Medica

#پیام_ناشناس سلام داره کلم کیری میشه از اینکه دارن میرن رای میدن . میگم حقشونه که آخه ما حقمون نیست ، میگم تروخشک باهم میسوزن که آخه ما چه گناهی کردیم ، میگم احمقن که آخه مثلا تحصیل کرده های مملکت که گول پروپاگاندای حکومت رو بخون دیگه چه انتظاری از قشر عادی داریم نمیدونم حتی دارن راهای رفتن رو هم میبندن . میخوام بمونم و بسازم اما برا کی؟ : بعید میدونم مشارکت بالای پونزده درصد باشه.‌ تو تهران که زیر ده درصده. ولی صبر ایوب میخواد. حالا حالاها طول میکشه یه جامعه به بلوغ برسه. همین حکومتی که مردم نمیخوانش عصاره رذیلت‌ها و پستی‌های همین مردمه. اپوزیسیون هم همینطوره. مهمه که بدونیم دولت یه قدرت مایشاء نیست و از همین مردم اومده. هر حکومتی همینه. همیشه همین بوده. ۵۷ همه مردم عین همین خوک‌هایی بودن که عکسشون رو اسکناس و دیوار مغازه‌ها هست. حالا مردم رشد کردن اینارو نمیخوان برای همین اینهمه تنش هست. همونطور که پهلوی جلوتر بود و نخواستنش. حاکمیت بعدی هم که میاد، حاکمیت اتریش و فنلاند نخواهد بود. ولی از این کیرخری هست احتمالا بهتر باشه. چیزی که ما در سطح اجتماعی وظیفه داریم ادای مسئولیت فردی در عصر دیکتاتوری هست و شاد بودن. همین مردمو میبینی تو بدبختی و گرفتاری و داغ و مصیبت دست و پا میزنن؟ ده نفرشون دور هم جمع شن یه دبه میگیرن دستشون میزنن میرقصن. آدم کیف میکنه. آخوند جوون معتاد و افسرده میخواد. نده بهش. زن تو سری خور بدبخت و ماشین جوجه‌کشی میخواد؟ نده بهش. خار باش تو چشمش. استخوان باش در گلوش. مثل من تا میتونی به اطرافیانت کمک کن. فارغ از نتیجه. بدون کوچکترین امید. سرتو بنداز پایین کار کن برای خوشبختی و خوشحالی خودت. بدبختی من و تو میره تو جیب آخوند. نده بهش. منم هر کمکی از دستم بر بیاد در حد توانم هستم در خدمتتون. دایره تاثیر گذاریم همینقدره و من خوشحالم. شادی ما مسئولیت اجتماعی سنگین و مهمیه این روزا. بزنید و برقصید هرچی شد. از همه تقویم ما فقط عزا و گریه و عربده و مرگ و ناله ساختن. تو خیابون راه میری گرد مرگ همه جا پاشیدن. عکس جنازه‌ها رو دیوارای شهره. اسم جنازه‌ها رو کوچه خیابوناس. در حالی که زندگی خود ماییم. زنده باشید و زندگی کنید و زندگی ببخشید به انسان‌های دیگه. هرکس به حد توانش. روزای سختی پیش رو هست. ازش میگذریم. دوستان و خانوادمون رو شاید از دست بدیم. ولی زندگی ارزشش رو داره. آزادی ارزشش رو داره. حالا موهاتو باز کن.

به نظرم ایرانی به اون مسیری که از زمانی اندکی قبل از مشروطه شروع شده؛ برگشته. برای پایان به این سرفصل سیاه تاریخ ایران اما چیزی لازمه که نه از راه صندوق رای به دست میاد همونطور که اکثرمون میدونیم و نه از راه اعتراضات بی‌هدف خیابانی و کشته شدن بیهوده مردم ایران. این که من چی فکر میکنم و راه‌حلم چیه؛ از نظر اخلاقی در این تریبون قابل بیان نیست. روزی که به یه فکت بدیهی تبدیل شد، ازش صحبت میکنم.

