cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

📚عصر دانائی و توسعه ایران - راستی

جواد راستی پژوهشگر ارشد اقتصاد سیاسی توسعه در حال نگارش کتابی ۲ جلدی با محوریت دانایی و علل عقب ماندگی ایران از دوره قاجار تاکنون و چالش های توسعه ایران. واژه های آگاهی، دانائی و توسعه برای بنده مقدّس و باارزش هستند. همیشه شاگرد هستم. زیاد کتاب بخوانیم.

Show more
Advertising posts
1 564
Subscribers
No data24 hours
-27 days
-730 days
Posting time distributions

Data loading in progress...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
Publication analysis
PostsViews
Shares
Views dynamics
01
جمهوری اسلامی صورتی از ناسیونالیسم ایرانی در "وضع تجدد متاخر"؟ یکی از مباحث انحرافی قرار دادن تقابلی دو مفهوم "امت" و "ملت" در بستر جمهوری اسلامی است. به این معنا که جمهوری اسلامی با تکیه بر مفهوم امت، ملت ایران را فدای اهداف انترناسیونالیسم اسلامی خود کرده است. مبتنی بر این مفروض نادرست اپوزیسیون تلاش می‌کند با تکیه بر مفهوم "ملت" صف‌آرایی کند. اما آنچه در عمل اتفاق می‌افتد این است که ناسیونالیستها یا ملتگرایان مجبور می‌شوند از امر واقع ایرانی فاصله بگیرند و به دو گفتمان باستانگرایی یا غربگرایی پناه ببرند و در هر دو حالت با بطن جامعه و روح تاریخ ایران که معجونی از ترکیبات گوناگون است فاصله بگیرند و تضادهای مختلف درست کنند. اما نکته اینجاست که "جمهوری اسلامی" صورتی از ناسیونالیسم ایرانی در "وضع تجدد متاخر" است. برای درک این مسئله باید فهم دقیقی از دو مفهوم "انقلاب" و "نظام" داشت. جمهوری اسلامی در ایران به مثابه یک "نظام" مترادف با گفتمان انقلاب که مقوله‌ای انترناسیونالیستی است، نیست بل صورتی از ناسیونالیسم ایرانی در "وضع تجدد متاخر" است که عدم درک این مُهم موجب شده است که هم پوزیسیون و هم اپوزیسیون درک تاریخی صائبی از وضع خویش در تاریخ ایران نداشته باشد. گفته شده است که مهمترین پرسش عباس میرزا مسئله "توسعه" بوده است و این بزرگترین دروغی است که به جامعه گفته‌اند. مهمترین دغدغه عباس میرزا پرسش از "امنیت" بوده است. به سخن دیگر، چگونه می‌توان به "امنیت درونزا" دست یافت؟ بعد از شهادت نادر شاه افشار مهمترین پرسش پیش روی معماران نظام سیاسی در ایران این بوده است که چگونه می‌توان به "امنیت درونزا" که بُن‌مایه اساسی توسعه در جهان جدید است دست یافت. صور گوناگونی در این دویست سال اخیر در ساحت جمعی ایرانیان مطرح و نهادینه شده است اما هر کدام به دلیل عدم تحقق امنیت درونزا شکست خورده است و چون این مهم محقق نشده است توسعه هم به نحو جامع و پایدار پدید نیامده است. اما "جمهوری اسلامی" به مثابه یک صورتبتدی در بستر تجدد متاخر به این سو حرکت کرده است. تلاشهای ایرانیان در این چهل و شش سال را باید در بستری تاریخی و در سطح معادلات جهانی مورد بازخوانی قرار داد و سپس این پرسش را مطرح کرد که آیا ما به امنیت درونزا دست یافته‌ایم و اگر چنین است آنگاه دو پرسش مهمی که پیش روی جامعه ایرانی است چیست و رابطه آنها چگونه باید باشد؟ دو پرسش بنیادین پیش روی ما مسئله امنیت و توسعه و دیالکتیک تاریخی بین این دو مولفه در تمامی سطوح امر اجتماعی است. این پرسشی است که ناسیونالیسم ایرانی در قالب جمهوری اسلامی باید به آن به صورت همه‌جانبه بپردازد و از تقابل‌های کاذب بین امنیت و توسعه یا جامعه و سیاست و و و اجتناب کند. سیدجواد میری #جمهوری_اسلامی #امنیت#توسعه #عباس_میرزا #امتگرایی #ملیگرایی @seyedjavadmiri
740Loading...
