cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

 شعرِ بی پایان - « سینماشعر »

دفترِ شعرِ امیر قاضی پور @ghazipooramir شاعر نگران معصومانه‌ای است که در ازدحام هیجان به سکوتی ژرف ملاطفت حقیقت را می‌کاود. - مجید یگانه ⬜ هیچ چیز از زندگی نمی‌دانم مگر از طریقِ سینما .‌ گُدار ⬜ نبوغِ شاعر در به یادآوری‌ست ⬜ اقامت‌ها تکرارها و لحظه‌‌حال

Show more
Advertising posts
318Subscribers
No data24 hours
No data7 days
+530 days
Posting time distributions

Data loading in progress...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
Publication analysis
PostsViewsSharesViews dynamics
01
هر روز باید یک شعر خوب خواند که جامائیکا هم کشوری ست ... الهام ملک پور مجموعه شعر الهام ملک‌پورِ شاعر که در یکی از شعرهایش نوشته است : هر روز باید یک فیلم خوب دید هر روز باید یک موسیقی خوب شنید هر روز باید یک شعر خوب خواند https://t.me/vasazi/4783
392Loading...
02
Media files
382Loading...
03
نگاه کن به خرابه‌های ایرانشهر ببین که چند کتابخانه را سوزاندند چه میدان‌ها که ویران شد دیدی که آن کودک هرگز به قاف نرسید کاوه‌ای نیامد هزار سال * پس راستی پیشه‌ی ایرانشهر شد ارژنگ و سروده‌های روشنی باغی آورده بود پر نقش و نگار نگارگری که به چهره‌ی نور یاران او همه پیاده آمده بودند به خطِ مانوی نوشتند و شهر را به آب پاک شستند و ما از آنروز پیراهنی سپید بر تن کردیم ■ از کتاب شعر جدید رزا جمالی
882Loading...
04
Media files
520Loading...
05
جشن اردیبهشتگان این جشن در روز اردیبهشت از ماه اردیبهشت ار سالنمای زرتشتیان (‌ دوم اردیبهشت خورشیدی) برگزار می‌شود.  اردیبهشت امشاسپند از واژه اوستایی اشاوهیشتا نماد اشویی و پاکی و راستی و درستی است و نگهبانی تمام اقسام آتش در جهان نیز به او سپرده شده است @vasazi
941Loading...
06
چهار هایکوی بهاری از ماسائو شیکی - شاعر ژاپنی فارسی‌ی : ع.پاشایی ۱ نشسته روی دیوار گِلی در باران بهاری کلاغی ۲ آزاله‌ها شکوفا در حفره‌یی روی صخره‌یی بودایی ایستاده ۳ زادگاهم به هر کجا که نگاه می‌کنم کوه‌ها می‌خندند با سبزینه‌ها ۴ یخ بستن بهاری می‌رقصد در هوا تابش لرزان گرما @vasazi
802Loading...
