cookie

Ми використовуємо файли cookie для покращення вашого досвіду перегляду. Натиснувши «Прийняти все», ви погоджуєтеся на використання файлів cookie.

avatar

گفتگفتم داستان

کانال گفتگفتم:اخبارداستان ،تاتر،سینما،معرفی کتاب ،تاریخ بازتاب اخبارنشست های ادبی شروع به کارکانال12/12/1394 ارتباط باادمین: @A12z3z هشتک های کانال یکشنبه ها #متن سه شنبه ها #داستان #کتاب پنجشنبه ها #سینما #تاتر وبرای درگذشتگان هنرمند #یاد

Більше
Рекламні дописи
884
Підписники
-224 години
-47 днів
-4330 днів

Триває завантаження даних...

Приріст підписників

Триває завантаження даних...

هنرانقلاب.docx0.12 KB
خروس قلم سبز.docx0.28 KB
آوینی.docx0.18 KB
Repost from آفرینش
Фото недоступнеДивитись в Telegram
انتشار فراخوان یک رویداد با موضوع سالمندان به گزارش ایسنا، بنیاد فرهنگ سالمندی با انتشار فراخوان چهارمین دوره جشنواره «آفتابگردان»، آمادگی خود برای دریافت آثار نویسندگان و شاعران کشور را با موضوع سالمندان اعلام کرد. طبق برنامه‌ریزی‌انجام شده دبیرخانه چهارمین دوره جشنواره فرهنگی ادبی آفتابگردان از ۲۴ تیر آماده دریافت آثار علاقه‌مندان در بخش‌های داستان، شعر و خط و خوشنویسی، پادکست و نماهنگ  است. علاقه‌مندان می‌توانند آثار خود را تا ۱۵ شهریور ۱۴۰۳  از راه‌های ایمیل aftab۳@salmandiran.ir، آدرس پستی: تهران، خیابان مطهری، پلاک۱۴۵، طبقه سوم، کد پستی ۱۵۷۶۶۳۷۶۳۱ ، وب سایت بنیاد www.salmandiran.ir/aftabgardan  و شبکه‌های اجتماعی به شماره ۰۹۰۳۱۲۳۶۰۹۴ به دبیرخانه جشنواره ارسال کنند. علاقه مندان می توانند در صورت نیاز به اطلاعات جامع به درگاه الکترونیکی بنیاد ملی فرهنگ سالمندی به آدرس www.salmandiran.ir مراجعه کنند. isna.ir/xdRvP2 ما را دنبال کنید: @adabi_revayat http://revayatedastan.ir https://instagram.com/anjoman_revayat?igshid=r5pq8xt5gtxm #سالمندی #فراخوان_اثر #آفرینش @afarineshdastan @afarineshdastan
Показати все...
👍 1
Фото недоступнеДивитись в Telegram
رمان «پشت درهای بهشت» نوشته رضا کاشانی اسدی که درباره رخدادهای پیش و پس از واقعه عاشورا و جامعه کوفه در آن‌ زمان است، به‌تازگی توسط انتشارات کتاب جمکران به چاپ پنجم رسیده است. نویسنده در رمان «پشت درهای بهشت»، فضای خدعه و خفقان زمان شهادت امام حسین (صلوات الله علیه) را تصویر کرده و برخی از عبرت‌های ماجرای عاشورا را در قالب داستان بیان کرده است. او با استفاده از روایات تاریخی، ماجرای زندگی فردی را به تصویر کشیده که بخشی از زوایای پنهان آن ‌برهه تاریخی را برای مخاطب روشن می‌ کند. موقع جوان کوفی شاگرد ویژه حبیب بن مظاهر است. کوفه در تب و تاب نهضت عاشوراست و ابن‌زیاد ملعون همه کسانی را که به حضرت نامه نوشته بودند، با تهدید و تطمیع از یاران خود می‌کند. پدر موقع نیز از ترس خشم ابن زیاد به دربار رفته و موقع را نیز با زور به همراه خود برای دستبوسی می‌برد. پدرش او را در خانه حبس می‌کند تا دور و بر حبیب بن مظاهر رحمت الله علیه نباشد. وقتی حبیب به قصد پیوستن به امام حسین (صلوات الله علیه) از کوفه خارج می‌شود، موقع با واقعیتی روبرو می‌شود که ... @goftgoftam 🔻🔺 #ادبیات
Показати все...
👍 1
کتاب های عاشورایی که واقعه‌ی کربلا را روایت می‌کنند - وبلاگ طاقچه https://taaghche.com/blog/1401/06/16/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C/ @goftgoftam 🔻🔺 #ادبیات
Показати все...
کتاب های عاشورایی که واقعه‌ی کربلا را روایت می‌کنند - وبلاگ طاقچه

ادبیات عاشورایی از غنی‌ترین و حماسی‌ترین ذخایر فکری و احساسی مکتب شیعه است. در این یادداشت، به معرفی مهم‌ترین کتاب های عاشورایی پرداختیم.