02
💥سنگ خارایی بنام ایران... ✍️علی مرادی مراغه ای @Ali_Moradi_maragheie ✅امروز ۱۶ اردیبهشت روز مراغه است روزِ آغاز ساخت رصدخانه مراغه در دورهٔ هلاکوخان بدست خواجه نصیر طوسی. ♦️ایرانیان بیشتر ملتی احساسی هستند تا عقلانی. زمانی با نبوغِ مخصوصِ خود، خشتها را روی هم چیده، تمدنی خیره کننده برپا می کنند اما زمانی دیگر، دیوانگی کرده و همه را با دست خود و یا بدست مهاجمی از بیرون، ویران میکند! ایران در طول تاریخ، طوفانها و ضربات خرد کننده ای پشت سر گذاشته اما هر بار دوباره از زیر تلِ خاکستر، چون ققنوسی بالیده و متولد شده. بهترین تشبیه در پایداری ایرانیان را گوبینو بر زبان رانده: «...من هر وقت که بدین ملت می اندیشم سنگ خارایی را به نظر می آورم که با امواج خروشان دریا در گوشه ای در غلتیده و تحولات اعصار و قرون، آن را فرسوده و زوایایش را صاف کرده و در آن خلل و فرج بسیار پدید آورده اما با این همه این سنگ، سنگ خارا مانده است» (سه سال در میان ایرانیان...ص۳۴۲) ♦️سئوال اینست که با اینهمه دیوانگی ها و ضربات ویرانگر، چه عواملی باعث ماندگاری این سنگِ خارا شده؟ به نظر من، یکی از بزرگترین علتِ ماندگاریش، توانایی پروراندن نبوغهایی چون خواجه نصیرها...بوده. در آن اوضاع اسف انگیزِ پس از حمله مغول که بقول جوینی «هر کجا که ۱۰۰ هزار کس بود، ۱۰۰ کس نمانده بود» نقل است که وقتی نابغه ایرانی(خواجه نصیر) آواره و جان بدر برده از مرگ، به دربار المستعصم خلیفه بغداد پناه آورده و از او تقاضای شغل میکند، المستعصم که غیرعرب را همواره تحقیر می نمود و اعراب، خراسانیان را به گاو تشبیه میکردند، با تمسخر میگوید: «تو که خراسانی هستی پس شاخت کو؟...» خواجه نصیر بی هیچ سخنی، از بغداد خارج شده و در ایران، به خدمت هلاکوخان در می آید و او را تشویق به بفتح بغداد میکند. ♦️نقل است که پس از شکست خلیفه متکبر، وقتی خواجه نصیر به همراه هلاکوخان برای دستگیری خلیفه وارد کاخ او میشود، المستعصم با دیدن او به التماس افتاده و می پرسد که کجا بودی؟ و خواجه نصیر با کنایه میگوید رفته بودم شاخم را با خودم بیاورم و با دستش، هلاکوخان را نشانش می دهد...! آنگاه خلیفه به دستور هلاکوخان، نمدمالی و کشته میشود. (جامع التواريخ...ص ۷۰۴) در واقع عمل خواجه نصیر مصداق بارزی است از این مثل که: شغال بیشه مازندران را نگیرد جز سگ مازندرانی ♦️و کتابخانه نفیسِ بغداد و دانشمندانش و «عموم آلات رصدى لازم را كه در بغداد و غيره مغول به غارت گرفته بودند» نصیب رصدخانه مراغه میگردد. (ابن فوطی، تلخیص مجمع الآداب...ص ۳۵۰) یعنی رصدخانۀ مراغه با ۲۰۰۰۰ دينار از ماترک اموال خلیفه بغداد که زمانی او را گاو نامیده بود بنا میشود. ♦️در واقع از پدر بزرگِ ایلغارگر(چنگیز) که همواره از شمشیرش خون می چکیده، تا نواده اش هلاکوخان که فرهنگ دوست و فرهنگ گستر می گردد! کمتر از نیم قرن فاصله بوده!. بدین ترتیب، در مراغه کانون و مرکز علمی شکل می گیرد که جریان ساز است و خواجه نصیر هر جا کتابی، دانشمندی یا ادوات علمی و هنری سراغ میگیرد به مراغه گسیل می دارد حتّی از چین، روم، شامات و اروپا... و خودش نیز با آنهمه انقلابات جانكاه و گرفتاريهاى روح‌كُش، دقيقه‌اى از پژوهش و تدريس غافل نبوده كه پس از كشف دقيقه‌اى از دقايق علوم، شادى‌كنان و پاى‌كوبان مى‌گفته: «اگر سلاطين شمشيرزن از عالم لذت ما خبر مى‌يافتند يقينا اين نعمت را هم از كف ما بدر مى‌بردند.» همان لذت کشفی که قبل تر از او، آن ریاضیدان یونانی گفته بود که: اگر قانونی کشف کنم لذتبخش تر از آنست که آتن را به من بدهند... ✅ راز ماندگاری ایرانیان همین است که گوبینو از آن به«سنگ خارا» تعبیر می کند یعنی تبدیل شمشیرِ خونین چنگیزی به رصدخانه و مکتب مراغه. شهر مراغه در برهه های مختلفی دِین خودش را به این مرز و بوم بخوبی ادا کرده است. امروزه، مراغه جزو شهرهایی است که به گذشته خود فخر می ورزد. اما افسوس بر آن شهرهایی که بجای حال، به مرده ریگِ گذشته ی خود فخر ورزد...! https://s8.uupload.ir/files/7_c9ji.jpg
320Loading...
03
میانگین جهانی تورم حدود ۷ درصد است؛ ببینید عزیزان در ایران چه گلی کاشته‌اند! *دغدغه‌های کلیدی بخشهایی از دولت و مجلس همخوانی با مسائل حاد جامعه ما ندارد* فرشاد مؤمنی، استاد اقتصاد دانشگاه و رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد گفت: 🔹واقعا جای شرم دارد که نرخ بهره برای تولید کننده‌ های ایران طی ۲۵ سال گذشته بین ۵ تا ۱۰ برابر میانگین جهانی بوده است چگونه این مساله در ساختار هزینه بنگاه‌‌ها تورم‌زا نیست اما حتی به اندازه تورم هم دستمزد را جبران نمی‌کنید و می‌گویید تورم‌زا می‌شود. 🔹بعد مافیاها آنچنان این را تکرار می‌کنند که در بخش بزرگی از ساختار تصمیم گیری ما تبدیل به یک باور شده و صادقانه می‌گویند دست به دستمزد‌ها نزنید! در شرایطی که میانگین جهانی تورم حدود ۷ درصد است ببینید عزیزان در ایران چه گُلی کاشته‌اند. 🔹دغدغه‌های کلیدی بخشهایی از دولت و مجلس همخوانی با مسائل حاد جامعه ما ندارد. هم کشور را به ورطه نابودی می‌کشانند و هم آبروی دین خدا را می‌برند. جامعه دچار پس افتادگی اندیشه‌ای و عملکردی خطرناک و نگران کننده شده است. ادامه مطلب؛ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1630119 كانال قواعدبازي؛ https://chat.whatsapp.com/FYQJdmqJMtUL7A9Ua4Pc8Z
1672Loading...
