The service is also available in your language. For translation, pressEnglish
Best analytics service

Add your telegram channel for

  • get advanced analytics
  • get more advertisers
  • find out the gender of subscriber
دسته بندیمشخص نشده است
زبان جغرافیایی و کانال

audience statistics کانال کیوان پهلوان

 @keyvanpahlavan  تماس با من 
3360
~60
~27
17.86%
رتبه کلی تلگرام
در جهان
4 181 643جایی
از 7 248 890
در کشور, ایران 
204 512جایی
از 399 756

جنسیت مشترکین

می توانید بفهمید که چند زن و مرد در این کانال مشترک هستند.
?%
?%

زبان مخاطب

از توزیع مشترکین کانال بر اساس زبان مطلع شوید
روسی?%انگلیسی?%عربی?%
تعداد مشترکین
چارت سازمانیجدول
D
W
M
Y
help

بارگیری داده

طول عمر کاربر در یک کانال

بدانید مشترکین چه مدت در کانال می مانند.
Up to a week?%Old Timers?%Up to a month?%
رشد مشترکین
چارت سازمانیجدول
D
W
M
Y
help

بارگیری داده

Since the beginning of the war, more than 2000 civilians have been killed by Russian missiles, according to official data. Help us protect Ukrainians from missiles - provide max military assisstance to Ukraine #Ukraine. #StandWithUkraine
معاشرت، بر دانایی می‌افزاید، ولی تنهایی، مکتب نبوغ است. ادوارد گیبون
4
0
مردم همیشه بر کسی که برای زندگی‌اش الگوهای شخصی اختیار می‌کند خشم می‌گیرند، چون منش خلاف عرفی که برمی‌گزیند باعث می‌شود مردم احساس خفت کنند. جزء از کل استیو تولتز
4
0
افسردگی به انسان فرصت اندیشیدن نمی‌دهد. بنابراین برای نادان نگه‌داشتن انسان؛ باید به هر روش ممکن اندوهگینش کرد ... نیچه
5
0
دین امیدهاى انسان را در جایى مستقر مى کند که معرفت هرگز نمى تواند به آن دست پیدا کند: یعنى فراسوى قبر ... ویل دورانت کتاب: درباره معنی زندگی
4
0
در دنیا هیچ چیز پایدار نیست، و اگر انسان توقع بقای چیزی را داشته باشد، احمق است. اما اگر از آنچه که برای مدت کوتاهی دارد لذت نبرد، از آن هم احمق‌تر است... سامرست موام
33
1
به خاطر چیزی ایستادگی کنید، در غیر این صورت به خاطر هیچ سقوط می‌کنید.. ریچارد استالمن
34
2
در صورت لزوم ما با اجنه و شياطين هم دست‌به‌يكی خواهيم شد تا نگذاريم وضعيت عوض بشه. عوض شدن جامعه يعنی مرگ ما و امثال ما. صادق هدایت
32
0
زمانی می‌رسد که انسان دیگر جوشش عشق را حس نمی‌کند. آنچه می‌ماند فقط تراژدی است. زیستن برای کسی یا برای چیزی دیگر معنایی ندارد. دیگر هیچ‌چیز معنایی ندارد. جز اندیشه‌ی مردن به‌خاطر چیزی. آلبر کامو
32
1
باد بهار می وزد، باده‌ی خوشگوار کو..؟ حافظ
30
0
سخنرانی استاد ژاله آموزگار درباره بهرام بیضایی اساطیر در آیینه نمایشنامه های بهرام بیضایی

file

21
0
#شنیداری 🎙 خردگرایی ایرانی در برابر سنت‌گرایی عربی در اوایل دوره‌ی خلافت عباسی 💠به کوشش انجمن علمی دانشجویی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران 📋 با سخنان: 🔸 دکتر نصرالله پورجوادی این نشست شنبه، ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ در اسکای‌روم برپا شده است

