Medica
نزادی مرا کاشکی مادرم وگر زاد مرگ آمدی بر سرم که چندین بلاها بباید کشید ز گیتی همی زهر باید چشید ارتباط با ما: @Medica0bot
إظهار المزيد2 079
المشتركون
+324 ساعات
-57 أيام
+5830 أيام
- المشتركون
- التغطية البريدية
- ER - نسبة المشاركة
جاري تحميل البيانات...
معدل نمو المشترك
جاري تحميل البيانات...
این دیگه چه خبری بود من دیدم…
چقدر پسر مودب و کاردرستی بود فرامرزی.
امیدوارم همکاران، دوستان و خانوادهش با این داغ بتونن کنار بیان.
قاتل مهرداد هم آخونده… مثل همه جوانانمون…
اگر داستانهای کمتر شنیده شده شاهنامه رو نخوندید، این متن سراسر اسپویله.
واقعا مرگ سهراب بسیار احمقانه و اجتناب پذیر بود. اما تو داستان رستم و سهراب، فقط سهراب بود که مرد.
در داستان کین سیاوش، جنگ خانمانسوزی به پا شد که افرادی که حتی هیچ نقشی تو مرگ سیاوش نداشتن، الکی الکی کشته شدن.
در داستان رستم و اسفندیار، مهرنوش و نوشآذر مرگ بسیار بیخودی داشتن که اصلا مرگ اینا باعث شد اسفندیار یهو قاطی کنه. بعدم که نفرین خون اسفندیار کلا دودمان رستم رو به باد داد. خود رستم، زواره و پسرش فرامرز به تبعش به طرز فجیعی کشته شدن.
داستان مرگ پهلوانان همراه کیخسرو هم واقعا اضافهکاری و احمقانه بود. یعنی حتی جنگ هم نشد. یعنی فقط کافی بود گیو، توش، بیژن و گستهم حرف کیخسرو رو گوش کنن و برگردن. اما موندن تو اون کوه و اون کولاک مافوق طبیعی چندتا از مهمترین قهرمانای شاهنامه رو کشت
خلاصه نتیجه بسیار برخلاف انتظار من بود. حتی مثلا داستان اسفندیار و عواقبش هم داستان معروفی بود به نسبت و انتظار من بیشتر اون بود.
ولی خب 😄 جامعه رو درست نشناختم
چندتا گزینه هم میتونید انتخاب کنید.
نقطه نظری حرفی چیزی هم هست بگید خوشحال میشم
تو کدوم یک از قسمتهای شاهنامه به نظرتون ملت خیلی الکی الکی مردن؟Anonymous voting
- داستان سیاوش و کین سیاوش
- داستان رستم و سهراب
- داستان رستم و اسفندیار
- داستان کیخسرو و پهلوانان همراهش
- قسمت دیگری مد نظرمه (تو بات کانال میگم)
Repost from Anarchonomy
تشخیص اینکه داری گسلایت میشی خیلی سخته، ولی حالت بدتر اینه که انبوهی از آدمها توش دخیل باشند. در اون صورت چطور میشه فهمید کی نرماله؟
هرروز داره تیترهای خبری که میگه بیشتر مردم اختلال روانی دارند، آپدیت میشه، و با هر آپدیت درصد بالاتری اعلام میشه. من که نیازی به این درصدها نداشتم، چون از خیلی قبلتر تخمینهای خودم رو داشتم. اما حالا سوالی که برای خودم ساخته بود، برای دیگران هم باید پیش بیاد: وقتی همه روانیاند، کی تعیین میکنه سالم بودن یعنی چطور بودن؟ چون در حالتی که کافکا میتونست بهتر از من ترسیمش کنه، یه تناقض دارک داره: تنها آدم سالم بین میلیونها روانی بودن، طبعا حالت پیامبرانه ایجاد میکنه، و همزمان حالت پیامبرانه میتونه شیزوفرنیک باشه. یعنی نه اقدام خاصی از جمع روانی، بلکه صرفا زیاد بودنشون، میتونه طوری گسلایتت کنه که مشکوک بشی که اونی که روانیه تویی.
🕊 4😢 3
چند سال پیش توی آمریکا یکی دو تا از این افشاگریهای مربوط به تجاوز وایرال شد، یه سری اصحاب رسانه خیلی شدید شروع کردن به داد و بیداد که آقا بدون مدرک که نمیشه و فلان و بیسار.
نگو کون خودشون گُهی بود و حق داشتن نگران باشن، تو چند ماه کار به جایی رسید که فاکس نیوز یکی دوتا از همون «مرد»های دو آتیشهشو به جرم تعرض جنسی اخراج کرد (بیل اورایلی و یکی دو تا گندهی دیگه).
همین بیل اورایلی که چند ماه هر شب میتوپید به همه که «تا سند نیارید قبول نیست»، بعدا مشخص شد که دست کم ۶ مورد شکایت از تعرض جنسی رو settle کرده، مجموعا به ارزش سی و دو میلیون دلار! یعنی کیسهاش اینقدر واضح بوده، که این مقدار به شاکیها باج داده تا کیس اصلا به دادگاه نره. همونی که میگفت فقط وقتی قاضی بگه تجاوز بوده میشه قبول کرد (با اشراف به اینکه تجاوز چون در محیط خصوصی اتفاق میفته اثباتش بسیار سخته)، کونش اینقدر گُهی بود که حتی میترسید واقعا کارش به قاضی و دادگاه بکشه.
نمیگم هرکسی بحث سند و مدرک میکنه خودش متجاوزه، چون «مقداری» حقیقت توی اون گفتمان هم هست. ولی گاهی با کمی common sense و در نظر گرفتن پارامترهای گوشه و کنار روایتها، میشه تا حدودی فهمید یه روایت چقدر محتمل یا نامحتمله. تو این موارد اگر مردایی (یا حتی زنایی) رو دیدید که خیلی با رگ گردن باد کرده مدرک مدرک میکنن، گاهی میشه یه پیشبینیهایی راجع به خودشونم کرد.
اینا رو هم دارید از منی میشنوید که حالم از این فمینیستای غربی به هم میخوره.
منبع
🕊 8🤬 2