cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

احمد خاکیان

Show more
Advertising posts
575
Subscribers
+124 hours
+67 days
-430 days
Posting time distributions

Data loading in progress...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
Publication analysis
PostsViews
Shares
Views dynamics
01
https://youtu.be/PPkGeBq2YSI?si=63uK9Ic5yJXbAU1w
251Loading...
02
🔵🔴به بهانه گستاخی دوباره #روسیه در بازی تعلیق توافق همکاری با ایران 🔦زنان سرزمین شیر و خورشید با مروری بر خاطرات #مورگان_شوستر ✍ ماجد کیاست در ابتدای نهضت مشروطه، زنان ایران در برپایی پرچم آزادی نقشی ایفا کردند که بر سپهر تاریخ ایران جاودانه خواهد ماند در اوایل انقلاب مشروطه " ایران قربانی بی دفاع بازی کثیفی شد" که قدرتهای اروپایی به خصوص روسیه بر سر راه ترقی این ملت، شروع کردند. بی گمان اندیشه های آزادی خواهی و مترقی ایران بازیگران بسیاری داشته که جای تاسف دارد برخی از آنان در لابلای برگهای تاریخ ایران مغفول مانده اند. یکی از تاثیر گذار ترین آنان زنان آزاد اندیش ایران هستند که به دلایل ناصواب نادیده گرفته شده اند. سال 1290 بی گمان یکی از پر افتخار ترین سالهای ایران و در عین حال حسرت برانگیزترین سالهای دوران معاصر است. زمانی که در سال 1289 مجلس ایران از طریق سفارت خود در آمریکا برای" سر و سامان دادن وضعیت آشفته مالیه " خود از آن کشور درخواست داشت، نتیجه آن قبول مقام خزانه داری کل ایران توسط مورگان شوستر و حضور او به همراه تنی چند از کارشناسان مالی آمریکایی" برای سازماندهی و جمع و خرج در آمدهای کشور" بود. این دور اندیشی هیئت حاکمه میتوانست سیر تاریخی ایران را به گونه ای دیگر رقم زند ولی باز همچون گذشته های همیشگی، روسیه مانع اصلی ظهور و بروز این امر حیاتی برای ایران شدند. هر چند در حال حاضر کشور روسیه جزو اولویت‌های ایران در تمامی جنبه های روابط خارجی است اما حافظه تاریخی این سرزمین چیز دیگری را مرقوم کرده، از اشغالگری تا . . . به هر حال اولتیماتوم روسیه به بهانه توقیف اموال شعاع السلطنه و ادعای واهی در گرو بودن اموال او به بانک استقراضی روسیه و ماجراهای بعد از آن در نهایت به حوادثی منجر شد که برای مشروطه بنیان کن بود." هر چند مزدوران روس یکی دو هفته بعد در کودتایی مجلس را نابود کردند، مجلس بدون ننگ وطن فروشی از میان رفت". این سطور را البته به دلیل دیگری است، ولی چنان زخم هایی بر آرمانهای آزادی خواهی ایرانی ها در طول تاریخ وارد آمده که التیام آن را ناممکن کرده است. سخن بر سر رشادت مردمان این سرزمین است که با شکست ظاهری و از دست دادن پایگاه مشروطه، سربلندی ایران را در این برهه فراهم کردند. مجلس در آن دوره خود را ثبت در تاریخ سربلندی ایران کرد و نشان داد نمایندگان واقعی مردم هیچگاه حاضر به خم کردن سر خود در برابر زورگویان بیگانه و مزدوران داخلی آنان نخواهند بود در این بین" زنان ایرانی دوباره ایفاگر عالی ترین نقش ملی اصیلی شدند که در انقلاب مشروطه نیز آن را به نمایش گذاشته بودند. زنان ایرانی از آن زمان یکباره با جهشی پیشروترین، اگر نگوییم انقلابی ترین، زنان جهان شده بودند." زنان با تفکر آزاد اندیش خود مانع اضمحلال نهضت مشروطه خواهی شدند." در تمام طول پنج سال بعد از انقلاب بدون خونریزی 1285 علیه ستمکاری و بیدادگری قجری، آتش هیجان و گاه غضب در چشمان زنان  ایرانی زبانه کشیده بود و آنها در مبارزه برای آزادی و مظاهر امروزیش برخی از مقدس ترین رسوم دیرینه ی دامن گیر زن در ایران را زیر پا گذاشته بودند." در آن دوران سخت، مورگان شوستر با روحیه خلل ناپذیر و اصالت شخصیتی و باور به وظیفه خود در اصلاح امور مالی ایران با تلاشی سخت و دشوار به پشتوانه مردمانی روشن نهاد و وطن دوست از مجلس و هیئت حاکمه ایران، با مانعی به نام روسیه برخورده بود که اصلاح گری را در سرزمین شاهزادگان و خوانین و اقتدارگرایی دیرینه، ناممکن می نمود به هر روی" در روزهای تاریکی که شایعات زیادی درباره موضع مجلس راجع به اولتیماتوم بر سر زبانها بود، زنان ایرانی، با شور آزادی خواهی و عشق غیورانه خود به وطن، آخرین موانع جنسی را هم فروریختند و جلوه های خیره کننده ای از شهامت سیاسی خود به منصه ظهور رساندند. بارها شایع شد مجلس در جلسات غیر علنی تصمیم گرفته که به مطالبات روس ها گردن نهد . ملت چگونه میتوانستند نمایندگان خود را به وظیفه شان نگه دارند؟ پاسخ را زنان فراهم آوردند." در ملاقاتی که زنان سرزمین" شیر و خورشید" با رئیس مجلس داشتند" قسم خوردند که اگر مجلس از وظیفه حفظ آزادی و شرف ملک و ملت ایران کوتاه بیاید با دست خود، شوهران و پسرانشان را میکشند و خود را هم در کنار آنها هلاک میکنند." بله اینگونه زنان ایرانی به همه فهماندند میراث مشروطه متعلق به تک تک ایرانین است" زنی که هنوز پاییده میشود و تو دهنی میخورد و رانده میشود با اینهمه، از جام آزادی خواهی سیر می نوشد و سهم خود را به وطنش ادا میکند. حتی در لحظه ناگوار فاجعه خود را نمی بازد، لحظه ای که دل مردان از ترس فلج کننده زندان و شکنجه و گلوله و طنابی که گریبانگیر دلیرترین مردان وطن شده بود می لرزد." پرده آخر اینکه « چون نه تهدید و نه رشوه نتوانست مجلس را به تسلیم وادارد، روس ها حکم به نابودی آن دادند.» T.me/bestdiplomacy
561Loading...
03
طنز غضنفر(مسابقه هفته)🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
2547Loading...
04
سلام ، لطفا توی گروه هایی که عضو هستید ، این ویدیو را بذارید.
1 14112Loading...
05
📝📝📝جمهوری‌خواهی یا خودکامگی؟ مسئله این است! 🔻🔻🔻یادداشتی از حسین هوشمند منتشر شده در وب‌سایت #مشق_نو 📌گزیده‌ای از نوشتار پیش رو 🖊در سال‌های اخیر، یک چالش فکری جدی میان جریان‌های سیاسی تحول‌خواه و اصلاح‌طلب در جامعه ما پدید آمده است. آنها دو رویکرد متفاوت نسبت به نوع حکمرانی مطلوب‌شان مطرح کرده‌اند: رویکرد اول بر این باور است که با اجرای کامل و بدون تنازل قانون اساسی موجود، دستیابی به حقوق و مطالبات اساسی مردم امکان‌پذیر است. 🖊اما مطابق با رویکرد دوم، نیل به این حقوق و مطالبات در گرو یک نظام دموکراتیک است و این امر بدون تغییرات و اصلاحات ساختاری و بازنویسی کامل قانون اساسی میسر نیست. با عطف نظر به تحلیلی که از برداشت رالز در باب نظریه سیاسی ارائه شد می‌توانیم دو رویکرد مذکور را- به‌رغم تفاوت اساسی که با یکدیگر دارند- رویکردهایی معقولی بدانیم با این توضیح که رویکرد نخست، ناظر بر نظریه غیرایده‌آل است و رویکرد دوم معطوف به نظریه ایده‌آل. 🖊پیشبرد نظریه ایده‌آل (دموکراسی‌خواهی) بدون در نظر گرفتن نظریه غیرایده‌آل- یعنی محدودیت‌های جهان اجتماعی، بستر تاریخی و نهادهای موجود- غالباً مستلزم مداخله نظامی بیگانگان بوده است که به بمباران زیرساخت‌ها و قتل و عام مردم بی‌گناه منجر شده است. اما، ملاحظات اخلاقی و تجربه‌های تاریخی نشان می‌دهد که مداخلات نظامی به ساختار دموکراتیک عادلانه پایدار منجر نمی‌شود و نشده است بلکه به رژیم‌های فاسد و دولت‌های مستعجل ختم شده است. 🖊زیرا، بیگانگان نه شناختی از فرهنگ و سنت این جوامع دارند و نه علاقه‌ای به منافع و علائق آنها. از این رو، استقرار جامعه عادلانه ایده‌آل (اگر چنین امری اصولاً امکان‌پذیر باشد) تنها با تحقق نظریه غیرایده‌آل یا کمتر ایده‌آل، یعنی مبارزه‌ای درازمدت، تدریجی و درونی، بدون مداخله بیگانگان می‌تواند دست‌یافتنی باشد. 🖊این مبارزه صرفاً با ترجمه و اقتباس سطحی از آثار مدرن غربی به‌جایی نمی‌رسد. به فلسفه سیاسی تازه‌ای نیاز است که از یک‌سو اعتنایی جدی به سنت و حساسیت به متن جامعه داشته باشد و از سوی دیگر با عناصر و ارزش‌های جهانشمول (یعنی عقلانیت و اصول عدالت) ناسازگار نباشد. این امر مستلزم موازنه‌ای متأملانه بین سنت و اخلاقیات مدرن است. اقتباس خلاقانه از میراث (سنت)- اگر با رویکرد انتقادی همراه باشد- می‌تواند در مواجهه با چالش‌های معاصر راهگشا و کارآمد باشد. 🖊چنین رویکردی، غالباً مستلزم بازخوانی (یا ابداع دوباره) سنت است به این امید که منابع و دلایل ضروری برای اینکه سنت جزیی از یک اجماع همپوشان در باب عدالت دموکراتیک باشد، فراهم بیاید. با تصدیق اصول عدالت دموکراتیک از طریق جست‌وجوی زمینه‌های مشترک، می‌توان تعارضات بنیادی یا جنگ فرهنگی (سکولار/دینی) و سیاسی (آزادی/برابری) در جامعه را تقلیل داد یا بر آنها فائق آمد تا امکان همکاری اجتماعی بر پایه احترام متقابل، مدارا و همزیستی مسالمت‌آمیز بین شهروندانی که به آموزه‌های متفاوت دینی یا سکولار باور دارند، فراهم بیاید. 🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید mashghenow.com/?p=6071 #حسین_هوشمند #جان_رالز #سیاست #انتخابات 🔸نشانی تلگرام «مشق نو»: t.me/mashghenowofficial
1120Loading...
