cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

حباب؛ نوشته‌/گفته‌های یاسر میردامادی

«عالم چو حباب است ولیکن چه حباب ...» نوشته‌‌‌/گفته‌های یاسر میردامادی در باب دین، فلسفه و سیاست. دکترای مطالعات اسلام از دانشگاه ادینبرا، اسکاتلند. مترجم، مدرّس و پژوهشگر اخلاق زیستی‌-پزشکی در مؤسسه‌ی مطالعات اسماعیلی، لندن. [email protected]

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
4 843
مشترکین
+224 ساعت
-37 روز
+630 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

Repost from انصاف نیوز
🔺لزوم و فایده انحای الهیات ▫️ یاسر میردامادی، پژوهشگر دینی، در یادداشتی در فیسبوک نوشت: کمتر رشته‌ معرفتی‌ای وجود دارد که اصل مشروعیت‌اش زیر سؤال باشد. حتی فلسفه، که مشروعیت‌ آن دشمنانی در میان خود فیلسوفان دارد و هم در میان دانشمندان و غیر دانشگاهیان، از بحران مشروعیتِ دوسه دهه پیش، که از جمله ریچارد رورتیِ فیلسوف سردمدار آن بود، کم‌و‌بیش سرفراز بیرون آمد. اما دین‌پژوهی به طور عامّ، و به ویژه مادر این رشته یعنی الهیات، وضع به مراتب بحرانی‌تری دارند. در مورد فلسفه دین (که تازه وضع بهتری از الهیات دارد) این تردید جدّی وجود دارد که برای فیلسوفان زیاده دینی است و برای متدینان زیاده فلسفی. اما حتی اگر فلسفه دین هم از بحران مشروعیت رهایی یابد الهیات دیگر در وسط بحران است؛ زیرا حتی متدینان هم به آن بی اعتنا هستند. برای آن‌ها که دین‌دارند الهیات در خوشبینانه‌ترین حالت «زائد» به نظر می‌رسد و در بدبینانه‌ترین حالت «مضرّ» به حال ایمان. برای آن‌ها که دین‌دار نیستند هم الهیات در بدبینانه‌ترین حالت، خطرناک و یا بدتر: بی‌معنا است و در خوشبینانه‌ترین حالت صرفا یک بازی ذهنی. انتقاد مشهور ریچارد داوکینز همین بود که چرا باید در عصر هوش مصنوعی در دانشگاه معتبری چون آکسفورد هنوز دانشکده «قرون وسطایی» الهیات وجود داشته باشد. این بحران‌ها اما، تا جایی که من خبر دارم، گرچه منجرّ به شکل‌گیری شاخه‌ای نوپدید به نام «فرا-الهیات» (meta-theology) یا «فلسفه الهیات» (philosophy of theology)، عمدتاً در ده سال گذشته، شده اما بحث‌های این شاخه، دست‌کم تا کنون، بیشتر بر سر روش‌شناسی و معرفت‌شناسی الهیات بوده است و نه بر سر اصل نیاز به الهیات. نکته نهایی این‌که درست همان‌طور که در درون فلسفه فیلسوفانی ضد فلسفه مثل رورتی وجود دارند در درون الهیات هم الهیات‌دان‌هایی ضد الهیات (دست‌کم ضد الهیات طبیعی) وجود دارند، مانند کارل بارث. بر این اساس، اگر این نوشته می‌خواست عنوانی برای خود دست‌وپا کند آن عنوان می‌توانست این باشد: «به سوی فلسفه‌ الهیاتی که به لزوم و فایده انحای الهیات می‌پردازد». http://www.ensafnews.com/208824/ @ensafnews
نمایش همه...

