cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

هذیان

کپی کردن در ذات تو نیست؛ فور بزن باشه؟ رادیو هذیان RadioHazyan.t.me اینستاگرام instagram.com/radiohazyan راجع به من و بقیه کانال هام: we0404.t.me/14825 ناشناس BiChatPROBot.t.me?start=WE0404

Show more
Advertising posts
7 317Subscribers
-2024 hours
-477 days
+43130 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

خشمگین شدن از کسی می‌تونه همون دوست داشتن باشه، اهمیت دادن باشه، اگر اهمیتی نباشه خشم به وجود نمیاد، خیلی وقت سعی کردم خشم رو کنار بگذارم و از کنار آدم ها بگذرم، این ها همه از یک خاک بیهوده زاده شدن و شبیه هم هستند.
Show all...
💔 13
21💔 4
نمی‌دونم با خودم چه فکری کردم که رفتم پیامش دادم «مشترک گرامی با سلام ضمن عرض ظهر بخیر قربون چشات برم، خسته نباشید.» پشیمون هم نیستم.
Show all...
36💔 6
با نوتیف نود بیدار بشی خوشحال‌تری؟ یا آلارم گوشی؟
Show all...
اگر دوستی میداشتم که صبح به صبح واسم نود میفرستاد و بهم صبح بخیر می‌گفت بسیار شاد‌تر میبودم.
Show all...
💔 3 1
چایی ریختم مرهم جان بیا بشین کنارم باهم غصه‌‌ی تو رو بخوریم.
Show all...
💔 9 2
من امشب گریه کردم، هیچ دلیل خاصی نداشتم ولی گریه کردم، حالا نمیدونم صدای شجریان تاثیری داشت تو ریختن اشکی که خودم رو هم متعجب کرد یا که فقط بهانه بود، زیاد طول نکشید فقط چند قطره ساکت بود که بعد باعث شد به خودم بخندم و فکر کنم حتی گریه کردن درست درمون رو هم یادم رفته، البته که یادم نرفته فقط نخواستم صدام شنیده بشه چون از این ترسیدم کسی بیدار بشه و دلیل بپرسه و من اصلا دلیلی نداشته باشم یا که میلی به بیان گفتن دلیل.
Show all...
💔 21 2
کاش میتونستم هندزفری تو به قلبم وصل کنم، شاید اون موقع میشنیدی، با صدای کم.
Show all...
💔 11
خوشگلید اما خالی هستید، برای‌تان نمی‌شود مُرد اگر هزار بار هم این دیالوگ شازده کوچولو را تکرار کنم کم گفته‌ام، دیشب داشتیم در مورد این که واقعا چه آدمی را دوست دارم با آمیتیس حرف می‌زدیم، با سوال «دوست داری فقط برای تو باشه؟» شروع کرد که قطعا جواب اره بود اصلا ذات این سوال یک جواب بیشتر ندارد، اما می‌دانستم که سوال بعدی میخواهد چه باشد قبل از پرسیدن «و هیج وقت برای دیگری نبوده باشه؟» شروع کردم به جواب دادن که اصلا کسی نفهمید اول من جواب دادم یا اون سوال کرد، سعی کردم بگویم که این قضیه اصلا منطقی نیست کل عمر را منتظر من بوده باشد ولی میخواستم بگویم که من شخصا عاشق حلوا هستم. بعضی وقت ها حتی آنقدر خودخواه میشوم که دعا میکنم کاش یک نفر مُرده بود و در خیابان حلوا پخش میکردن، حالا از این بسته بندی‌ها یا توی سینی باشد فرقی ندارد، اما اگر بروم و ببینم حلوا بسته بندی نیست یا که چاقویی نبوده تا افراد قبلی با رعایت دقت تیکه حلوا را برش داده باشند هر چند حلوا دوست داشته باشم از کل سینی حلوا بیزار میشوم، مهم نیست که گوشه سمت راست سینی را کسی دست نزده باشد و رد انگشت نباشد من دیگر آن حلوا دوست ندارم، ولی اگر ببینم که حلوا با چاقو بوده برای افرادی که حلوا برداشته‌اند قانون و خط قرمز وجود داشته که شما باید دقیق برش دهید حتی اگر ته سینی هم تکه ای وجود داشته باشد باز این سینی حد مرز دار را به آن سینی نصفه انگشت مالی شدن ترجیح میدهم، من عاشق حلوا هستم ولی نه هر حلوایی.
Show all...
19
بعد از بیست‌ویک ساعت فعالیت چشمام بستم تا چرت بزنم، با ترس از خواب پریدم، شوک شده بودم، حس کردم فردا شده، حس این که عقب افتادم،زندگی ازم جلو زده، بیهوده خوابیدم و چندین ساعت از زندگیمو از دست دادم، کار هایی که باید انجامشون میدادم رو خواب بودم، به ساعت نگاه کردم هنوز امشب بود و من فقط دو ساعت خوابم برده بود، من هنوزم فرصت برنده شدن دارم.
Show all...
22