cookie

Ми використовуємо файли cookie для покращення вашого досвіду перегляду. Натиснувши «Прийняти все», ви погоджуєтеся на використання файлів cookie.

avatar

گشت‌ها | هومن پناهنده

کانال هومن پناهنده

Більше
Рекламні дописи
877
Підписники
+124 години
+57 днів
+1430 днів

Триває завантаження даних...

Приріст підписників

Триває завантаження даних...

Repost from javad kashi
تحریم بنیادگرا، تحریم بازیگر ----- من دور اول در انتخابات شرکت کردم. به دکتر پزشکیان رای دادم. نمی‌توانم انکار کنم پیروز دور اول انتخابات تحریم‌کنندگان بودند. آنها با عدد درشت خود یک قدرت اجتماعی عظیم را به صحنه آوردند. اما پیش‌بینی می‌کنم دور دوم انتخابات تحریم کنندگان را به دو گروه تقسیم کند: تحریم کنندگان بنیادگرا و تحریم کنندگان بازیگر. تحریم کنندگان بنیادگرا کسانی هستند که تحریم را یک استراتژی دراز مدت برای تحصیل همه مطالبات خود می‌انگارند. همین که می‌بینند در هر دوره انتخاباتی می‌توانند ابراز وجود کنند، نتیجه گرفته‌اند همین مسیر را باید تا وصول به همه آرزوهای سیاسی خود حفظ کنند. هیچ‌کس نمی‌داند چطور ممکن است تحریم انتخابات منجر به تغییر حکومت به یک نظم دمکراتیک، پاکدست، عادل شود. آنها بنیادگرا هستند به این جهت که به یک اصل و قاعده انکاری برای تحصیل همه چیز تکیه کرده‌اند. تفاوت‌شان با بنیادگرایان دینی در آن است که به جای آنکه یک کانون قدسی در بنیاد جهان خود بکارند، یک هسته نفرت و انکار کاشته‌اند. وجه اشتراک عملی‌شان با بنیادگرایان دینی بی‌توجهی به امور اینجایی و اکنونی در عرصه سیاست است. به دکتر جلیلی نظر کنید. بیش از یک دهه است برای همه چیز برنامه دارد و درمان همه دردهای اجتماعی و سیاسی و فرهنگی در کیسه اوست. نظم کلامی او هیچ تغییری نمی‌کند. هیچ تجربه‌ای در گذشته شخصیت و باورهایش را تحت تاثیر قرار نداده است. می‌توان پیش بینی کرد هیچ حادثه‌ای در آینده نیز او را تغییر نخواهد داد. تحریمی‌های بنیادگرا نیز ممکن است به سرعت به چنین وادی پرتاب شوند. خوب اگر دقت کنید نشانه‌های این وضعیت را می‌توانید در کلام تبلیغاتی آنها مشاهده کنید. تحریمی‌های بازیگر اما به این نتیجه می‌رسند که می‌توانی یک دوره تحریم کنی اما اگر در میدان واقعی عمل سیاسی، امکانی برای بازی دیگری هم پیدا شد، نباید از آن غفلت کرد. اگر حقیقتاً گشایش‌های اندک اقتصادی و اجتماعی و زندگی سیاسی و فعالیت مدنی در پرتو ریاست جمهوری پزشکیان بیشتر از رقیب او خواهد بود، چرا نباید مشارکت کرد؟ بنیادگرا حیات سیاسی را تا غایت ویرانگر آن دنبال می‌کند حتی اگر نتیجه‌ای نگیرد. آنچه برای او مهم است، خلق حماسه و قهرمانی است. اما بازیگر بی‌آنکه الزاماً از اصول و بنیادهای خود صرف نظر کند، یک چشم تیز به فرصت‌های بزرگ و کوچک عینی و واقعی هم دارد. اصول و بنیادهای او، مانع از عمل‌گرایی مبتذل می‌شود، اما فرصت سنجی‌های آن به آن او، امکان‌های حل سیاسی معضلات یک ملت را از چشم نمی‌اندازد. @javadkashi