07
☝️ 👇👇 ۱۷ آوریل #روز_جهانی_هایکو بود؛ گفتم بدین مناسبت از یک هایکونویس عرب و دیدگاههایش در زمینه هایکو صحبت کنیم. امروز معروفترین هایکوسرای عرب «سامح درویش»است از مراکش؛ که با تجربه‌های متعدد ادبی و مفصل حتا در حد رمان‌نویسی، سرانجام در خانه‌ی هایکوسرایی بود که رحل اقامت افکند. می‌گوید: شعر سنتی و بلاغت مطنطن ادب عربی با جهان هایکو سازگار نیست،در هایکو باید غافلانه نوشت تا با استعاره‌های فاسد حال و هوای شعر را بر هم نزنیم. اما چنین حرکتی مستغنی و بی‌نیاز از تخیل و خُبره‌ی زبانی نیست. او درباره‌ی هایکو هم هایکویی دارد و سروده که: اگر شعرت را کودکانه سرودی اما به زُبدگی و تبحر یک پیر هایکو آن است. هایکو از نظر «سامح درویش» نه امری زبانی بلکه پیشازبانی است، برای همین در هایکو بدون صنایع ادبی و زبانی هم شعر برای ما فراهم است حتا در غیاب زبان. می‌گوید سرایش هایکو: یک بازگشت دائمی به دنیاها و مناطق بکر در درون آدمی است. انگار وقتی که می‌نویسی‌اش انگشتانت از التهاب واقعه بسوزد. مجموعه هایکویی دارد با عنوان:((برشاقة آکروباة)) در آنجا با این لحن می‌پرسد که ((یسئلونک عن الهایکو)) و خودش پاسخ می‌دهد که به ظرافت حرکات آکروباتیک باید جریان و سیلانی از نور از سوراخ چشمانت بر تاریکی واقعیت بتابد و نه تنها بتابد بلکه بتواند واقعیت خسته و ملال‌آور را صیقل دهد. نه تنها برای خوشایند مخاطب بلکه باید حیرت را در جان مخاطب بکارد. برای اینکه نمونه‌هایی از هایکوهای وی داشته باشید چند تایی از آنها را ترجمه کنم: مشق، باید رنگین کمان بکِشم با مداد سیاه! بر دیوارهای سوراخ سوراخ ( ناشی از گلوله‌های جنگ) سایه‌ام به خودم مانند گشته. چه لذت خائنانه‌ای که با پرشی اشتباه ماهی خویش را به خشکی افکند. از دستانش تتوهای نوازنده نی درون نی‌ و نغمه‌هایش نشت می‌کند. بر لبه‌ی چاه دلو را آب باران پر می‌کند. لبانت مرا بس است که شعرهایم را بوسه به بوسه بنگارم. هراسان از روشنی خفاش در من پناه می‌گیرد از خانه‌های قدیمی. و به پدرش: تابستان به تابستان خورشید بر پشت دستانت بیشتر چروکیده می‌شود. در کنار هم سرفه می‌کنند کارگر معدن زغال سنگ و سایه‌اش.
652Loading...
08
معرفی هایکوسرای مغرب عربی به مناسبت روز جهانی هایکو 👇👇👇
551Loading...
09
سینمای مدرن از سفر به ایتالیا تا در شهر سیلویا در ترجمه مقاله‌ای از ژاک ریوت ( منتقد و فیلم‌ساز فقید) دیدم که او فیلم سفر به ایتالیا ساخته‌ی روسلینی را نخستین فیلم مدرن نامیده است. از شاهکارِ سفر به ایتالیایِ روسلینی تا فیلمی مثلِ In The City Of Sylvia ، که نماینده جدید سینمای مدرن است ، چه مسیری طی شده است. در فیلم در شهر سیلویا، میل به نشستن در یک مکان و مشاهده رسوخِ نیروها و ردپاهای تاریخ ، تعریف و تصویر می‌شود . و از اینطرف، قوم‌شناسی و باستان‌شناسیِ " سفر به ایتالیا "‌یِ روسلینی. هر دو زیباست. پیوست: از سر دیدنِ فیلم سفر به ایتالیا ساخته روسلینی ( به زبان اصلی-انگلیسی) ‍ ‍ @vasazi
914Loading...
10
نخستین فیلم مدرن نمایی از فیلم  "سفر به ایتالیا" ساخته‌ی روسلینی/1954 . ژاک ریوت منتقد آن روزهای کایه دو سینما آنرا «آغاز رسمی سینمای مدرنیستی» دانست. فیلمی که از این پس تمامی دیگر فیلم‌ها باید با معیار آن سنجیده شوند. «سفر به ایتالیا» داستان سفر زوجی انگلیسی به نامهای الکس جویس (جورج سندرز) و کاترین جویس (اینگرید برگمن) به ایتالیاست. نام این دو شخصیت و بخشی از داستان فیلم را می‌توان اشاره‌ای به جیمز جویس نویسنده شهیر ایرلندی و داستان معروف «مُردگان» او دانست، آخرین داستان از مجموعه دوبلینی‌ها و شاید بی‌نسبت با آخرین نمایشنامه هنریک ایبسن- وقتی ما مُردگان برخیزیم- (که بوضوح بر جویس تأثیر گذاشت). نباشد. قسمت مهمی از فیلم در خرابه‌های باستانی و مجسمه‌های ایتالیا میگذرد، امر واقعی‌ای که این زوج در پشت جمعیت پرنشاط ایتالیایی‌ها با آن مواجه میشوند. این خرابه‌ها در فیلم شاهدی‌اند خاموش بر گذشته‌ای از دست رفته، بر سرمستی‌ای که مدتهاست از دست رفته. @vasazi
743Loading...