04
داستان فروپاشي يك اقتصاد ثروتمند؛(آرژانتین) ✏️شاید تجربه هیچ کشوری به اندازه آرژانتین درس آموز نباشد. مورخان اقتصادی در این خصوص بحث دارند که در پایان سده نوزدهم میلادی کدام یک از دو کشور استرالیا یا آرژانتین بالاترین درآمد سرانه جهان را داشتند. ✏️کشاورزی آرژانتین بسیار مولد و زیربناهای آن عالی بود. برتری نسبی در صادرات محصولات کشاورزی سطح زندگی بالایی را برای شهروندان این کشور فراهم کرده بود. تا دهه 1940 میلادی اقتصاد آرژانتین، برخلاف دیگر کشورهای آمریکای لاتین، از ثبات قیمت‌ها برخوردار بود. همه این عوامل موجب شده بود که در پایان جنگ جهانی دوم، آرژانتین به‌عنوان کشوری توسعه یافته تلقی شود. ✏️اما با قدرت گرفتن دولت«خوان پِرون» و اتخاذ سیاست صنعتی کردن از طریق جایگزینی واردات، اقتصاد این کشور وارد مرحله افول و بی ثباتی شدیدی شد. آرژانتین از دهه 1950 میلادی به تدریج تبدیل به کشور جهان سومی شد که اقتصاد آن، در درازمدت، افت و خیز‌های شدید رشد اقتصادی، تورم‌های دو تا سه رقمی، صنایع ناکارآمد وابسته به حمایت‌های دولتی و نزول چشمگیر بهره‌وری حتی در بخش کشاورزی را تجربه کرد. ✏️ آنچه موجب شد آرژانتین از مسیر پیشرفت عادی خود خارج شود مداخلات بی‌رویه دولت در فعالیت‌های اقتصادی بود. مخرب ترین جنبه سیاست وی ایجاد شقاق و تخاصم میان اقشار مختلف مردم بود که با به راه انداختن جنگ فقیر و غنی، آشفتگی اقتصادی و سرکوب سیاسی را ناگزیر به همراه داشت. ✏️ افول اقتصادی آرژانتین موضوع بسیار جالبی برای مورخان اقتصادی است اما نکته بارز و واضح این تجربه تلخ بن‌بست اقتصاد دستوری است که مسیر جامعه پررونق مبتنی بر تجارت آزاد را با مداخلات دولتی توجیه‌ناپذیر و خیال‌پردازانه به سقوط می‌کشاند. به كانال برنامه ريزي استراتژيك بپیوندید؛
2015Loading...
05
🔻فرشاد مومنی: دولت از انجام تعهدات خود طفره می‌رود فرشاد مومنی، اقتصاددان: سخنگوی دولت گفته در سه سال گذشته  از دولت کنونی رشد اقتصادی باکیفیت در کشور رقم خورده است اگر این حرف‌ها با هدف تقویت روحیه مردم گفته می شود که نه تنها روحیه‌ساز نیست که مشروعیت سوز است و با تکذیب و انکار مشکلات، مشکلی حل نمی‌شود. چشم‌انداز اقتصادی ایران در سال ۱۴۰۳ این پیام را دارد که در صورت تداوم روند سال‌های قبل در عرصه سیاستگذاری تمام متغیرها ما از نظر کیفیت سقوط خواهد داشت. ایران از نظر چشم‌انداز اشتغال باکیفیت هم اوضاعی بدتر از سال‌های گذشته تجربه خواهد کرد و تدام این روند به کاهش توان مالی دولت می‌انجامد در نتیجه دولت از انجام تعهدات دولت خود در زمینه آموزش، سلامت، مسکن و... طفره می رود./ایلنا @eskannews_com instagram.com/eskannews
3521Loading...