06
📝📝📝اصلاح‌طلبان؟ خیر، متشکرم! 🔻🔻🔻یادداشتی از سعید حجاریان منتشر شده در وب‌سایت #مشق_نو 📌نوشتار پیش رو چه می‌گوید؟ 🖊سعید حجاریان، از آغاز جنبش موسوم به اصلاحات در خرداد ۱۳۷۶ تا به امروز همواره تلاش کرده است ضمن نگاه هنجاری و راهبردی به «اصلاحات»، نیم‌نگاهی به انتقاد از این جریان نیز داشته باشد که شاید بخش انتقادی مقاله «اصلاحات مُرد، زنده باد اصلاحات!» معروف‌ترین آن‌ها محسوب شود. 🖊حجاریان در نوشتار «اصلاح‌طلبان؟ خیر، متشکرم!» نخست، نگاهی به کارویژه‌های تفکر اصلاحی انداخته و حول دو مؤلفه «درک منطق موقعیت» و «نقش‌آفرینی به‌عنوان بخشی از راه‌حل» به بحث پرداخته و با ذکر مثال‌هایی عینی توضیح داده است این دو مؤلفه چگونه به پیش رفته‌اند. 🖊او سپس استدلال می‌کند که اینک‌ نظام ادراکی اصلاح‌طلبان با مشکلاتی مواجه شده تا جایی که کارویژه‌ اصلی‌شان، یعنی نقش‌آفرینی به‌عنوان بخشی از راه‌حل را تا حد زیادی از دست داده‌اند. 🖊نهایتاً، حجاریان به پیامدهایی ارجاع می‌دهد که در پی‌ این وضعیت گریبان اصلاح‌طلبان را گرفته است که، از میان رفتن نقش واسط اصلاح‌طلبی به‌عنوان نیروی میانه و ضربه‌گیر جامعه از یک‌سو، و «تصویرسازی دفرمه» و «برساختن خصم» از سوی دیگر، بخشی از آن‌هاست. 🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید mashghenow.com/?p=6064 #سعید_حجاریان #اصلاحات #اصلاح‌_طلبی 🔸نشانی تلگرام «مشق نو»: t.me/mashghenowofficial 🔸نشانی‌های سعید حجاریان در شبکه‌های مجازی: تلگرام | اینستاگرام | توییتر .
1161Loading...
07
🔴تعریفی از ایمان: ایمان عقیده ای است که از آن دست بر نمی داریم 🔹کسانی گفته اند ایمان عقیده است ولی نه هر عقیده ای،بلکه عقیده ای که از آن دست بر نمی داریم.اگر عقیده ای از این قسم داشتیم به آن می گویند ایمان.یعنی تاملی کنید و ببینید چه چیزهایی را حاضرید از آنها دست بردارید و چه چیزی را ممکن نیست از آن دست بردارید.آنهایی را که ممکن نیست از آن دست بردارید ایمان های شما هستند. 🔹سن شما اقتضا نمی کند که مرحوم علامه سید محمد فرزان(ره) را دیده باشید.ایشان واقعا از لحاظ علمی علامه بود اما این مهم نیست؛مهم جنبه تقدس و پاکی ایشان است.در جلد سوم کتاب از صبا تا نیما خواندم که نویسنده نقل می کند که در جلسه ای که بسیاری از اهل فکر و نظر بودند،شخصی پشت تریبون رفت و شروع کرد راجع به امام زمان تشکیک کردن،درباره طول عمر و چیزهای دیگر.مرحوم فرزان ابتدا سکوت کرد و بعد که دید آن آقا ادامه میدهد بلند شد و گفت:آقا!این یکی را از مردم نگیرید!مردم بدبختی های خودشان را با این مطلب که امام زمانی هست تشفی و تسلی میدهند.اگر این را از مردم بگیرید دیگر چیزی در عالم ندارند. 🔹یکی از عللی که گاه انسان دیگر حاضر نیست دست از عقیده ای بردارد این است که نا خودآگاه احساس می کند که با دست برداشتن از آن عقیده روانش از هم می پاشد.یعنی دست برنداشتن از این عقیده نوعی مکانیزم دفاعی روانی است.در واقع گاهی نیز ناآگاهانه است و انسان خود نمی تواند تجزیه و تحلیل کند و گویا ضمیر ناخودآگاه انسان القا میکند که اگر این عقیده از دست رفت تو دیگر به لحاظ روانی از هم می پاشی و گفته اند عقایدی از این دست ایمانیات شما هستند.بقیه را فقط می توان عقیده دانست نه ایمان.به عقیده ای که به هیچ وجهی از وجوه حاضر نیستید از آن دست بردارید،ایمان می گویند. ➖استاد ملکیان،ایمان و تعقل،صفحات 75 تا 77 با تلخیص @mostafamalekian
1152Loading...
08
درود فراوان تقدیم به همه هم میهنانی که دل در گرو مراقبت از وطن دارند...از این باب که با انتشار این اثر با سیاق  دگردوستی به دیگران مهربانی می کنید سپاسگزارم ارادتمند وخاکسار احمد خاکیان💞💞💞 bankcard.com/6104337279137242 پیج اینستاگرام instagram.com/ghazanfar.alijani کانال تلگرام طنز غضنفر https://t.me/Tanz_ghazanfar
975Loading...
09
«گرچه بسیاری از مردم اسمِ رالز را نشنیده‌اند اما نظراتش انقلابی در فلسفه‌ی سیاسی به راه انداخته و شاید تنها اندیشمند یک‌صد سالِ اخیر است که همه به جایگاه او در کانون اندیشه‌ی سیاسیِ غرب، در کنار کسانی مثل افلاطون، تامس هابز، آدام اسمیت و کارل مارکس، اقرار می‌کنند.» aasoo.org/fa/articles/4792 @NashrAasoo 🔻
1731Loading...
10
کانال تلگرامی دکتر هجیر تشکری دوست فرهیخته...تقدیم به دوستان ارجمند🌺🌺💞https://t.me/lightdark57HTT
2 7252Loading...
11
🔊فایل صوتی دو پارگی فرهنگی . 🆔 @sokhanranihaa 🆔 @ 🆑کانال سخنرانی ها 🌹
1794Loading...
12
🔴تبعیت از "هیچ کس" و زندگی عاریتی ✍مصطفی ملکیان 🔹یک فیلسوف و عارف و روانشناس اروپای شرقی به نام آقای جاروس است، که فعلاً‌استادی در کانادا و استاد فلسفه در دانشگاههای امریکاست. ایشان معتقد است که زندگی عاریتی سخن‏شنوی از فرد نامرئی است، کسی که او را نمی‏بینیم و اصلاً نمی‏توان او را دید. 🔹آزمایشهای روانشناسی نشان داده است که اگر شخصی تنها، در یک اتاق ساختمانی مشغول کار باشد و ببیند که از زیر در دودی به درون اتاق می‏آید، به محض رؤیت دود، به طرف درمی‏رود تا علت آن را کشف کند یا از دیگر افراد ساختمان بپرسد. اما اگر سه نفر در یک اتاق باشند و همین دود را ببینند، خیلی که زود دست به کار شوند ۶ دقیقه بعد از ورود دود است، و گاهی تا رؤیتشان از آنها گرفته نشود هیچ تکان نمی‏خورند. چرا؟ چون نفر اول می‏گوید: اگر این دود چیز خطرناکی بود، آن دو نفر واکنش نشان می‏دادند و چون آن دو نشسته‏اند لابد چیز خطرناکی نیست، غافل از اینکه آن دو نفر هم به دوتای دیگر نگاه می‏کنند و همین توجیه را می‏آورند. یعنی من به دلیل چیزی که در آن دو می‏بینم تشخیص خودم را تعطیل می‏کنم. غافل از اینکه دوتای دیگر هم همین فکر را می‏کنند. خوب، در این فرآیند ما از چه کسی تبعیت می‏کنیم؟ من از شما دو تا، دومی از ما دو تا، و سومی هم از دو تای اول، پس در واقع داریم از «هیچ کس» تبعیت می‏کنیم! ➖مصطفی ملکیان،زندگی اصیل و مطالبه دلیل @mostafamalekian
2010Loading...
13
با سلام به توصیه و اصرار بعضی از دوستان کانالکی در تلگرام برای اشتراک نظرات و مقالات و… راه انداختم! در صورت تمایل افتخار بدید و خدمتتون باشیم. https://t.me/lightdark57HTT
10Loading...
