Philosophy4life |محمدعلى صفرپور
303
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
اطلاعاتی وجود ندارد7 روز
اطلاعاتی وجود ندارد30 روز
- مشترکین
- پوشش پست
- ER - نسبت تعامل
در حال بارگیری داده...
معدل نمو المشتركين
در حال بارگیری داده...
Photo unavailableShow in Telegram
📚مدیریت تعارض: مهارتی گمشده در روابط بین انسانها
👥نویسندگان: محمدعلی صفرپور، احسان اژدری، نیلوفر زراعی
◀️ ۱۲۰ صفحه ۷۰۰۰۰ تومان
♦️مواجههی ما با تعارض چگونه باید باشد؟ یا به عبارت بهتر چگونه میتوانیم تعارض را مدیریت کنیم؟ چگونه میتوانیم همزمان از دیدگاه خودمان با جدیت دفاع کنیم و درعینحال همراهی و هماهنگی گروهی را تقویت نماییم؟
در این کتاب ابتدا ضمن بازتعریف مفاهیم تعارض، مشکل و مسئله، و قائل شدن مرزی مشخص میان آنها، با ذکر مثالها و تمرینهای پرتعداد به شرح روش مسئله گشایی میپردازیم. سپس با استفاده از این ابزار کارآمد، وارد گفتگوی سازنده و مسئله محور با «دیگری» خواهیم شد تا بتوانیم بهشت صمیمیت را لمس کنیم.
این کتاب به نحوی تدوین شده است که برای تمامی گروههای اجتماعی مفید و کاربردی است. هم میتوان آن را برای حل مشکلات و تعارضات خُرد و کلان در سازمانها مورد استفاده قرار داد، و هم میتوان از آن در جهت حل مشکلات فردی و خانوادگی استفاده کرد.
💭نکتهی آخر، در این کتاب تمرینهای کاربردی مناسبی به خوانندگان ارائه شده است که اگر با جدیت دنبال شوند آموزههای این کتاب برای شما قابلفهمتر و ملموستر میشوند.
Repost from جمع مدیران نامدار ایران
🔴انفجار ابلهها
📌چرا انقدر مدیر نالایق داریم؟
✍️پویا بختیاری
وقتی یک مدیر با استاندارد و مهارت سطح بالا انتخاب میشه ،این مدیر اطرافش رو با نیروهای متخصص و استاندارد بالا پر میکنه، این مدیر بدنبال اینه که معاون و کارمندهایی پیدا کنه که از خودش باهوشتر و کارآمدتر هستند ،در نتیجه معاونانش هم بدنبال همین هستند یعنی تلاش میکنند تا کارمندان با کیفیت استخدام کنند.
ولی وقتی استاندارد رو برای انتخاب مدیر یک مجموعه پایین بیاریم و مدیران درجه دو استخدام کنیم چه اتفاقی میوفته؟
اون مدیر، یک معاون درجه سه انتخاب میکنه
معاون درجه سه، کارمند درجه چهار و پنج انتخاب میکنه و همینطور سطح عملکرد پایین و پایینتر میاد و مجموعه پر میشه از کارمندان بی کیفیت!
این اتفاق به خاطر این میوفته که اون شخص در جایگاهی قرار میگیره که شایستگیش رو نداره ،پس نمیاد زیر دست بهتر از خودش یا کارمندای با کیفیت انتخاب کنه، چون میترسه جایگاهش رو از دست بده و یک نفر لایقتر از خودش بیاد جاش رو بگیره پدیدهای که منجر میشه به انفجار ابلهها
پدیده انفجار ابلهها اولین بار در شرکت اپل مطرح شد، استیو جابز میگفت:
اگه شما برای اداره یک مجموعه، یک دلقک استخدام کنید، احتمالا بعد از مدتی در اون اداره با اتوبوسهایی پر از دلقک مواجه خواهید شد.
وقتی موقعیت شغلی مهم و بزرگی را به یک ابله میدید پس منتظر باشید موجی از ابلهها بر جامعه سوار بشن.
روایت هست که از امیرکبیر میپرسن چطور دزدی رو ریشه کن کردی؟
گفت من خودم دزدی نمیکردم و نمیذاشتم معاونم هم دزدی کنه، روی همین حساب اونم اجازه نمیداد معاونش دزدی کنه و همینطور این روند تا اخر ادامه پیدا کرد. اگه من دزدی میکردم تا آخرین سمت دزدی میکردند و کشور میشد دزدخونه!!!