👍 8👎 3
اندکی #سیاست-3 📍پارادوکس تحریم/مشارکت اردشیر منصوری - 4 تیر 1403 اگر نه از دو منظرِ «حاکمیت» و نیز «براندازان»، بلکه از منظر دو جناحِ اصلاح‌خواه: یعنی الف) «گذرطلبان/ اصلاح‌ساختاری‌ها» و ب) «روزنه-راه‌گشایان»، به این سؤال بنگریم که: شرکت در انتخابات خدمت است یا خیانت؟ به موردی جالب برای اهالی منطق می‌رسیم و اینجا سروکلۀ یک پارادوکس سیاسی آشکار می‌شود. ✅ سؤال دقیقاً این است: آیا (چنانکه طرفداران مشارکت می‌گویند) الف: تحریم صندوق، کمکی است غیرمستقیم به برآمدن امثال جلیلی و قالیباف که کشور را به سوی فلاکت/ تشدید فساد می‌برند، و اگر پزشکیان بیاید فساد کمتر می‌شود و افق برای تغییرات تدریجی باز؛ یا (چنانکه تحریمی‌ها می‌گویند) ب: مشارکت در انتخاباتِ غیررقابتی و ناسالم نوعی مشروعیت‌بخشیدن به ساختار حاکمیتی است که رییس جمهوری در آن کاره‌ای نیست جز تدارکاتچیِ حاکمیتی تمامیت‌خواه-غیردموکراتیک که صندوق را به مکانیزم بیعت تقلیل داده است و حتی به ریاست رسیدن فردی سالم (گیریم پزشکیان) در آن نمی‌تواند به سود آرمان‌های آزادی و عدالتخواهی باشد؟ پاسخی که طرفین، یعنی «گذرطلبان» و «روزنه‌گشایان» به این پرسش می‌دهند، شباهت جالبی دارد با یک پارادوکس مشهور مانده از یونان قدیم: ▫️در آتن دوهزاروپانصد سال پیش، مادری بود و پسری. مادر به پسر می‌گوید: «چرا به مدرسه نمی‌روی؟» -پسر: در مدرسه یا به من «حقیقت می‌آموزند» یا «دروغ» را. و ای مادر، تو همیشه می‌گفتی «مردم غالباً دروغ می‌پسندند و خدایان حقیقت را». پس چرا به مدرسه بروم که اگر حقیقت بیاموزم مطرود مردم خواهم بود و اگر دروغ بیاموزم مطرود خدایان. پس به مدرسه رفتن درهرحال نتیجه‌ای جز مطرود شدن ندارد و این یعنی حاصل مدرسه جز ضرر نیست. -مادر: پسرم، فرض کنیم چنین باشد؛ یعنی مردم غالباً دروغ می‌پسندند و خدایان حقیقت را. و مدرسه نیز چنانکه گفتی یا دروغ می‌آموزد یا حقیقت. ازاین‌رو معقول است که به مدرسه بروی؛ چرا که اگر حقیقت بیاموزی خدایان از تو راضی‌اند و اگر دروغ بیاموزی مردم. پس در هر حال نتیجۀ مدرسه جلب رضایت یکی از طرفین است و به‌مدرسه‌رفتن سودمند است. ماجرای انتخابات ریاست جمهوری در 1403 ایران نیز بی‌شباهت با داستان مادر و پسر یونانی نیست. بازسازیِ دو سوی ماجرای انتخابات ریاست جمهوری پیشِ‌رو چنین است: 🔸زبانِ حال گذرطلبانِ تحریمی: چرا در انتخاباتیِ غیررقابتی در ساختار حاکمیت غیردموکراتیک شرکت کنیم که دو سرش باخت است؟ اگر پزشکیان رأی بیاورد، نظر به اذعان خودش که جز برای اجرای فرامین (برنامه‌های ابلاغی، گرچه اجرای سالم و فسادزدودۀ آن) نیامده؛ مردم را امیدی به تحقق آرمان‌های آزادی در سبک زندگی و عدالت و رفع تبعیض نیست. زیرا که در برنامه‌ها و فرامین، نه تنها ردی از آرمان‌هایی مانند آزادیِ عقیده و بیان و سبک زندگی و حتی حق دادخواهی و محاکمۀ عادلانه در دادرسی‌ها نیست، بلکه بر اساس اخبار قابل اعتنا، اموری مانند «حجاب»، «رفع حصر»، «هسته‌ای» و «رابطه با آمریکا» خط قرمز اعلام شده‌اند، و حتی هیچ نشانی از «باز بودن دست رییس‌جمهوری در انتخاب وزرا» و «عدم مداخلۀ نهادهای نظامی در اقتصاد و فرهنگ» و مانند اینها نیست، و این یعنی باختِ مردم. و اگر پزشکیان رأی نیاورد که باختش آشکار است؛ حاکمیت خواهد گفت در انتخاباتی که همۀ جناح‌ها نامزد داشتند، تغییرخواهان شکست خوردند. 🔹زبان حال روزنه-راه‌گشایان: کار درست مشارکت است؛ چرا که اگر اکثریت بیایند پای صندوق، پزشکیان رأی می‌آورد و نظر به سلامتش جلو بسیاری کژی‌ها را خواهد گرفت و راه برای ورود بهترها (نخبگان سیاسی و اقتصادی و فرهنگی) به قدرت باز می‌شود. اگر هم به هر علت اکثریت نیایند پای صندوق و کسی غیراز پزشکیان به قدرت برسد، گرچه این نتیجه بسیار نامطلوب است، اما باز کار صواب مشارکت است. زیرا به نظر می‌رسد جمهوری اسلامی حالاحالاها سرِ برافتادن ندارد، در این صورت آنها که با صندوق قهر نکردند، امکان فعالیت برای تغییر بلندمدت را چهارچوب همین نظام، بیش از کسانی خواهند داشت که با پذیرش گزینۀ تحریم برای همیشه از ایفای نقش مؤثر در چارچوب این نظام طرد شده‌اند. 👈نتیجه: بد نیست فارغ از التهاب‌های میدانِ سیاست، اهالی تأمل و دقت، محکوم‌کردنِ شتابزدۀ مخالف سیاسی را به تعلیق درآورند و از نزاع‌های انتخاباتی فرصت بسازند برای تمرین تحلیل منطقیِ مواضع گوناگون سیاسی، و گفتگو در عرصۀ عمومی. @ardeshirmansouri
نمایش همه...
👍 11👎 6 3🤔 1
اصل انگلیسی این مقاله را می‌توانید بیاید در این‌جا.
نمایش همه...