Показати все...
چرا به دکتر پزشکیان رأی می‌دهم من از پیش از دوم خرداد بر این باور بودم که راه اصلاحات در کشور ما از انتخابات عبور نمی‌کند و چه بسا تحمیل یک رئیس جمهور و یا مجلس "غیرخودی" به حکومت، وضع را از جهاتی پیچیده‌تر و راه اصلاح واقعی را ناهموارتر و دشوارتر می‌کند. همواره بر این باور بودم که نیروهای منتقد و مخالفان مسالمت‌جو باید خارج از قدرت رسمی بایستند و با تکیه بر امکانات مدنی و تقویت نیروی اجتماعی، توازنی در برابر قدرت دولت پدید آورند و از این رهگذر راه تعاملی معنادار و قدرتمند را با نهادهای حاکم به قصد دستیابی به توافقی در جهت اصلاح شیوهٔ حکمرانی بگشایند. همواره نظرم بر این بوده است که دستگاه دولت فقط مخزن امکانات و منابع نیست، هزاران محدودیت و مسئولیت و گرفتاری هم دارد و در وضعیتی مانند کشور ما چه بهتر که افراد مورد اعتماد و وثوق صاحبان اصلی قدرت زمام امور اجرایی را به دست گیرند تا از یک‌سو در برابر سختی‌ها و زمختی‌های کار اجرایی و فشار مطالبات عمومی به واقع‌بینی روی آورند و از سوی دیگر، دستگاه دولت به محل منازعات فرساینده و بی‌حاصل بین‌جناحی تبدیل نشود و حداقلِ کارآمدی را برای پیشگیری از انباشت مشکلات و تبدیل آنان به سیلی مخرب و یا بهمنی ویرانگر فراهم کند. از همین رو، همیشه بر لزوم اصلاحات پیشاانتخاباتی برای معنادار شدن امر انتخابات و امکانِ اصلاحات از بالا اصرار داشته‌ام و به همین جهت در اغلبِ مقاطع انتخاباتی تمام فشارهای روانی دوستان و کنشگرانِ مشتاق انتخابات را به جان خریده‌ام و با آنان همراهی نکرده‌ام. هنوز هم بر همان عقیده‌ام و خللی در ارکان این نگاه و تحلیل پدید نیامده است. با این همه، حادثهٔ غیرمترقبهٔ سقوط هلی‌کوپتر مرحوم رئیسی و همراهانش و روند انتخابات زودهنگام متعاقب آن، وضعی در کشور ما پدید آورده که همگی ما را در شرایط اضطراری و بغرنجی قرار داده است. اگر انتخابات به سمتی می‌رفت که یک اصولگرای معمول حتی فردی مانند محمدباقر قالیباف به دور دوم انتخابات راه می‌یافت، دلیلی برای احساس اضطرار و لزوم مشارکت در انتخابات پدید نمی‌آمد اما مکر روزگار سبب بالا آمدن کاندیدایی شد که به نظر من پایی بر روی زمین ندارد و چنان شیفتهٔ ذهنیات خود است که امیدی به تعدیل و نرمش او در برابر زمخت‌ترین واقعیات هم نمی‌رود. او حتی کاندیدایی منفرد هم نیست که بتوان به کنترل او توسط ساختارهای موجود امید بست. آقای دکتر جلیلی متکی بر یک نیروی تشکیلاتی و همبسته و سخت ایدئولوژیک است که به دلایل مختلف آزادی عمل بسیاری پیدا کرده و می‌تواند خواست‌های خود را به هر نهادی تحمیل کند. ما تا کنون با چنین پدیده‌ای در کشور روبرو نبوده‌ایم و بدبختانه مجموع شرایط داخلی و خارجی ایران نیز چنان شکننده