14
کورسرخی هجیر تشکری درمیان همه‌ی داستان‌هایی که خوانده‌ام (ادعای بزرگی‌ست)، «عالیه عطایی» پدیده‌ی منحصر به فردی‌ست. قلم‌اش سحرانگیز است. کلامش اصیل است. جانی دیگر در قلم اوست. انگار نویساتر است! قلم‌تر است. محکم و استوار. با استخوان‌بندی درست و مضمونی درشت! آشوبنده و زیر و زبر کننده. چیز دگر به زبان مولانا. بزرگی در خصوص نفوذ سخن پیر بلخ می‌گفت: «نمی‌شد از کنار او برخیزم و از وجود خویش برنخیزم.» در هر قصه‌‌ی کورسرخی گویی به تعبیر «پاموک» بر زخم‌های درون مکث می‌کنی. از کنارش برمی‌خیزی و از وجودت نیز هم. او بر حفره‌های جان نمک می‌پاشد و شفا می‌بخشد! روح را قلقلک می‌دهد. مثل پتکی بر سرت فرو می‌آید. کورسرخی زیبا و گیرا و شیوا و ژرف است. همین یک اثر از عالیه عطایی کافی‌ست تا فضای ذهنی و زبانی او میخ‌کوبتان کند. بسیار دوست داشتنی‌ست این قلم قدرتمند. زن باشی و افغانستانی باشی و آواره‌ی ایران بشوی و بنویسی و از نشر چشمه بجوشی و تشنگان را سیراب کنی و چنین تا جان مخاطب نقب بزنی و بر دل خواننده بنشینی و او را مست و مسحور کلمه کنی و بدون آرایش و آلایش بنویسی و دردهای نگفتنی را بگویی (که کار هر کس نیست) و از دردهای مانده در رگان و حسرت‌های جا کرده در جانت با تمام استخوان بودنت بنویسی و باران آزادی و آزادگی و شرف از قلمت ببارد و با ظرافت و لطافت توأمان از دردهای دوستی و پوستی بنویسی؛ نوبر است، زیباست؛ ستودنی‌ست و حتماً ذوق و شوقی صدچندان دارد. آثار جاندار این نویسنده‌ی جوان را بخوانیم. پشیمان نخواهیم شد. تنها در یک قصه بارها از جا بلند می‌شویم. بارها بر خود نهیب می‌زنیم. بارها چیزی در درون ما چون ماری مست از سرمان بالا می‌رود، دود می‌شود و به هوا می‌رود. من بارها گریه کرده‌ام با «واژه‌ واژه؛ سطر سطر؛ صفحه‌ صفحه‌؛ فصل فصل» این کتاب. چه کنم دلم از سنگ که نیست/ گریه در خلوت دل ننگ که نیست. و گیسوان من سفید می‌شوند با دردواره‌های استعلایی این اثر. و این چنین در خود پیچیدنی را دوست می‌دارم. این که نوشته‌‌ای چنان از نای جان برخاسته باشد که شما را چنین زیر و رو کند، چیست جز ژرفا و راستی و درستی قلم نویسنده و فرد نویسا؟! «خدایان انسان نویسا را در دخمه‌ای تاریک انداختند و گفتند بنویس تا خلاص شوی. بنویس تا از این تاریکی بیرون بیایی.» (احمد اخوت: تا روشنایی بنویس) متواضعانه پیشنهاد می‌کنم همین امروز این کتاب را بخرید، بخوانید و هدیه بدهید. به ویژه اگر افغانستان برای شما مهم باشد. این کتاب که مصداق دقیق کم گفتن و گزیده گفتن است (و این هم کار هر کس نیست)، حرف حرفِ درد است؛ دردهای کهنه‌ی لجوج. در کورسرخی، زخم‌ها با هزار زبان و دهان با شما سخن می‌گویند. از آن زخم‌هایی که مثل خوره روح آدمی را می‌خورند و می‌تراشند. در کورسرخی صدای شکستنِ بی‌پناهیِ دل نویسنده، دل خواننده را می‌شکند و می‌آشوبد. نویسنده در آغاز با نقل قولی، ما را به این صعوبت و سختی دعوت می‌کند: «مرا با سنگ پیمانی‌ست در هم‌طاقتی.» تو خود حدیث مفصل بخوان از این اشارت. کاش جهان هزاران عالیه عطایی داشت‌. حتما زیباتر و انسانی‌تر بود. نه برای دردواره‌هایش. نه برای شکافتنِ دوباره‌ی زخم‌نوشته‌هایش؛ که تازه شوند و تکرار! برای سرسختی، انسانیت، سحر کلام و جان سخنش؛ و برای نبوغ شگفت واژه‌هایش. اگر طاقتش را دارید هم پیمان سنگ شوید! وقتتان را نمی‌گیرد: تنها ۹ قصه است در ۱۳۰ صفحه. امّا به حتم تکانه‌ای‌ست برای روح ما؛ و خنجری بر حنجر «بی‌حسی اخلاقی» ما. کورسرخی روایت‌هایی از جان و جنگ است. جان و جنگ واژگانی کوتاه امّا به قدر کافی گویا هستند. بی‌نیاز از طرح و شرح! نشر چشمه آن را در زمستان ۹۹ چاپ کرده است. با تیراژ ۱۰۰۰ نسخه. چاپ‌های صحیحِ ستّه‌ی این اثر درخشان، تا به امروز نوری بر تاریکی افکنده‌‌ست. درخششی طلایی در روزگار ظلمت. عطایی در جایی گفته است: «من نویسنده‌ام، نه سرباز» اما در تمام مدت نوشتن این روایت‌ها سرباز شکست‌خورده‌ای بودم که دلش برای اینکه نتوانسته خاکی را تسکین دهد و جز کلمه چیزی برای گفتن ندارد، تپیده.» او در کورسرخی از نهایت تاریکی سخن گفته است و از نهایت شب. آیا پایان شب سیه سپید است؟ تردید نکنیم! https://t.me/lightdark57HTT
10Loading...
15
فرانتس کافکا که بود و چرا امروز بیش از هر زمان دیگری محبوبیت دارد؟🔻 🔸 فرانتس کافکا در سال ۱۸۸۳ در پراگ متولد شد. او از اقلیت یهودیانِ آلمانی‌زبان بود، و به همین دلیل از همان ابتدا به نوعی غریبه محسوب می‌شد. کافکا همچنین آن‌قدرها مورد پذیرش خانواده‌اش نبود و به‌ویژه تمام عمر از رفتار پدرش که ترجیح می‌داد پسرش به‌جای نویسنده تاجر باشد رنج کشید. او که نمی‌توانست تنها از طریق نویسندگی امرار معاش کند از صبح تا ظهر به‌عنوان کارمند بیمه کار می‌کرد و پس از آن خودش را وقف فعالیت‌هایی می‌کرد که از آن‌ها لذت می‌برد. موتورسواری می‌کرد، سینما می‌رفت و به روسپی‌خانه‌ها سر می‌زد. اهل ورزش بود. به پاریس و برلین سفر می‌کرد و از معاشرت با آدم‌‌ها لذت می‌برد. اما با زنان نمی‌توانست ارتباط چندان خوبی برقرار کند، موضوعی که دلیلش تا حدی انتظارات اجتماعی بود. او مطمئن نبود که اگر فردی به دنبال رابطه‌ای جدی با دیگری باشد چه حدی از صمیمیت میانشان قابل‌قبول است. 🔸 کافکا عصرها و شب‌ها می‌نوشت: خاطرات، داستان‌های کوتاه، رمان. ماکس برود بهترین دوستِ کافکا، که در دوران تحصیل در رشته‌ی حقوق با وی آشنا شده بود، متوجه استعداد ادبیِ کافکا شد و او را به انتشار آثارش تشویق کرد. اما کافکا نسبت به توانایی‌اش در نویسندگی شک داشت. او در سال ۱۹۲۴ تنها چند هفته قبل از چهل‌ویکمین سالگرد تولدش بر اثر بیماری سل درگذشت. او از دوستش خواسته بود که پس از مرگش تمامی نوشته‌‌هایش را بسوزاند. ‌اما بخت با آیندگان یار بود که ماکس برود خواسته‌ی کافکا را برآورده نکرد. در غیر این صورت، آثاری همچون محاکمه هرگز منتشر نمی‌شدند. امروز این رمانِ ناتمام یکی از شناخته‌شده‌ترین آثار کافکا است. داستان درباره‌ی مردی است که بی‌آنکه بداند چه کرده است متهم شناخته می‌شود. طبق روال معمول آثار کافکا این داستان پایانِ خوشی ندارد.   🔸 کافکا در شبکه‌های اجتماعی به میم تبدیل شده است. این موضوع به‌ویژه درباره‌ی حشره‌ای که گرگور سامسا، قهرمان مسخ، به آن تبدیل شد صدق می‌کند. جوانان در تیک‌تاک و اینستاگرام نقل‌قول‌هایی از کافکا را رد و بدل می‌کنند، نقل‌قول‌هایی که هر چند شاید همیشه دقیق نباشد اما چیزی از رفتارهای پرستش‌گونه نسبت به او کم نمی‌کند. نقطه‌ی اوج پرستشِ کافکا را می‌توان در کیک‌های تولدی به شکلِ او دید که تصاویرشان در اینترنت دست به دست می‌شود. کافکا اغلب به این دلیل برای جوان‌ترها جذاب است که آن‌ها نیز با مرجعیت رابطه‌ای پُرتنِش‌ دارند و گاهی به اندازه‌ی شخصیت‌های داستانیِ کافکا احساس سرگشتگی می‌کنند. موضوعاتی همچون بیگانگی، طردشدگی و مسائل مربوط به هویت، امروز ــ یک قرن پس از مرگ کافکا ــ به همان اندازه‌ی زمانِ حیاتِ او اهمیت دارند. @NashrAasoo 💭
2101Loading...
16
در دفاع از همدلی 🔺 همدلی، شریک احساسات شخص دیگری شدن و در نتیجه به فکر او بودن و غم او را خوردن، در جامعه‌ی ما معمولاً نوعی فضیلت به شمار می‌رود. حس غم‌خواری و نگرانی برای راحتی و آسایش دیگران را با گفتن «بگو، گوشم با توست» و «درد تو را می‌فهمم» بیان می‌کنیم. «قانون طلایی» را می‌پذیریم که می‌گوید: با دیگران همان‌گونه رفتار کن که می‌خواهی با تو رفتار کنند. aasoo.org/fa/articles/2084 @NashrAasoo 💭
1990Loading...
17
🔊فایل صوتی احسان شریعتی ما به رویکرد فلسفی به‌معنای اندیشیدن بنیادین و ترازتاریخی، از منظر هستی‌شناختی، نیازمندیم تا برای پرسش‌ها و مسئله‌های مبتلا به اینجایی و اکنونی پاسخ‌ها و راه‌حل‌های بلندمدت، پایدار، و موزون‌تری بیابیم. . 🆔 @sokhanranihaa 🆔 @Dr_ehsanshariati 🆑کانال سخنرانی ها 🌹
1940Loading...