چند نکته تکمیلی
۱.اگه مدیر یک مجموعه هستید بجای اینکه کارمند رو ضعیف نگه دارید یا کارمند ضعیف استخدام کنید، روی مهارت خودتون کار کنید و خودتون رو ارتقا بدید چون در غیر این صورت مجموعتون با انفجار ابلهها مواجه میشه و اولین کسی که بازخواست میشه و عملکردش زیر سوال میره خود شمایید!!
۲.اگر سازمانی دارید و نگران این هستید که به انفجار ابلهها دچار بشید باید حواستون باشه راس هرم رو درست کنید، تغییر باید از بالا به پایین باشه، بالاسری اصلاح بشه و آدم درست و کارآمدی بشه به توسعه و رشد زیردستاش کمک میکنه!
۳.در سازمانهای دولتی به شدت پدیده انفجار ابلهها زیاده چون اونجا عموما برای صندلیهای ریاست جنگ قدرت خیلی شدیدی هست و افراد فارغ از توانمندی و تجربیات کاری در سمتهایی قرار میگیرند که شایستگیش رو اصلا ندارند پس خیلی تعجب نکنید اگر افراد ضعیف رو در جایگاه نامرتبط میبینید.
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام خبری در راه است
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
جمع مدیران نامدار ایران
دراولین باشگاه مدیریتی کشور با موفق ترین مدیران ایران گفتگو کنید و با آنها مستقیما در ارتباط باشید حامد پاک طینت @Hamedpaktinat
Repost from جمع مدیران نامدار ایران
⚫️ امید، سرمایهای که از پوراحمد گرفتند
▪️سالها پیش وقتی کتاب «کودکی ناتمام» کیومرث پوراحمد را خواندم به زندگی او، به امیدش، و راهی که با سختکوشی پیدا کرده بود، حسودیام شده بود.
پوراحمد با قلم شیرینش تعریف کرده بود که چطور عوام را تحریک کرده بودند که با تهمت بهاییگری دارایی پدرش را غارت کنند، او را دق بدهند و خانواده پراولاد او را به خاک سیاه بنشانند. کودک گرفتار فقر و تهمت و غارت، رنج دیگری هم داشت: لکنت شدیدی که نمیگذاشت جملهای را تمام کند.
▪️پوراحمد تعریف کرده بود که انشا مینوشت و در کلاس میخواند و هر وقت زبانش میگرفت، رو به بچههای کلاس میگفت که این (زبان الکنش) نمیخواهد بگذارد من انشایم را بخوانم اما من میخوانم... و بر لکنتش پیروز شده بود. همچنان که بر فقر، بر بیچارگی و بر محرومیت پیروز شد.
▪️داستان زندگی او داستان گذر از سختیها با اتکا به امید بود، امیدی که معجزه میکرد. نوجوانی که حتی روزنامه و مجله را ندیده بود به نوشتن در معتبرترین مجلات رساند، جوانی را که کسی به سینما راه نمیداد کارگردانی سرشناس کرد و.... باید کتابش را خواند تا فهمید که تا چه اندازه از امید سرشار بود.
▪️حالا در زیباترین روزهای فروردین، در رویش دوباره سبزی، به سوگ مردی نشستهام که مظهر امید بود اما با نومیدی زندگی را وداع گفت. چه شده است؟ اینکه چه بر او گذشته را میتوان حدس زد؛ اینکه هنرمندی که همیشه در کنار مردمش بود، چه رنجی کشیده که در ۷۴ سالگی امیدش را از دست داده است.
▪️روحش در آرامش، و نفرین بر آنها که امیدش را گرفتند.
🖋 محمدحسین روانبخش
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام خبری در راه است
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
جمع مدیران نامدار ایران
دراولین باشگاه مدیریتی کشور با موفق ترین مدیران ایران گفتگو کنید و با آنها مستقیما در ارتباط باشید حامد پاک طینت @Hamedpaktinat
Repost from جمع مدیران نامدار ایران
🔴ظهور لیلاها، باشکوه ترین صحنه برادران لیلا
✍️فاطمه حقیری
فیلم #برادران_لیلا از آن دسته فیلم ها است ...