خردگرایی_ایرانی_در_برابر_سنت‌گرایی_عربی_در_اوایل_دوره‌ی_خلافت_عباسی.mp3

41
0
#ژئوپولتیک مهم 🗺 کانال سوئز، حلقه‌ی گمشده‌ی تاریخ معاصر 🎙 پژوهش و گفتار: دکتر ایمان فانی ❓چرا انقلابهایی که کارل مارکس در غرب پیش‌بینی می‌کرد، در شرق رخ داد؟ ❓چرا تا پیش از جنگ یمن، آتش همه‌ی جنگهای خاورمیانه تنها در شمال خلیج فارس روشن بود؟ آیا ناامنیهای خاورمیانه، برای دعوا بر سر نفت یا ایدئولوژی است؟ به مرزهای ناکارآمد قرارداد سایکس-پیکو پس از جنگ اول جهانی ارتباط پیدا می کند؟ یا علت قدیمیتر و مهمتری دارد؟ ❓نیمه‌ی دوم قرن بیست و یکم با چه تغییراتی در توازن قدرت تمدنهای دریایی و زمینی همراه خواهد بود؟ و دگرگونیهای اقلیمی در میان مدت بیشترین اثر را بر کدام تمدن خواهد گذاشت؟ 💥 ما ایرانیان که گفتگو از سیاست، بخشی از زندگی روزمره‌مان است، خوب است که با روش درست تحلیل نیز آشنا شویم و از تحلیلهای سطحی و انگاره‌های دور از واقعیت دست بکشیم. یاد بگیریم که به آنچه در جهان و پیرامون #وطن رخ می‌دهد چگونه باید نگریست. 🙏 با سپاس از آقای دکتر ایمان فانی و رسانه‌ی ارزشمندشان: . 🌱
ادامه مطلب ...

4_5931473470704584483.ogg

22
0
#ژئوپولتیک 🗺 از سوئز تا سوئد / پاسخ به پرسشهای پادکست کانال سوئز 🎙 پژوهش و گفتار: دکتر ایمان فانی 📎 ما ایرانیان که گفتگو از سیاست، بخشی از زندگی روزمره‌مان است، خوب است که با روش درست تحلیل نیز آشنا شویم و از تحلیلهای سطحی و انگاره‌های دور از واقعیت دست بکشیم. یاد بگیریم که به آنچه در جهان و پیرامون #وطن رخ می‌دهد چگونه باید نگریست. 📎 پادکست کانال سوئز را اینجا بشنوید: 🙏 با سپاس از آقای دکتر ایمان فانی و رسانه‌ی ارزشمندشان: 🌱
ادامه مطلب ...

