cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

ادب و فرهنگ📙📘📕📒📓

در این کانال نکات کوتاه و مفیدی که در حوزه ادبیات و فرهنگ گه‌گاه در متون دیده می‌شود و کتب و نسخ کهن به اشتراک گذاشته خواهد شد.

إظهار المزيد
مشاركات الإعلانات
2 704
المشتركون
+724 ساعات
+547 أيام
+20830 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

@amirsorayan 📙رباعیات خیّـام ✍️خوشنویس: استاد گرانقدر جناب آقای امیرخانی ✅مجموعه شاهکار کم‌نظیر، فوق‌العاده زیبا و چشم‌نواز از «خــطّ ِنستعلیق»، «عـروس خـطّ‌های ایـرانی و اسلامی» 👌شامل: ۱۱۴ رباعی برای حظّ بینایی، ادراک آنات و لذّات هنری ✅تقدیم به همراهان اهل ذوق 📩اجازه نشر فقط با لینک کانال @amirsorayan
إظهار الكل...
رباعیّات خیّام دست‌نویس شمارهٔ Ms. Ouseley140 کتابخانهٔ بادلیان آکسفورد، کاتب شیخ محمود پیربوداقی، کتابت صفر ۸۶۵ ه.ق در دارالملک شیراز. https://t.me/n_kh_f_j
إظهار الكل...
1
Photo unavailableShow in Telegram
إنجيل الطفولة العربي مُحقّقًا
إظهار الكل...
Photo unavailableShow in Telegram
📌 اولین نمایشگاه حفاظت و مرمت اسناد و نسخ خطی در کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران برگزار می شود. این نمایشگاه از تاریخ ۱۴۰۳/۰۲/۲۳ تا پایان اردیبهشت ماه در طبقه همکف کتابخانه مرکزی دایر می باشد. تصاویری از اقدامات انجام شده روی آثار نسخ خطی و اسناد تاریخی همراه با شرحی از مراحل کار حفاظت و مرمت اسناد و نسخ خطی و جلدهای چرمی توسط همکاران بخش حفاظت و مرمت کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد موجود می باشد. از علاقمندان دعوت می گردد برای بازدید و آشنایی با مراحل کار مرمت نسخ خطی از این نمایشگاه بازدید به عمل آورند. https://library.ut.ac.ir/fa/news/40811 @Ut_Central_Library
إظهار الكل...
محمود جعفری دهقی، شاهنامه و حکمتهای ایرانشهری، فصلنامه پاژ، سال نهم، شماره چهارم، پیاپی ۴۰، ویژه‌نامه فردوسی و شاهنامه، زمستان ۱۳۹۹، صص ۶۷ تا ۸۱ @IranologyTopics
إظهار الكل...
04:53
Video unavailableShow in Telegram
مستند کوتاه تلویزیونی دربارهٔ دکتر محمدامین ریاحی مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب – چهارشنبه 26 اردیبهشت 1403 @mirasmaktoob .
إظهار الكل...
شکل‌گیری افسانۀ فردوسی بخش نخست: داستان‌ها و روایات سه داستان حاوی افسانۀ فردوسی داریم. یکی روایت نظامی عروضی است و دو داستان دیگر در مقدمه‌های شاهنامه آمده‌است. از این دو داستان نیز یکی خود در سه روایت به ما رسیده؛ پس آنچه داریم 5 روایت است از سه داستان. چون در ادامه مدام به متون دربردارندۀ این روایات و داستان‌ها اشاره خواهیم‌کرد خوب است ابتدا اجمالاً آن‌ها را بشناسیم. چهار مقالۀ نظامی عروضی در حوالی 550 تا 552 نوشته شده. می‌دانیم که نیمی از روایت داستان را نظامی در سال 514 از معزّی شنیده و معزّی خود آن را در 510 در طوس از شخصی به نام امیر عبدالرزّاق شنیده بوده‌است. منبع نیمۀ نخست داستان عروضی معلوم نیست. جز چهار مقاله، دو داستان در مقدمه‌ها هست، ولی قضیه به همین سرراستی نیست. سه مقدمه داریم؛ یکی پیشتر مقدمۀ قدیم یا کهن نامیده شده و ما در این مطالعه آن را به پیروی از کهن‌ترین نسخۀ دارندۀ آن، مقدمۀ طوپقاپو می‌خوانیم. این مقدمه ابتدا مقدمۀ شاهنامۀ ابومنصوری (و بخشی از متن آن) را دارد و سپس هر دو داستان فردوسی را به دنبال هم می‌آورد. به ترتیبی که در این مقدمه آمده، ما این داستان‌ها را داستان اول و دوم خواهیم‌خواند. مقدمۀ بعدی مقدمۀ فلورانس است که تا امروز