Shitmindset

#پیام_ناشناس ممنونم ازت. :)) من ۱۲ سالگیم اولین تجربه‌ی تجاوز رو داشتم از سمت کسی که می‌خواست باهام وارد رابطه بشه‌. بعد از اون ۱۵ سالگی سرکار. و قبل و بعدش هم بارها توی خیابون. حسم رو نمی‌تونم توضیح بدم. حالم الان خیلی بهتره. فقط گاهی تنها بودن با فرد دیگه‌ای باعث بی‌حسی سمت جپ بدنم و تپش قلبم می‌شه. کنترل بیشتری روی خودم دارم الان. : یه بحران بسیار جدی ای که آدما با تجربه تجاوز دست و پنجه نرم میکنن برداشت اشتباه از روحیه جنگجو بودنه. ینی طرف با خودش میگه “نه چیزی نشده لوس نکن خودتو” یا “اشکال نداره” یا “اتفاق خاصی نیوفتاده” و سعی میکنن زخم عمیقی که بهشون وارد شده رو بپوشونن. اینو از “حالم الان خیلی بهتره” و “بی حسی بدن و تپش قلبت” میفهمم. ببین قشنگم بدن ما با ما حرف میزنه. اینکه از کلمه کنترل استفاده میکنی به من اینو میگه که یه چیزی رو سالهای سال سرکوب کردی. این نگرش الزاما ربطی به چنین زخمی نداره. خیلیا فکر میکنن اگر فشار خون یا دیابتشون رو بی‌توجهی کنن خودش خوب میشه. و غالب کسایی که تجربه تجاوز داشتن هم فکر میکنن اگر نبینن اگر بگن نیست اگر بگن اشکال نداره دیگه اون موضوع حل میشه. در حالی که اصلا اینطور نیست.…