11
اینگرید برگمن در فیلم سفر به ایتالیا https://t.me/vasazi/4770
532Loading...
12
‍ ‍ ‍ ‍ ▪️ژاک ریوت ــ مقاله‌ای درباره‌ی فیلم «سفر به ایتالیا» ساخته روبرتو روسولینی ــ کایه دو سینما ــ فارسی‌ی سینا آذری ــ اگر من روسولینی را به عنوان بزرگترین فیلم‌ساز مدرن تصور کنم بدون دلیل نیست. برای من غیر ممکن است دیدن سفر به ایتالیا بدون دریافت مدرک مستقیم از حقیقت. این که فیلم با یک نقض و سنت‌شکنی آغاز می‌شود که تمام سینما با حس دردآوری که از مرگ دارد باید از آن عبور کند. بله، امروزه که دیگر امیدی در نجات از معضلات سینمای فرانسه نیست اما این انتقال خون سالم از فیلم شاید راهی باشد. بدیهی‌ست که این فقط یک برداشت و یک احساس شخصی‌ست. من دوست دارم که فورا نسبت به سوءتفاهمی که ممکن است پیش بیاید پیش‌دستی کنم. به خاطر فیلم‌ها و فیلم‌سازان دیگری که بدون شک جایگاهی همانند جایگاه این فیلم دارند. و به گمانم جایگاهی که در آن قرار دارند نمونه و قابل تقلید می‌باشد.اما اینجا بدون شک، با یکی از قله‌های هنر طرف هستیم که خودش جوابگوی هر کس می‌باشد. زمان اکتشافات و خام‌دستی‌های تجربی گذشته است، محدوده کار اساتید به وسیله خودشان از بین رفته است. همین‌طور قوانین و شیوه‌های کارکردی که مربوط به محیط خاص آنها می‌شد. رنوار، هاکس لانگ متعلق به همین‌جا هستند و البته هیچکاک. با نمایش سفر به ایتالیا همه فیلم‌ها ناگهان پیر شده‌اند... @vasazi
634Loading...
13
Journey to Italy 1954 @RobertoRosselliniMovies
511Loading...
14
حالا به دیدنِ سایه هوا دارد تنفس می‌کند  و اگر روزها به کسی کاری نداشتیم * اما ، زمان ، زمانِ خودت هم حمله هایِ قلبی دارن در تقلا در اتاق ، در حواس به اتاق در شانه ها شما را ارزانی داشت برای فنجان هایِ قهوه * این صدایِ نخستین قهوه در هوا نشنیده باقی می‌مانَد از جانب من برخی آدم ها عادی نام من ماشین ها برای پوست کردنِ همان افتادن از نام از دهان نوشیدن در اتاق در حواس به اتاق از دهان نوشیدن / حالا به دیدنِ سایه - - - امیر قاضی‌پور @vasazi
960Loading...
15
شعری از سیروس آتابای ✔️ ترجمه: حسین منصوری با دستهای خالی به خانه میا میوه‌ها بیاور با خود و کودکان را با رنگ و بوشان آشنا کن. شیرینی‌ها بیاور با خود شیرینی‌های سرزمین‌های دور شیرینی‌های شیاطینی که با هم آشتی کرده‌اند شیرینی‌های غرور. حتی در آسمان نیز از تو خواهند پرسید که با خود چه آورده‌ای _ در این نزدیکی‌ها هنوز هم که هنوز است خرس پیدا می‌شود خرس‌هایی که از کوه‌ها سرازیر می‌شوند شاخه‌های درختان سیب را می‌شکنند و پنجه‌های خود را که بوی سرو کوهی می‌دهد به نرمی بر چهره یِ خفتگان می‌نهند. @vasazi
720Loading...