👍 8👎 1
این مقاله، در اصل، در این منبع منتشر شده است: S. Yaser Mirdamadi, ‘Why I Am Muslim.’ In The Rowman & Littlefield Handbook of Philosophy and Religion, edited by Mark A. Lamport, London: Rowman & Littlefield, 2022, pp. 383–407.
نمایش همه...
ممنون ام رضا جان. فقط یک نکته‌ی کوچک. در پانوشت ** اشاره شده که این منبع در اصل این‌جا منتشر شده اما جایی که منتشر شده از قلم افتاده. ممنون می‌شوم آن هم اضافه شود:
نمایش همه...
🔻چرا مسلمان‌ام؟ ✍یاسر میردامادی ✔️ من، تا حدودی، از صدقه‌سرِ موسیقی مسلمان‌ام؛ به ویژه موسیقیِ صوفیانهٔ سنتی ایرانی با سرپنجهٔ زنده‌یاد محمدرضا لطفی (۱۳۲۵-۱۳۹۳ خورشیدی). نوازندگیِ استثنایی، استادانه و روح‌افزای لطفی (تار، سه‌تار، کمانچه و دَف) و نیز صدای گرم و نافذش به هنگام خواندن اشعار عرفانی فارسی، به ویژه اشعار مولانا و حافظ، همیشه مرا طمأنینهٔ وجودی و الهام‌آور عطا کرده و قوت قلب‌ام بخشیده که هستی الهی است و فرهنگ‌های مسلمان ریشهٔ الهی دارند... 📎 پیوند به متن کامل این یادداشت در سایت دین‌آنلاین https://www.dinonline.com/43456/ 🆔 @dinonline
نمایش همه...
چرا مسلمان‌ام؟