دیکتاتورها همه شان خصلت های مشترک بسیاری دارند که ان را آداب دیکتاتوری میخوانند
اما خصلتهایی که برای نگارنده پررنگ تر مینمایاند:
یکی حماقت نامتناهی و دیگری توهم است
پدردروغ میگوید که بزرگ باشد
فرزندانش را حقیر می شمارد تا بر بالای مجلسی موهومی بنشیند
صدای اعتراض فرزندانش را نمیشنود
و وقتی درمانده و مستاصل میشود
به اتاقش پناه می برد، همه درها را قفل میکند و در صورت نیاز مظلوم نمایی میکند
دستمریزاد به سعید روستایی به خاطر انتخاب ترانه علیدوستی
اینجا نیز تنها شاغل خانواده است
اما فریادش بر جور و نادانی و بلاهت و دیکتاتوری پدر از همه بلندتر است
در نگاه برادران لیلا هم ترس را دیدم و هم شرم را
اما لیلا ترس ندارد
شرم را کنار میگذارد
و سیلی میزند بر صورت دیکتاتوری که سالهاست شیره جانش را با دروغ و ندانم کاری کشیده و خرج سکه هایی کرده که بزرگی موهومی برای خودش بخرد
نمیخواهم بگویم که نوید محمدزاده را دوست نداشتم
تا نیمه فیلم دوستش داشتم
جایی از فیلم میگوید من تنها کسی از این خانواده هستم که میتوانی با او حرف بزنی
نوید محمدزاده گفتگو میکند
همگان را به صلح دعوت میکند
اخلاق مدار است
اختیار، آزادی، فردیت و استقلال را میفهمد
اما یک خطای بزرگ کرد
به دیکتاتور اعتماد کرد
و اه میکشم و مینویسم
میگویند برادران لیلا قبیح است!
قبیح است؟
آری
من هم قبول دارم که قبیح است
اما از چه چندشتان شد؟
همینقدر کریه و زشت و قبیح است
اما چون سالهاست در متن این پلشتی ها، نفس کشیدیم
نه بوی متعفن آن را متوجهیم
و نه کراهت این جبر را می بینیم
کاش بسان برادران لیلا
آتش نزنیم بر آنچه لیلا ساخت
صحنه آخر فیلم تولد یک لیلا بود و خانه پر از لیلاهایی که سفید پوشیدند و رقصیدند
و دیگر حتی مرگ او نیز دیگر برای هیچ لیلایی مهم نبود!
با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام خبری در راه است
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
جمع مدیران نامدار ایران
دراولین باشگاه مدیریتی کشور با موفق ترین مدیران ایران گفتگو کنید و با آنها مستقیما در ارتباط باشید حامد پاک طینت @Hamedpaktinat
Repost from رخداد تازه(مصطفی مهرآیین)
فلسفه برای غیرفیلسوفها (۱)
در باب معرفی یه کتاب «خوب»
دکتر فواد حبیبی
«گفت هیچ از نحو خواندی گفت لا/
گفت نیم عمر تو شد در فنا»
من به عنوان کسی که بخش زیاد و لذتبخشی از عمرش رو تو دنیای کتاب سپری کرده، همیشه با این دغدغه دستوپنجه نرم کردم که کتابهای «خوب» رو شناسایی کنم تا به کمکشون بتونم فهم بهتری از خودم، جامعه و جهان داشته باشم. در کنار این دغدغه سالها بعد، به عنوان معلم، نویسنده و مترجم، به این وسوسۀ مضاعف هم گرفتار شدم که چگونه کتابهای «خوب» رو به سایر علاقهمندان کتاب معرفی کنم و تا اونها رو هم در لذتهای فکریای که خودم چشیدم شریک کنم. مثلاً سالها پیش وقتی کتاب درخشان «تجربۀ پلبینی: تاریخی ناپیوسته از نبرد برای آزادی»، اثر مارتین براو، رو خوندم، چنان سر ذوق اومده بودم که برای ترجمهی اون روزی نزدیک به ۱۶ ساعت وقت میذاشتم. و احتمالن مثل هر کتابدوست دیگهای که وقتی کتاب «خوب»ی رو به دوستان و آشنایان معرفی میکنه، فکر میکردم هر کی این کتاب رو نخونه، هیچی نباشه، «نیم عمرش در فنا»ست! اما، خیلی نگذشت که، البته بهتدریج، کلهام به صخرهی سخت واقعیت خورد و فهمیدم که چه اندازه، در واقع این خود منم که با این فهم از نقش و اثر کتاب، «کل عمرم برفنا»ست.