4_5931473470704584491.ogg

29
0

file

18
0
دعای مردم بخارا در شب نوروز تن صحّت، خاطر جمع، عمر دراز، رزق فراخ، رحمت کلان، گشایش کار، دشمنان پیاده، دوستان زیاده، رفع کل بلا عکس از: افشین شاهرودی
19
1
تزه کونگ: آیا می توان تنها با یک کلمه تمام زندگی را پاک و روشن نگه داشت؟ کنفوسیوس: آری ، محبت
31
1
‍ 🔊فایل صوتی 📻پادکست شیرازه 📻کتابخانه قرن 📻«زمینه جامعه‌شناسی» اثری است که امیرحسین آریان‌پور از کار دو جامعه‌شناس آمریکایی اقتباس کرده است. 📻در دوره‌ای که فضای سیاسی ایران بسته بود، «زمینه جامعه‌شناسی» امیدی بود برای قشر کتاب‌خوان که بتوانند پاسخی برای پرسش‌های خود درباره جامعه و بافت و ساخت قدرت پیدا کنند. 📻آریان‌پور در «زمینه جامعه‌شناسی» کلمات جدیدی وارد دایره واژگان علوم انسانی کرد که به تثبیت این رشته و قدرت واژه‌سازی زبان فارسی کمک کرد. . 🆔 @sokhanranihaa 🆑کانال سخنرانی ها 🌹
ادامه مطلب ...
attach 📎
32
0
ملتی انتظار داشته باشد که هم احمق باشد و هم آزاد، این انتظار هیچگاه عملی نشده و نخواهد شد… مردم بدون اطلاعات نمی‌توانند در امنیت و آسایش باشند. وقتی مطبوعات آزاد باشند و همه قادر به خواندن باشند، همه چیز امن و امان است. توماس جفرسون
31
0
محمدرضا سرگلزایی تفکر ایدئولوژیک: خاستگاه نبرد دائمی جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه چون ندیدند حقیقت، ره افسانه زدند بهار سال ۱۳۶۰ میزگردی از تلویزیون جمهوری اسلامی ایران پخش می شد که در آن سخنگویان ایدئولوژی اسلامی با سخنگویان ایدئولوژی مارکسیسم به مناظره می‌پرداختند. در سمت چپ تصویر فرخ نگهدار (به عنوان سخنگوی چریک‌های فدایی خلق-اکثریت) و احسان طبری (به نمایندگی از حزب توده) نشسته بودند. سایر گروه های مارکسیست همچون چریک‌های فدایی خلق-اقلیت و پیکارو حتی گروه های شبه مارکسیست (سازمان مجاهدین خلق) تا آن زمان از قطار انقلاب پیاده شده بودند و این دو گروه تنها بازماندگان مارکسیست‌ها بودند که پذیرفته بودند در چارچوب قواعد جمهوری اسلامی فعالیت کنند. اما در سمت راست تصویر و به عنوان سخنگویان ایدئولوژی اسلامی چه کسانی می نشستند؟ گاهی دکتر عبدالکریم سروش همراه با دکتر محمد حسینی بهشتی می نشست و گاهی دکتر سروش همراه با محمد تقی مصباح یزدی که بعدها با عنوان آیت‌الله مصباح معروف شد می‌نشست. اما از آنجا که تفکر ایدئولوژیک تاب تحمل اندیشه‌های متفاوت را ندارد چندی نگذشت که  آخرین بازماندگان مارکسیست‌های ایران نیز توسط معتقدان به ایدئولوژی اسلامی تار و مار شدند و «مسلمان ها» تنها ماندند. بلافاصله، نبرد میان مسلمان ها شروع شد. آیت‌الله خمینی، همفکران خود را پیروان «اسلام ناب محمدی» نامید و دیگر حوزویان را پیروان «اسلام آمریکایی»! کسانی که آیت الله خمینی، پیروان اسلام آمریکایی خواند تحصیلکردگان آمریکا و اروپا همچون دکتر ابراهیم یزدی و مهندس مهدی بازرگان نبودند. این افراد را پیشتر از این، پیروان آیت‌الله با برچسب‌های «لیبرال»، «سازشکار» و «غربزده» ازصحنه‌ی سیاسی اجتماعی بیرون کرده بودند. خمینی برچسب «اسلام آمریکایی» را خطاب به کسانی همچون «آیت‌الله مهدوی کنی» و «آیت‌الله آذری قمی» به کار برد. آیت‌الله خمینی از تمرکز تصمیم گیری‌ها در دولتی حمایت می‌کرد که به نوعی جامعه را به سمت سوسیالیسم اسلامی پیش می‌برد. در آن زمان، پیروان اسلام ناب محمدی امثال مهدی کروبی، موسوی خوئینی هاو علی اکبر محتشمی‌پور بودند که با این التفات خمینی مجلس سوم را به اشغال خود درآوردند و پیروان «اسلام آمریکایی» را منزوی کردند. آن روزها این افراد، خود را «خط امامی» می‌نامیدند. جنگ قدرت که در عرصه ی سیاسی به صورت دست به دست شدن