یاسر میردامادی: من، تا حدودی، از صدقه‌سرِ موسیقی مسلمان‌ام؛ به ویژه موسیقیِ صوفیانهٔ سنتی ایرانی با سرپنجهٔ زنده‌یاد محمدرضا لطفی (۱۳۲۵-۱۳۹۳ خورشیدی). نوازندگیِ استثنایی، استادانه و روح‌افزای لطفی (تار، سه‌تار، کمانچه و دَف) و نیز صدای گرم و نافذش به هنگام خواندن اشعار عرفانی فارسی، به ویژه اشعار مولانا و حافظ، همیشه مرا طمأنینهٔ وجودی و الهام‌آور عطا کرده و قوت قلب‌ام بخشیده که هستی الهی است و فرهنگ‌های مسلمان ریشهٔ الهی دارند.

👍 21 7👎 5🔥 1
01:03
Video unavailableShow in Telegram
اجتماع سی و پنج هزار نفری یهودیان ضد اسرائیلی و ضد صهیونیسم در فیلادلفیا سی و پنج هزار یهودی ضدصهیونیست دیروز تجمع کردند. در این نشست بزرگ سخنانی در خصوص مبارزه یهودیان با ارتش اسرائیل بیان شد. در کنفرانسی با حضور بیش از ۳۵ هزار یهودی ضدصهیونیست در فیلادلفیا برای حفظ تورات خاخام موشه هیلل هیرش از لیکوود یشیوا، اعلام کرد که پیوستن یهودیان در سرزمین مقدس به ارتش صهیونیستی خلاف تورات است. خدمت به اسرائیل مخالف یهودیت بود. او گفت اسرائیل یک کشور یهودی نیست. صهیونیسم یهودیت نیست. به اشغال 🇵🇸💔 فلسطین و نسل کشی اسرائیل در 🇵🇸💔 غزه پایان دهید.
نمایش همه...
ssstwitter.com_1718722309484.mp42.86 MB
38👍 14👎 3🤣 2👏 1
♦️ برای دقیق‌خوانی یک اثر پژوهشی (کتاب، فصلِ کتاب، مقاله و غیره) باید از شفته‌خوانی پرهیز کرد. برای دقیق‌خوانی و پرهیز از شفته‌خوانی باید دست‌کم پنج مرحله را ازسرگذراند: ۱. شمّ‌خوانی، ۲- نیم‌خوانی ۳. تمام‌خوانی، ۴. بازخوانی و ۵. مرورنگاری. 🌿 ۱. شمّ‌خوانی: فهرست اثر، عنوان بخش‌ها یا فصل‌های اثر را مرور تأمل‌آمیز کرد و نویسنده‌ی (یا نویسندگان)‌ اثر را شناخت و با آثار مشابه این اثر آشنایی دست‌کم اجمالی یافت. هدف شمّ‌خوانی این است که در یک کلام شمّ اثر را به دست آورد و از این رهگذر خواننده بتواند در این باب داوری اولیه کند که آیا اثر به شبه-مسأله پرداخته یا خیر، که اگر پرداخته از خواندن‌اش همان ابتدا پرهیز کرد و نیز این‌که اثر کیفیت محققانه‌ی لازم را دارد یا خیر. 🌿 ۲. نیم‌خوانی: پس از این‌که در مرحله‌ی شم‌ّ‌خوانی به این نتیجه رسیدیم که اثر ارزش خواندن دارد، مقدمه و بخش خلاصه‌ی هر فصل/بخش را به دقت خواند و در ربط آن‌ها تأمل کرد تا برداشتی اجمالی از ادعای اصلی آن فصل/بخش به دست آید. هدف از نیم‌خوانی این است که ادعای کلی اثر به دست آید پیش از آن‌که با استدلال‌های کل اثر آشنا شد. 🌿 ۳. تمام‌خوانی: تمام بخش‌های مرتبط با حلّ مسأله را خواند، خط کشید و حاشیه زد. هدف از این مرحله فهم مسأله/های اصلی نویسنده و فهم شیوه حل مسأله (استدلال‌ها) است. 🌿 ۴. بازخوانی: خط‌کشیده‌ها و حاشیه‌ها را مرور کرد. 🌿 ۵. مرورنگاری: هدف اصلی از مرورنگاری داوری انتقادی در این باب است که آیا نویسنده توانسته‌اند مسأله‌/ها را حلّ کند. 📌 حذف هر کدام از این پنج مرحله می‌تواند به شفته‌خوانی یا خواندن کتاب بی‌ربط/بی کیفیت منتهی شود. @YMirdamadi
