Mahourtext

شايد آخرين بار تنها جمله ي غم انگيز تو بود كه من را هميشه به سكوت مجبور كرد من ، آخرين اميدم را در آن جمله جا گذاشتم تا قبل از آن گمان مي كردم برميگيردي ، نميدانستم كي اما آغوش نگرانم همچنان تو را منتظر بود نفس من را گرفتي جانم غرورم را عشقم را و از همه مهم تر صبرم را … تو ماندگار ترين اشتباه من بودي اشتباه خوب من ، در غمگين ترين درس زندگي ام بمان و بساز احساست را براي كسي كه جايم را گرفت نرسد روزي كه خالي از احساس باشد،آن قلبي كه خانه ي شعر هايم بود #ماهور_زائرميري

گاهي حتي ياد تو من را مي ترساند

او نبايد من را مي ترساند از تك تك اشعارم او نبايد من را از دوست داشتن متنفر مي كرد او نبايد من را از خودم تنها تر ميكرد او نبايد ميزيست در قلبي كه به تازگي التيام بخشيده بودمش… #ماهور_زائرميري

اري دگر چنين است از تو ترانه گفتن در شعر شدن گرفتار از داغ دل سرودن گاهي دچار بيتم گاهي اسيرِ آواز من در سكوت نوشتم بغضي كه شد فرياد در مرز اين دوراهي در فتنه هاي پايان از عشق تو نوشتم عشقي كه شد سر آغاز از مرگ قلبم اكنون اين درد از تو تكرار رفتي ترانه ات كو؟ ذوق زمانه ات كو؟ يك بيت خالي ام من بي هيچ تهي ز معنا رفتي بمان همانجا اينجا دلم اسير است در عشق كه مانده از تو هر لحظه غم كمين است #ماهور_زائرميري

تو این اردیبهشتی که واقعا مثل بهشته بزن بیرون هدفونتو بذار و این موزیکُ پلی کن، اون لباس خنکه رو بپوش برو برای خودت گل بخر، کروسان بخر و شکلات بعداً ازم تشکر میکنی. @HowtListen

تو نبودي من خودم را در خودم پيدا نكردم تو نبودي من دلم را با خودم آشنا نكردم رفته بودي و نديدي ، غلظت اين حادثه چيست متنفر نبودي ، هيچ احساسي دگر نيست راست ميگفتي جهانم آخرين مرگ را ز خود ديد از نبودت شرمسارم ، انتهاي اين جهان چيست؟ قلب من از من شكسته ، قصه ات پايان ندارد من به اجبار زنده ماندم ، اين نفس ارزش ندارد بازگشتت خنده دار است ، عاشق اين شعر مگر كيست؟ جز من درمانده آخر ، هيچ كس منتظرت نيست #ماهور_زائرميري