cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

𝕯𝖗𝖆𝖌𝖔𝖓🪽

-بمون حالا قهوه دم کردم!☕

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
431
Obunachilar
+224 soatlar
+197 kunlar
+3530 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

- بعدا؟ بعدا یعنی کِی؟ - بعدا یعنی هیچ‌وقت.
Hammasini ko'rsatish...
پنج سالم بود. خواهرم مرا در کمد انداخت و در را قفل کرد. به او فحش دادم و با خود فکر کردم: او بی رحم ترین خواهر دنیاست! در تاریکی گریه کردم... بیهوش شدم... به هوش که آمدم، سربازان خواهرم را کشته بودند! -احسان افشاری
Hammasini ko'rsatish...
00:28
Video unavailableShow in Telegram
تمام پنجره‌های قلبم را بسته‌ام این اندوه از کجا می‌آید؟! -عدنان الصائغ
Hammasini ko'rsatish...
مرز بین یک رفتار خوب و یک رفتار بد،به همین باریکیه پس حواستون جمع باشه!
Hammasini ko'rsatish...
مرز بین یک رفتار خوب و یک رفتار بد، به همین باریکیه پس حواستون جمع باشه!
Hammasini ko'rsatish...
Repost from N/a
_ عزیزم قوز نکن ، پوست لبتو نکن ، پاتو تکون نده و پاشو یچیز شیرین بخور ‌‌‌‌...
Hammasini ko'rsatish...
Repost from Deja vu
مهمترین هدف اینه که در حالت کلی، حال دلت خوب باشه.
Hammasini ko'rsatish...
زِ هر افتادنی برخاستن هست، مگر از اعتبارِ چشم و از دل!
Hammasini ko'rsatish...
کتایون ریاحی تو یکی از اپیزود ها میگه: یه روزی یه مار عاشق میشه. همینطوری که تو فکر بوده و آه عمیق میکشید. دوستاش بهش میگن چته خیلی تغییر کردی!؟ برگشت گفت عاشق شدم. گفتن این که اتفاق خوبیه! حالا خوشتیپه خوبه؟ گفت خیلی خوش خط و خال قد بلند. دوستش گفت میدونه عاشقشی؟ گفت نه من اصلا روم نمیشه برم جلو. دوستش گفت بالاخره که چی!! باید بهش بگی. خلاصه یه روزی عزمش رو جزم میکنه و میره جلو نزدیک میشه، میبینه که اون عشقش شیلنگ بوده!! ما آدما عاشق تصورات ذهنی خودمون میشیم بعد که میریم جلو میبینیم شیلنگه!
Hammasini ko'rsatish...