تنها در دو نسخۀ فلورانس و طوپقاپو1510 (س2 خالقی) پیدا شده. مقدمۀ سوم -که همان است که قزوینی «اوسط» نامیده- تا امروز فقط بر مبنای یک نسخه توسّط زنده‌یاد ریاحی چاپ شده، ولی در پنج شش نسخۀ دیگر هم هست. ما این مقدمه را فعلا مقدمۀ مجلس می‌نامیم. مقدمه‌های فلورانس و مجلس دو روایت دیگر از داستان دوم را دارند که روایت مختصرتر آن در مقدمۀ طوپقاپو در ادامۀ مقدمۀ ابومنصوری و داستان اول آمده‌است. این پنج روایت و سه داستان از طرفی بسیار چیزها دارند که درست و با شاهنامه سازگار است یا دست‌کم معقول است، و از سوی دیگر قصه‌ها می‌گویند که قطعاً نادرست و گاه شاخ‌دار است. همینطور، گاه با هم در مسائلی اساسی و مهم اتّفاق نظر دارند، ولی گاه طوری از هم دورند که یک کلمه اشتراک ندارند و حتی گاهی متضاد یکدیگر هستند. از این شباهت‌ها و تفاوت‌ها یک دو مثال می‌آورم: هر سه داستان همصدا می‌گویند ابوالقاسم فردوسی دهقانی بود از طوس. داستان دوم و عروضی اطلاعات بیشتری هم می‌دهند. ولی به نحوۀ ارتباط فردوسی با محمود که می‌رسند، در داستان نخست، عنصری از سرودن سیرالملوک عذر می‌خواهد و فردوسی را که از دوستان اوست معرفی می‌کند. در داستان دوم فردوسی برای تظلم از عامل طوس به غزنه می‌آید و عنصری نه رفیق که هماورد اوست. در این دو داستان فردوسی مدتی در غزنه می‌ماند و شاهنامه می‌سراید. در عروضی اصلاً تا پیش از تقدیم کامل شاهنامه به محمود (به انگیزۀ تامین جهاز دخترش) بین فردوسی و محمود ارتباطی نیست. همینطور هر سه داستان می‌گویند فردوسی هدیۀ ناچیزی را که به او دادند نپذیرفت، ولی داستان اول و عروضی می‌گویند آن را به حمامی و فقاعی و قاصد بخشید و داستان دوم می‌گوید برگرداند. هر سه داستان به اختلاف مذهبی فردوسی و محمود اشاره می‌کنند، ولی در داستان اول ابتدا سلطان به دلیل بی‌ادبی فردوسی در تصریح بر مذهبش یک بار قصد کشتن او را کرده و ماجرای صله اصطکاک دوم است، حال آن که در داستان دوم سلطان فقط وقتی صله برمی‌گردد یادش می‌افتد که فردوسی بدمذهب و سزاوار مرگ است و سپس او را می‌بخشد. در داستان عروضی مذهب فردوسی دلیل کم هدیه دادن است. این مختص به سه داستان نیست بلکه سه روایت داستان دوم هم ممکن است با هم و با هر یک از دو داستان دیگر شباهت و تفاوت داشته‌باشند. در هر سه داستان ماجرا به فرار فردوسی می‌انجامد ولی عروضی او را به هرات و مازندران می‌برد و داستان اول به خانه برمی‌گرداند، حال آن که از سه روایت داستان دوم، او در یکی مثل داستان اول به خانه برمی‌گردد، در دیگری به دهلی می‌رود و در سومی مثل عروضی به مازندران (ولی نه هرات) و سپس بغداد. جالب است که در آن روایت از داستان دوم که مثل داستان اول فردوسی را مستقیم به طوس برمی‌گرداند پایان ماجرا و رسیدن صله به طوس درست بعد از مرگ فردوسی شبیه داستان عروضی است! در باقی جزئیات نیز بین داستان‌ها هر شباهت و تفاوتی که بخواهید هست. این است که بررسی این داستان‌ها و روایات همیشه مایۀ گرفتاری بوده‌است. تعدّد روایات باعث شده همه اصل قصه را داستانی شفاهی بدانند، متّکی بر اصلی تاریخی، که در هر نقل چیزی بدان افزوده شده‌است. کوشش پژوهشگران برای یافتن این که کدام داستان کجا درست می‌گوید به هر نتیجه‌ای که بتوان حدس زد رسیده. طبیعتاً مبنای محک زدن هر جزء از این روایات، یکی اطلاعات (و تصورات) تاریخی پژوهشگران بوده و یکی آنچه شاهنامه می‌گوید (یا ایشان از آن دریافته‌اند). آنچه ظاهراً هرگز انجام نشده شناخت طبیعت این روایات است. مبنای این سلسله مطلب همین خواهدبود. t.me//fanneadab
إظهار الكل...
فنّ ادبیّات