اما چگونه و چه زمانی این اتفاق افتاد؟ راستش بهتدریج فهمیدم که این تلقی از کتاب و قدرت جادوییش چقدر از واقعیت فاصله داره. کم کم فهمیدم، «خوب» بودن یه کتاب نه به خاطر چیزی صرفاً تو اون کتاب، بلکه به دلیل مجموعهای از عوامل بیرون از کتابه. از دانش پیشینی و مقاصد شخصی و روحیات آدمی تا مسائل و نیروهای اجتماعی و فضای حاکم بر جامعه و ... . بنابراین، بهتجربه فهمیدم که این درک از کتاب و در کل مسئلۀ آگاهی بالکل اشتباهه. کتاب، حتی بهترین بهترینهاش، فقط یه قطعهی کوچیک از یه پازل خیلی بزرگتره که بدون این انبوه قطعات دیگه، حتی برای خودشم معنای کامل و قابل فهمی نداره. تصور میکنم نظریۀ اسپینوزا در خصوص مواجهه و ترکیب بدنها، یا نظریۀ ماشینیسم دلوز و گتاری، شرح بسیار دقیق و تبیینکنندهای از این مسئله به دست میده. یه عضو بدن یا یه قطعه از ماشین، هر اندازه که عضو یا قطعهی مهمی هم باشه، فقط در قالب ترکیبش با اعضا و قطعات دیگه معنا و اثر پیدا میکنه. و بدیهیه که «خوب» (یا «بد») بودن هر چیزی، که دقیقن یعنی تأثیر و نتایج شادیافزا، نیروبخش و رشددهنده (یا بهعکس اندوهبار، تضعیفکننده و محدودکننده)، تو دل این پیوندها و اتصالات معلوم میشه.
بنابراین، الان وقتی کسی ازم میپرسه چه کتابی رو پیشنهاد میدی برای خوندن، سعی میکنم اول بپرسم برای چه کسی، با چه هدفی و به چه ترتیبی؟ اون بخش معروف از یکی از ترانههای آنی دی فرانکو که میگه، «هر وسیله یه سلاحه، اگه درست تودستات بگیریش» به نظرم تاحد زیادی این نکته رو نشون میده. نهتنها «یک کتاب بهتنهایی ارزش چندانی ندارد» و مسئله سیلانها و جریاناتیه که کتاب رو دربرمیگیره و اونو به سلاحی، یا حتی دقیقاً به وسیلهای برای تخریب و تباهی یا ساختن و کاشتن، تبدیل میکنه؛ نهفقط مسئله تقویت (یا تضعیف) متقابل نیروهاست، بین کتاب و انبوهی از نیروها و عناصر جهان بیرون، بلکه خود معنای درونی کتاب رو هم تا حد خیلی زیادی همین جهان بیرون تعیین میکنه. کتاب، مثل هر متن و محصول دیگه، تصویر یا بازتابی از هیچ چیزی نیست. کتاب هم مثل مابقی چیزها بخش منحصربهفردی از جهانه. بخشی که معناش نه صرفاً تو خودش، بلکه بر اساس عواملی تعیین میشه مثل: ترکیب عناصرش، کاری که میکنه و قدرتی که داره، به علاوهی مواجهاتش، اتصالاتش و تأثیر و تأثراتی که ایجاد میکنه و میپذیره.
با این تلقی از یه کتاب، باید ببینیم که آیا میتونه در تغییر و گسترش مرزهای جهان ذهنی و مادی بیرون اثرگذار باشه یا نه. و آیا میتونه در جریان این روند، پیش بره و خودش رو هم تغییر بده. کتابهای «خوب» و تأثیرگذار همیشه اینجوری بودن. کتابهایی که در پیوند با بیرون از خودشون تونستن نقشی در تغییر مرزهای جهان بازی کنن و در نتیجه مرزها و محدودههای خودشونم گسترش دادن. بنابراین، مسئله نهفقط معنای درونی و خاص یک متن نیست، بلکه حتی ارائۀ تفسیر درخشانی از اون هم نیست. مسئله اینه که یک کتاب، به عنوان یه عضو یا قطعه، تو چه بدن و ماشینی قرار میگیره و در نتیجه، چه جریانی رو متوقف و چه جریانی رو فعال میکنه. عبث بودن جنگهای ابدی دربارۀ معنای نهفته در متنها ناشی از همینه. کتاب «خوب» کتابیه که «خوب» عمل میکنه، «خوب» استفاده میشه و به سمت «خوب»ی جهتگیری شده. و به نظر من، اینه معنای دقیق آموزۀ حیاتی کشتیبان در مثنوی معنوی: «محو میباید نه نحو اینجا بدان/گر تو محوی بیخطر در آب ران». محو در میانۀ سیلانهای انرژی، غرق در بطن گردابهای هستی، اما رو به سوی زندگی شادمانه و خردمندانه.