مجلس و دولت بین راست‌ها (اسلام آمریکایی‌ها!) و چپ ها (اسلام ناب محمدی‌ها!) تظاهر می‌یافت در نهایت به نقطه‌ای رسید که در سال ۱۳۸۸ آن به‌اصطلاح چپ‌ها هم از قطار بیرون انداخته شدند! همان معامله ای که زمانی با مارکسیست‌ها، زمانی دیگر با ملی‌گراها و در نهایت با ملی‌مذهبی ها شده بود در جریان کودتای سال 1388 با «خط امامی ها» شد! در عرصه ی فکری نیز وضع به همین منوال بود. دکتر سروش که زمانی سخنگوی ایدئولوژی اسلامی بود اکنون از نگاه مصباح یزدی مرتد محسوب می‌شد و اندیشه های او را آیت‌الله جعفر سبحانی و آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی ملحدانه دانستند و او را به جای مباحثه، دعوت به توبه کردند! متهم اصلی این ماجرا، افرادی نیستند که نام بردم، اگر آن‌ور میزی‌ها هم برنده می‌شدند داستان همین می‌شد، شاید با قساوت کمتر، یا با عقلانیت بیشتر، شاید هم نه! اشکال کار در تفکر ایدئولوژیک است که چنان با مطلق‌انگاری، نفی دیگری، خودمحوری و پرستش قدرت عجین است که هیچگاه نمی‌تواند از نبرد فارغ شود و به تعامل و سازندگی بپردازد.    به قول«اریک فروم» -روانکاوی که نگاه اجتماعی-سیاسی داشت- پیروان تفکر ایدئولوژیک از «تاناتو» (غریزه‌ی مرگ) انرژی می گیرند، نه از «لیبیدو» (غریزه‌ی زندگی)؛  به همین دلیل از کوفتن بر طبل جنگ و دمیدن در شیپور حمله دست برنمی‌دارند.
ادامه مطلب ...
attach 📎
34
1
بدترین نوع دین‌داری، استفاده از دین برای تحمیل باورها و روش‌های زندگی به دیگران است.
35
0
زندگی در هر صورت نبرد سختی است. اگر حین این نبرد کمی آواز بخوانیم و بخندیم شاید زندگی آسان تر شود. اجازه ندهیم که میزان روشنایی زندگی مان را تاریکی وضعیت پیرامونی مشخص کند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌ سوجورنر تروث
36
0
زنانگی در شعر فرهاد قنبری زنانگی و زبان امروزی از ویژگی های مشهود و برجسته اشعار فروغ فرخزاد است. در شعر فروغ فرخزاد برخلاف شعر شاملو و نیما و [به ویژه] اخوان ثالث کمتر به واژه های فراموش شده و غیرامروزی زبان فارسی برخورد می کنیم و زبان شعری او زبانی امروزی و ساده فهمتر است. (و شاید همین مسئله یکی از دلایل استقبال بیشتر نسل جوان از فروغ فرخزاد در نسبت نیما یوشیج و اخوان ثالث است) ویژگی مهم دیگر شعر فروغ فرخزاد زبان زنانه ای است که اغلب اشعار او قابل مشاهده است و در بسیاری موارد حتی بدون دانستن نام شاعر هم می توانیم حدس بزنیم که شاعر این ابیات یک زن است. این دو ویژگی بارز «امروزی بودن» و «زنانگی» فرم و شکل خاصی فروغ بخشیده و او را به نماینده زن مدرن و روشنفکر ایران معاصر تبدیل کرده است. زن مدرنی که گاهی از تبعیض های جهان مردسالار شرقی که روح و جسم او را به اسارت گرفته است شکوه می کند، گاهی هوس زنانه را به زیباترین وجه به «ریاضت اندام ها» تشبیه می کند و گاهی لذت کاملا زنانه «سرانگشت هایی که مسیر جنبش کیف آور جنینی را دنبال می کند» را به دلنشین ترین وجه ممکن توصیف می نماید. فروغ زن عصیانگر عصر قلب های یخ زده و دست های سیمانی است که در آن دیگر جایی برای عشق وجود ندارد و سرما چنان سراسر وجودش را گرفته است که دیگر هیچگاه گرما را احساس نمی کند. فروغ شاعر شکست و سوگوار اسارت زنان در روزمرگی های خانه دلمرده است و با یاسی آزاردهنده در «ظروف مسین در سیاهکاری مطبخ» و «ترنم دلگیر چرخ خیاطی» و «در جدال روز و شب فرشها و جاروها» به دنبال سرپناهی می گردد.. کدام قلّه کدام اوج؟ مگر تمامی این راههای پیچاپیچ در آن دهان سرد مکنده به نقطۀ تلاقی و پایان نمیرسند؟ به من چه دادید، ای واژه‌های ساده فریب و ای ریاضت اندامها و خواهش‌ها؟ اگر گلی به گیسوی خود می‌زدم از این تقلب، از این تاج کاغذین که بر فراز سرم بو گرفته است ، فریبنده‌تر نبود؟ چگونه روح بیابان مرا گرفت و سحر ماه ز ایمان گله دورم کرد چگونه ناتمامی قلبم بزرگ شد و هیچ نیمه‌ای این نیمه را تمام نکرد چگونه ایستادم و دیدم زمین به زیر دو پایم ز تکیه‌گاه تهی میشود و گرمی تن جفتم به انتظار پوچ تنم ره نمیبرد کدام قلّه کدام اوج؟ مرا پناه دهید ای چراغ‌های مشوش ای خانه‌های روشن شکاک که جامه‌های شسته در آغوش دودهای معطر بر بامهای آفتابیتان تاب می‌خورند مرا پناه دهید ای زنان سادهٔ کامل که از ورای پوست، سر انگشت‌های نازکتان مسیر جنبش کیف آور جنینی را دنبال می‌کند و در شکاف گریبانتان همیشه هوا به بوی شیر تازه میآمیزد کدام قلّه کدام اوج؟ مرا پناه دهید ای اجاقهای پر آتش — ای نعل‌های خوشبختی — و ای سرود ظرفهای مسین در سیاهکاری مطبخ و ای ترنم دلگیر چرخ خیاطی و ای جدال روز و شب فرشها و جاروها مرا پناه دهید ای تمام عشق‌های حریصی که میل دردناک بقا بستر تصرفتان را به آب جادو و قطره‌های خون تازه میآراید تمام روز   تمام روز رها شده، رها شده، چون لاشه‌ای بر آب به سوی سهمناک‌ترین صخره پیش می‌رفتم به سوی ژرف‌ترین غارهای دریائی و گوشتخوارترین ماهیان و مهره‌های نازک پشتم از حس مرگ تیر کشیدند نمی‌توانستم   دیگر نمیتوانستم صدای پایم از انکار راه بر میخاست و یأسم از صبوری روحم وسیعتر شده بود و آن بهار، و آن وهم سبز رنگ که بر دریچه گذر داشت، با دلم می‌گفت «نگاه کن «تو هیچگاه پیش نرفتی «تو فرو رفتی»
ادامه مطلب ...
39
0
آیا می دانستید در گذشته که صنعت چاپ چندان پیشرفت نکرده بود، معمولا کتاب ها دست نویس بودند در نتیجه کتابت یک نسخه کتاب مدت زمان زیادی به طول می انجامید، به همین دلیل در میان اهل قلم رسمی به نام" حاشیه نویسی "وجود داشت. حاشیه نویسی به این صورت بود که صاحب نظران و محققان پس از خواندن کتابی به جای آنکه تفسیر جداگانه ای برای آن کتاب بنویسند، نظرات خود را در حاشیه ی کتاب می نوشتند، در ابتدا حاشیه نویسی کار بسیار مفیدی بود و باعث فهم و درک بهتر مطاب برای خوانندگان بعدی کتاب می شد، ولی متاسفانه در دوره صفوی و قاجاریه علما و بزرگان در حاشیه نویسی افراط کردند به گونه ای که به جای آنکه متن مورد نظر واضح تر شود، گنگ تر و نامفهوم تر می شد و گاهی اصلا این حاشیه ها هیچ ارتباطی با موضوع اصلی نداشتند. اصطلاح "حاشیه رفتن "که کنایه از آن است که در مورد یک موضوع خاص مطالبی را بیان کنند که ابدا ضروری و واجب نیست و تنها باعث مزاحمت شنونده یا خواننده شود، از همین رسم حاشیه نویسی آمده است.
ادامه مطلب ...
43
0
#ژئوپولتیک مهم 🗺 کانال سوئز، حلقه‌ی گمشده‌ی تاریخ معاصر 🎙 پژوهش و گفتار: دکتر ایمان فانی ❓چرا انقلابهایی که کارل مارکس در غرب پیش‌بینی می‌کرد، در شرق رخ داد؟ ❓چرا تا پیش از جنگ یمن، آتش همه‌ی جنگهای خاورمیانه تنها در شمال خلیج فارس روشن بود؟ آیا ناامنیهای خاورمیانه، برای دعوا بر سر نفت یا ایدئولوژی است؟ به مرزهای ناکارآمد قرارداد سایکس-پیکو پس از جنگ اول جهانی ارتباط پیدا می کند؟ یا علت قدیمیتر و مهمتری دارد؟ ❓نیمه‌ی دوم قرن بیست و یکم با چه تغییراتی در توازن قدرت تمدنهای دریایی و زمینی همراه خواهد بود؟ و دگرگونیهای اقلیمی در میان مدت بیشترین اثر را بر کدام تمدن خواهد گذاشت؟ 💥 ما ایرانیان که گفتگو از سیاست، بخشی از زندگی روزمره‌مان است، خوب است که با روش درست تحلیل نیز آشنا شویم و از تحلیلهای سطحی و انگاره‌های دور از واقعیت دست بکشیم. یاد بگیریم که به آنچه در جهان و پیرامون #وطن رخ می‌دهد چگونه باید نگریست. 🙏 با سپاس از آقای دکتر ایمان فانی و رسانه‌ی ارزشمندشان: . 🌱
ادامه مطلب ...