06
🟥 موانع سیاسی و تاریخی شکل گیری بنگاههای صنعتی بزرگ‌ مقیاس در ایران ✍🏻 قاسم خرمی بنگاه‌های «بزرگ‌مقیاس» محصول انقلاب صنعتی به حساب می‌آیند، اما تاریخچه دقیق ظهور آنها به اواخر قرن نوزدهم میلادی می‌رسد. این تاریخ به نوعی، نقطه عزیمت صنایع کارگاهی و مانوفاکتوری به خط تولید و شکل‌گیری صنایع کارخانه‌ای مدرن نیز محسوب می‌شود. صرفه ناشی از مقیاس، قدرت بیشتر در تامین مالی و افزایش بهره وری و کیفیت از دلایل مهم روی آوری جهان به شرکت های بزرگ مقیاس است. شکل‌گیری صنایع کارخانه‌ای در ایران تقریبا از اواخر دوره قاجاریه شروع شد. در این دوره دولت تمایل چندانی به سرمایه‌گذاری صنعتی نشان نداد و صاحبان سرمایه خصوصی به دلیل ضعف مالکیت و اجتناب از جلب توجه ماموران و باج‌گیران حکومت و فرار از مصادره احتمالی، ترجیح می‌‌‌دادند واحد‌‌‌های کوچک‌تری در اختیار داشته باشند؛ تا جایی که ویلم فلور، این صنایع را به خاطر اندازه کوچک و تکنولوژی ابتدایی نوعی «تجارت خانوادگی» توصیف می‌کند. مطابق آمارهای موجود تا سال ۱۳۰۰ شمسی در کل کشور جمعا ۲۰کارخانه با سرمایه داخلی و ۴۱کارخانه با سرمایه خارجی تاسیس شده که اغلب این کارخانه‌‌‌ها نیز به‌خاطر اندازه و حجم پایین تولید و سطح نازل تکنولوژی و اشتغال، در حقیقت کارگاه‌‌‌های کوچک صنعتی بودند که تا پایان دوره قاجاریه ورشکست شدند. در دوره رضا شاه، هر چند، توجه اولیه به مدرنیسم شهری و ساخت بناهای حجیم و مدرن (مثل ساختمان دادگستری، بانک ملی و دانشگاه تهران) معطوف بود، اما تلاش‌های ناتمامی نیز در مسیر راه‌اندازی صنایع مدرن و بزرگ‌مقیاس در کشور صورت گرفت که راه‌آهن سراسری در محوریت آن قرار داشت. به نوشته آبراهامیان در فاصله سال‌های ۱۳۱۰ تا۱۳۲۰ تعداد کارخانه‌های جدید به ۳۴۶واحد رسید که 176 واحد آن شامل صنایع بزرگ بود. در دهه ۱۳۴۰ شمسی و در دوره حکومت پهلوی دوم، با افزایش ناگهانی درآمدهای. نفتی و ارزی و اعطای اعتبارات گسترده دولتی به بخش خصوصی، شاهد رشد نسبتا بی‌سابقه واحدهای بزرگ‌مقیاس خصوصی هستیم که چهره اقتصاد ایران را تغییر دادند. به عنوان مثال تعداد کارخانه‌های فعال، از ۱۴۰۰واحد در سال ۱۳۳۹ در طول ۱۵سال به ۵۴۰۰ واحد با ۴۰۰‌هزار کارگر رسید که ۳۶۲مورد آن در زمره شرکت‌های بزرگ‌مقیاس قرار می‌گرفت. اما شروع منازعه حکومت با صاحبان صنایع بزرگ از سال ۱۳۵۳ بر سر تعیین قیمت‌ها و طرح موسوم به مبارزه با گران‌فروشی سبب خروج سرمایه، عدم‌تسویه بدهی صاحبان صنایع به بانک‌ها و در نتیجه توقف فعالیت اغلب شرکت‌های بزرگ شد. در سال‌های بعد از پیروزی انقلاب، اولین شوک بزرگ به صنایع بزرگ‌مقیاس از ناحیه تصویب قانون حفاظت از صنایع در تیرماه ۱۳۵۸وارد شد که به موجب آن اموال ۵۲ نفر از سرمایه‌داران بزرگ به اتهام همکاری با رژیم پیشین مصادره شد که اغلب آنها در زمره شرکت‌های بزرگ قرار می‌گرفتند. همچنین، به موجب این قانون اداره صنایع بزرگ از بخش خصوصی سلب و به دولت محول شد. با شکل‌گیری دولت پنجم موسوم به دولت سازندگی، مجددا تمایل دولتی برای تاسیس صنایع بزرگ‌مقیاس در کشور بروز یافت و فهرستی از پروژه‌های نسبتا بزرگ نظیر لاستیک اردبیل، پتروشیمی تبریز، سیمان کردستان، فولاد قائم، پالایشگاه اراک و... احداث شد و به بهره‌برداری رسید. اما این طرح‌های بزرگ اولا رگه‌های ایدئولوژیک داشتند و آنگونه که رئیس دولت وقت تاکید داشت، هدف نمایش الگویی موفق از یک حکومت اسلامی بود و ثانیا چنین پروژه‌‌‌هایی، ازآنجاکه مشتمل بر تاسیساتی عام‌‌‌المنفعه (مانند سدهای بزرگ، راه‌‌‌ها، شبکه‌‌‌های توزیع برق، لوله‌‌‌کشی گاز و...) می‌شدند، بیشتر ناظر بر رسیدگی به نیازهای اساسی و به‌ویژه فقرزدایی و تولید اشتغال بودند و معیارهای صنایع بزرگ‌مقیاس مثل صرفه و بهره‌وری و کیفیت و برندسازی و صادرات چندان مدنظر نبود. در دولت‌های بعدی هم، هیچ‌وقت، صنایع بزرگ‌مقیاس و حمایت از آنها، به عنوان یک سیاست صنعتی در دستور سیاستگذاران و برنامه‌ریزان کشور قرار نگرفت. 🔻در ادامه این مقاله چهار مزیت مهم تاسیس بنگاههای صنعتی و تجاری بزرگ مقیاس تشریح شده است که در اینجا ( روزنامه دنیای اقتصاد )قابل دسترس است.
2851Loading...