18
مدتی پیش، حکمتی از مصطفی ملکیان خواندم با این مضمون که هنری بیاموزید تا به پر کردن تنهایی‌ای که پس از چهل‌سالگی با آن مواجه خواهید شد، کمک کند. تازه در سی‌وشش‌سالگی، یادگیری موسیقی و سنتور را آغاز کردم. از قضای روزگار، پیش از چهل‌سالگی، تنهایی عمیق و سهمگینی بر من هجوم آورد. در تمام سه سالی که با حسی غریب از ابهام، ترس، یاس، خشم و غم دست‌وپنجه نرم می‌کردم، سنتور یار و همدمم بود. ‌مصطفی ملکیان راست می‌گوید؛ اگر سنتور نبود، چه بسا این تنهایی صاعقه‌وار خردم می‌کرد. اگرچه نوازنده ماهری نیستم، اما آنچه باید رخ می‌دهد: بیانی روان، بهجت‌انگیز و شادکامانه از احساس‌هایم به هنگام بداهه‌نوازی. اکنون که حس‌های ناخوشایند سه سال گذشته رفته‌اند، منم و این یار قدیمی که صدایش شفاف‌تر شده و نواختتش سرمست‌کننده‌تر. مدیون استادم جناب غلامرضا مشایخی‌ام که رهایی در نواختن را به من آموخت. هر جلسه درسش ترکیبی است از تکنیک، تشریح حس و حال قطعه، تاریخ و تبار گوشه‌ها و یادی از بزرگان ازدست‌رفته. اگرچه شاگرد منظمی نیستم، اما هر بار من را با اشتیاق می‌پذیرد و فرصت تجربه کردن را در اختیارم می‌گذارد. زندگانی‌اش دراز باد.
1820Loading...
19
ماکوندوی مارکز، نت‌فلیکس و تاریخچه بهره‌کشی و کشتار فیروزه زمانی - مارکز در صد سال تنهایی می‌نویسد برای نامیدن هر مکان فقرزده‌ای کافی است آن را ماکوندو بنامیم. هر جایی که می‌تواند خوراک دیو استثمار شود. سریال نت‌فلیکس جنب و جوشی در آراکاتاکا یا همان ماکوندو مارکز درانداخته. این موضوع را با توجه به بهره‌کشی از کارگران مزارع موز بررسی کرده‌ایم. https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/819231/&rhash=0ceb6994783a68 @RadioZamaneh | رادیو زمانه
1950Loading...
20
Media files
1163Loading...
21
https://youtu.be/U27qfzwtl2s?si=NVQL8NCMXtrMRv6dدوستان گرانمایه بجد تقاضاداریم لایک وسابسکرایب فرمایید جان وجهانتان پرزمهر ودانایی
1370Loading...
22
🔵🔴 سایه سنگین خشونت 🔹بزرگترین چالش ایران در سال‌های پیش رو نه آب خواهد بود،نه فقر، نه بیکاری و نه هیچ‌کدام از ابرچالش‌هایی که زیاد گفته می‌شوند؛ چالش ایران آینده(حداقل تا ۲۰ سال دیگر)خشونت خواهد بود. خشونت پیامد تمامی ابرچالش‌ها است، فردی که احساس تبعیض می‌کند یا درآمد ندارد یا ارزش‌های آموخته‌شده‌اش با واقعیت زیسته‌اش در تعارض است؛خشمگین می‌شود و این خشم، می‌تواند به خشونت عمومی و فراگیر ختم شود. 🔹نشانه نخستین خشونت گفتاری در شبکه‌های اجتماعی فارسی‌زبان هشداری جدی است به ما.هیچ رویدادی نیست که تبدیل به روزنه‌ای برای پرتاب خشونت بخشی از مردم بر بخشی دیگر نشود. از جایزه کن بردن اصغر فرهادی تا مدال طلای تیراندازی، تا رویارویی دو ایرانی در المپیک،یکی با پرچم ایران و دیگری با ۳رنگ پرچم ایران بر لباس(هرچند در قالب تیم پناهجویان) تا انتشار نام و عکس کارمندان روبیکا تا … زمینه‌ای بوده است برای برون‌ریزی خشم و ناامیدی در قالب کلمات.فضای مجازی نگاشت دنیای واقعی ماست و این همه خشونت مجازی، یعنی چالش اصلی در حال بروز در جامعه واقعی ماست. 🔹واورنه‌خوانی تاریخ ترسناک‌ترین جنبه بروز خشونت در جامعه ایران پررنگ شدن جمله‌ی وارون‌شده ماندلا است.ماندلا در زمان انقلاب در آفریقای جنوبی و پایان آپارتاید، تنها از طریق کاهش خشونت،توانست انسجام اجتماعی جامعه‌اش را حفظ کند و هزینه‌های تغییرات ساختار سیاسی را کاهش دهد.او با سیاست معروف «می‌بخشم، اما فراموش نمی‌کنم» توانست خشونت را در جامعه‌اش کنترل کند.ماندلا خوب می‌دانست که تجربه سال‌های آپارتاید می‌تواند تبدیل به ابزار انتقام‌جویی‌ها شود؛ و می‌تواند چرخه خشونت را در کشور به مرحله غیرقابل بازگشت برساند. به همین دلیل بود که او سیاست دوران گذار را در یک جمله خلاصه کرد:«می‌بخشم، اما فراموش نمی‌کنم».نه آن‌که ماندلا یا سیاه‌پوستان آفریقای جنوبی کم درد کشیده باشند، یا کم کشته داده باشند؛ بلکه رهبران آفریقای جنوبی خوب می‌دانستند بازکردن مساله انتقام‌گیری جامعه را به سمت یک خشونت کامل می‌برد.در درگیری‌های سال‌ها مبارزه میان دو طرف، خون‌های بسیاری ریخته شده بود؛ پس خشونت تنها ابرچالش پیش روی ماندلا بود؛ پیش از توسعه،پیش از احقاق حقوق مردم سیاه‌پوست. 🔹بر اساس این سیاست،هر شهروند می‌توانست به رفتارهای غیراخلاقی دوره آپارتایدش صراحتا اعتراف کند؛ بنویسد و انتشار عمومی هم یابد؛اما به دلیل آن‌که بخشی از این اشتباهات، یک اشتباه دسته‌جمعی بوده است؛ بخشی از آن حاصل تبلیغات حکومتی و بخش عمده‌ای از آن‌ها فاقد انگیزه‌های شخصی و حتی امتناع از آن همراه با کیفر بوده است؛ باید بخشیده شوند. اما فراموش نمی‌کنیم چرا که تاریخ باید عبرت آیندگان شود.در سیاست ماندلا اگر کسی به رفتار نادرست‌اش اعتراف نمی‌کرد و بعدترها مستنداتی علیه او یافته می‌شد، امکان دادگاهی‌شدن و مجرم شناخته‌شدن را داشت.از این طریق افراد انگیزه می‌یافتند تا اشتباهات خود را تا حد ممکن افشا کنند.ماندلا از جامعه‌اش خواست تا همدیگر را ببخشند.او رهبر بزرگی بود، چون آینده جامعه‌اش را قربانی گذشته نکرد. انتقام‌گیری لذت فردی برای بسیاری از مردم عامه داشت؛ اما آینده جامعه را از بین می‌برد.شعار «می‌بخشم، اما فراموش نمی‌کنم» برای دنیا مهم بود: فراموش نمی‌کند تا تاریخ به عنوان آموزگار جامعه بیش از گذشته مانع از تکرار اشتباهات شود. می‌بخشد تا جامعه درگیر خشونت‌های بی‌حاصلی نشود که روز به روز آینده را ترسناک‌تر کند. 🔹حالا پس از ۳دهه از یک تجربه جهانی موفق، در ایران و در کمال حیرت جمله «نه می‌بخشم و نه فراموش می‌کنم»در روزنامه‌ها و شبکه‌های اجتماعی به وفور دیده می‌شود! جمله‌ای که از سر تاریخ‌ناخوانی باشد یا از سر شرارت، فرقی ندارد؛ نتیجه‌اش تزریق هر روزه خشونت است به جامعه‌ای است که در آستانه تحریک عمومی قرار دارد.خشونت افسارگسیخته در قالب درگیری‌های کلامی آغاز می‌شود؛ مانند پرخاش‌گری در شبکه‌های اجتماعی. در گام دوم منازعات خیابانی (و حتی خانوادگی) گسترش می‌یابد؛ که نشانه‌های آن در لابه‌لای آمارها پنهان شده است. 🔹در گام سوم این خشونت مهارنشده می‌تواند تبدیل به خشونت‌های گسترده به اتکاء ایدئولوژی، سیاست یا حتی منافع اقتصادی شود.خشونت‌هایی که بر اساس آموزه‌های تاریخی امکان زمینه‌سازی برای یک مشت آهنین را هم فراهم می‌کند. فراموش نکنید چگونه بی‌محابا زمینه‌های خشونت توسط چه کسانی در حال تزریق به جامعه است؛ و حداقل نگذاریم ما بخشی از این چالش تاریخی شویم.نگذاریم ما چرخ‌دهنده‌های دستگاه خشونت عمومی شویم؛ هر چیز را بهانه پرتاب ناامیدی‌ها و رنج‌های خود بر سر دیگرانی نکنیم که اتفاقا شدیدا شبیه خود ما هستند. دیگرانی که مشابه ما با همان اندازه از کمبود اطلاعات و قضاوت‌های اشتباه در سوی دیگر میدان بر ما خشم گرفته‌اند. ✍ امیر ناظمی T.me/bestdiplomacy
1810Loading...
23
🔸 روش‌های حمایت از ترجمان 🔺خرید اشتراک مجله 🔺خرید کتاب و مجله 🔺توصیه‌کردن ترجمان به دیگران 🔺دنبال‌کردن صفحات ترجمان در فضای مجازی 🔺 کامنت‌گذاشتن دربارۀ عملکرد ترجمان 🔺 لایک‌کردن همین پست 🔸 لینک خرید اشتراک 🔗 https://tarjomaan.com/shop/product/sub4031/
810Loading...