4_5931473470704584483.ogg

1
0
در زمینه‌های علمی، به طرزی حیرت‌آور، تفاوت کمی بین یک کشور شیعه، کشوری سنی و کشوری یهودی وجود دارد. همه ملت - دولت‌هایی بوروکراتیک هستند، همه کم و بیش سیاست‌های سرمایه‌داری را دنبال می‌کنند، همه بچه‌ها را در مقابل فلج اطفال واکسینه می‌کنند و همگی برای ساخت بمب نیازمند شیمیدانان و فیزیکدانان هستند. چیزی تحت عنوان بوروکراسی شیعه، سرمایه‌داری سنی یا فیزیک یهودی وجود ندارد. پس چه می‌کنیم که مردم به قبیله‌ای انسانی، احساس وفاداری و نسبت به دیگری احساس دشمنی می‌کنند؟ یواال نوح هراری ۲۱ درس برای قرن ۲۱
ادامه مطلب ...
42
0
دعای مردم بخارا در شب نوروز تن صحّت، خاطر جمع، عمر دراز، رزق فراخ، رحمت کلان، گشایش کار، دشمنان پیاده، دوستان زیاده، رفع کل بلا عکس از: افشین شاهرودی
26
2
‏فیلم از طرف کیوان پهلوان

file

28
2
فارس یا ایران؟ هم در مراسلۀ انجمن ادبی و هم از مجلۀ کابل آشکار است که ادبای افغانستان اصرار دارند مملکت امروزی ایران را «فارس» بنامند. به نظر من این کار هیچ لزومی ندارد. از طرف دیگر عیبی و ضرری هم نخواهد داشت. فارس در اصطلاح امروز خود ایرانیان اسم یکی از ایالات جنوبی ایران است که در زمان هخامنشیان و غیره کانون شاهنشاهی ایران بوده و به زبان‌های اروپایی با تغییر لفظ اسم مملکت امروزی ایران شده است. عیبی که می‌تواند داشته باشد این است که در زبان و ادبیات مشترک اختلاف بزرگ ایجاد خواهد نمود و نتیجه‌ای که از آن منظور است درست روشن نیست. شاید برای آن باشد که چون افغانستان در تاریخ سیاسی و ادبی ایران بزرگ شرکت و سهم عمده دارد ادبای افغان تصور نموده باشند که اطلاق کلمۀ ایران به مملکت امروزی ایران سبب آن شود که انتساب رجال سیاسی و ادبی نامی (که وطن خاص آنها افغانستان و وطن عام آنها ایران کبیر بوده) به نام ایران از افتخارات خاص افغانستان بکاهد و تصور شود که این مفاخر منحصراً متعلق به ایران امروز است. این فرض به خطاست. نه ایرانی‌ها چنین ادعایی دارند و نه دیگران چنین تصوری می‌کنند. هیچ مانعی ندارد که یک اسم خاص دارای یک یا چند معنی باشد. مثل اینکه کابل و اصفهان هم اسم شهر است و هم اسم ولایت. لوکزامبرگ و مکزیکو به زبان انگلیسی هم نام مملکت است، هم نام شهر. حتی وقتی گفته می‌شود امریکا در اصطلاح هم به معنی یکی از دول امریکاست (حکومت دول متحدۀ امریکای شمالی) و هو اسم قارۀ امریکاست که مشتمل بر امریکای شمالی و جنوبی است. همین‌طور اگر کلمۀ ایران هم دو یا چند معنی داشته باشد چه اشکالی دارد؟ فرنگی‌ها دولت امروز ایران را از آن جهت به تلفظات مختلف خود فارس می‌نامند که این مملکت را باقیمانده و مهمترین وارث شاهنشاهی پارس قدیم (Empire de Perses) که مشتمل بر ایران و افغانستان هر دو بوده می‌دانند. پس اگر مقصود ادبای افغان از استعمال کلمۀ فارس به‌جای ایران این باشد که ایران بزرگ باستانی غیر از ایران کوچک امروزی است با تغییر اسم آن به فارس این منظور حاصل نمی‌شود؛ زیرا پارس و ایران به‌طوری که شرح داده شد درحقیقت یک مفهوم دارد، همچنان‌که زبان فارسی نیز نه به معنی لهجۀ ایالت فارس و نه به معنی لسان مملکت امروزی ایران است، بلکه مقصود از آن زبان ادبی همۀ ایرانی‌نژادان از ایرانی و افغانی و تاجیک و بلوچ و کرد و غیره می‌باشد وگرنه همان‌طور که شما در افغانستان زبان محلی پشتو دارید، در ایران هم زبان‌های محلی لری، کردی، گیلکی، مازندرانی، بلوچی، گبری و غیره داریم که هریک نسبت به زبان ادبی فارسی همان تفاوت را دارد که پشتو نسبت به فارس داراست. [آینده: سال سوم (مهر ۱۳۲۳- اسفند ۱۳۲۴)، مؤسس و مدیر مسئول دکتر محمود افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۱، ص ۴۰۴-۴۰۵] بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