جمهوری اسلامی صورتی از ناسیونالیسم ایرانی در "وضع تجدد متاخر"؟ یکی از مباحث انحرافی قرار دادن تقابلی دو مفهوم "امت" و "ملت" در بستر جمهوری اسلامی است. به این معنا که جمهوری اسلامی با تکیه بر مفهوم امت، ملت ایران را فدای اهداف انترناسیونالیسم اسلامی خود کرده است. مبتنی بر این مفروض نادرست اپوزیسیون تلاش می‌کند با تکیه بر مفهوم "ملت" صف‌آرایی کند. اما آنچه در عمل اتفاق می‌افتد این است که ناسیونالیستها یا ملتگرایان مجبور می‌شوند از امر واقع ایرانی فاصله بگیرند و به دو گفتمان باستانگرایی یا غربگرایی پناه ببرند و در هر دو حالت با بطن جامعه و روح تاریخ ایران که معجونی از ترکیبات گوناگون است فاصله بگیرند و تضادهای مختلف درست کنند. اما نکته اینجاست که "جمهوری اسلامی" صورتی از ناسیونالیسم ایرانی در "وضع تجدد متاخر" است. برای درک این مسئله باید فهم دقیقی از دو مفهوم "انقلاب" و "نظام" داشت. جمهوری اسلامی در ایران به مثابه یک "نظام" مترادف با گفتمان انقلاب که مقوله‌ای انترناسیونالیستی است، نیست بل صورتی از ناسیونالیسم ایرانی در "وضع تجدد متاخر" است که عدم درک این مُهم موجب شده است که هم پوزیسیون و هم اپوزیسیون درک تاریخی صائبی از وضع خویش در تاریخ ایران نداشته باشد. گفته شده است که مهمترین پرسش عباس میرزا مسئله "توسعه" بوده است و این بزرگترین دروغی است که به جامعه گفته‌اند. مهمترین دغدغه عباس میرزا پرسش از "امنیت" بوده است. به سخن دیگر، چگونه می‌توان به "امنیت درونزا" دست یافت؟ بعد از شهادت نادر شاه افشار مهمترین پرسش پیش روی معماران نظام سیاسی در ایران این بوده است که چگونه می‌توان به "امنیت درونزا" که بُن‌مایه اساسی توسعه در جهان جدید است دست یافت. صور گوناگونی در این دویست سال اخیر در ساحت جمعی ایرانیان مطرح و نهادینه شده است اما هر کدام به دلیل عدم تحقق امنیت درونزا شکست خورده است و چون این مهم محقق نشده است توسعه هم به نحو جامع و پایدار پدید نیامده است. اما "جمهوری اسلامی" به مثابه یک صورتبتدی در بستر تجدد متاخر به این سو حرکت کرده است. تلاشهای ایرانیان در این چهل و شش سال را باید در بستری تاریخی و در سطح معادلات جهانی مورد بازخوانی قرار داد و سپس این پرسش را مطرح کرد که آیا ما به امنیت درونزا دست یافته‌ایم و اگر چنین است آنگاه دو پرسش مهمی که پیش روی جامعه ایرانی است چیست و رابطه آنها چگونه باید باشد؟ دو پرسش بنیادین پیش روی ما مسئله امنیت و توسعه و دیالکتیک تاریخی بین این دو مولفه در تمامی سطوح امر اجتماعی است. این پرسشی است که ناسیونالیسم ایرانی در قالب جمهوری اسلامی باید به آن به صورت همه‌جانبه بپردازد و از تقابل‌های کاذب بین امنیت و توسعه یا جامعه و سیاست و و و اجتناب کند. سیدجواد میری #جمهوری_اسلامی #امنیت#توسعه #عباس_میرزا #امتگرایی #ملیگرایی @seyedjavadmiri
Show all...
💥سنگ خارایی بنام ایران... ✍️علی مرادی مراغه ای @Ali_Moradi_maragheieامروز ۱۶ اردیبهشت روز مراغه است روزِ آغاز ساخت رصدخانه مراغه در دورهٔ هلاکوخان بدست خواجه نصیر طوسی. ♦️ایرانیان بیشتر ملتی احساسی هستند تا عقلانی. زمانی با نبوغِ مخصوصِ خود، خشتها را روی هم چیده، تمدنی خیره کننده برپا می کنند اما زمانی دیگر، دیوانگی کرده و همه را با دست خود و یا بدست مهاجمی از بیرون، ویران میکند! ایران در طول تاریخ، طوفانها و ضربات خرد کننده ای پشت سر گذاشته اما هر بار دوباره از زیر تلِ خاکستر، چون ققنوسی بالیده و متولد شده. بهترین تشبیه در پایداری ایرانیان را گوبینو بر زبان رانده: «...من هر وقت که بدین ملت می اندیشم سنگ خارایی را به نظر می آورم که با امواج خروشان دریا در گوشه ای در غلتیده و تحولات اعصار و قرون، آن را فرسوده و زوایایش را صاف کرده و در آن خلل و فرج بسیار پدید آورده اما با این همه این سنگ، سنگ خارا مانده است» (سه سال در میان ایرانیان...ص۳۴۲) ♦️سئوال اینست که با اینهمه دیوانگی ها و ضربات ویرانگر، چه عواملی باعث ماندگاری این سنگِ خارا شده؟ به نظر من، یکی از بزرگترین علتِ ماندگاریش، توانایی پروراندن نبوغهایی چون خواجه نصیرها...