3 988
المشتركون
+524 ساعات
+327 أيام
+15730 أيام
- المشتركون
- التغطية البريدية
- ER - نسبة المشاركة
جاري تحميل البيانات...
معدل نمو المشترك
جاري تحميل البيانات...
▫️ماندن یا رفتن؟
آمد شُدِ تو در این جهان دانی چیست؟
آمد مگسی پدید و ناپیدا شد!
عطار نیشابوری
..
"چهار خطی"
https://telegram.me/Xatt4
چهار خطی
رباعی فارسی، به روایت: سید علی میرافضلی
توضیح تکمیلی
رباعی «چنین چنین» را دوست فاضلم جناب علی عشایری برای من فرستاد و برای تشکر از لطف او، آن را در کانال چهارخطی به اشتراک گذاشتم. حدود چهل سال پیش، رباعی را از زبان دکتر عزیز الله جوینی در سر کلاس درسش در دانشگاه تهران شنیده بودم. مرحوم جوینی به این رباعی علاقۀ زیادی داشت و آن را با حرکات دست و سر اجرا میکرد. دکتر جوینی رباعی را به سال 1353 در مقالهای ثبت کرده بود. مأخذ رباعی، نسخۀ شمارۀ 1838 کتابخانۀ ایاصوفیاست که در 843 ق کتابت شده و تصویرش در کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران موجود است. دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی در کتاب موسیقی شعر، در مبحث قافیه به این رباعی توجه کرده و نوشته است (چاپ دوم، 1368، صفحۀ 77):
«شاعری، حرکات سر و چشم را ـ به اعتبار تنوع آنها ـ جانشین تنوّع دلالت وضعی کلمات کرده و این رباعی را که نمونههایی دیگر نیز دارد سروده است:
دلدار به ما چنین چنین کرد و برفت
بارِ دگرم چنین چنین کرد و برفت
من در عقبش چنینچنین میکردم
او دست به ما چنین چنین کرد و برفت!
که هر کدام از موارد استعمال «چنین چنین» را به معنی مورد نظر خودش ـ که از طریق دست و سر و چشم و ... قابل تصویر است ـ قرار داده است و عملاً عذری برای ایطاء جلی و تکرار قافیه یافته است».
قرائت پیشنهادی آقای محمد رضی پور، تلاشی است در جهت قاعدهمند کردن رباعی و بازگرداندنش به به دایرۀ اصول بنیادین شعر پارسی. متن پیشنهادی ایشان، یک ویرایش ذوقی خارج از سند است که هنوز در آن عیب تکرار قافیه وجود دارد. آنچه در نسخه به وضوح آمده، همان «چنین چنین» است. به نظر من، لطف رباعی، در چنین بودنش و در خروجش از قواعد و هنجارهاست. کاری که سرایندۀ گمنام این رباعی کرده، امری ابداعی است. تا پیش از او، به ذهن کسی نرسیده که میتوان از ظرفیت کلام، چنین بهرهای بُرد. قاعدهمند کردن رباعی، آن هم به مدد ذوق شخصی و با تکلّف بسیار، به کلیشهای شدن رباعی انجامیده و مشکل قافیه را نیز به تمامی حل نکرده است.
..
"چهار خطی"
رباعی فارسی، به روایت سید علی میرافضلی
https://telegram.me/Xatt4
چهار خطی
رباعی فارسی، به روایت: سید علی میرافضلی
یادداشت مخاطبان
یکی از مخاطبان فرهیخته، پیام زیر را از طریق دکتر اکبر ایرانی در مورد رباعی مذکور ارسال فرمودند که در خور توجه است. یادآور میشوم که دکتر شفیعی کدکنی در کتاب موسیقی شعر، رباعی را با همین ضبط «چنین چنین» نقل کرده و فرموده: «شاعر، حرکات سر و چشم را به اعتبار تنوع آنها، جانشین تنوّع دلالت وضعی کلمات کرده... و عملا عذری برای ایطاء جلی و تکرار قافیه یافته است» (موسیقی شعر، 77). و اما یادداشت جناب آقای رضی پور:
سلام. وقتبخیر.