24
✍️محمدباقر تاج الدین 🖊 تورّم و گرانی و رابطۀ آن با اخلاقی زیستن ✅اخلاقی زیستن یکی از مهم ترین وجه انسان بودن در هر جامعه ای است و تمامی جوامع بنابر اصول و قواعد اخلاقی ای که دارند به شهروندان می آموزند که بدون اخلاق نمی توان جامعه ای سالم و مطلوب داشت. در این میان برخی افراد و حتی برخی از به اصطلاح اخلاقیون که خود را به نوعی مربی و معلم اخلاق هم می پندارند در حقیقت نوعی اخلاق انتزاعی و بریده از شرایط و زمینه های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی را به دیگران توصیه می کنند. این دسته از افراد گمان می کنند که با توصیه ها و نصیحت های اخلاقی به دیگران می توانند انسان های اخلاقی و به تَبَعِ آن جامعه ای اخلاقی داشته باشند اما غافل از این موضوع بنیادین هستند که امر اخلاقی وابستگی های زیادی به شرایط و زمینه های اجتماعی در معنای تامّ آن دارد. برای مثال از یک انسان فقیر و گرسنه که نیازهای ضروری و اولیه اش نیز تأمین نمی شود نمی توان انتظار اخلاقی بودن را داشت چرا که برای بقا و حیات خودش ممکن است هر لحظه از قواعد و اصول اخلاقی عبور کند تا به یک زندگی و زیست حداقلی دست یابد!! @sokhanranihaa ✳️این گونه به نظر می رسد که علاوه بر تأثیرات شرایط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بر روی اخلاق و امر اخلاقی وضعیت اقتصادی یک جامعه نیز تأثیرات انکار ناپذیری بر اخلاقی زیستن انسان های آن جامعه دارد. براین اساس می توان گفت که رابطۀ بین اقتصاد و اخلاق رابطه ای مستقیم است و این موضوعی است که مورد تأکید بسیاری از اندیشمندان نیز قرار گرفته است. به دیگر سخن در شرایطی که جامعه ای با وضعیت تورمی هولناک از یک سو و گرانی های لجام گسیخته از سوی دیگر مواجه است و یک زیست حداقلی یا یک زندگی معمولی برای بسیاری از شهروندان با دشواری های فراوانی روبرو است به راستی چگونه می توان از آنان درخواست نمود که قواعد و اصول اخلاقی را مراعات کنند و اخلاقی باشند؟!! این موضوع به ویژه برای فقرا و محرومین جامعه بیش از همه مورد بحث است به گونه ای که هرگونه سخن گفتن از اخلاق دربارۀ آنان به نظر می رسد که سخنی بی معنا و بی فایده باشد!! تأسف بارتر این که این دسته از فقرا و محرومین به چشم خود شکاف های طبقاتی وحشتناکی را هم در جامعه می بینند که چگونه عده ای اندک با ثروت های بادآورده به زندگی های به اصطلاح لاکچری دست یافته اند و آنان باید در فقر و محرومیتی جانکاه و دردناک دست و پا بزنند!! ❇️تورم و گرانی های افسار گسیخته ای که هر روز و بلکه هر ساعت هزینه های زیست معمولی را افزایش می دهد و بسیاری از فقرا و محرومین توان تأمین این هزینه ها را هم ندارند بدون تردید بر اخلاق آنان تأثیرات انکار ناپذیری می گذارد!! برای نمونه مستأجری که برای اجارۀ یک واحد کوچک در جنوب تهران باید از این بنگاه به آن بنگاه برود و نزد بنگاه دار و مالکان انواع حقارت ها و سرخوردگی ها را ببیند و تحمل کند چگونه می تواند انسانی اخلاقی باشد؟!! یا بیمار فقیری که برای درمان بیماری خودش در بیمارستان ها سرگردان بماند و توان تأمین هزینه های درمانی خودش را نداشته باشد چگونه می توان از او انتظار اخلاقی بودن را داشت؟!! معلم و کارگر و کارمندی که با حقوق ناچیز قرار است هزینه های سنگین زندگی خودش را تأمین کند چگونه میتواند اخلاق حرفه ای را در شغل خودش رعایت کند؟!! پس می توان نتیجه گرفت که هر چقدر میزان تورم و گرانی افزایش یابد از میزان اخلاقی بودن شهروندان جامعه نیز کاسته می شود! این گونه است که در می یابیم اخلاق امری انتزاعی نیست که در خلاء شکل بگیرد بلکه به طور تام ریشه در شرایط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی هر جامعه دارد!! لذا در شرایط وخیم اقتصادی نمی توان انتظار اخلاقی بودن افراد را نیز داشت!! البته که عوامل دیگری هم بر روی اخلاق اثرگذاری دارند اما در این نوشته سخن بر سر رابطۀ تورم وگرانی با اخلاق است!! . 🆔 @sokhanranihaa 🆔 @ 🆑کانال سخنرانی ها 🌹
1420Loading...
25
✍️ محمدامین ریاحی 🖊 خودکامگی موجب تباهی‌ست ▪️از نظر فردوسی قدرت مطلقه به ظلم و تباهی می‌انجامد. چارهٔ دفع بلای خودکامگی تقسیم قدرت است. این را در سراسر شاهنامه می‌توان دید. از دورهٔ اساطیری پیشدادیان، که پادشاه خود پهلوان و رهبر قوم بود چون بگذریم، در ادوار بعدی قدرت مطلق به دست پادشاه نیست. در دورهٔ کیانی تا پایانِ عصرِ کیخسرو، پهلوانان شریکِ قدرتِ پادشاه‌اند و از گشتاسب تا یزدگرد، موبدان. @sokhanranihaa پادشاهان آسایش این جهانی ایرانیان را تأمین می‌کردند و موبدان راهِ رستگاری آن‌جهانی را به مردم نشان می‌دادند و هردو نیرو در خدمت بهروزی و نیک‌سرانجامی ایرانیان بود. در شاهنامه پادشاه مظهر استقلال کشور و حافظ ایران در برابر هجوم خارجی است. اعلام جنگ و صلح با اوست. پهلوانان در جنگ با دشمن فرمانبردار او هستند، اما نوکر چشم و گوش بستهٔ او نیستند. پهلوانان در عین وفاداری به شاه وجدان بیدار ملت و مظهر آزادگی و گردن‌فرازی هستند و اگر پادشاه از اصول صحیح شهریاری و دادگری پای فراتر گذارد در برابر او مردانه می‌ایستند. نمونه‌های ایستادگی پهلوانان مخصوصاً رستم را در برابر شاهانی چون کاوس و گشتاسب و سخنان تند پهلوانان را خطاب به آن شاهان می‌بینیم. وقتی کیکاوس با سبکسری و به فریب ابلیس چهار عقاب را به تخت بست و به نیروی آنها به آسمان رفت و در بیشه‌ای در آمل به زمین افتاد، گودرز او را چنین سرزنش کرد: بدو گفت گودرز بیمارْسْتان تو را جای زیباتر از شارْسْتان به دشمن دهی هر زمان جای خویش نگویی به کس، بیهده رای خویش سه بارت چنین رنج و سختی فتاد سرت ز آزمایش نگشت اوستاد کشیدی سپه را به مازندران نگر تا چه سختی رسید اندر آن دگرباره مهمان دشمن شدی صنم بودی، اکنون برهمن شدی! به جنگ زمین سربه‌سر تاختی کنون بآسمان نیز پرداختی! خالقی، ۲، ص ۹۸ کاوس جوابی ندارد. شرمسار می‌شود و از کاخ بیرون می‌رود. یک بار دیگر هنگامی که رستم خبر کشته شدن دست‌پرورده‌اش سیاوش شاهزادهٔ بی‌گناه را می‌شنود، به آهنگ کین‌خواهی از تورانیان از نیمروز حرکت می‌کند. ابتدا به درگاه کاوس می‌رود و با خشم و خروش او را خوار می‌سازد: چو آمد برِ تختِ کاوسِ کی سرش بود پرخاک و پرخاک پی بدو گفت خوی بد، ای شهریار پراگندی و‌ تخمت آمد به بار تو را مهرِ سودابه و بدخُوی ز سر برگرفت افسر خسروی کنون آشکارا ببینی همی که بر موج دریا نشینی همی کاوس با شرمساری در برابر سخنان جهان‌پهلوان خشمگین جز اشک ریختن چاره‌ای ندارد. رستم از آنجا به سراغ سودابه می‌رود و او را می‌کشد و‌ کاوس از جای خود نمی‌جنبد: به خنجر به دو نیمه کردش به راه نجنبید بر تخت کاوس‌شاه خالقی، ۲، ص ۳۸۲ با این نمونه‌ها می‌بینید که شاهنامه ستایش شاهان نیست، ستایش ایران و ایرانیان و پهلوانان ایران است. هیچ پادشاهی در شاهنامه از رستم که نماد یک ایرانی آرمانی است بزرگتر نیست و این نکته در همان عصر فردوسی هم بر همگان روشن بوده است. از اینجاست که در حکایت تاریخ سیستان می‌خوانیم که محمود به فردوسی می‌گوید: «همهٔ شاهنامه خود هیچ نیست، مگر حدیث رستم». و نیز افسانه‌ای از همان روزگاران بر سر زبان‌ها بوده و در منابع متعدد قدیمی نقل شده که رستم به خواب فردوسی آمد و گفت در فلان‌جا من گنجی نهفته‌ام، برو، بردار و منتِ محمود را مکش. فردوسی آن گنج را برداشت و میان شاعران قسمت کرد و خود دیناری برنداشت. . 🆔 @sokhanranihaa 🆔 @ 🆑کانال سخنرانی ها 🌹
1210Loading...
26
🔊فایل صوتی راز ماندگاری ایران - حسن انوری . 🆔 @sokhanranihaa 🆔 @ 🆑کانال سخنرانی ها 🌹
1350Loading...
27
رواقی‌گری در پلتفرم سرمایه‌داری فرشید سلیمی - نظام سرمایه‌داری به تعالیمی نیاز دارد تا بازندگان را سربه‌راه نگه دارد. در اینجا دو گونه تعلیم کاملاً متضاد به‌کار می‌آید. یکی که تقصیر شکست را متوجه خود فرد می‌کند. دیگری تقصیر را متوجه سرنوشت می‌کند. رواقی‌گری از گونهٔ دوم است. https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/818990/&rhash=0ceb6994783a68 @RadioZamaneh | رادیو زمانه
1641Loading...
28
🔈 سخنرانی مصطفی ملکیان در رونمایی از کتاب پرسش‌های ایمان | ۱ خرداد ١۴٠۳|شهرکتاب فرهنگان پاسداران @mostafamalekian
1380Loading...
29
«ماجرای عشق پرنوسانِ هانا آرنت و هایدگر، هر چه بود، با وجود جنگی جهانسوز و یهودستیزیِ هولناک آلمان نازی، به‌مدت نیم‌سده دوام آورد و نشان داد که عشق در بلندایی فراتر از مذهب، نژاد و رویدادهای سهمگینِ تاریخ ایستاده است. شاید جایی در خودِ هستی و، به‌تعبیر هایدگر، در خودِ دازاین.» aasoo.org/fa/articles/4785 @NashrAasoo 🔻
1720Loading...