و برای امنیت ملی پرمخاطره است که نمی‌شود ریسک سپردن قوهٔ مجریه به چنین نیرویی را در چنین وضعی به جان خرید و با کناره‌گیری از انتخابات راه پیروزی آن را هموار کرد. در طرف مقابل این جریان اما دکتر مسعود پزشکیان قرار دارد. دکتر پزشکیان به لحاظ توانمندی‌های فردی ضعف و قوت‌هایی برای امر حکمرانی دارد که در مناظرات و تبلیغات انتخاباتی او آشکار شده است. در واقع اگر بخواهم صریح و صادقانه سخن بگویم فرستادن او به پاستور مثل فرستادنش به روی میدان مین است! با این حال، چاره‌ای جز این فداکاری وجود ندارد. واقعیت این است که من اطمینانی برای موفقیت دکتر پزشکیان در تحقق وعده‌هایش در مقام ریاست جمهوری ندارم، اما در مقابل وضع مقدر و محتومِ به قدرت رسیدن تیم آقای جلیلی، او یک شانس و احتمال است که با درایت بسیار شانس و احتمال موفقیتش افزایش می‌یابد. بزرگترین سرمایهٔ دکتر پزشکیان صداقت و پاکدستی و دلسوزی بدون ریا و نفاق او برای مردم و کشور است. با این سرمایه می‌توان اعتماد مردم را جلب کرد و با ارکان قدرت هم به تفاهم نسبی رسید. برای این منظور، تمهیدات بسیاری لازم است که نخستینِ آنها دور کردنِ "مشتاقان خدمت"! و افراد حاشیه‌آفرین و پر سر و صدا و ماجراجو از دور کابینه و تشکیل تیمی متخصص و پرحوصله و سلیم‌النفس و حساسیت‌زدا و اهل اقناع و تعامل در نهاد اجرایی کشور است. به امید آن‌که خداوند به این ملک باستانی و این مردم رنج‌کشیده بار دیگر یاری رساند و آنها را از این عقبهٔ هولناک به سلامت گذر دهد، من در روز جمعه رأی خود را به نام دکتر مسعود پزشکیان به صندوق می‌اندازم و از همهٔ آنان که به تشخیص سیاسی‌ام باوری دارند درخواست می‌کنم که تردید را کنار بگذارند و با سربلندی و افتخار همین کار را بکنند و از طعن طاعنان نهراسند. آنچه باید از آن هراسید، عافیت پیشه کردن به قیمت هل دادن کشور به پرتگاه‌ست! یجزی‌الله صادقین بصدقهم. #احمد_زیدآبادی @ahmadzeidabad
Показати все...
Фото недоступнеДивитись в Telegram
زود امیدوار می شویم و زود ناامید. در همه احوال وضع موجود را جهنم می پنداریم و باور داریم که “اگر فقط چنین و چنان شود” به بهشت موعود می رسیم. علم و دانش و پیشرفت و آزادی مفت به دست نمی آید بلکه کار می برد، حوصله و شکیبایی می‌خواهد، طول می کشد و بدون استمرار و تداوم حاصل چندانی نمی دهد. و نتیجه‌اش نیز بهشت برین نیست بلکه پیشرفت نسبی ست و جامعه بهتر. #فرهنگ_تاریخ_سیاست #همایون_کاتوزیان @mosighi_andishe
Показати все...
Фото недоступнеДивитись в Telegram