16
ریزبینی و شاعرانگیِ علی احمدزاده سه نگاه به فیلم مهم «منطقه بحرانی» ریویوی نوید پورمحمدرضا باعث دیده شدن فیلم منطقه بحرانی ساخته علی احمدزاده می‌شود. یک ریویو هم الهام کوهی در شماره نوروز ۱۴۰۳ مجله دنیای تصویر نوشته است که با نظراتش همدل نیستم. در مجلات کاغذی و رسمی چندان نمیشه از فیلم آوانگاردی مثلِ منطقه بحرانی که خط قرمزها را رد کرده نوشت. هرچند دورانِ جدیدی بعد از زن‌زندگی‌آزادی آغاز شده است. ۱.ریویویِ نوید پورمحمدرضا مرد ناخدای اُدیسه‌ی شبانه‌ی شهر است. با موادفروشی امرارمعاش می‌کند، اما فیلم نه درباره‌‌ی تاریک‌روشنای شخصیت او و نه درباره‌ی معضل موادفروشی و اعتیاد است. نه رئالیسم شخصیت، نه رئالیسم اجتماع. «منطقه‌ی بحرانی» به‌کمک مرد، هم‌قدم با او، دست به حفاری جهانی می‌زند که نظم غالبْ نیاز، آرزو و شیوه‌ی زندگیِ ساکنانش را انکار و سرکوب می‌کند. علی احمدزاده در «مهمونی کامی» و «مادر قلب‌اتمی» هم سراغ این جهان رفته بود، اما نه به ریزبینی و شاعرانگی‌ای که این‌جا در او و شکل مواجهه‌اش یافتم. شاید این نتیجه‌ی اعتماد به ساکنان واقعی این جهان است، نه بازیگران حرفه‌ای که نقشِ ساکنان را بازی کنند. ساکنان که واقعی باشند، درد و آرزومندی‌شان اصیل‌تر می‌شود، فیلم اصیل‌تر می‌شود. ستاره‌ها، به‌ناچار، تاریخ نقش‌ها و هاله‌ی تابناکشان را حمل می‌کنند، مردمان (نابازیگرها) خود، صدا و طنین واقعی‌شان را. با بازیگران همیشه گذشته‌ای وجود دارد، با مردمان دوباره می‌توان نخستین را تجربه کرد. «منطقه‌ی بحرانی» به دل واقعیت ناپیدای شبانه‌ی شهر می‌زند، اما نه فقط با ذره‌بین، که هم‌زمان و بیشتر با چشمی رویابین. مرد مشتری‌به‌مشتری پیش می‌رود و مواد پخش می‌کند، و ما درون جاذبه‌ها و رازهای شهر غرق می‌شویم. فیلم به‌جای ترسیم مناسبات مادی‌ـ‌اقتصادیِ شب و شهر، کیفیت رازآمیز و شعرگونه‌ی آن را می‌جوید. نقطه‌ی ارجاع و الهامش مکاشفه‌ی فروغ فرخزاد در «آیه‌های زمینی»ست،  و از امید آن شعر به «نقبی به سوی نور» کمک می‌‌گیرد تا در سکانسی وهم‌انگیز، آه و زوزه‌ی لذت جنسی را به جیغ و فریادِ تهدید و در ادامه به خروش و نعره‌ی ظفرمندی بدل کند. مسیر این سکانس، از لَختیِ آغازین تا غرشِ پایانی، از سکون تا حرکت، از بنگ تا بنگ‌بنگ، و از مهماندار هواپیما تا آوازخوان شهر، قصه‌ی مردمانی‌ست که گرچه «دلمرده و تکیده و مبهوت ... از غربتی به غربت دیگر می‌رفتند» اما هنوز هم «در پشت چشم‌های له‌شده(شان) ... یک‌چیز نیم‌زنده‌ی مغشوش برجای مانده بود (است)». «منطقه‌ی بحرانی» با دوری جستن از اخلاقیات قالبیِ سینمای ایران، به انسان‌ها در غناء و پیچیدگی‌شان می‌نگرد، به آن‌چه هستند احترام می‌گذارد، و