30
🔊فایل صوتی ما بافندگان خاطره! حافظه و خاطرات ما - خاطره‌سازی یا confabulation - سندروم ورنیکه-کورساکوف - سوءمصرف الکل و کمبود ویتامین B1 - اجسام ممه‌ای در هیپوتالاموس - آنوریسم - خاطره‌ی نادرست یا false memory و - مفهوم metamemory . 🆔 @sokhanranihaa 🆔 @ 🆑کانال سخنرانی ها 🌹
1271Loading...
31
فلسفۀ «رنگ»؛ رنگ چیست و کجاست؟ https://faradeed.ir/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%AA%D8%A3%D9%85%D9%84%D8%A7%D8%AA-55/190226-%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81-%D8%B1%D9%86%DA%AF-%D8%B1%D9%86%DA%AF-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%DA%A9%D8%AC%D8%A7%D8%B3%D8%AA
1380Loading...
32
«تاریک‌تر از اندوه» نوشته کیوان باژن: واقعیتِ برساخته در آینهٔ موروثی رضیه انصاری - تکثر و تعدد دیدگاه‌ها، چندمعنایی، عدم ثبات و قطعیت، و تنوع زیست‌های انسانی در «تاریک‌تر از اندوه» نوشته کیوان باژن، وجوه همه‌جانبهٔ کلان‌روایت‌ها و کلی‌گویی‌ها را نقض کرده و مخاطب را به مدارا و پذیرش دعوت می‌کند. https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/818850/&rhash=0ceb6994783a68 @RadioZamaneh | رادیو زمانه
1540Loading...
33
چرا نیچه از سوسیالیسم متنفر است نقدی بر چپ‌های نیچه‌ای - گفت‌وگوی مجله ژاکوبن با دنیل تات نویسنده کتابی درباره چپ و نیچه https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/817569/&rhash=0ceb6994783a68 @RadioZamaneh | رادیو زمانه
1621Loading...
34
آزادی اندیشه و مسئله جهت‌ یابی – آزادی اندیشه https://azadiandisheh.com/%d8%a2%d8%b2%d8%a7%d8%af%db%8c-%d8%a7%d9%86%d8%af%db%8c%d8%b4%d9%87-%d9%88-%d9%85%d8%b3%d8%a6%d9%84%d9%87-%d8%ac%d9%87%d8%aa%e2%80%8c-%db%8c%d8%a7%d8%a8%db%8c/
1630Loading...
35
«چپ واقعاً چیست؟ اى کاش می‌دانستم. هنگامی که روسیه در ۲۴ فوریه‌ی ۲۰۲۲ به اوکراین حمله کرد، این واقعیت که بعضی از چپ‌گرایان‌از قصور روسیه چشم‌پوشى کردند، یا آن را توجیه کردند یا حتی به حمایت از رژیم پوتین پرداختند، خود یادآور این نکته است که «چپ» همواره ملغمه‌ای پر از تناقض بوده است.» aasoo.org/fa/articles/4778 @NashrAasoo 🔻
1670Loading...
36
نامه #ویکتور_فرانکل روانپزشک رهایی یافته از آشویتس به معلمان جهان @bestdiplomacy
1232Loading...
37
🔵🔴 صداقت دروغ سیاست گرچه از منظر "اخلاق مطلق گرا" (که امانوئل_کانت سخنگوی آن است) دروغ گفتن به طور مطلق یک رذیلت است و هیچ شرایط و منافعی توجیه کننده دروغ نیست، از دیدگاه روانی-اجتماعی می توانیم دروغ ها را به دو دسته تقسیم کنیم: گروه اول دروغ هایی هستند که ناشی از رانشگر (Driver) "دیگران را راضی کن" (Please others) هستند. از دیدگاه تحلیل رفتار متقابل (Transactional Analysis)  هر کدام از ما در جریان تربیت "اوامر و مناهی" خاصی را از محیط دریافت می کنیم. این "امر و نهی ها" در سراسر زندگی ، تعیین کنندهٔ تصمیمات ما هستند. هنگامی که خانواده، آموزش و پرورش و رسانه دستور "دیگران را راضی کن" را در پیش نویس زندگی ما نوشته باشند ما در سراسر عمر تلاش می کنیم "به هر قیمتی" دیگران را خوشنود کنیم. در نتیجه، هنگامی که حدس می زنیم گفتنِ حقیقت باعث رنجش خاطر دیگران شود دروغ را جایگزین حقیقت می کنیم. بارها پیش آمده است که در پاسخ سؤالات "این لباس به من میاد؟" ، "این رنگ مو به من میاد؟" ، "از غذا راضی بودین؟ نمکش خوب بود؟ خوب جا افتاده بود؟" پاسخ داده ایم: "بله، کاملاً، خیلی!" در حالی که نه آن رنگ لباس و رنگ مو به دوستمان می آمده و نه این غذا طعم رضایت بخشی داشته است. خیلی اوقات خودِ سؤال کننده هم به جای شنیدن حقیقت تلخ، توقع دارد دروغ شیرین را بشنود! انگار که او از شما می خواهد که "لطفاً به من دروغ بگویید، خواهش می کنم!". گرچه او در سطح خودآگاه و آشکار (Explicit) از شما تقاضای دروغ نمی کند اما در سطح ناخودآگاه و تلویحی (implicit) از شما تمنّای دروغ می کند و زبان بدن (Body Language) و لحن کلام (Prosody) او پر از این التماس است: "عزیزم، مرا با دروغ شیرین نوازش کن".کسانی که با گفتن چنین دروغ های شیرینی مخاطب خود را خوشنود می کنند دچار دستورالعمل روانی "همه را خشنود کن" هستند. آن ها از این که دیگران را برنجانند وحشت دارند. این نوع دروغ گفتن نه با طرّاحی قبلی صورت می گیرد و نه با قصد سوء استفاده از مخاطب، تنها تصمیمی است ناشی از آموزه های غلط تربیتی و ترس از رنجاندن دیگران. ➖اما در مقابل چنین دروغ هایی دسته دوّمی از دروغ ها وجود دارند. دروغ هایی که طرّاحی شده اند و گویندهٔ آن ها ، نه به قصد نوازش کردن مخاطب بلکه به منظور فریب دادن و سوء استفاده از او این دروغ های نظام مند را طراحی کرده است. ●در کتاب 1984 ، جورج_اورول جامعه ای را ترسیم می کند که در آن وزارت خانه اي وجود دارد به نام وزارت حقيقت كه بر خلاف نامش، وظيفه اش پنهان كردن حقيقت و انتشار دروغ است. دروغ هایی که باعث فریب ملت و اقتدار و ثبات حکومت شوند. چنین دروغ هایی ریشه در "کیش قدرت" دارند، مذهبی که محور آن حفظ قدرت است. جورج اورول در همان کتاب به "مرام نامه" سازمانی که دروغ های نهادینه و سازمان مند تولید می کند می پردازد: "حفظ قدرت به هر بهایی!". هنگامی که در جامعه ای نهاد های قدرت دچار چنین مذهبی شوند، گفتن حقيقت و پرده برداري از دروغ تبديل به يك همل سياسي مي شود و شما با نه گفتن به دروغ هاي بزرگ و كلان روايت ها يك اپوزيسيون محسوب مي شويد! هاناآرنت فیلسوف آلمانی در مقاله "حقیقت و سیاست" می نویسد: "هنگامی که جامعه ای به دروغ گویی سازمان یافته روی آورد و دروغ گفتن تبدیل به اصل کلّی شود و به دروغ گفتن در موارد استثنایی و جزئی اکتفا نکند، صداقت به خودی خود تبدیل به یک عمل سیاسی می شود و گوينده ي حقيقت حتي اگر به دنبال كسب قدرت يا هيچ منفعتي ديگر هم نباشد يك كنشگر سياسي محسوب مي شود . در چنین شرایطی شما نمی توانید از سیاست کناره بگیرید و راه خود را بروید، شما ناچارید یکی از این دو راه را انتخاب کنید: یا به وزارت دروغ می پیوندید، یا یک مخالف سیاسی محسوب می شوید. ✍دکتر محمد رضا سرگلزایی T.me/bestdiplomacy
1090Loading...
38
«دولت‌ها برای این که نظر مردم را از تقصیر و گناهانشان در ایجاد تورم منحرف کنند، بارها انگشت اتهام را به سمت گروه‌ها و موسسات گوناگون در بازار دراز کرده و آنها را قربانی می‌کنند. آن‌ها بارها سعی کرده اند با کنترل قیمت‌ها با تورم مبارزه کنند اما موفق نشده اند؛ مثل این که کسی بخواهد برای بهبود تب، ستون جیوه را با زور در دماسنج پایین نگه دارد. لیکن تنها چیزی که باید انجام شود محدود و کوچک کردن بانک مرکزی است و این چیزی است که دولت‌ها هرگز با آن موافق نیستند». مورای نیوتن روتبارد 🌏جامعه‌شناسی👇 🆔 @IRANSOCIOLOGY
1060Loading...