ادامه مطلب ...
attach 📎
44
1
آدمی که به خود معتقد نباشد، مشرک است. شرکِ ما، بی‌‌اعتقادی به شکوهمندی روح خودمان است. یوستین گردر
56
1
فردوسی تنها شاعر ایرانی است که زن ستیز نیست : فردوسی تنها شاعر ایرانی است که زن ستیز نیست و سر بیت «زن و اژدها هر دو در خاک به» ما بارها گفته ایم که این بیت الحاقی است و در هیچ یک از نسخه های کهن نیست. در میان نسخه  هایی که از سده هفتم هجری، تا یازدهم هجری داریم، این بیت نیست. بعداً سردرمی  آورد از زمان جامی تقریباً. غیر از این بیت، دو سه بیت دیگر هم هست و در اینکه این ابیات الحاقی است در تصحیح شاهنامه، کوچک ترین تردیدی نیست. در هیچ یک از شاهنامه  هایی که چاپ شده، شما این بیت ها را نمی  بینید و این هایی که این بیت  ها را در این سال های اخیر علم کرده  اند به اسم فردوسی، این ها فردوسی ستیزند و نه اینکه فردوسی زن ستیز باشد. : باید زنان شاهنامه را به چند دسته تقسیم کرد.زنان در شاهنامه به عنوان معشوقه، مادر،همسر و به عنوان جنگنده هستند و بهتر است این ها را از هم جدا کنیم و نگوییم که یکی از آن ها بهترین است.در میان نقش مادر،فرانک مادر فریدون است که با آن فداکاری،فرزندش را از این سو به آن سو می برد که از گزند ضحاک در امان ماند. به عنوان رزمنده،گردآفرید را می توان نام برد که رفتار بسیار طناز او و جنگ با سهراب و…به عنوان همسر تهمینه و رودابه مادر رستم نقش اساسی دارند.به عنوان معشوقه،منیژه چه فداکاری ها که نمی کند و کتایون.ولی یکی از زنان بسیار با اهمیت شاهنامه که یک نقش پنجم در اینجا دارد، یک زن ایراندوست است و او گردیه خواهر بهرام چوبین است که او در واقع با برادرش مخالفت می کرد. باید زنان شاهنامه را به چند دسته تقسیم کرد. زنان در شاهنامه به عنوان معشوقه، مادر، همسر و به عنوان جنگنده هستند و بهتر است این ها را از هم جدا کنیم و نگوییم که یکی از آن ها بهترین است. در میان نقش مادر، فرانک مادر فریدون است که با آن فداکاری، فرزندش را از این سو به آن سو می برد که از گزند ضحاک در امان ماند. به عنوان رزمنده،گردآفرید را می توان نام برد که رفتار بسیار طناز او و جنگ با سهراب و …. به عنوان همسر تهمینه و رودابه مادر رستم نقش اساسی دارند. به عنوان معشوقه، منیژه چه فداکاری ها که نمی کند و کتایون. ولی یکی از زنان بسیار با اهمیت شاهنامه که یک نقش پنجم در اینجا دارد، یک زن ایراندوست است و او گردیه خواهر بهرام چوبین است. که او در واقع با برادرش مخالفت می کند، با وجود اینکه وقتی بهرام فوت می کند سرش بر روی زانوی خواهر است. آخرین وصیت بهرام هم به خواهرش است که :”مرا  دخمه در خاک ایران کنید!”که یکی از مصرع‌های بسیار ایران‌دوستانۀ شاهنامه است و سپس می‌گوید که:“بر این بوم دشمن ممانید دیر.”در هر حال او درمخالفتی که با برادرش می کند  نشان می دهد که چقدر زن ایران‌دوستی است و چهرۀ بسیار سیاستمدار دارد و بعد مرگ بهرام به همسری خسرو پرویز در می آید و شهر ری را نجات می دهد. زنی ورزشکار و سوارکار و رزمنده بوده است.
ادامه مطلب ...
54
1
Last updated: ۱۰.۱۱.۲۲
Privacy Policy Telemetrio