به آن‌چه می‌توانند بشوند امید می‌بندد؛ مثل موادفروشی که هم‌زمان شفابخش است و یاری‌گر، هتاک است و شاعر، خطاکار است و قدیس. «منطقه‌ی بحرانی» گرچه اجباراً از زیرِ زمین می‌آید و زیرزمینی خوانده می‌شود، اما با شهامت و آزادی‌خواهی‌اش، در کنار فیلم‌های نوظهور کوتاه و بلندی می‌ایستد که خبر از سیمایی متفاوت و جهت‌گیری‌‌‌ تازه در سینمای فردای ایران می‌دهند. ۲. بخشی از ریویویِ الهام کوهی در مجله دنیای تصویر : «منطقه بحرانی» فیلم مهمی است اما نه از نظر فیلمنامه و کارگردانی، بلکه از این جهت که به عنوان یک اثرِ آوانگارد، می‌تواند یک نقطه عطفی برای سینمای ایران در به تصویر کشیدن ممنوعه‌ها باشد. به تصویر کشیدن مواردی چون پوشش آزاد، رقص زن ، سرک کشیدن به حمام و دستشویی، لمس جنس مخالف، پرداختن به میل جنسی، فحش‌های رکیک و غیره که نمایش آن در سینمای ایران خط قرمز و ممنوع است، در یک فیلم صد دقیقه‌ای و تاکید زیاد بر آن‌ها باعث شده تا دغدغه‌ی فیلمساز به سطحی‌ترین حالت ممکن باقی بماند. منطقه بحرانی در نمایش بحران‌های نسل جوان ناموفق است و اساسا مسئله‌ای طرح نمی‌کند تا بخواهد به آن بپردازد. تاکید زیاد روی استفاده از مواد مخدر، نمایش طرز مصرف و اختصاص دقایق زیادی به این امر، همراه با فحش‌های بسیار زیاد ( آن هم در فیلمی که اساسا دیالوگ چندانی ندارد)، چنین می‌نمایاند که فیلمساز صرفا قصد داشته هر آنچه را خلاف قوانین فیلمسازی در ایران است، به بازی بگیرد و با تاکیدهای پی‌در‌پی به آن دهن کجی کند. همین باعث شده تا فیلم فرصتی برای پرداخت به مفاهیم عمیق‌تر نداشته باشد و صرفا کلکسیونی از مجموع تصاویر ممنوعه در سینمای ایران تنزل پیدا کند‌. ۳. نگاه امیر درویشوند در فیلم «منطقه بحرانی» طی یک سفر شبانه ، احمدزاده کاراکتر خود را آزادانه در خیابان‌های تهران می‌چرخاند؛ از اتوبان رسالت گرفته تا پل کریم‌خان و پل عشاق؛ تهرانی که سال‌هاست در سینمای ایرانی آنرا ندیده‌ایم و حال با عمق وجود لمسش می‌کنیم. @vasazi
1144Loading...
17
«منطقه‌ی بحرانی» ساخته علی احمدزاده، با دوری جستن از اخلاقیات قالبیِ سینمای ایران، به انسان‌ها در غناء و پیچیدگی‌شان می‌نگرد، به آن‌چه هستند احترام می‌گذارد، و به آن‌چه می‌توانند بشوند امید می‌بندد؛ مثل موادفروشی که هم‌زمان شفابخش است و یاری‌گر، هتاک است و شاعر، خطاکار است و قدیس. «منطقه‌ی بحرانی» گرچه اجباراً از زیرِ زمین می‌آید و زیرزمینی خوانده می‌شود، اما با شهامت و آزادی‌خواهی‌اش، در کنار فیلم‌های نوظهور کوتاه و بلندی می‌ایستد که خبر از سیمایی متفاوت و جهت‌گیری‌‌‌ تازه در سینمای فردای ایران می‌دهند. #نوید_پورمحمدرضا . منتقد فیلم
832Loading...