39
سرمقاله جدید اکونومیست: 🗓نظم اقتصادی جدید 📃نظام بین‌المللی لیبرال به تدریج به هم می‌ریزد در ابتدا، اقتصاد جهانی به نظر انعطاف‌پذیر می‌آید. آمریکا در حالی که درگیر جنگ تجاری با چین است، به شدت رونق پیدا کرده است. حتی آلمان، با از دست دادن تأمین گاز از روسیه، بدون اینکه به فاجعه‌ای اقتصادی برخورد کند، مقاومت کرده است. همچنین، جنگ در منطقه خاورمیانه هیچ تکانه‌ای در بازدهی نفت به وجود نیاورده است. علاوه بر این، شورشیان هوثی با شلیک موشک، تاثیر ناچیزی بر جریان جهانی کالاها داشته‌اند. به علاوه، به نسبت تولید ناخالص ملی جهانی، تجارت از رکود ناشی از ویروس کرونا بهبود یافته و پیش‌بینی می‌شود که امسال به‌طور سالم رشد کند. با دقت بیشتر، شاهد نشانه‌های آسیب‌پذیری هستید. از سال‌ها قبل، نظمی که از پس دومین جنگ جهانی، اقتصاد جهانی را اداره می‌کرده، فرسایش یافته است و اکنون نزدیک به فروپاشی است. تعداد نگران‌کننده‌ای از عوامل می‌توانند فرآیندی را رقم بزنند که به فراروی آشوب و نظم‌ناپذیری منجر شود، جایی که قدرت به عنوان حق ارزش یافته و جنگ دوباره به‌عنوان راه حل برای ابرقدرت‌ها مطرح می‌شود. حتی اگر به تعارض نهایی نرسد، اثر یک شکست در اصول می‌تواند به‌سرعت و به‌صورت خشنی احساس شود. استفاده چندبرابری از تحریم‌ها در جنگ‌های تجاری و رقابت برای پشتیبانی از تولید سبز، همچنین شکست جریانات سرمایه‌ای جهانی، نشان از فروپاشی و تفکیک نظام قدیمی اقتصاد جهانی می‌دهد. مؤسساتی که اقتصاد جهانی را حفظ می‌کردند، اکنون اعتبار خود را از دست داده‌اند؛ از جمله سازمان جهانی تجارت، صندوق بین‌المللی پول و شورای امنیت سازمان ملل. فروپاشی مالیات مخفی بر اقتصاد جهانی، نشان میدهد تهدیدهایی نیز وجود دارد که به‌طور ناگهانی می‌توانند ظاهر شوند. بازگشت دونالد ترامپ و ترس از موج دوم واردات‌های چینی، فرایند فرسایش مؤسسات و اصول را تسریع می‌کند. دستاوردهای دهه‌های ۹۰ و ۲۰۰۰، اوج کاپیتالیسم لیبرال را بی‌نظیر ترتیب داده‌اند، اما چالشهای فعلی ممکن است این پیشرفت را بازگرداند. فروپاشی نظام کنونی می‌تواند منجر به کند شدن پیشرفت‌ها و حتی برگشت آنها شود. بدون جایگزینی مستقیم، امکان زندگی به دور از قوانین و نظم ایجاد می‌شود. برخی از ابرقدرت‌ها این فرایند را به‌عنوان یک فرصت برای بازگشت به اوج تلقی می‌کنند، به خصوص آن که قدرت آمریکایی در حال افت و از بین‌رفتن است. این درست است که نظامی که پس از جنگ جهانی دوم به وجود آمد، از اصول بین‌المللی آمریکا و منافع استراتژیک آن مطابقت داشت. اما نظام لیبرال همچنین به جهان بسیاری از فواید گسترده را داده است. بسیاری از فقیران جهان از ناتوانی صندوق بین‌المللی پول در حل بحران بدهی پس از ویروس کرونا رنج می‌برند. کشورهای با درآمد متوسط مانند هند و اندونزی به امید تجارت برای رسیدن به ثروت، از فرصت‌هایی که به دلیل تفکیک نظام قدیمی ایجاد شده، بهره می‌برند، اما در نهایت به ادامه یکپارچگی و پیش‌بینی اقتصاد جهانی نیاز دارند. و رفاه بسیاری از جهان توسعه‌یافته، به ویژه اقتصادهای کوچک و باز، به طور کامل به تجارت وابسته است. اقتصاد جهانی که با رشد قوی در آمریکا تقویت شده، ممکن است به نظر برسد می‌تواند هر چیزی که به آن پرتاب می‌شود را بپذیرد. اما این گونه نیست. درج دیدگاه 🌏جامعه‌شناسی👇 🆔 @IRANSOCIOLOGY
1171Loading...
Show all...
۳ مهٔ ۲۰۲۴

انیمیشن سیاها یا سفیدا تقدیم به رفیقان جان لطفا باسابسکرایب ما را یاری نمایید

Repost from دیپلماسی
🔵🔴به بهانه گستاخی دوباره #روسیه در بازی تعلیق توافق همکاری با ایران 🔦زنان سرزمین شیر و خورشید با مروری بر خاطرات #مورگان_شوستر ✍ ماجد کیاست در ابتدای نهضت مشروطه، زنان ایران در برپایی پرچم آزادی نقشی ایفا کردند که بر سپهر تاریخ ایران جاودانه خواهد ماند در اوایل انقلاب مشروطه " ایران قربانی بی دفاع بازی کثیفی شد" که قدرتهای اروپایی به خصوص روسیه بر سر راه ترقی این ملت، شروع کردند. بی گمان اندیشه های آزادی خواهی و مترقی ایران بازیگران بسیاری داشته که جای تاسف دارد برخی از آنان در لابلای برگهای تاریخ ایران مغفول مانده اند. یکی از تاثیر گذار ترین آنان زنان آزاد اندیش ایران هستند که به دلایل ناصواب نادیده گرفته شده اند. سال 1290 بی گمان یکی از پر افتخار ترین سالهای ایران و در عین حال حسرت برانگیزترین سالهای دوران معاصر است. زمانی که در سال 1289 مجلس ایران از طریق سفارت خود در آمریکا برای" سر و سامان دادن وضعیت آشفته مالیه " خود از آن کشور درخواست داشت، نتیجه آن قبول مقام خزانه داری کل ایران توسط مورگان شوستر و حضور او به همراه تنی چند از کارشناسان مالی آمریکایی" برای سازماندهی و جمع و خرج در آمدهای کشور" بود. این دور اندیشی هیئت حاکمه میتوانست سیر تاریخی ایران را به گونه ای دیگر رقم زند ولی باز همچون گذشته های همیشگی، روسیه مانع اصلی ظهور و بروز این امر حیاتی برای ایران شدند. هر چند در حال حاضر کشور روسیه جزو اولویت‌های ایران در تمامی جنبه های روابط خارجی است اما حافظه تاریخی این سرزمین چیز دیگری را مرقوم کرده، از اشغالگری تا . . . به هر حال اولتیماتوم روسیه به بهانه توقیف اموال شعاع السلطنه و ادعای واهی در گرو بودن اموال او به بانک استقراضی روسیه و ماجراهای بعد از آن در نهایت به حوادثی منجر شد که برای مشروطه بنیان کن بود." هر چند مزدوران روس یکی دو هفته بعد در کودتایی مجلس را نابود کردند، مجلس بدون ننگ وطن فروشی از میان رفت". این سطور را البته به دلیل دیگری است، ولی چنان زخم هایی بر آرمانهای آزادی خواهی ایرانی ها در طول تاریخ وارد آمده که التیام آن را ناممکن کرده است. سخن بر سر رشادت مردمان این سرزمین است که با شکست ظاهری و از دست دادن پایگاه مشروطه، سربلندی ایران را در این برهه فراهم کردند. مجلس در آن دوره خود را ثبت در تاریخ سربلندی ایران کرد و نشان داد نمایندگان واقعی مردم هیچگاه حاضر به خم کردن سر خود در برابر زورگویان بیگانه و مزدوران داخلی آنان نخواهند بود در این بین" زنان ایرانی دوباره ایفاگر عالی ترین نقش ملی اصیلی شدند که در انقلاب مشروطه نیز آن را به نمایش گذاشته بودند. زنان ایرانی از آن زمان یکباره با جهشی پیشروترین، اگر نگوییم انقلابی ترین، زنان جهان شده بودند." زنان با تفکر آزاد اندیش خود مانع اضمحلال نهضت مشروطه خواهی شدند." در تمام طول پنج سال بعد از انقلاب بدون خونریزی 1285 علیه ستمکاری و بیدادگری قجری، آتش هیجان و گاه غضب در چشمان زنان  ایرانی زبانه کشیده بود و آنها در مبارزه برای آزادی و مظاهر امروزیش برخی از مقدس ترین رسوم دیرینه ی دامن گیر زن در ایران را زیر پا گذاشته بودند." در آن دوران سخت، مورگان شوستر با روحیه خلل ناپذیر و اصالت شخصیتی و باور به وظیفه خود در اصلاح امور مالی ایران با تلاشی سخت و دشوار به پشتوانه مردمانی روشن نهاد و وطن دوست از مجلس و هیئت حاکمه ایران، با مانعی به نام روسیه برخورده بود که اصلاح گری را در سرزمین شاهزادگان و خوانین و اقتدارگرایی دیرینه، ناممکن می نمود به هر روی" در روزهای تاریکی که شایعات زیادی درباره موضع مجلس راجع به اولتیماتوم بر سر زبانها بود، زنان ایرانی، با شور آزادی خواهی و عشق غیورانه خود به وطن، آخرین موانع جنسی را هم فروریختند و جلوه های خیره کننده ای از شهامت سیاسی خود به منصه ظهور رساندند. بارها شایع شد مجلس در جلسات غیر علنی تصمیم گرفته که به مطالبات روس ها گردن نهد . ملت چگونه میتوانستند نمایندگان خود را به وظیفه شان نگه دارند؟ پاسخ را زنان فراهم آوردند." در ملاقاتی که زنان سرزمین" شیر و خورشید" با رئیس مجلس داشتند" قسم خوردند که اگر مجلس از وظیفه حفظ آزادی و شرف ملک و ملت ایران کوتاه بیاید با دست خود، شوهران و پسرانشان را میکشند و خود را هم در کنار آنها هلاک میکنند." بله اینگونه زنان ایرانی به همه فهماندند میراث مشروطه متعلق به تک تک ایرانین است" زنی که هنوز پاییده میشود و تو دهنی میخورد و رانده میشود با اینهمه، از جام آزادی خواهی سیر می نوشد و سهم خود را به وطنش ادا میکند. حتی در لحظه ناگوار فاجعه خود را نمی بازد، لحظه ای که دل مردان از ترس فلج کننده زندان و شکنجه و گلوله و طنابی که گریبانگیر دلیرترین مردان وطن شده بود می لرزد." پرده آخر اینکه « چون نه تهدید و نه رشوه نتوانست مجلس را به تسلیم وادارد، روس ها حکم به نابودی آن دادند.» T.me/bestdiplomacy
Show all...
10:26
Video unavailableShow in Telegram
طنز غضنفر(مسابقه هفته)🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
Show all...
15.07 MB
01:59
Video unavailableShow in Telegram
سلام ، لطفا توی گروه هایی که عضو هستید ، این ویدیو را بذارید.
Show all...