وزیر بهداشت، محیط زیست و تغییرات اقلیمی مالدیو بازداشت شد. جرم؟ استفاده از جادوی سیاه علیه رییس جمهور این کشور. منبع؟ اینجا رو بخونید

Heute bin ich eine Deutsche. Bitte keine Frage über islamische Republik Wahl-Zirkus! Herzlichen Dank.

دم وزارت کشور گرم، هی تلاش می‌کردیم اون توییت خامنه‌ای که هر رای یک اری به ج.ا هست رو به گوش مردم برسونیم. خودش گرفت پیامک همگانیش کرد. مشتی هستی و پرطرفدار داداش.

یه چیز جالبی توجهمو جلب کرده. انگار هم‌زمانی دفاع از حقوق زنان و ملی‌گرایی از نظر رادیکال‌های هر دو طرف غیرممکنه. بارها توهین‌هایی از طرف اونایی که مدعی ملی‌گرایی بودن؛ به خاطر دفاعیات تند و تیزم از بدیهیات حقوق زنان شنیدم و از طرف فمنیستها هم توهین به خاطر ادبیات و لحنم و جوری که به چپ و چپول میتازم. این کم‌کاری نسل قدیم ملی‌گراها بود که باعث شد دفاع از حقوق زن و اقلیت‌های جنسی به نام چپولا سند بخوره متاسفانه. در نسل جدید ملی‌گراها ولی تغییرات مثبتی میبینم به نفع لیبرال‌تر شدن در این مسائل و قائل بودن حق حیات و برابری برای زنها. این باعث میشه که مثل همیشه به آینده ایران و ایرانی امید راسخی داشته باشم.

داخل اصلاح‌طلب جماعت الان اره خاتمی، روباه اصلاحات که رای داد و میرحسین، پونز اصلاحات که رای نداد؛ قرار داره.

سلام

«برای ایران» یعنی چه؟ کسی برای ایران به دنبال رانت بیشتر نمی‌گردد. کسی برای ایران عمامهٔ آخوند اشغالگر را روی سر نگه نمی‌دارد. کسی برای ایران حرف از اصلاح یک رژیم بیگانه و ضد ایرانی نمی‌زند. ما در برابر مصادرهٔ واژه‌ها و شعارهایی که با جان هم‌وطنان‌مان زندگی یافته‌اند، محکم می‌ایستیم. برای ایران معنای مشخصی دارد. این عبارت از مبارزهٔ مجیدرضا رهنورد، ایستادگی محمدمهدی کرمی و کیان حسینی و تسلیم‌ناپذیری نیکا شاکرمی معنا گرفته. کسانی که برای آزادی #ایران_اشغالی به خیابان رفتند. صریح و قاطع به شما می‌گوییم:‌ شعارهای ما مصادره‌کردنی نیستند. همان‌طور که سربند بسیج، جنازهٔ حمیدرضا روحی را مصادره نکرد،‌ نیش زهرآگین شما نیز قادر به مصادرهٔ شعار ما نیست. کسانی که شب‌ها برای ایران از جان‌شان دست می‌شستند و به خیابان می‌رفتند، اکنون آماده‌اند سنگ را به سر شما بکوبند و تقلای مارهای روی شانه‌تان را تماشا کنند. ای دشمنان ایران؛‌ ما آتشیم و شما ظلمات، ما سیمرغ و شما زادهٔ دیو، ما نوریم و شما از گورگریختگان، تاریکی. چه ژاکت بپوشید، چه کت و چه عبا، شما اشغالگرید! چه فارسی حرف بزنید، چه ترکی شعار بدهید و چه لباس بختیاری‌ها را بپوشید، شما اشغالگرید! چه پزشک باشید، چه دیپلمات و چه آخوند، شما اشغالگر و جنایتکارید! شما هیچ ارتباطی به ایران و ایرانی ندارید! @Baray_Irann