18
اظهارات جنجالی سعید شریعتی در شبکه۴ تلویزیون جمهوری اسلامی درباره حجاب و روزه | یک روزه خوار گفت من جزء اکثریت بی دین ایران هستم | در حجاب هم می‌گوید من مومن نیستم اصلا ؛ باید کتک بخورم یا زندان بروم؟ + ویدئو
750Loading...
19
‌‌ 🔺مساله گشت ارشاد | مناظره سعید شریعتی و جلیل محبی در برنامه شیوه ‌ 📚 @virayeshe.andishe ‌ ‌ ‌ ‌ #سیاسی #دین #رمضان #ویرایش_اندیشه #روزه ■ via @iEasyDLBot
580Loading...
20
سیزده بدر خوش یا : طبیعت در سکون و سکوت معصومانه فکر کردن ، مرحله‌ای از تکامل زندگی‌ست. طبیعت ، در سکون معصومانه‌ای که از پیدایش فکر قدیم‌تر است، وجود دارد . درخت ، گُل ، پرنده و صخره ، متوجه زیبایی و تقدس خود نیستند. هنگامی که انسان‌ها ساکن می‌شوند، به ورای فکر می‌روند . بُعد دیگری از دانستن و هوشیاری در سکوتی که ورای فکر است وجود دارد. طبیعت می‌تواند تو را به سکون بیاورد . این هدیۀ طبیعت به توست. هنگامی که حوزۀ سکون را در می‌یابی و در آن به طبیعت می‌پیوندی، آگاهی تو در آن حوزه پخش می‌شود . این هدیۀ تو به طبیعت است . طبیعت از طریق تو متوجه خود می‌شود ؛ گویی که میلیون‌ها سال در انتظار تو بوده است. از کتاب مهم و تاثیرگذار : سکون سخن می‌گوید اثر : اکهارت تُله . فارسی ی : فرناز فرود @vasazi
743Loading...
21
سیزده‌ بدر از درونِ زندان تصویر : دستخط و نامه داریوش فروهر که در سیزدهم فروردین ۱۳۴۴ برای تبریک تولد دخترش پرستو فروهر نوشته شده است. تبریک به پرستو جانِ فروهر که بدونِ انتقامجویی ، فراتر از دادخواهیِ فروهرها، همواره حرکت است. نامه‌ای که بارها به اشتراک گذاشته شده است. فرم بی‌واسطه نامه را همیشه دوست دارم. داریوش فروهر : امروز سیزدهم فروردین آغاز چهارمین سال زندگی با پرستو بود. نامۀ کوچکی برای او نوشتم.  نمی‌دانم کی می‌تواند آن را بخواند. دوسال پیش هم‌ نامه‌ای برای او در همین زندان قزل‌قلعه نوشتم ولی وقتی به زندان شهربانی فرستاده شدم رئیس زندان آن را از میان اثاثیه‌ام برداشته بود.‌ ظهر غذا و کیک تولد پرستو را برایم آوردند.  سیزده را در کنار حوض زندان به در کردم و سبزه را از قلعه بیرون انداختم. @vasazi
721Loading...
22
آسمان‌ها شش هایکوی بهاری ۱ لاک‌پشت‌ هم می‌خواهد شروع کند به خواندن زیر این ماه بهار ۲ در نسیم بهار کودکی می‌خوابد، چوب‌های غذاخوری در دستش ۳ در نسیم بهار موشی غذا می‌خورد در کنار رود سوُمیدا ۴ به سوی باران بهار خمیازه‌یی چشمگیر از زنی دوست‌داشتنی ۵ آقا جُغده می‌شود شما لطفا نگاه‌تان را عوض کنید باران بهار ۶ لیس می‌زند باران بهار را از برگ خیزران موش هایکوهای بالا از از شاعر مشهور ژاپنی‌ کوبایاشی ایسّا است فارسی یِ : ع.پاشایی از کتاب : یک فنجان چای که برای بار دوم در تابستان ۱۴۰۲ تجدید چاپ شده ناشر مروجِ شعر : کارگاه اتفاق که در چندسال اخیر، شعرها و هایکوهای ژاپنی را با ترجمه ع.پاشایی ، به زیبایی در قطع پالتویی ، منتشر کرده است. هر روز باید یک شعر خوب خواند @vasazi
803Loading...
