cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

𝙎𝙚𝙭 𝙝𝙤𝙪𝙨𝙚🔞

بندازمت رو تخت خیمه بزنم روت، بیوفتم به جون لباتو کبودشون کنم🫦💦 این رمان مناسب همه سنین نیست🔞

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
38 756
مشترکین
-9524 ساعت
-747 روز
-61030 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

#پارت_1 - روی عروسکت جیش کردی گلرخ؟ با بغض به بابایی نگاه کردم و با خجالت پاهامو بهم چسبوندم. جلوم نشست و پاهامو از هم باز کردم و به لای پای خیسم خیره شد و سری تکون داد - گفتم اگه یکبار دیگه جیش کنی مجبورم پوشکت کنم - بابایی لطفا اونجام میسوزه پوشک برداشت و زیر باسنم گذاشت و گفت: - بابایی لیسش بزنه که دیگه نسوزه؟ تند تند سر تکون دادم و وقتی زبون بابایی روی روی نازم حس کردم از شدت لذت ناله ای کردم اما وقتی سرش رو بلند کرد و شیشه شیر تو دستش رو تو دهنم کرد و پوشک رو بست جیغی کشیدم. https://t.me/+125UigsZrKY2ZWNk
نمایش همه...
#پارت_یک _اول ک.ص منو بخور بعد زنت رو رئیس نگاهی به ک.ص من که آب ازش سرازیر شده بود انداخت و دهنشو بهش چسبوند و مک عمیقی زد که ناله ای کردم _قبول داری ک.ص خدمتکارمون از مال من صورتی تر و آبدار تره؟ زبونش رو دور چو.چ.ولم چرخوند و زن رئیس جلو اومد و زبونشو تو دهنم کرد و من باورم نمیشد دارم بین رئیسم و زنش جر میخورم. من فقط اومده بودم اینجا تا خونه شون رو تمیز کنم ولی یهو تو تختشون سر در اوردم _پاشو ک.یرمو یه جوری ساک بزن که تا حالا زن جن.ده ام اینکار نکرده باشه برخلاف تصورم زنش خندید و سرمو به سمت کی.ر شوهرش خم کرد و... https://t.me/+125UigsZrKY2ZWNk
نمایش همه...
-ددی با پستونک جرم بده تند تند شیشه شیر رو عقب جلو میکرد و آه بلندی کشیدم -زود باش توش جیش کن سگ کوچولو https://t.me/+125UigsZrKY2ZWNk
نمایش همه...
#پارت_1 #تریسام_بین_دو_ددی🍼🍭💦 ددی پوشکم رو عوض کرد و ددی دوم با اخم گفت: _اگه باز کار خرابی کرده باشه باید تنبیهش کنیم شیخ. با بغض لب ورچیدم و به ددی با مظلومیت نگاه کردم تا دلش به رحم بیاد. تا پوشکم رو باز کرد با خجالت چشمامو بستم. _دختر بدی شدی گلرخ حالا بگو چجوری تنبیهت کنیم؟ چشمامو باز کردم و ددی هرسام نگاهی به اون یکی ددی کرد که جلو اومد و جدی گفت: _بابایی ده تا میزنه جیکت بالا بیاد میندازمت تو قفس سگا، زود باش واسه بابایی ساک بزن. تا خواستم درک کنم بابایی کی.رشو تو دهنن فرو کرد و بابایی هرسام با دست ضربه هاشو روی نانازم شروع کرد... https://t.me/+125UigsZrKY2ZWNk https://t.me/+125UigsZrKY2ZWNk
نمایش همه...