بوده. در آن اوضاع اسف انگیزِ پس از حمله مغول که بقول جوینی «هر کجا که ۱۰۰ هزار کس بود، ۱۰۰ کس نمانده بود» نقل است که وقتی نابغه ایرانی(خواجه نصیر) آواره و جان بدر برده از مرگ، به دربار المستعصم خلیفه بغداد پناه آورده و از او تقاضای شغل میکند، المستعصم که غیرعرب را همواره تحقیر می نمود و اعراب، خراسانیان را به گاو تشبیه میکردند، با تمسخر میگوید: «تو که خراسانی هستی پس شاخت کو؟...» خواجه نصیر بی هیچ سخنی، از بغداد خارج شده و در ایران، به خدمت هلاکوخان در می آید و او را تشویق به بفتح بغداد میکند. ♦️نقل است که پس از شکست خلیفه متکبر، وقتی خواجه نصیر به همراه هلاکوخان برای دستگیری خلیفه وارد کاخ او میشود، المستعصم با دیدن او به التماس افتاده و می پرسد که کجا بودی؟ و خواجه نصیر با کنایه میگوید رفته بودم شاخم را با خودم بیاورم و با دستش، هلاکوخان را نشانش می دهد...! آنگاه خلیفه به دستور هلاکوخان، نمدمالی و کشته میشود. (جامع التواريخ...ص ۷۰۴) در واقع عمل خواجه نصیر مصداق بارزی است از این مثل که: شغال بیشه مازندران را نگیرد جز سگ مازندرانی ♦️و کتابخانه نفیسِ بغداد و دانشمندانش و «عموم آلات رصدى لازم را كه در بغداد و غيره مغول به غارت گرفته بودند» نصیب رصدخانه مراغه میگردد. (ابن فوطی، تلخیص مجمع الآداب...ص ۳۵۰) یعنی رصدخانۀ مراغه با ۲۰۰۰۰ دينار از ماترک اموال خلیفه بغداد که زمانی او را گاو نامیده بود بنا میشود. ♦️در واقع از پدر بزرگِ ایلغارگر(چنگیز) که همواره از شمشیرش خون می چکیده، تا نواده اش هلاکوخان که فرهنگ دوست و فرهنگ گستر می گردد! کمتر از نیم قرن فاصله بوده!. بدین ترتیب، در مراغه کانون و مرکز علمی شکل می گیرد که جریان ساز است و خواجه نصیر هر جا کتابی، دانشمندی یا ادوات علمی و هنری سراغ میگیرد به مراغه گسیل می دارد حتّی از چین، روم، شامات و اروپا... و خودش نیز با آنهمه انقلابات جانكاه و گرفتاريهاى روح‌كُش، دقيقه‌اى از پژوهش و تدريس غافل نبوده كه پس از كشف دقيقه‌اى از دقايق علوم، شادى‌كنان و پاى‌كوبان مى‌گفته: «اگر سلاطين شمشيرزن از عالم لذت ما خبر مى‌يافتند يقينا اين نعمت را هم از كف ما بدر مى‌بردند.» همان لذت کشفی که قبل تر از او، آن ریاضیدان یونانی گفته بود که: اگر قانونی کشف کنم لذتبخش تر از آنست که آتن را به من بدهند... ✅ راز ماندگاری ایرانیان همین است که گوبینو از آن به«سنگ خارا» تعبیر می کند یعنی تبدیل شمشیرِ خونین چنگیزی به رصدخانه و مکتب مراغه. شهر مراغه در برهه های مختلفی دِین خودش را به این مرز و بوم بخوبی ادا کرده است. امروزه، مراغه جزو شهرهایی است که به گذشته خود فخر می ورزد. اما افسوس بر آن شهرهایی که بجای حال، به مرده ریگِ گذشته ی خود فخر ورزد...! https://s8.uupload.ir/files/7_c9ji.jpg
Show all...

میانگین جهانی تورم حدود ۷ درصد است؛ ببینید عزیزان در ایران چه گلی کاشته‌اند! *دغدغه‌های کلیدی بخشهایی از دولت و مجلس همخوانی با مسائل حاد جامعه ما ندارد* فرشاد مؤمنی، استاد اقتصاد دانشگاه و رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد گفت: 🔹واقعا جای شرم دارد که نرخ بهره برای تولید کننده‌ های ایران طی ۲۵ سال گذشته بین ۵ تا ۱۰ برابر میانگین جهانی بوده است چگونه این مساله در ساختار هزینه بنگاه‌‌ها تورم‌زا نیست اما حتی به اندازه تورم هم دستمزد را جبران نمی‌کنید و می‌گویید تورم‌زا می‌شود. 🔹بعد مافیاها آنچنان این را تکرار می‌کنند که در بخش بزرگی از ساختار تصمیم گیری ما تبدیل به یک باور شده و صادقانه می‌گویند دست به دستمزد‌ها نزنید! در شرایطی که میانگین جهانی تورم حدود ۷ درصد است ببینید عزیزان در ایران چه گُلی کاشته‌اند. 🔹دغدغه‌های کلیدی بخشهایی از دولت و مجلس همخوانی با مسائل حاد جامعه ما ندارد. هم کشور را به ورطه نابودی می‌کشانند و هم آبروی دین خدا را می‌برند. جامعه دچار پس افتادگی اندیشه‌ای و عملکردی خطرناک و نگران کننده شده است. ادامه مطلب؛ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1630119 كانال قواعدبازي؛ https://chat.whatsapp.com/FYQJdmqJMtUL7A9Ua4Pc8Z
Show all...
مومنی: رد پای تسخیرشدگی در تداوم اجرای سیاست تعدیل ساختاری / دغدغه های کلیدی بخشهایی از دولت و مجلس همخوانی با مسائل حاد جامعه ما ندارد

به عنوان یک هدیه به تمام نهادهای نظارتی کشور و به ویژه به روسای قوا که اکنون اختیارات بی سابقه دارند، می گویم تا کار به فاجعه نکشیده رویه‌ هایتان را تغییر دهید. حکومت یکدست برای ما در تجربه قبلی آن کارنامه را رقم زد و اکنون ببینید در این دولت چه خبر است!