نمایش همه...
👍 16 11👏 2🔥 1
Repost from نشر نو
مشهورترین و برجسته‌ترین دشمن تصویر افلاطونی از عقل و احساس، هنوز که هنوز است، کسی نیست جز فیلسوف اسکاتلندیِ قرن هجدهم میلادی دیوید هیوم. از نظر هیوم، عقل بر انسان‌ها حاکم نیست، بلکه چیزی حاکم است که او آن را «انفعالات» و «احساس» می‌نامید. نکته‌پردازی هیوم روشن و واضح است ــ  و این ویژگی نوشته‌های هیوم است: «عقلْ بردۀ انفعالات است و باید که چنین باشد و هرگز نتواند که مقام دیگری جز خدمت به انفعالات و فرمانبرداری از آن‌ها بر خود ببندد.» تصویر هیوم از چگونگی ربط و نسبت عقل و احساسْ همان ایدۀ اثرگذار دیگری است که در بالا ذکر کردم. از یک حیث، تصویر هیوم دقیقاً در نقطۀ مقابل تصویر افلاطونی از عقل قرار می‌گیرد. از نظر هیوم علت افعال ما احساسات است، نه عقل. تقریری از این ایده آن است که عقل فقط می‌تواند به تعیین ابزار ما کمک کند و نه به غایاتِ کنش‌های ما. عقل می‌تواند به ما بگوید: «اگر می‌خواهی x را انجام دهی، آن‌گاه y را انجام بده.» اما بدون شور و در فقدان میل، عقل نمی‌تواند قدم از قدم بردارد. عقل و تجربه می‌توانند به ما اطلاعات بدهند؛ به ما بگویند که، به تعبیری، ما روی نقشه کجا قرار داریم. اما عقل نمی‌تواند به ما بگوید کجا می‌خواهیم برویم و یا ما را از روی نیمکت بلند کند و بیرون بکشاند. برای این کار ما به میل، احساس یا انفعال نیاز داریم. ما باید آن را بخواهیم. از نظر هیوم، ریاضی و منطق حیطۀ شایستۀ عقل است. هیوم این‌گونه می‌اندیشید که این رشته‌های علمی چیزی در مورد جهان به ما نمی‌گویند، بلکه به ما چیزی دربارۀ «رابطه میان ایده‌هایمان» می‌گویند. تجربۀ حسی در مورد جهانِ اطرافمان با ما سخن می‌گوید ــ  یا دست‌کم هدف آن چنین است   ــ اما هیوم رسوای جهان است به این اندیشه که هر برداشتی که ما از این تجربه به عمل ‌آوریم مستعد آن است که عقلاً ناموجه باشد. اکثرِ این نتیجه‌گیری‌ها ــ مانند این فرض که خورشید فردا طلوع خواهد کرد زیرا در گذشته هر روز طلوع کرده است   ــ از نظر هیوم، درواقع، نتیجۀ «رسم و عادت»‌‌اند و هنگام بحث از تصمیم‌گیری در باب آنچه باید انجام داد، به تعبیر دیگر هنگام بحث از ارزش‌گذاری داوری‌ها، نقش عقل به‌شدت محدود است. امور ارزشی امور قلبی‌اند. □ در ستایش عقل | مایکل پ. لینچ | ترجمهٔ‌ یاسر میردامادی | نشرنو، چاپ دوم ۱۴۰۲، قطع رقعی، جلد سخت، هجده + ۱۸۲ صفحه، #ازکتاب. ــــــــــــــــــــــــــــــــ سفارش و خرید از وب‌سایت نشرنو: @nashrenow | nashrenow.com
نمایش همه...

👍 8 5
یک طرح متفاوت انتخاب کنید

طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.