👍 1
برشی از کتاب پدر عشق و پسر “عجیب بود رابطه میان این پدر و پسر. من گمان نمی کنم در تمام عالم، میان یک پدر و پسر، این همه تعلق، این همه عشق، این همه انس و این همه ارادت حاکم باشد. من همیشه مبهوت این رابطه‌ام. گاهی احساس می‌کردم که رابطه حسین با علی اکبر فقط رابطه یک پدر و پسر نیست. رابطه یک باغبان با زیباترین گل آفرینش است، رابطه عاشق و معشوق است. رابطه دو انیس و همدل جدایی‌ناپذیر است. احساس می‌کردم رابطه علی اکبر با حسین فقط رابطه یک پسر با پدر نیست. رابطه ماموم و امام است. رابطه مرید و مراد است. رابطه عاشق و معشوق است. رابطه محب و محبوب است و اگر کفر نبود می‌گفتم رابطه عابد و معبود است…” «در تمام طول راه که با خودم و آن عزیز یگانه واگویه می کردم، می گفتم انگار من مانده ام که روایت کنم تو را! و همچنان بر این گمانم که این است رمز ماندن من در پی آن توفان آشوب و فتنه و بلا .بنشین لیلا! این طور با چشم های غم گرفته و اشکبار، به من خیره نشو. من آتش این دل سوخته را؛ این نگاه غمزده را بیش از این تحمل نمی توانم کرد. هر چند تو هر روز بر زخمهای من مرهمی تازه گذاشتی و من هر روز بر جکر دندان گزیده تو جراحت تازه ای نشاندم، اما کیست که بتواند این همه غم را در نگاه یک زن ببیند و تاب بیاورد؟!» امام، با دستهای لرزانش، خون را از سر و صورت و لب و دندان علی می‌ستُرْد و با او نجوا می‌کرد: “تو! تو پسرم! رفتی و از غمهای دنیا رها شدی و پدرت را تنها و بی‌یاور گذاشتی.” و بعد خم شد و من گمان کردم به یافتن گوهری. و خم شد و من گمان کردم به بوییدن گلی. و خم شد و من با خودم گفتم به بوسیدن طفل نوزادی. و خم شد و من به چشم خودم دیدم که لب بر لب علی گذاشت و شروع کرد به مکیدن لبها و دندانهای او و دیدم که شانه‌های او چون ستونهای استوار جهان تکان می‌خورد و می‌رود که زلزله‌ای آفرینش را درهم بریزد. و با گوشهای خودم از میان گریه‌هایش شنیدم که: “دنیا پس از تو نباشد، بعد از تو خاک بر سر دنیا.” و با چشمهای خودم بی‌قراری پسر را دیدم، جنازه علی اکبر را که با این کلام پدر آرام گرفت و فرو نشست: “و چه زود است پیوستن من به تو پسرم، پارهء جگرم، عزیز دلم.”علی آرام گرفت اما چه آرام گرفتنی! این‌بار چندم بود که پا به آن‌سوی جهان می‌گذاشت و باز به خاطر پدر از آستانهء در سرک می‌کشید و بر می‌گشت. مگر پدر، دل از او نکنده بود که او به کندن و رفتن رضایت نمی‌داد؟درست در همان زمان که بدنش تکه تکه شده بود و روح از بدن به تمامی مفارقت کرده بود، من به چشم خودم دیدم که نشست و به پدر که مضطر و ملتهب به سمت او می‌دوید، گفت: “راست گفتی پدر! این آغوش پیامبر است، این سرچشمهء عشق اکبر است. این همان وصال مقدر است. این جام، جام کوثر است. تشنگی بعد از این بی‌معناست.” @goftgoftam 🔻🔺 #ادبیات
Показати все...
👍 1
Фото недоступнеДивитись в Telegram
معرفی کتاب پدر، عشق و پسر کتاب پدر، عشق و پسر داستانی زیبا و لطیف از سید مهدی شجاعی است که در انتشارات کتاب نیستان به چاپ رسیده است. این اثر که از زبان اسب حضرت علی اکبر (علیه السلام) روایت می‌شود، فرازهایی را از زندگی آن حضرت به تصویر کشیده است.  راوی داستان، عقاب، اسب حضرت علی اکبر (علیه السلام) است و مخاطب راوی، مادر گرامی حضرت، لیلی، بنت ابی مره است. در ده مجلس داستان، همراه با آن حضرت به زندگی امام قدم می‌گذاریم و در مجالس پایانی به داستان شهادت حضرت می‌رسیم. اما هر کدام از برش‌های کتاب نیز به نوعی به واقعه کربلا مربوط می‌شوند و از این رو، تک تک خطوط کتاب، رنگ و بوی عاشورایی خود را حفظ کرده است.  @goftgoftam 🔻🔺 #ادبیات
Показати все...
👍 1