23
امیال ، شعر و عرفانِ شخصی
650Loading...
هر روز باید یک شعر خوب خواند که جامائیکا هم کشوری ست ... الهام ملک پور مجموعه شعر الهام ملک‌پورِ شاعر که در یکی از شعرهایش نوشته است : هر روز باید یک فیلم خوب دید هر روز باید یک موسیقی خوب شنید هر روز باید یک شعر خوب خواند https://t.me/vasazi/4783
Show all...
 شعرِ بی پایان - « سینماشعر »

2
Repost from N/a
1
نگاه کن به خرابه‌های ایرانشهر ببین که چند کتابخانه را سوزاندند چه میدان‌ها که ویران شد دیدی که آن کودک هرگز به قاف نرسید کاوه‌ای نیامد هزار سال * پس راستی پیشه‌ی ایرانشهر شد ارژنگ و سروده‌های روشنی باغی آورده بود پر نقش و نگار نگارگری که به چهره‌ی نور یاران او همه پیاده آمده بودند به خطِ مانوی نوشتند و شهر را به آب پاک شستند و ما از آنروز پیراهنی سپید بر تن کردیم ■ از کتاب شعر جدید رزا جمالی
Show all...
 شعرِ بی پایان - « سینماشعر »

🕊 1
جشن اردیبهشتگان این جشن در روز اردیبهشت از ماه اردیبهشت ار سالنمای زرتشتیان (‌ دوم اردیبهشت خورشیدی) برگزار می‌شود.  اردیبهشت امشاسپند از واژه اوستایی اشاوهیشتا نماد اشویی و پاکی و راستی و درستی است و نگهبانی تمام اقسام آتش در جهان نیز به او سپرده شده است @vasazi
Show all...
چهار هایکوی بهاری از ماسائو شیکی - شاعر ژاپنی فارسی‌ی : ع.پاشایی ۱ نشسته روی دیوار گِلی در باران بهاری کلاغی ۲ آزاله‌ها شکوفا در حفره‌یی روی صخره‌یی بودایی ایستاده ۳ زادگاهم به هر کجا که نگاه می‌کنم کوه‌ها می‌خندند با سبزینه‌ها ۴ یخ بستن بهاری می‌رقصد در هوا تابش لرزان گرما @vasazi
Show all...
☝️ 👇👇 ۱۷ آوریل #روز_جهانی_هایکو بود؛ گفتم بدین مناسبت از یک هایکونویس عرب و دیدگاههایش در زمینه هایکو صحبت کنیم. امروز معروفترین هایکوسرای عرب «سامح درویش»است از مراکش؛ که با تجربه‌های متعدد ادبی و مفصل حتا در حد رمان‌نویسی، سرانجام در خانه‌ی هایکوسرایی بود که رحل اقامت افکند. می‌گوید: شعر سنتی و بلاغت مطنطن ادب عربی با جهان هایکو سازگار نیست،در هایکو باید غافلانه نوشت تا با استعاره‌های فاسد حال و هوای شعر را بر هم نزنیم. اما چنین حرکتی مستغنی و بی‌نیاز از تخیل و خُبره‌ی زبانی نیست. او درباره‌ی هایکو هم هایکویی دارد و سروده که: اگر شعرت را کودکانه سرودی اما به زُبدگی و تبحر یک پیر هایکو آن است. هایکو از نظر «سامح درویش» نه امری زبانی بلکه پیشازبانی است، برای همین در هایکو بدون صنایع ادبی و زبانی هم شعر برای ما فراهم است حتا در غیاب زبان. می‌گوید سرایش هایکو: یک بازگشت دائمی به دنیاها و مناطق بکر در درون آدمی است. انگار وقتی که می‌نویسی‌اش انگشتانت از التهاب واقعه بسوزد. مجموعه هایکویی دارد با عنوان:((برشاقة آکروباة)) در آنجا با این لحن می‌پرسد که ((یسئلونک عن الهایکو)) و خودش پاسخ می‌دهد که به ظرافت حرکات آکروباتیک باید جریان و سیلانی