@MSandUs
http://t.me/mostafamehraeen
رخداد تازه(مصطفی مهرآیین)
ما فقیر شده ایم.ما از میراث انسانی یکی پس از دیگری دست برداشته ایم.(والتر بنیامین) @mostafamehraeen1975
Repost from صادق زیباکلام - Sadegh Zibakalam
Photo unavailableShow in Telegram
✍️به کدام گناه؟| ۱۴ بهمن ۱۴۰۱
نام :فرهاد میثمی
اتهام: مخالفت با حجاب اجباری
محکومیت : پنج سال زندان
https://www.instagram.com/p/CoMIFpStNuD/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺
🔶آیندهای روشن و پر امید در انتظار ما ایرانیان خواهد بود!!!
🔹همه ما دوست داریم آینده را پیشبینی کنیم. پیشبینی آینده بسیار دشوار است، اما ناممکن نیست. اگر با دقت به روندهای بلند مدت نگاه کنیم، پیشبینی نسبتا دقیق برخی از روندها ممکن میشود.
🔹نگاهی به تاریخ 150 ساله ایران بیاندازیم. چند روند کلیدی بسیار مهم را ما ایرانیان با پشتکار و صبوری بسیار زیاد دنبال کردهایم. فهم این روندها کمک بزرگی به پیشبینی آینده میکند:
1️⃣ ایرانیان خشونتزدایی از سیاست و جنبشهای اجتماعی را در طی 150 سال اخیر به خوبی آغاز کردهاند. ایرانیان بعد از انقلاب مشروطه دو کودتا با تلفات اندک را پشت سر گذاشتند و انقلاب 1357 را با آمار کشتاری کمتر از 1000 نفر به پیروزی رساندند. در طی این مدت، حتی خشنترین حاکمان تلاش میکردند خشونت و سبوعیت خود را مخفی نگه دارند و مسئولیت خشونتها را بر عهده نگیرند و آن را بر گردن رقبای سیاسی خود بیاندازند یا به کل آن را انکار کنند. در واقع مردم به تدریج در طی 150 سال نشان دادهاند که با خشونت کنار نمیآیند و خشونت مساوی با سقوط بوده است.
2️⃣ در طی 150 سال اخیر ایرانیان با جدیت هر چه تمامتر تلاش نمودهاند با دنیای جدید ارتباط برقرار کنند و الگوهای جدیدی از سیاست ورزی، تعامل و خردورزی را یاد بگیرند. جامعه ایران با سرعت بسیار زیادی به سمت عرفی (سکولار) نمودن تمام فرایندهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی حرکت کرده است. فهرست بلند بالای کتابهایی که در زمینه اندیشههای سیاسی نوین و زیست مصالحه جویانه ترجمه و تالیف شدهاند، ورود مفاهیم معطوف به رواداری در آثار هنری بویژه سینما، ارتباط هنرمندان ما با جهان پیشرفته و حضور ایرانیان در نهادهای مدنی و دموکراتیکِ گوناگونِ کشورهای پیشرفته دنیا، نشاندهنده گفتمانی مصالحه جویانه و پیشرو میباشد. به عبارت دیگر، ایرانیان تلاش نمودهاند گفتمان دنیای مدرن را بومی نمایند و مورد استفاده قرار دهند.