امروز این رباعی بسیار زیبا را در کانال "چهار خطی" خواندم که متاسفانه درست نقل و بازنویسی نشده و خلاقیت و قدرت آفرینندگی و همهی هنر نوآوری و شاعرانگی و زیبایی او گم گشته و بر باد رفته است.
این رباعی، بهصورتی که نقل شده، از نظر قافیه معیوب است و از هنر شاعری تهی است زیرا ظرافتهای شاعری و آرایههای ادبی (از جمله جناس) و شگرد بدیعی که شاعر در سرودن آن بهکار برده (بهکار بردن پانتومیم و نمایش در سرایش و نقلِ شعر - که چیزی نو یا کمیاب است)، از آن زدوده گشته.
هشت بار "چُنین" را ردیف کردن از هر کس ساخته است؛ و کجا "شعر"ش توان خواند؟
نگارنده، بر آن است که خوانشِ مقدّر که بتواند آن ظرافت و هنر شاعری و باریکی سخن را نشان دهد و لطافت را به آن باز گرداند، میباید چیزی مانند این بوده باشد:
۱- دلدار بهما جَبین چُنین کرد و برفت
(= اخم کرد؛ و شاعر آن حرکت چشم و ابروی اخمآلود و پیشانی چیندارِ دلدار را برای مستمعش نشان میداده)
۲- بارِ دگرم، چُنین، جَبین کرد و برفت.
"چنین" را در اینجا باید بهتاکید خواند؛ شاعر میگوید بار دوم (یا بارِ دیگر برایم) باز هم دلدارم اخم کرد و تلخی نمود و گره بر ابرو و چین بر پیشانی افکند، ولی به شکلی دیگر: "اینطور"، "اینچنین"، در حالیکه آن حرکتِ دلدار را به مستمع نشان میدهد.
۳- من در عقبش چُنین حَنین[۱] میکردم.
۴- او، دست به ما چُنین چُنین کرد و برفت.
دلدار هم با حرکت دستش (= برو، برو؛ جهت حرکت: از شاعر بهسوی مستمع؛ و یا هر نوع دیگر از حرکت با دست که نشانهی پس زدن و راندن و "رد" کردن یا بیاعتنا بودن، باشد) پاسخی منفی داده.
[۱] حَنین = ناله؛ نالهی ناقه که از بچه جدا شود. بسیاریِ گریه. لغتنامه.
به مسؤل چهارخطی دسترس ندارم. اگر صلاح میدانید، لطف کنید برایش بفرستید، بلکه اصلاح کند تا خوبی و لطافت و ظرافت این رباعی اعلا، و خلاقیت شاعرش در سرایش آن، بازنموده گردد و دادِ او داده شود.
ارادتمند، محمد رضیپور.
"چهار خطی"
رباعی فارسی، به روایت سید علی میرافضلی
https://telegram.me/Xatt4
چهار خطی
رباعی فارسی، به روایت: سید علی میرافضلی
▫️
«تعلیقاتی بر نزهةالمجالس»، سیدعلی میرافضلی؛ آینۀ پژوهش، سال 35، شمارۀ اول (پیاپی 205)، فروردین و اردیبهشت 1403، 377-405
..
نزهةالمجالس جمال شروانی، یکی از منابع مهم تاریخ رباعی و در بردارندۀ 4139 رباعی از 300 شاعر از قرن پنجم تا اوایل قرن هفتم است. تنها نسخۀ کتاب به خط اسماعیل ابهری در 731 ق کتابت شده است. این دستنویس به شمارۀ 1667 جزو مجموعۀ علی امیری جارالله نگهداری میشود. دکتر محمد امین ریاحی کتاب را بر اساس نسخۀ مذکور، تصحیح و در سال 1366 منتشر کرد. مقدمه، نمایههای کتاب، تعلیقات و توضیحات رباعیات بسیار سودمند و پُرمایه است. متأسفانه تکنسخۀ نزهةالمجالس ایرادهایی دارد که به متن چاپی انتقال یافته است. با پیدا شدن دو دستنویس با اهمیت، گشایشی در بررسی و تصحیح مجدّد نزهةالمجالس پدید آمده: یکی، خلاصةالاشعار فیالرباعیات ابوالمجد تبریزی که در 721 قمری کتابت شده، و دیگری، سفینۀ رباعیات کتابخانۀ دانشگاه استانبول است. این دو منبع، در برطرف کردن اغلاط کتابتی و بسامان آوردن عناوین شاعران نزهةالمجالس، منبعی کارگشاست.