از نور از سوراخ چشمانت بر تاریکی واقعیت بتابد و نه تنها بتابد بلکه بتواند واقعیت خسته و ملال‌آور را صیقل دهد. نه تنها برای خوشایند مخاطب بلکه باید حیرت را در جان مخاطب بکارد. برای اینکه نمونه‌هایی از هایکوهای وی داشته باشید چند تایی از آنها را ترجمه کنم: مشق، باید رنگین کمان بکِشم با مداد سیاه! بر دیوارهای سوراخ سوراخ ( ناشی از گلوله‌های جنگ) سایه‌ام به خودم مانند گشته. چه لذت خائنانه‌ای که با پرشی اشتباه ماهی خویش را به خشکی افکند. از دستانش تتوهای نوازنده نی درون نی‌ و نغمه‌هایش نشت می‌کند. بر لبه‌ی چاه دلو را آب باران پر می‌کند. لبانت مرا بس است که شعرهایم را بوسه به بوسه بنگارم. هراسان از روشنی خفاش در من پناه می‌گیرد از خانه‌های قدیمی. و به پدرش: تابستان به تابستان خورشید بر پشت دستانت بیشتر چروکیده می‌شود. در کنار هم سرفه می‌کنند کارگر معدن زغال سنگ و سایه‌اش.
Show all...
1
معرفی هایکوسرای مغرب عربی به مناسبت روز جهانی هایکو 👇👇👇
Show all...
1
سینمای مدرن از سفر به ایتالیا تا در شهر سیلویا در ترجمه مقاله‌ای از ژاک ریوت ( منتقد و فیلم‌ساز فقید) دیدم که او فیلم سفر به ایتالیا ساخته‌ی روسلینی را نخستین فیلم مدرن نامیده است. از شاهکارِ سفر به ایتالیایِ روسلینی تا فیلمی مثلِ In The City Of Sylvia ، که نماینده جدید سینمای مدرن است ، چه مسیری طی شده است. در فیلم در شهر سیلویا، میل به نشستن در یک مکان و مشاهده رسوخِ نیروها و ردپاهای تاریخ ، تعریف و تصویر می‌شود . و از اینطرف، قوم‌شناسی و باستان‌شناسیِ " سفر به ایتالیا "‌یِ روسلینی. هر دو زیباست. پیوست: از سر دیدنِ فیلم سفر به ایتالیا ساخته روسلینی ( به زبان اصلی-انگلیسی) ‍ ‍ @vasazi
Show all...
 شعرِ بی پایان - « سینماشعر »

Journey to Italy 1954 @RobertoRosselliniMovies

1
نخستین فیلم مدرن نمایی از فیلم  "سفر به ایتالیا" ساخته‌ی روسلینی/1954 . ژاک ریوت منتقد آن روزهای کایه دو سینما آنرا «آغاز رسمی سینمای مدرنیستی» دانست. فیلمی که از این پس تمامی دیگر فیلم‌ها باید با معیار آن سنجیده شوند. «سفر به ایتالیا» داستان سفر زوجی انگلیسی به نامهای الکس جویس (جورج سندرز) و کاترین جویس (اینگرید برگمن) به ایتالیاست. نام این دو شخصیت و بخشی از داستان فیلم را می‌توان اشاره‌ای به جیمز جویس نویسنده شهیر ایرلندی و داستان معروف «مُردگان» او دانست، آخرین داستان از مجموعه دوبلینی‌ها و شاید بی‌نسبت با آخرین نمایشنامه هنریک ایبسن- وقتی ما مُردگان برخیزیم- (که بوضوح بر جویس تأثیر گذاشت). نباشد. قسمت مهمی از فیلم در خرابه‌های باستانی و مجسمه‌های ایتالیا میگذرد، امر واقعی‌ای که این زوج در پشت جمعیت پرنشاط ایتالیایی‌ها با آن مواجه میشوند. این خرابه‌ها در فیلم شاهدی‌اند خاموش بر گذشته‌ای از دست رفته، بر سرمستی‌ای که مدتهاست از دست رفته. @vasazi
Show all...