یادداشت‌های علی شاپوران

Repost from از ویرایش
دستور خط و فرهنگ املایی فارسیِ غیررسمی (نسخۀ پیشنهادی)، در روز بزرگداشت فردوسی، ٢۵ اردیبهشت ١۴٠٣، منتشر شد. ▫️فرهاد قربان‌زاده @azvirayesh
إظهار الكل...
Repost from چهار خطی
Photo unavailableShow in Telegram
خیّام به منزلۀ مزۀ حافظ ابوالفضل علاّمی، در ذکر اقوال جلال‌الدین اکبرپادشاه، می‌آورد ( آئین اکبری، ۲: ۲۳۸): «می‌فرمودند: باید که پس از هر غزل حافظ، رباعی عمر خیّام برنویسند. ور نه، خواندن آن حکم شراب بی گزک دارد». منظور از گزک،‌همان مزّه است که پس از خوردن شراب، بدان تغییر ذائقه دهند، از قبیل کباب و تنقلات (رک. بهار عجم، ۲: ۱۷۹۱). به نظر اکبر پادشاه، رباعیات خیّام، حکم مزۀ‌ غزلیات حافظ را دارد و بی خواندن رباعیات، حظّ مخاطب تکمیل نمی‌شود. این سند برای کسانی که دنبال بررسی جایگاه خیّام در شعر قدیم می‌گردند، شاهد خوبی است. بنده دو نسخۀ دیوان حافظ را سراغ دارم که در لابه‌لای غزلیات آن، رباعیات خیّام را کتابت کرده‌اند. یکی از این نسخه‌ها حدود یک قرن پیش از زمان اکبرپادشاه کتابت شده است: دستنویس شمارۀ ۱۹۹ مدرسۀ عالی شهید مطهری (سپهسالار) که کتابت آن در ۹۱۷ ق بوده و دستنویس کتابخانۀ ملی پاریس (Smith-Lesouëf 207) که فاقد تاریخ کتابت است، اما آن را هدایت الله کاتب در قرن دهم کتابت کرده است. ‏.. "چهار خطی" رباعی فارسی، به روایت سید علی میرافضلی https://telegram.me/Xatt4
إظهار الكل...
👍 1