11.14 MB
Repost from مشق نو
📝📝📝جمهوری‌خواهی یا خودکامگی؟ مسئله این است! 🔻🔻🔻یادداشتی از حسین هوشمند منتشر شده در وب‌سایت #مشق_نو 📌گزیده‌ای از نوشتار پیش رو 🖊در سال‌های اخیر، یک چالش فکری جدی میان جریان‌های سیاسی تحول‌خواه و اصلاح‌طلب در جامعه ما پدید آمده است. آنها دو رویکرد متفاوت نسبت به نوع حکمرانی مطلوب‌شان مطرح کرده‌اند: رویکرد اول بر این باور است که با اجرای کامل و بدون تنازل قانون اساسی موجود، دستیابی به حقوق و مطالبات اساسی مردم امکان‌پذیر است. 🖊اما مطابق با رویکرد دوم، نیل به این حقوق و مطالبات در گرو یک نظام دموکراتیک است و این امر بدون تغییرات و اصلاحات ساختاری و بازنویسی کامل قانون اساسی میسر نیست. با عطف نظر به تحلیلی که از برداشت رالز در باب نظریه سیاسی ارائه شد می‌توانیم دو رویکرد مذکور را- به‌رغم تفاوت اساسی که با یکدیگر دارند- رویکردهایی معقولی بدانیم با این توضیح که رویکرد نخست، ناظر بر نظریه غیرایده‌آل است و رویکرد دوم معطوف به نظریه ایده‌آل. 🖊پیشبرد نظریه ایده‌آل (دموکراسی‌خواهی) بدون در نظر گرفتن نظریه غیرایده‌آل- یعنی محدودیت‌های جهان اجتماعی، بستر تاریخی و نهادهای موجود- غالباً مستلزم مداخله نظامی بیگانگان بوده است که به بمباران زیرساخت‌ها و قتل و عام مردم بی‌گناه منجر شده است. اما، ملاحظات اخلاقی و تجربه‌های تاریخی نشان می‌دهد که مداخلات نظامی به ساختار دموکراتیک عادلانه پایدار منجر نمی‌شود و نشده است بلکه به رژیم‌های فاسد و دولت‌های مستعجل ختم شده است. 🖊زیرا، بیگانگان نه شناختی از فرهنگ و سنت این جوامع دارند و نه علاقه‌ای به منافع و علائق آنها. از این رو، استقرار جامعه عادلانه ایده‌آل (اگر چنین امری اصولاً امکان‌پذیر باشد) تنها با تحقق نظریه غیرایده‌آل یا کمتر ایده‌آل، یعنی مبارزه‌ای درازمدت، تدریجی و درونی، بدون مداخله بیگانگان می‌تواند دست‌یافتنی باشد. 🖊این مبارزه صرفاً با ترجمه و اقتباس سطحی از آثار مدرن غربی به‌جایی نمی‌رسد. به فلسفه سیاسی تازه‌ای نیاز است که از یک‌سو اعتنایی جدی به سنت و حساسیت به متن جامعه داشته باشد و از سوی دیگر با عناصر و ارزش‌های جهانشمول (یعنی عقلانیت و اصول عدالت) ناسازگار نباشد. این امر مستلزم موازنه‌ای متأملانه بین سنت و اخلاقیات مدرن است. اقتباس خلاقانه از میراث (سنت)- اگر با رویکرد انتقادی همراه باشد- می‌تواند در مواجهه با چالش‌های معاصر راهگشا و کارآمد باشد. 🖊چنین رویکردی، غالباً مستلزم بازخوانی (یا ابداع دوباره) سنت است به این امید که منابع و دلایل ضروری برای اینکه سنت جزیی از یک اجماع همپوشان در باب عدالت دموکراتیک باشد، فراهم بیاید. با تصدیق اصول عدالت دموکراتیک از طریق جست‌وجوی زمینه‌های مشترک، می‌توان تعارضات بنیادی یا جنگ فرهنگی (سکولار/دینی) و سیاسی (آزادی/برابری) در جامعه را تقلیل داد یا بر آنها فائق آمد تا امکان همکاری اجتماعی بر پایه احترام متقابل، مدارا و همزیستی مسالمت‌آمیز بین شهروندانی که به آموزه‌های متفاوت دینی یا سکولار باور دارند، فراهم بیاید. 🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید mashghenow.com/?p=6071 #حسین_هوشمند #جان_رالز #سیاست #انتخابات 🔸نشانی تلگرام «مشق نو»: t.me/mashghenowofficial
Show all...
جمهوری‌خواهی یا خودکامگی؟ مسئله این است! - مشق نو

وب‌سایت «مشق نو» با گرایش اصلاح‌طلبانه و رویکردی تحلیلی تلاش دارد در یادداشت‌ها، مقالات و گفت‌و‌گوهای خود، نگاهی نظری با جنبه‌های آموزشی را مدنظر قرار دهند.

Repost from مشق نو
📝📝📝اصلاح‌طلبان؟ خیر، متشکرم! 🔻🔻🔻یادداشتی از سعید حجاریان منتشر شده در وب‌سایت #مشق_نو 📌نوشتار پیش رو چه می‌گوید؟ 🖊سعید حجاریان، از آغاز جنبش موسوم به اصلاحات در خرداد ۱۳۷۶ تا به امروز همواره تلاش کرده است ضمن نگاه هنجاری و راهبردی به «اصلاحات»، نیم‌نگاهی به انتقاد از این جریان نیز داشته باشد که شاید بخش انتقادی مقاله «اصلاحات مُرد، زنده باد اصلاحات!» معروف‌ترین آن‌ها محسوب شود. 🖊حجاریان در نوشتار «اصلاح‌طلبان؟ خیر، متشکرم!» نخست، نگاهی به کارویژه‌های تفکر اصلاحی انداخته و حول دو مؤلفه «درک منطق موقعیت» و «نقش‌آفرینی به‌عنوان بخشی از راه‌حل» به بحث پرداخته و با ذکر مثال‌هایی عینی توضیح داده است این دو مؤلفه چگونه به پیش رفته‌اند. 🖊او سپس استدلال می‌کند که اینک‌ نظام ادراکی اصلاح‌طلبان با مشکلاتی مواجه شده تا جایی که کارویژه‌ اصلی‌شان، یعنی نقش‌آفرینی به‌عنوان بخشی از راه‌حل را تا حد زیادی از دست داده‌اند. 🖊نهایتاً، حجاریان به پیامدهایی ارجاع می‌دهد که در پی‌ این وضعیت گریبان اصلاح‌طلبان را گرفته است که، از میان رفتن نقش واسط اصلاح‌طلبی به‌عنوان نیروی میانه و ضربه‌گیر جامعه از یک‌سو، و «تصویرسازی دفرمه» و «برساختن خصم» از سوی دیگر، بخشی از آن‌هاست. 🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید mashghenow.com/?p=6064 #سعید_حجاریان #اصلاحات #اصلاح‌_طلبی 🔸نشانی تلگرام «مشق نو»: t.me/mashghenowofficial 🔸نشانی‌های سعید حجاریان در شبکه‌های مجازی: تلگرام | اینستاگرام | توییتر .
Show all...
اصلاح‌طلبان؟ خیر، متشکرم! - مشق نو

وب‌سایت «مشق نو» با گرایش اصلاح‌طلبانه و رویکردی تحلیلی تلاش دارد در یادداشت‌ها، مقالات و گفت‌و‌گوهای خود، نگاهی نظری با جنبه‌های آموزشی را مدنظر قرار دهند.

🔴تعریفی از ایمان: ایمان عقیده ای است که از آن دست بر نمی داریم 🔹کسانی گفته اند ایمان عقیده است ولی نه هر عقیده ای،بلکه عقیده ای که از آن دست بر نمی داریم.اگر عقیده ای از این قسم داشتیم به آن می گویند ایمان.یعنی تاملی کنید و ببینید چه چیزهایی را حاضرید از آنها دست بردارید و چه چیزی را ممکن نیست از آن دست بردارید.آنهایی را که ممکن نیست از آن دست بردارید ایمان های شما هستند. 🔹سن شما اقتضا نمی کند که مرحوم علامه سید محمد فرزان(ره) را دیده باشید.ایشان واقعا از لحاظ علمی علامه بود اما این مهم نیست؛مهم جنبه تقدس و پاکی ایشان است.در جلد سوم کتاب از صبا تا نیما خواندم که نویسنده نقل می کند که در جلسه ای که بسیاری از اهل فکر و نظر بودند،شخصی پشت تریبون رفت و شروع کرد راجع به امام زمان تشکیک کردن،درباره طول عمر و چیزهای دیگر.مرحوم فرزان ابتدا سکوت کرد و بعد که دید آن آقا ادامه میدهد بلند شد و گفت:آقا!این یکی را از مردم نگیرید!مردم بدبختی های خودشان را با این مطلب که امام زمانی هست تشفی و تسلی میدهند.اگر این را از مردم بگیرید دیگر چیزی در عالم ندارند. 🔹یکی از عللی که گاه انسان دیگر حاضر نیست دست از عقیده ای بردارد این است که نا خودآگاه احساس می کند که با دست برداشتن از آن عقیده روانش از هم می پاشد.یعنی دست برنداشتن از این عقیده نوعی مکانیزم دفاعی روانی است.در واقع گاهی نیز ناآگاهانه است و انسان خود نمی تواند تجزیه و تحلیل کند و گویا ضمیر ناخودآگاه انسان القا میکند که اگر این عقیده از دست رفت تو دیگر به لحاظ روانی از هم می پاشی و گفته اند عقایدی از این دست ایمانیات شما هستند.بقیه را فقط می توان عقیده دانست نه ایمان.به عقیده ای که به هیچ وجهی از وجوه حاضر نیستید از آن دست بردارید،ایمان می گویند. ➖استاد ملکیان،ایمان و تعقل،صفحات 75 تا 77 با تلخیص @mostafamalekian
Show all...
13:53
Video unavailableShow in Telegram
درود فراوان تقدیم به همه هم میهنانی که دل در گرو مراقبت از وطن دارند...از این باب که با انتشار این اثر با سیاق  دگردوستی به دیگران مهربانی می کنید سپاسگزارم ارادتمند وخاکسار احمد خاکیان💞💞💞 bankcard.com/6104337279137242 پیج اینستاگرام instagram.com/ghazanfar.alijani کانال تلگرام طنز غضنفر https://t.me/Tanz_ghazanfar
Show all...
15.50 MB
Repost from Aasoo - آسو
Photo unavailableShow in Telegram
«گرچه بسیاری از مردم اسمِ رالز را نشنیده‌اند اما نظراتش انقلابی در فلسفه‌ی سیاسی به راه انداخته و شاید تنها اندیشمند یک‌صد سالِ اخیر است که همه به جایگاه او در کانون اندیشه‌ی سیاسیِ غرب، در کنار کسانی مثل افلاطون، تامس هابز، آدام اسمیت و کارل مارکس، اقرار می‌کنند.» aasoo.org/fa/articles/4792 @NashrAasoo 🔻
Show all...
کانال تلگرامی دکتر هجیر تشکری دوست فرهیخته...تقدیم به دوستان ارجمند🌺🌺💞https://t.me/lightdark57HTT
Show all...