داستان فروپاشي يك اقتصاد ثروتمند؛(آرژانتین) ✏️شاید تجربه هیچ کشوری به اندازه آرژانتین درس آموز نباشد. مورخان اقتصادی در این خصوص بحث دارند که در پایان سده نوزدهم میلادی کدام یک از دو کشور استرالیا یا آرژانتین بالاترین درآمد سرانه جهان را داشتند. ✏️کشاورزی آرژانتین بسیار مولد و زیربناهای آن عالی بود. برتری نسبی در صادرات محصولات کشاورزی سطح زندگی بالایی را برای شهروندان این کشور فراهم کرده بود. تا دهه 1940 میلادی اقتصاد آرژانتین، برخلاف دیگر کشورهای آمریکای لاتین، از ثبات قیمت‌ها برخوردار بود. همه این عوامل موجب شده بود که در پایان جنگ جهانی دوم، آرژانتین به‌عنوان کشوری توسعه یافته تلقی شود. ✏️اما با قدرت گرفتن دولت«خوان پِرون» و اتخاذ سیاست صنعتی کردن از طریق جایگزینی واردات، اقتصاد این کشور وارد مرحله افول و بی ثباتی شدیدی شد. آرژانتین از دهه 1950 میلادی به تدریج تبدیل به کشور جهان سومی شد که اقتصاد آن، در درازمدت، افت و خیز‌های شدید رشد اقتصادی، تورم‌های دو تا سه رقمی، صنایع ناکارآمد وابسته به حمایت‌های دولتی و نزول چشمگیر بهره‌وری حتی در بخش کشاورزی را تجربه کرد. ✏️ آنچه موجب شد آرژانتین از مسیر پیشرفت عادی خود خارج شود مداخلات بی‌رویه دولت در فعالیت‌های اقتصادی بود. مخرب ترین جنبه سیاست وی ایجاد شقاق و تخاصم میان اقشار مختلف مردم بود که با به راه انداختن جنگ فقیر و غنی، آشفتگی اقتصادی و سرکوب سیاسی را ناگزیر به همراه داشت. ✏️ افول اقتصادی آرژانتین موضوع بسیار جالبی برای مورخان اقتصادی است اما نکته بارز و واضح این تجربه تلخ بن‌بست اقتصاد دستوری است که مسیر جامعه پررونق مبتنی بر تجارت آزاد را با مداخلات دولتی توجیه‌ناپذیر و خیال‌پردازانه به سقوط می‌کشاند. به كانال برنامه ريزي استراتژيك بپیوندید؛
Show all...
🌀 برنامه ریزی استراتژیک توسعه 🌀

t.me/Strategic_Planning_with_Raji

Repost from اسکان نیوز
🔻فرشاد مومنی: دولت از انجام تعهدات خود طفره می‌رود فرشاد مومنی، اقتصاددان: سخنگوی دولت گفته در سه سال گذشته  از دولت کنونی رشد اقتصادی باکیفیت در کشور رقم خورده است اگر این حرف‌ها با هدف تقویت روحیه مردم گفته می شود که نه تنها روحیه‌ساز نیست که مشروعیت سوز است و با تکذیب و انکار مشکلات، مشکلی حل نمی‌شود. چشم‌انداز اقتصادی ایران در سال ۱۴۰۳ این پیام را دارد که در صورت تداوم روند سال‌های قبل در عرصه سیاستگذاری تمام متغیرها ما از نظر کیفیت سقوط خواهد داشت. ایران از نظر چشم‌انداز اشتغال باکیفیت هم اوضاعی بدتر از سال‌های گذشته تجربه خواهد کرد و تدام این روند به کاهش توان مالی دولت می‌انجامد در نتیجه دولت از انجام تعهدات دولت خود در زمینه آموزش، سلامت، مسکن و... طفره می رود./ایلنا @eskannews_com instagram.com/eskannews
Show all...