جایگاه والای بسیار کم‌نظیر جناب آقای حسین معصومی همدانی در موضوعاتی چون تاریخ و فلسفه علم و ادبیات در جامعه علمی ایران، نیازی به توصیف ندارد. در حدود چهار دهه افتخار مصاحبت و دوستی با جناب استاد، به ندرت دیده یا شنیده‌ام که ایشان این گونه آشکارا و بدون ملاحظه، اظهار نظر سیاسی در مسائل روز کنند. بیانیه امروز ایشان در تشویق مشارکت در رای دادن به آقای دکتر مسعود پزشکیان، نشانگر اهمیت موضوع و حساسیت شرایط ایران در انتخاب بین دو راه برای آینده ایران و ایرانی است: انتظار معجزه نیست حسین معصومی همدانی نه وقت تحلیل است و نه من قدرت تحلیل دارم. در فن خطابه هم مهارتی ندارم تا با نوشته‌ها و سخنان پرشور توده‌های مردم را به رأی دادن یا رأی ندادن برانگیزم. یکی از مردم ایرانم و کار اصلی‌ام علم و فرهنگ، و بزرگترین دغدغۀ فکری‌ام سرنوشت علم و فرهنگ در این سرزمین است و سال‌هاست آرزوی روزی را دارم که جز این دو حوزه به چیز دیگری، به‌خصوص به سیاست، فکر نکنم. با این حال وضع اسفباری که در دانشگاه و فرهنگ می‌بینم و با همۀ وجود حس می‌کنم مرا مکلف می‌کند که به امید بهبودی، هرچند اندک، در انتخابات شرکت کنم و رأی خود را به آقای مسعود پزشکیان بدهم و کسانی از نوع خود را هم به این کار تشویق کنم. از دوستانی که این چند خط را می‌خوانند تقاضا دارم که اگر با گروه‌های دیگری از مردم تماس دارند، و اگر دردهای ایشان را می‌شناسند و زبان ایشان را می‌دانند، سخن ایشان را بشنوند و به ساده‌ترین و عینی‌ترین زبان تأثیری را که رأی دادن یا ندادن به مسعود پزشکیان بر فردای ایشان خواهد داشت برایشان توضیح دهند. انتظار هیچ معجزه‌ای هم نداشته باشند.
Показати все...
نه وقت تحلیل است و نه من قدرت تحلیل دارم. در فن خطابه هم مهارتی ندارم تا با نوشته‌ها و سخنان پرشور توده‌های مردم را به رأی دادن یا رأی ندادن برانگیزم. یکی از مردم ایرانم و کار اصلی‌ام علم و فرهنگ، و بزرگترین دغدغۀ فکری‌ام سرنوشت علم و فرهنگ در این سرزمین است و سال‌هاست آرزوی روزی را دارم که جز این دو حوزه به چیز دیگری، به‌خصوص به سیاست، فکر نکنم. با این حال وضع اسفباری که در دانشگاه و فرهنگ می‌بینم و با همۀ وجود حس می‌کنم مرا مکلف می‌کند که به امید بهبودی، هرچند اندک، در انتخابات شرکت کنم و رأی خود را به آقای مسعود پزشکیان بدهم و کسانی از نوع خود را هم به این کار تشویق کنم. از دوستانی که این چند خط را می‌خوانند تقاضا دارم که اگر با گروه‌های دیگری از مردم تماس دارند، و اگر دردهای ایشان را می‌شناسند و زبان ایشان را می‌دانند، سخن ایشان را بشنوند و به ساده‌ترین و عینی‌ترین زبان تأثیری را که رأی دادن یا ندادن به مسعود پزشکیان بر فردای ایشان خواهد داشت برایشان توضیح دهند. انتظار هیچ معجزه‌ای هم نداشته باشند. حسین معصومی همدانی
Показати все...
اگر دموکراسی هیچ حسنی نمی‌داشت جز همین که عبدی می‌گوید، می‌ارزد که آدمی در راهش صد بار جان ببازد. به‌رغم همهُ رنج‌ها و سختی‌ها، مزهُ انتخابات ۱۳۷۶ هنوز زیر دندانم است. #هومن_پناهنده @gashthaa
Показати все...
Фото недоступнеДивитись в Telegram
Показати все...
روزنامه جوان: درخواست اصلاح طلبان و خاتمی برای افزایش مشارکت ، ایده شیطانی است