در شهر بخارا ؛ علم هایی که برای سیاوش سالها ساخته اند ، شبیه همین علم های حسین ع است. تاریخ ایرانی بودن ما و شیعه یکی است. هردوی ما کشته و اسیر خلیفه جور عرب بودیم. سنت‌های دیگری هم در لرستان وجود دارد مثل چهل‌منبر که به طور اختصاصی متعلق به بانوان است و محل برگزاری آن کوچه ارزاق خرم‌آباد است. یا مثلا تراش عباس که بنا به باور قدیمی حضرت عباس برای شهادت خود را آراسته کرده و صورت را پیرایش کرده و خرم‌آبادی‌ها این را سنت کرده بودند. با این همه هرگز در مورد خَرَ افتادن، رفتار افراطی از بزرگان هیئت‌ها ندیدم.  آخرین عکسی که از مرحوم پدرم دارم، خره را به تبرک به سر و شانه‌ها یا صورت می‌مالید. من می دانم که بهرام بیضایی تا حدودی از دریچه نگاه مثل منی به عاشورا نگاه کرده . عاشورا در لرستان هنوز بر قدیمی ترین سنت های ایرانی می گردد و بعد از من و شما هم تا قیامت و حیات مردم شهر سینه به سینه خواهد گشت. کاش ما که اینهمه دنبال ایرانیزه کردن همه چیز هستیم و خود را نواده خاک پاک آریایی می دانیم ؛میثاق با خاک در لرستان را درک کنیم. حسین ع برای لرهاحقیقت خون سیاوشان است نه بر گونه اسطوره.یک زندگی تمام‌ @mashinetahrir
Показати все...
👍 1👏 1
00:02
Відео недоступнеДивитись в Telegram
زان یارِ دلنوازم شُکریست با شکایت گر نکته‌دانِ عشقی بشنو تو این حکایت بی‌مزد بود و مِنَّت هر خدمتی که کردم یا رب مباد کس را مخدومِ بی‌عنایت رندانِ تشنه‌لب را آبی نمی‌دهد کس گویی ولی‌شناسان رفتند از این ولایت در زلفِ چون کمندش ای دل مپیچ کانجا سرها بریده بینی بی‌جرم و بی‌جنایت چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی جانا روا نباشد خونریز را حمایت در این شبِ سیاهم گم گشت راهِ مقصود از گوشه‌ای برون آی ای کوکبِ هدایت از هر طرف که رفتم جز وحشتم نَیَفزود زِنهار از این بیابان وین راهِ بی‌نهایت ای آفتابِ خوبان می‌جوشد اندرونم یک ساعتم بِگُنجان در سایهٔ عنایت این راه را نهایت صورت کجا توان بست؟ کِش صد هزار منزل بیش است در بِدایت هر چند بردی آبم، روی از دَرَت نَتابم جور از حبیب خوشتر کز مُدَّعی رعایت عشقت رِسَد به فریاد ار خود به سانِ حافظ قرآن ز بَر بخوانی در چاردَه روایت لسان الغیب حافظ شیرازی رحمة الله علیه سلام بر شهیدان و فدائیان و عاشقان در خون غلتیده دشت کربلای حسین صلوات الله علیهم اجمعین @goftgoftam 🔻🔺 #تسلیت
Показати все...
2.44 KB
😢 1🕊 1
00:42
Відео недоступнеДивитись в Telegram
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ سلام بر تو اى ابا عبداللّه و بر جانهائى که فدایت شدند، بر تو از من سلام خدا باد، همیشه تا من زنده ام و برقرار است شب و روز و این زیارت را خداوند آخرین زیارتم از شما مقرر نفرماید.   اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ سلام بر حسین و بر على بن الحسین و بر فرزندان حسین و بر اصحاب و یاران حسین. ایام غم و ماتم قطب عالم امکان حضرت صاحب الامر والعصر والزمان صلوات الله علیه و عجل الله تعالی فرجه الشریف بویژه تاسوعا و عاشورای شهیدان دشت نینوا سلام الله علیهم اجمعین بر تمام رهروان و عاشقان و شیفتگان آنان تسلیت باد. @goftgoftam 🔻🔺 #یا‌حسین‌شهید‌ادرکنا #تسلیت
Показати все...
6.11 MB
5😢 2
سگ حکیمی فرزانه شیطان را در مکاشفه ایی دید پرسید چگونه از فرمانبرداری ما نامید می‌گردی؟ گفت: سخت! خیلی سخت! حکیم پرسید: آسان و کوتاهش چیست؟ گفت: وقتی محل سگ به من نگذاری. فرزانه پرسید: چگونه؟ شیطان گفت: آنوقت است که می‌فهمم تو مستعد وسوسه و تحریک و ترغیب نیستی مثل اولیا مخلِص و مخلَص خداونگار. @goftgoftam 🔻🔺 #پند
Показати все...
👍 1 1👏 1
Оберіть інший тариф

На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.