..
"چهار خطی"
رباعی فارسی، به روایت سید علی میرافضلی
https://telegram.me/Xatt4
Pages from No 205.pdf6.01 KB
▫️
«نه غزل از خسروی هروی شاعر قرن نهم ق»، سیدعلی میرافضلی؛ آینۀ پژوهش، سال 34، شمارۀ ششم (پیاپی 204)، بهمن و اسفند 1402، 119-126
..
آنچه در این نوشتار عرضه میشود، نُه غزل یافته شده از خسروی هروی شاعر قرن نهم هجری است. به نوشتۀ امیرعلیشیر نوایی، دیوان اشعار خسروی در قرن نهم در دست مردم بوده است، ولی امروزه نسخهای از دیوان او سراغ نداریم و نشانی از آن در فهرستها نیافتیم. این غزلیات، اگرچه پایۀ چندان بلندی ندارد، ولی یادگاری از یک شاعر از یادرفته است. منبع این اشعار، دستنویسی کهن متعلق به کتابخانۀ فاضل احمد ترکیه و تحفةالحبیب فخری هروی است. آنچه در تذکرهها به نام او نقل شده، تنها بیت مطلع یکی از غزلیات اوست.
..
"چهار خطی"
رباعی فارسی، به روایت سید علی میرافضلی
https://telegram.me/Xatt4
Pages from NO 204.pdf9.39 KB
Photo unavailableShow in Telegram
دلدار به ما چنینچنین کرد و برفت
بارِ دگرم چنینچنین کرد و برفت
من در عقبش چنینچنین میکردم
او دست به ما چنین چنین کرد و برفت!
دستنویسِ مجموعهٔ کتابخانهٔ ایاصوفیه، شمارهٔ ۱۸۳۸، برگ ۱۴۲ رو.
Photo unavailableShow in Telegram
دلدار به ما چنینچنین کرد و برفت
بارِ دگرم چنینچنین کرد و برفت
من در عقبش چنینچنین میکردم
او پشت به ما چنین چنین کرد و برفت!
دستنویسِ مجموعهٔ کتابخانهٔ ایاصوفیه، شمارهٔ ۱۸۳۸، برگ ۱۴۲ رو.
زر یا سر
گر عاشقی ای سرزدۀ عشوهپرست
آن عربدهها کو که کند عاشق مست؟
بر سر چه زنی دست، اگر دردی هست
زر بر کف دست نِهْ، نه سر بر کف دست!
شرفالدین شفروۀ اصفهانی
(دیوان خطی، 126پ)
آن طنز پنهانی که گفتیم در رباعیات شفروه جریان دارد، در رباعی بالا ، نیکْ پیداست. رباعی از زبان معشوق روایت شده و او در حال عتاب با عاشقی است که لابد لاف زده:حاضرم سرم را برایت بدهم! مضمون زرپرستیِ معشوق در رباعیات کمال اسماعیل اصفهانی هم چندین بار دستمایه قرار گرفته، با همین شیوۀ طنازی. صفت «سرزدۀ عشوهپرست» در مصراع اول رباعی شفروه، چه قدر مناسب نشسته و چه تمهید خوشایندی ایجاد کرده است.
گویا مریدان اهل خانقاه، رباعیات شفروۀ اصفهانی را فتوح خانقاهی میدانستند و از دستبرد به دیوان او برای پُر و پیمان کردنِ انبان رباعیات مراد و مرشد خود ابایی نداشتند. این رباعی شفروه نیز به اوحد کرمانی منسوب شده و از تصرّفات خانقاهی نیز در امان نمانده است:
گر عاشقی ای سرزدۀ عشوهپرست
آن عربدهها کو که کند عاشق مست؟
بر سر چه زنی دست، اگرت دردی نیست
سر بر کف نِهْ، چه سر زنی بر کف دست؟
(دیوان رباعیات اوحد کرمانی، 208)
..
"چهار خطی"
https://telegram.me/Xatt4
چهار خطی
رباعی فارسی، به روایت: سید علی میرافضلی