خاتمی که انتخابات قبلی را به بهانه «ماندن کنار مردم» تحریم کرد، اکنون دوباره به بهانه «ماندن کنار مردم» و در یک پیام خالی از هرگونه ارزش‌های دینی و انقلابی دعوت به مشارکت می‌کند.

Repost from مهمات
روزنامه جوان، نزدیک به سپاه: درخواست اصلاحطلبان و خاتمی برای افزایش مشارکت، ایده شیطانی است. اصلاح‌طلبان اکنون تمایل دارند که مشارکت حداکثری شود اما این تمایل‌ به مشارکت هم یک چیز غیردموکراتیک و حتی شیطانی است.‌ این تفکر، «استبداد رأی» است. این دیکتاتوری دموکراسی‌خواهان است. 🔗 yaghmafashkhami II (@yaghma_fashkham)
Показати все...
چند روز پیش، دوستی صاحب‌نظر، که مقیم آمریکا و تحصیل‌کردهُ آنجا است، در فرسته‌ای کوتاه وضع سیاسی آمریکا و انتخابات ریاست جمهوری در آن کشور را برایم توصیف کرد. در پس ِ پشت نوشتهُ او، نگاه و نگرش کلی‌اش به ماهیت کنش سیاسی و امید حداقلی‌اش به سیاست، نکته‌آموز و درخور تاُمل است: "امروز که خبر درگذشت آقای چامسکی مطرح و بعد تکذیب شد، نکته‌ای از او به یادم آمد. چامسکی آنارکوسیندیکالیست است و نگاه انقلابی دارد. ولی همو بارها به دیگران توصیه کرده‌ است در انتخابات شرکت کنید و به دموکرات‌ها راُی بدهید، اما هیچ انتظاری از دموکرات‌ها نداشته باشید. توضیح حرفش هم این است که دموکرات‌ها بر خلاف جمهوری‌خواهان تخریب نمی‌کنند، و فضای سیاسی را برای اعمال نفوذ سازمان‌های مدنی مهیا می‌کنند. دموکراسی امریکا دچار بحران است. این را تقریباً همه، از چپ و راست، می‌گویند. فهرستی از اصلاحات ضروری برای بیرون آمدن از بن‌بست سیاسی ارائه شده است که تقریبا عقلای همهُ طیف‌های سیاسی آن را پذیرفته‌اند: برداشتن منطقه‌بندی برای انتخابات مجلس، برداشتن کالج الکترال برای انتخابات ریاست جمهوری، محدود کردن طول خدمت در دیوان عالی، افزایش تعداد قاضی‌های دیوان عالی، باز کردن انتخابات مرحلهُ اول و... . اما هیچ چشم‌اندازی برای تحقق این اصلاحات به چشم نمی‌خورد. اینجا هم نظام دچار انسداد سیاسی است. اوباما با وعدهُ تغییر آمد، اما هشت سال درگیر بحران‌های داخلی و خارجی بود. او، در سال 2008، با یک بحران اقتصادی بزرگ و دو جنگ وارد کاخ سفید شد. در سراسر کشور تظاهرات بود، همان به اصطلاح جنبش چای. در طی هشت سال تقریبا هیچ کدام از وعده‌هایش جامهُ عمل نپوشید. او چند دست‌آورد عمده داشت: نظام بیمهُ همگانی؛ برجام؛ و توافق پاریس برای تغییرات اقلیمی. ترامپ هر سه را از حیّز انتفاع انداخت. عدهُ زیادی دلسرد شدند و در انتخابات سال 2015 شرکت نکردند و سال 2016 جناب ترامپ شارلاتان با سلام و صلوات وارد کاخ سفید شد. امروز هم همین بساط است. عدهُ زیادی میل به شرکت ندارند. به سیاست‌مداران، نهادهای مستقر، مطبوعات و رسانه‌ها، و کل نظام بی‌اعتمادند. هر دو حزب در معرفی کاندید شایسته شکست خورده‌اند. به قول بزرگی، انتخابات بین یک زامبی و یک جانی است. چنین وضعیتی باز به نفع ترامپ است. قانع کردن امریکایی‌ها( که واقعا از بهبود شرایط ناامید شده‌اند) برای اهمیت دادن به انتخابات و مشارکت در آن، بسیار سخت شده است. حرف من به دوستان و نزدیکانم این است که راُی ندادن شما به معنای خالی کردن میدان برای کسی است که به قصد تخریب می‌آید. در چنین شرایطی باید روی حرف امثال چامسکی تامل کرد. او مویش را در آسیاب سفید نکرده است. به بایدن رای بدهید، اما انتظار معجزه نداشته باشید." #هومن_پناهنده @gashthaa
Показати все...
Оберіть інший тариф

На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.