HASTISTIC⋆ ੈ

همه چیز می‌گذره. ای کاش بتونم همون‌قدر که این مسئله رو درک کردم، باهاش کنار هم بیام. بعضی روز ها من حوصله زندگی کردن ندارم و نمی‌خوام بخشی از زندگیم باشه. بعضی روز ها انقدر انرژی دارم که تا صبح یک دقیقه هم با ترک دیوار مسابقه هرکی زودتر پلک بزنه بازی نمی‌کنم. چه کل روز هیچ‌کاری نکنم، چه کل روز رو مشغول باشم، برای زندگی کوچک ترین فرقی نداره. همه چیز در حرکته حتی اگه من از سنگ باشم.

همه چیز می‌گذره. ای کاش بتونم همون‌قدر که این مسئله رو درک کردم، باهاش کنار هم بیام. بعضی روز ها من حوصله زندگی کردن ندارم و نمی‌خوام بخشی از زندگیم باشه. بعضی روز ها انقدر انرژی دارم که تا صبح یک دقیقه هم با ترک دیوار مسابقه هرکی زودتر پلک بزنه بازی نمی‌کنم. چه تمام روز هیچ‌کاری نکنم چه کل روز رو مشغول باشم برای زندگی کوچک ترین فرقی نداره. همه چیز در حرکته حتی اگه من از سنگ باشم.

Relatable-

"تک تک اقلامی که آنجا بود تاریخچه ای از خود داشت، هرچند سربازانی که لابه‌لای آنها حرکت می‌کردند چیزی از آن نمی دانستند: اشیا چیزی ندارند به غریبه ها بگویند." (ماگدا سابو، خیابان کاتالین)

DAY.24-A song by a band you wish were still together.

"I don't know how you are so familiar to me. Or why it feels less like i am getting to know you and more as though i am remembering who you are."

شبیه خود آیداست.