『𝗚𝗼𝗹𝗱𝗲𝗻 𝗕𝗹𝗼𝗼𝗱✨️
💠رمان ها : ࡅߺ߲ܠߊܥ ܩߊࡅ࣪ߺܝܭ🩸 (تکمیل شده) ࡏަࡋܥࡍ߭ ࡅߺ߲ࡋߊܥ✨ (در حال پارت گذاری) 💠رمان دیگه مون : https://t.me/+SGSUxSzwv_45MTZk 💠به قلم ✍🏻 ܣߊܝܝ݅ܝߺ❟ر 💠روزانه دو پارت بجز روزای تعطیل🌱 تایم پارت گذاری ← 10 am ⏳ تبلیغات: @tablighat_hash
Show more13 436
Subscribers
-4024 hours
-2077 days
-33430 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
❌‼️بچه ها واقعاااا دلم نمیخواست دلتونو بشکنم ولی این آخرین باره که لینک رایگان vip رو میزارم واستون فقط هم برای 15 نفر اوللل❌‼️
https://t.me/+s1iJZNarVVUyZDBk
https://t.me/+s1iJZNarVVUyZDBk
19300
Repost from N/a
به مناسبت تولد ادمین ورود 0️⃣0️⃣1️⃣نفر به کانال 🔤🔤🔤(منبع درآمدم) رایگانه 👇
🔵 @VIP_Channel 💵
31000
پسره باباش قاچاقچی اعضای بدنه و میخواد پسرشو ازش بگیره که....⛓👅
عصبی لگدی به #دی*ک بادیگارد کنار انبار میزنم و یقشو میچسبم:
- حرو*مزاده عوضیییییییی چطور جرات کردی به پسر من دست بزنیییییییی..🤍
آب دهنشو قورت میده و با ترس میگه:
- قربان... بخدا پدرتون...!!
بی توجه به #زری که میخواد بزنه به اون سمت پرتش میکنم و سرد میگم:
-دعاکن که آبان چیزیش نشده باشه وگرنه....
با شنیدن صدای جیغی که از انبار میاد حرفم نصفه میمونه و وحشت زده به انبار خیره میشم....
https://t.me/+OaUxBD46G2ZmNTVk
پسری که بیماری پارانویا داره یه روز ناخواسته گیر سردسته مافیای باندهای زیرزمینی میفته و...🏳️🌈
66200
در کلاسو قفل کرد و جلو اوند شلوار و شورتشو دراورد و ک*یر سیخ شده شو جلوم گرفت
_سا*ک بزن برام همکلاسی
اشک چشمام و با دستاش پاک کرد و سر التشو به دهنم فشار داد
_یالا دختر خوب ... با دهنت به ک*یرم حال بده
_ولم کن تو رو خدا یکی میاد
پوزخند زد و به زور ک*یرشو تو دهنم فرستاد و محکم تو دهنم ضربه زد
_دروقفل کردم ... ک*یر میبینی جا اینکه حشری شی گریه میکنی
بی توجه به عق زدنام ضربه میزد که بلند گفت
_کامیار بیا ک*سشو بخور
چشمامو گشاد کردم با دیدن دوست صمیمیش میخواستم جیغ بکشم که التشو تا ته فرستاد تو دهنمو ...
https://t.me/+FsPI51mWfvg0ZWU0
71000
به پاهاش اشاره کرد و پچ زد
-بشین روی پام ج*نده کوچولو.
با مظلومیت روی پاهاش میخوابم که بدون وقفه انگشت #فا*کشو توی #کو*نم فرو میکنه
-اییی... میسوزه، درش بیار... اخخ
بدون توجه به ناله هام #اسپنکی روی لپای #کو*نم میزنه که از سوزشش اشک ت چشمام جمع میشه
-هیشش... کسی که خود ارضایی میکنی حقش از کو*ن #گاییده شدنه
اینبار، با بیرحمی کل انگشتاشو توی مقعدم فرو میکنه.
-تا کو*نتو جِر ندم، ولت نمیکنم هرزه...💦🔞
https://t.me/+MVmWlI0vN483MjZk
59500
- #آههه بابایی اومم ..آه #بخور برام ..آه مامی ..
مامان #پ*ستونای گٌندشو گذاشته بود توی دهنم و #ناله میکرد
بابایی با #شهوت نگاهمون میکرد و تند تند #بهشتم میخورد و با #پ*ستونای خوشگلم بازی میکرد.🔥🍑
#اوف و #جونی گفتم و از شدت #حشر سر بابایی رو به #بهشتم فشار دادم
مامی #پ*ستوناشو از دهنم دراورد و رو به بابام #حشری گفت
_بیا #مردونگی بکن تو #بهشت دخترت عشقم ..دلم میخواد #ت*خماتو وقتی به #کو*ن دخترکوچولومون میخوره .برات #بخورم.👅💦
بابایی #جوونی گفت و یه ضرب #مردونگی دراز و #قطورشو کرد تو #بهشت کوچولوی #تنگم
#آه و #نالم رفت بالا و با لذت خودمو بهش #میکوبیدم و با #بهشت و #چوچ*ولم بازی میکردم😮👅
مامی خم شد و تند تند #تخمای بابایی رو مکید و با #بهشت ور میرفت
یکدفعه در باز شد و با شنیدن صدای #عمو ....
https://t.me/+SGNXp7_Aj2ZkNzVk
♨️رمانی که بخاطره صحنه های سک*سیش سه بار فیلترش کردن و باز شروع کرده..
فقط کافیه چند پارتشو بخونی💦👅
64600
#سک_سخشنباخالهیناتنی...🍑👅🔥
دستش رو روی #سینههایسفیدش گذاشت و با #جیغ گفت:
- تو داری به خالهی خودت #تجاوز میکنی غیاث...👅
هر دو دستش رو بالای سرش قفل کردم
#گازی به #نوکصورتی سینهاش زدم و با #شهوت گفتم:
- این ممههای بزرگ که توی دستهای کوچیک تو جا نمیشه خاله... البته باید بگم #خالهیناتنی!
قبل از اینکه فرصت #جیغ و داد داشته باشه
شلوارشو در آوردم، خودم رو بین پاهاش جا کردم و با یه حرکت...🍆💦
https://t.me/+JI4yDhXovmdlMTc0
با پارت اول رمانش #آبتمیپاچه💦
#بروببینچطوریخالهیناتنیشوبهفاکمیده😮💦
77000
Repost from N/a
🔹 هشدار
قراره اینترنتا رو قطع کنن و کلا نت ملی بشه تنها کانالی که خودم به پروکسیاش وصلم این کاناله گفتم بزارم برای شما هم...👇⬇️
👋اتصال به پروکسی جهانی ✅
34500