست، در سرتاسر ایران، ملایان کم یا بیش در پی قدرت هستند و میخواهند در امور سیاسی و دنیوی دخل و تصرف نمایند-۴۲۴#امیرکبیر
شواهد تاریخی به ما نشان نمیدهد پادشاه ایران نظراً یا عملاً قادر به تنفیذ قدرت مطلقهٔ کامل به روی جامعهٔ خود بوده باشد. دلایل متعددی برای چنین ضعفی وجود دارد. بزرگترین دلیل آن فقدان ابزار برای تنفیذ قدرت است. این قدرت در خیلی از موارد نمادین بوده است. ایرانیان معمولاً علاقه دارند در تاریخ به زمان کوروش کبیر و هخامنشیان بازگردند اما به تاریخ دویست سال اخیرشان که تاثیر مهمتری بر زندگی تاریخی ایران داشته، کمتر بپردازند. فیالمثل قاجاریه یک قشون ثابت نداشته است. تشکیلات دیوانی-اداری هم نداشته تا بتواند یک درآمد مالی مداوم برای دولت تامین کند. دستگاه قضایی نیز اغلب در اختیار علما بوده است. دستگاه تبلیغاتی و تعلیماتی برای نفوذ بر جامعه، و دستگاه اطلاعاتی وسیع نیز نداشته است. همهٔ اینها ابزارهای یک دولت مدرن و خودکامه است.
پروفسور عباس امانت
نغمه سهرابی؛ ۷۹-۸۰
ملیجک عامل ذاتالریه! با مقدمه فوق، برویم سراغ مطلب علی مرادی مراغهای و مطلب "عین تاریخ و مستند" ایشان در مورد ملیجک. ۱-در همان ابتدا ایشان ملیجک را دلقک دربار خوانده است. البته چنین چیزی در میان مردم جاافتاده است، ولی کسی که کوچکتری آشنایی تاریخی با مطلب داشته باشد میداند که ملیجک هیچگاه دلقک نبوده است. سوال: آقای مراغهای اینقدر از موضوعی که در موردش نوشته بیاطلاع است، یا عامدانه دارد مخاطب را گمراه میکند؟ تیتر مطلب هم جالب است: "ملیجک در گلدان نقره میشاشد!" این از کجا آمده؟ از یک مونولوگ در فیلم حاجی واشنگتن از علی حاتمی! علی حاتمی در ادبیاتی که در فیلمهایش به کار میبرد محشر است، ولی همه میدانند که اصلا و ابدا مقید به صحت تاریخی نیست، و اینکه او یک بافنده تاریخ است تا روایتگر آن! ۲-آقای مراغهای سه روایت نقل کرده که برای آنها منبع ذکر کرده است. یکی از آنها از خاطرات اعتمادالسلطنه در مورد ختنه نبودن ملیجک تا 17 سالگی و ختنه شدنش برای دامادی شاه است. داستانی بامزه، که البته اهمیتی هم ندارد. ۳-نقل قول دیگری از کتاب مستوفی (شرح زندگانی من) آمده، که "عروسی ملیجک چنان باشکوه برگزار شد که چندین نفر…
حسین حاج فرجالله دباغ یا عبدالکریم سروش سی سال پیش جناب سروش چند فقره کتاب قطور چاپ کرده بود و در دانشگاه سخنرانی میکرد و شلوغ هم میشد. تعداد زیادی دانشجو کتابها را میخریدند و زیر بغل میزدند. منتها بعید میدانم واقعاً میخواندند. قابل خواندن و مسلما قابل تدقیق نبود. ماشین نظریهبافی سروش هرشب نظریهای بیرون میداد. میخواست جمهوری التقاطی خود را با التقاط بیشتر و بیشتر «اصلاح» کند. «رای جامعه مومنین»، «مردم سالاری دینی»، «قبض و بسط تئوریک شریعت»، «رویای رسولانه»،... من همان روزها به رفقا میگفتم آخر این حرفهایش چه معنی و چه پایهای دارد؟ اینها پرگویی و واژهپراکنی است. اما همانطور که مستحضرید ایرانی سانتیمانتال و سیاستزده است و با تصاویر ذهنی کار میکند. از حرفهای سروش چیزی نمی فهمیدند، ولی تصور میکردند ضدآخوند است. کلمه «دموکراسی» که کیمیاست و مس را طلا میکند. هرکسی هم مخالف ایشان بود لابد طرفدار آخوندها بود. سروش یک واژهپرداز خوشبیان است. حتی تغییر اسم بیدلیل او هم دلالت بر این عشق به ظاهر واژههاست، وگرنه «دباغ» چه مشکلی داشت که با «سروش» متکبرانه و ریاکارانه عوض شد؟ به لحاظ…