3️⃣ جامعه ایرانی با سرعت بسیار زیادی توانسته است از اندیشههای مردسالارانه عبور کند و هزینههای برابری میان مردان و زنان را بپردازد. تاکید صلحطلبانه مردم ایران بر شعار «زن، زندگی، آزادی» در سه ماه اخیر به خوبی نشان میدهد که تا چه اندازه ایرانیان حریصانه در جهت رشد و توسعه مدنی، سیاسی و فرهنگی حرکت نمودهاند. هر سه مفهوم «زن»، «زندگی» و «آزادی» تداعی کنندهای قدرتمند برای آرزوهای عدالت محورانه، دموکراتیک و خشونت گریز ایرانیان میباشد.
4️⃣ و مهمتر اینکه این شعار نشاندهنده عبور ایرانیان از مرزهای جغرافیایی است. هر سه مولفه این شعار به موضوعی فراتر از مرزهای جغرافیایی اشاره میکنند و برابری جنسیتی، زندگی و آزادی به عنوان آرمانی متعالی مورد توجه قرار گرفتهاند. ایرانیان به خوبی نشان دادهاند تبعیض جنسیتی، نژادی، قومیتی، مذهبی و اجتماعی را بر نمیتابند. کافیست سفری ساده به لایههای زیرین جامعه ایرانی داشته باشیم و زیر پوست شهرهای بزرگ و کوچک، دانشگاه ها، نهادهای اجتماعی و فرهنگی را نگاه کنیم تا دریابیم ایرانیان به درک عمیقی از برابری و حقوق انسانی رسیدهاند.
❇️تمامی این روندها نشان میدهند که ایران با آیندهای درخشان روبرو خواهد شد که در آن خشونتطلبی، تبعیض جنسیتی، قومی، مذهبی، سیاسی و اندیشههای تنگنظرانه جایگاهی نخواهند داشت. ایرانیان با سرعت زیاد به سوی تعامل با دنیا حرکت خواهند کرد از کینهتوزیهای تاریخی، جغرافیایی و ایدئولوژیک فاصله خواهند گرفت. به نظر میرسد انباشت تلاشها و فداکاریهای ایرانیان در طی 150 سال اخیر در مسیری درست رخ داده است و خیلی زود به نتیجه مطلوب برای همه ایرانیان میرسد.
🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺
#زن_زندگی_آزادی
#آینده_روشن
#امید
#جنبش_اجتماعی
#انقلاب
#خردورزی
#سکولاریسم
#مدرنیته
#مردسالاری
#خشونت_طلبی
#تبعیض
#محمدعلی_صفرپور
🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺
☑️چرا برخی از سیاستمداران با جسارت تمام دروغ میگویند و از افشای دروغ خود نزد مردم ترسی ندارند؟
⬅️دروغ گفتن، تقریبا بنا به تعریف، سرباز زدن از همکاری با دیگران است. دروغ بیاعتمادی و غیرقابلاعتماد بودن را در عملی واحد خلاصه میکند. دروغ هم ناتوانی از فهم دیگران است، هم بیاشتیاقی به فهمیده شدن. دروغ گفتن نوعی پس نشستن از ایجاد رابطه است. دروغ/ارادۀ آزاد؛ سام هریس؛ برگردان خشایار دیهیمی صفحه 58.
⬅️درکمتقابل و همکاری متقابل در درون هر اجتماعی وابسته است به اعتماد متقابل؛ و اعتماد متقابل هم به نوبه خود وابسته است به صداقت. بدون صداقت سوءظن همچون خوره تمامی لوازم همکاری و اعتماد را از بین میبرد. صداقت امکان تبادل اطلاعات درست را ممکن میکند. اعضاء نسبت به یکدیگر آگاه میشوند و در سایه جریانی سالم از اطلاعات بر اساس واقعیتها با یکدیگر همکاری میکنند.
⬅️حال تصور کنید که سیاستمدار خود را بینیاز از همکاری شهروندان بداند. یا شاید بهتر بگوییم شهروندان برای او چیزی بیش از ابزاری برای تحقق اهداف و آرزوهایش نباشند. در این شرایط دروغگویی برای سیاستمداری که ارزش مدار نیست، کار دشواری نخواهد بود و او میتواند با جسارت تمام دروغ بگوید.
❓چه اتفاقی میافتد که سیاستمداران خود را بینیاز از همکاری شهروندان میدانند؟
⬅️سیاستمداران گاهی اوقات تحت تاثیر پروپاگاندا به تدریج به این نتیجه میرسند که عقل کل هستند و مردم در برابر خردمندی آنها چیزی جز مشتی عوام کم سواد نیستند. آنان به آرامی به این نتیجه میرسند که مردم درایت لازم برای درک خیر و مصلحت خود را ندارند. در این شرایط شهروندان خواه ناخواه به ابزاری بیارزش در جهت تحقق خواستهها، اهداف و نیازهای سیاستمداران تبدیل خواهند شد.