🟥 موانع سیاسی و تاریخی شکل گیری بنگاههای صنعتی بزرگ‌ مقیاس در ایران ✍🏻 قاسم خرمی بنگاه‌های «بزرگ‌مقیاس» محصول انقلاب صنعتی به حساب می‌آیند، اما تاریخچه دقیق ظهور آنها به اواخر قرن نوزدهم میلادی می‌رسد. این تاریخ به نوعی، نقطه عزیمت صنایع کارگاهی و مانوفاکتوری به خط تولید و شکل‌گیری صنایع کارخانه‌ای مدرن نیز محسوب می‌شود. صرفه ناشی از مقیاس، قدرت بیشتر در تامین مالی و افزایش بهره وری و کیفیت از دلایل مهم روی آوری جهان به شرکت های بزرگ مقیاس است. شکل‌گیری صنایع کارخانه‌ای در ایران تقریبا از اواخر دوره قاجاریه شروع شد. در این دوره دولت تمایل چندانی به سرمایه‌گذاری صنعتی نشان نداد و صاحبان سرمایه خصوصی به دلیل ضعف مالکیت و اجتناب از جلب توجه ماموران و باج‌گیران حکومت و فرار از مصادره احتمالی، ترجیح می‌‌‌دادند واحد‌‌‌های کوچک‌تری در اختیار داشته باشند؛ تا جایی که ویلم فلور، این صنایع را به خاطر اندازه کوچک و تکنولوژی ابتدایی نوعی «تجارت خانوادگی» توصیف می‌کند. مطابق آمارهای موجود تا سال ۱۳۰۰ شمسی در کل کشور جمعا ۲۰کارخانه با سرمایه داخلی و ۴۱کارخانه با سرمایه خارجی تاسیس شده که اغلب این کارخانه‌‌‌ها نیز به‌خاطر اندازه و حجم پایین تولید و سطح نازل تکنولوژی و اشتغال، در حقیقت کارگاه‌‌‌های کوچک صنعتی بودند که تا پایان دوره قاجاریه ورشکست شدند. در دوره رضا شاه، هر چند، توجه اولیه به مدرنیسم شهری و ساخت بناهای حجیم و مدرن (مثل ساختمان دادگستری، بانک ملی و دانشگاه تهران) معطوف بود، اما تلاش‌های ناتمامی نیز در مسیر راه‌اندازی صنایع مدرن و بزرگ‌مقیاس در کشور صورت گرفت که راه‌آهن سراسری در محوریت آن قرار داشت. به نوشته آبراهامیان در فاصله سال‌های ۱۳۱۰ تا۱۳۲۰ تعداد کارخانه‌های جدید به ۳۴۶واحد رسید که 176 واحد آن شامل صنایع بزرگ بود. در دهه ۱۳۴۰ شمسی و در دوره حکومت پهلوی دوم، با افزایش ناگهانی درآمدهای. نفتی و ارزی و اعطای اعتبارات گسترده دولتی به بخش خصوصی، شاهد رشد نسبتا بی‌سابقه واحدهای بزرگ‌مقیاس خصوصی هستیم که چهره اقتصاد ایران را تغییر دادند. به عنوان مثال تعداد کارخانه‌های فعال، از ۱۴۰۰واحد در سال ۱۳۳۹ در طول ۱۵سال به ۵۴۰۰ واحد با ۴۰۰‌هزار کارگر رسید که ۳۶۲مورد آن در زمره شرکت‌های بزرگ‌مقیاس قرار می‌گرفت. اما شروع منازعه حکومت با صاحبان صنایع بزرگ از سال ۱۳۵۳ بر سر تعیین قیمت‌ها و طرح موسوم به مبارزه با گران‌فروشی سبب خروج سرمایه، عدم‌تسویه بدهی صاحبان صنایع به بانک‌ها و در نتیجه توقف فعالیت اغلب شرکت‌های بزرگ شد. در سال‌های بعد از پیروزی انقلاب، اولین شوک بزرگ به صنایع بزرگ‌مقیاس از ناحیه تصویب قانون حفاظت از صنایع در تیرماه ۱۳۵۸وارد شد که به موجب آن اموال ۵۲ نفر از سرمایه‌داران بزرگ به اتهام همکاری با رژیم پیشین مصادره شد که اغلب آنها در زمره شرکت‌های بزرگ قرار می‌گرفتند. همچنین، به موجب این قانون اداره صنایع بزرگ از بخش خصوصی سلب و به دولت محول شد. با شکل‌گیری دولت پنجم موسوم به دولت سازندگی، مجددا تمایل دولتی برای تاسیس صنایع بزرگ‌مقیاس در کشور بروز یافت و فهرستی از پروژه‌های نسبتا بزرگ نظیر لاستیک اردبیل، پتروشیمی تبریز، سیمان کردستان، فولاد قائم، پالایشگاه اراک و... احداث شد و به بهره‌برداری رسید. اما این طرح‌های بزرگ اولا رگه‌های ایدئولوژیک داشتند و آنگونه که رئیس دولت وقت تاکید داشت، هدف نمایش الگویی موفق از یک حکومت اسلامی بود و ثانیا چنین پروژه‌‌‌هایی، ازآنجاکه مشتمل بر تاسیساتی عام‌‌‌المنفعه (مانند سدهای بزرگ، راه‌‌‌ها، شبکه‌‌‌های توزیع برق، لوله‌‌‌کشی گاز و...) می‌شدند، بیشتر ناظر بر رسیدگی به نیازهای اساسی و به‌ویژه فقرزدایی و تولید اشتغال بودند و معیارهای صنایع بزرگ‌مقیاس مثل صرفه و بهره‌وری و کیفیت و برندسازی و صادرات چندان مدنظر نبود. در دولت‌های بعدی هم، هیچ‌وقت، صنایع بزرگ‌مقیاس و حمایت از آنها، به عنوان یک سیاست صنعتی در دستور سیاستگذاران و برنامه‌ریزان کشور قرار نگرفت. 🔻در ادامه این مقاله چهار مزیت مهم تاسیس بنگاههای صنعتی و تجاری بزرگ مقیاس تشریح شده است که در اینجا ( روزنامه دنیای اقتصاد )قابل دسترس است.
Show all...
ضرورت حمایت از تاسیس واحدهای صنعتی بزرگ‌ مقیاس در ایران

بدون شک، یکی از عوامل مهم در ایجاد تغییرات صنعتی در جهان، حداقل طی یک‌صد سال اخیر، بروز و ظهور شرکت‌ها، بنگاه‌ها و واحدهای بزرگ بوده است. ظهور شرکت‌های بزرگ‌مقیاس از یک‌طرف ناشی از رشد فزاینده تقاضا و نیازهای مصرفی جامعه و از دیگر سو، استقرار الگوی نوین مدیریت صنعتی مبتنی بر افزایش بهره‌وری و کاهش هزینه‌هاست.

Go to the archive of posts