#پارت_1 #تریسام_بین_دو_ددی🍼🍭💦 ددی پوشکم رو عوض کرد و ددی دوم با اخم گفت: _اگه باز کار خرابی کرده باشه باید تنبیهش کنیم شیخ. با بغض لب ورچیدم و به ددی با مظلومیت نگاه کردم تا دلش به رحم بیاد. تا پوشکم رو باز کرد با خجالت چشمامو بستم. _دختر بدی شدی گلرخ حالا بگو چجوری تنبیهت کنیم؟ چشمامو باز کردم و ددی هرسام نگاهی به اون یکی ددی کرد که جلو اومد و جدی گفت: _بابایی ده تا میزنه جیکت بالا بیاد میندازمت تو قفس سگا، زود باش واسه بابایی ساک بزن. تا خواستم درک کنم بابایی کی.رشو تو دهنن فرو کرد و بابایی هرسام با دست ضربه هاشو روی نانازم شروع کرد... https://t.me/+125UigsZrKY2ZWNk https://t.me/+125UigsZrKY2ZWNk
نمایش همه...
#پارت۱ -اهههییی…عموجون ک*صم خیلی درد میکنه…اهههه…گشادم کن عمو…اهیییی اسپنکی به باسن ژله ایم زد و پاهامو از هم بیشتر باز کرد -جووون قربون ک*ص تنگت برم…شل کن خودتو تا دسته بکنم توت…اههه دستامو روی نوک سینه های سیخم گذاشتمو و مالیدمشون و عمو تند تند توی ک*ص پر از آب و تنگم تلنبه های سرعتی میزد -اویییی…خیلی درد میکنههه…اهیییی جرم بده عمو…اهییی دلم میخاد ک*ص و ک*ونمو باهم جر بدی…اههییی دیلدو رو از روی تخت برداشت و روی سوراخ تنگ ک*ونم تنظیمش کرد -جوون خودت خاستیا سکسی لیدی … و همزمان با ک*یرش توی سوراخ ک*ونم فرو کرد که از درد جیغی بلند کشیدم و… https://t.me/+125UigsZrKY2ZWNk ک*ص وک*ون برادرزادشو با دیلدوی خار دار جر میده…
نمایش همه...
Repost from N/a
داستان سک*سی تصویری "تصادف" تصادف داف موبلوند و جذاب با سیاه پوست خرکیـ.ر که تهش به سک*س ختم میشه بکن بکن خالصه صفا کنید🔞👊💃 🔥 مشاهده داستان ⛔️
نمایش همه...
دختره رو مست میکنه تا پردشو بزنه🔞 خجالت زده دستم رو روی #بدنم گذاشتم. تاپ تنم بود اما #شلوارم که پام نبود. با فکر اینکه قراره زنِ هرسام شایگان بشم بین پاهام #خیس شد. لب گزیدم #خمار زمزمه کردم: - یعنی بین پاهاش بزرگه یا کوچیک؟! - میخوای #حسش کنی؟! اصلا تو حال و هوای خودم نبودم که #یهو بین پاهام #سوخت و کمرم تیر #شدیدی کشید که...🔞💦 https://t.me/+125UigsZrKY2ZWNk
نمایش همه...
دختره رو مست میکنه تا پردشو بزنه🔞 خجالت زده دستم رو روی #بدنم گذاشتم. تاپ تنم بود اما #شلوارم که پام نبود. با فکر اینکه قراره زنِ هرسام شایگان بشم بین پاهام #خیس شد. لب گزیدم #خمار زمزمه کردم: - یعنی بین پاهاش بزرگه یا کوچیک؟! - میخوای #حسش کنی؟! اصلا تو حال و هوای خودم نبودم که #یهو بین پاهام #سوخت و کمرم تیر #شدیدی کشید که...🔞💦 https://t.me/+125UigsZrKY2ZWNk
نمایش همه...
👍 2
دختره رو مست میکنه تا پردشو بزنه🔞 خجالت زده دستم رو روی #بدنم گذاشتم. تاپ تنم بود اما #شلوارم که پام نبود. با فکر اینکه قراره زنِ هرسام شایگان بشم بین پاهام #خیس شد. لب گزیدم #خمار زمزمه کردم: - یعنی بین پاهاش بزرگه یا کوچیک؟! - میخوای #حسش کنی؟! اصلا تو حال و هوای خودم نبودم که #یهو بین پاهام #سوخت و کمرم تیر #شدیدی کشید که...🔞💦 https://t.me/+125UigsZrKY2ZWNk
نمایش همه...