❇️جان کلام، سیاستمدارانی که خود را عقل کل میدانند، نگاهی ابزارانگارانه نسبت به مردم پیدا میکنند و خود را بینیاز از همکاری و درک متقابل آنها میدانند. مردم هم به نوبه خود تنها تحت سلطه ترس و اضطراب باید به عوامل اجرایی تبدیل شوند. طبیعی است که صداقت یا عدم صداقت در برابر ابزار چندان موضوعیت پیدا نمیکند. به همین دلیل، دروغ گفتن به مردمی که ابزاری بیش نیستند، چندان دشوار یا غیراخلاقی جلوه نمیکند.
🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺
#سیاستمداران
#دروغگویی
#عوام_فریبی
#عقل_کل
#دیکتاتور
#پروپاگاندا
#مشارکت_مردمی
#بیاعتمادی
#صداقت
#خشایار_دیهیمی
#سام_هریس
#دروغ_اراده_آزاد
🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺
➰آشوب
☑️در دوران دشوار و ناراحت کنندهای بسر میبریم. همه ما غمناک حال و روز هموطنانی هستیم که آسیب دیدهاند یا ممکن است آسیب ببینند. همه ما دلنگران آیندهای هستیم که در انتظارمان است. پیشنهاد میکنم کتاب «آشوب» نگاشته جَرِد دایموند با برگردان اصلان قودجانی را بخوانید. خواندن این کتاب برای ما ایرانیان لازم است. کمک بزرگی به ما خواهد کرد که به اهمیت برخی از مفاهیم نظیر سرمایههای اجتماعی، مشارکت، مشروعیت، مردمسالاری، آزادی، مصالحه و سازش، امتیاز دادن و امتیاز گرفتن پی ببریم.
☑️این کتاب سرشار از نکات آموزنده بسیاری است که به زبانی ساده بیان میشوند. اما به اعتقاد من چند نکته از این نکات در تحلیلهای نویسنده نقش محوری را بازی میکنند و فهم آنها برای ما ارزشمند هستند:
1️⃣ برای گرفتن همه قدرت و همه امتیازها تلاش نکن، بدون تردید شکست خواهی خورد! حداکثر قدرت و امتیاز را زمانی بدست خواهی آورد که مخالفان خود را به حساب آوری.
2️⃣ گفتگو تنها راه رسیدن به بالاترین بهرهوری ملی است. لازم است امتیازات فراوانی را از مخالفان بگیریم و امتیازات فراوانی را به آنها بدهیم، البته با گفتگو.
3️⃣ درک درست شرایط این زمانی و این مکانی در ساخت تصمیمات درست نقش بازی میکند، نه اموری همچون رجزخوانی، آرزوهای خام، ارزشهای ایدئولوژیک، آرمانگراییهای غیر واقعبینانه یا قدرتمند بودن.
4️⃣ سرمایههای اجتماعی، مشارکت عمومی و مشروعیت حرف اول و آخر را خواهند زد. بدون توجه به آنها توسعه پایدار، متوازن و امیدبخش وجود نخواهند داشت.
☑️اما در پایان، نشانههای زیادی در ایران وجود دارد که ما را امیدوار میکند. ما ظرفیتها و تجربههای تاریخی زیادی در 150 سال اخیر برای بکار بستن این نکات انباشتهایم. به نظر میرسد که ما ایرانیان میدانیم چگونه کشورمان را مدیریت کنیم. خوب است نگران باشیم، اما نه آنقدر که ما را فلج کند.
🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺
#آشوب
#جرد_دایموند
#دموکراسی
#آزادی
#مشروعیت
#مردم_سالاری
#سرمایههای_اجتماعی
#قدرت
#گفتگو
#مشارکت_عمومی
#دیکتاتوری
#محمدعلی_صفرپور
یک طرح متفاوت انتخاب کنید
طرح فعلی شما تنها برای 5 کانال تجزیه و تحلیل را مجاز می کند. برای بیشتر، لطفا یک طرح دیگر انتخاب کنید.