ساحل‌نشین

گور بابای تفریح، تابستون رو می‌خوام جوری بخوابم که سگ اصحاب کهف نخوابید.

answered "Meow" 03.04.03

حتی خودم را هم نمی‌توانم ببرم جایی که دلم بخواهد، چه برسد به بنفشه‌ها و وطنم.

"دستتو ول نکنیا"

«با من خیال کن که به کام است این دیار...»

تمام خوی‌های انسانیم‌رو از دست دادم. در حال حاضر یک موجود ناشناخته هستم که سعی می‌کنه اسامی نخست‌وزیرها رو به یاد بیاره.

‌ مرا یارا چنین بی‌یار مگذار ز من مگذر مرا مگذار مگذار به زنهارت درآمد جان چاکر مرا در هجر بی‌زنهار مگذار طبیبی بلک تو عیسی وقتی مرو ما را چنین بیمار مگذار مرا گفتی که ما را یار غاری چنین تنها مرا در غار مگذار تو را اندک نماید هجر یک شب ز من پرس اندک و بسیار مگذار مینداز آتش اندک به سینه که نبود آتش اندک خوار مگذار دمم بگسست لیکن بار دیگر ”ز من بشنو مرا این بار مگذار“ - مولانا