cookie

ما از کوکی‌ها برای بهبود تجربه مرور شما استفاده می‌کنیم. با کلیک کردن بر روی «پذیرش همه»، شما با استفاده از کوکی‌ها موافقت می‌کنید.

avatar

اخبار روز

آخرین اخبار و تحلیل‌های ایران و جهان ارتباط با مدیر کانال: [email protected] فرم تماس: https://goo.gl/forms/HJHvLn4dfSby3ldL2

نمایش بیشتر
پست‌های تبلیغاتی
335
مشترکین
اطلاعاتی وجود ندارد24 ساعت
اطلاعاتی وجود ندارد7 روز
اطلاعاتی وجود ندارد30 روز

در حال بارگیری داده...

معدل نمو المشتركين

در حال بارگیری داده...

نمایش همه...
رشته توییتی از @DrAboutalebi

1. ۱)وفق توافق درپکن، روابط ایران وعربستان قراراست به زودی برقرارشود؛ اساس بیانیه پکن،تفاهم بر موافقتنامه‌های بیش ازبیست سال پیش است. آنچه به معنای بازگشت به توافق امنیتی سال ۱۳۸۰ و همکاریهای۱۳۷۷ دولت اصلاحات است. مذاکره‌کنندگان این دو‌توافق، روسای جمهور پیشین،خاتمی و‌روحانی، بودند. 2. ۲)بازگشت به عقلانیّتِ دوران اصلاحات واعتدال، و‌ برقراری رابطه باعربستان اگرچه دیرهنگام ولی بسیار خوشحال کننده است؛ بویژه آنکه نزدیک دو سال مذاکره‌ی این دولت، از طریق واسطه ها، برای رسیدن به تفاهم بیست سال پیش بوده است! آنچه که…

. . جادوگرِ وسط‌بازِ برانداز محسن رنانی یک: برای خیلی‌ها سوال بود و این دو هفته نیز خیلی‌ها به خودم پیام دادند یا از دیگران جویای حال بودند که بدانند آیا پس از انتشار مقاله «سقوط» برای من مشکلی ایجاد شده است یا نه؟ راستش جز آن که همایش «کنشگران مرزی» را که قرار بود در ۳۰ بهمن برگزار شود و من نیز در آن سخن بگویم لغو کردند، هیچ فشار یا محدودیت یا تذکری نبوده است و امید که نباشد. البته در آن همایش من نمی‌خواستم درباره موضوع سقوط مطلب تازه‌ای بگویم بلکه من می‌خواستم از ضرورت شکل گیری قشر‌ یا طیفی از کنشگران مرزی یا همان چیزی که این روزها به طعنه «وسط باز» گفته می‌شود سخن بگویم؛ و بگویم که چگونه خوشبختانه برای اولین بار نشانگان شکل گیری طیفی از کنشگران مرزی (همان وسط بازان) در ایران آشکار شده است و ما به جای تک چهره‌ها با طیفی از چهره‌های کنشگر مرزی روبه‌رو هستیم. می‌خواستم بگویم که چگونه در انقلاب ۵۷ ما جوانان انقلابی چنان رفتار کردیم که همه وسط بازان مجبور به سکوت و گوشه‌گیری شدند و اگر انقلاب بدون خونریزی سنگین پیروز شد علتش بازی همان چند نفر وسط بازی بود که بین حکومت و انقلابیان در تردد و گفتگو بودند و انتقال قدرت را بدون خونریزی تسهیل کردند. البته آن وسط‌ بازان بعدا هزینه‌ها دادند و مطرود یا حتی ترور شدند. اگر در آینده مجال و انرژی داشته باشم محتوای ‌آن سخنرانی را به صورت مقاله‌ای منتشر خواهم کرد. دو: پس از انتشار مقاله «سقوط» در گفت‌وگویی که با دکتر ظریف داشتم متوجه شدم سوء تفاهمی رخ داده است که لازم است از همه عذرخواهی کنم. من نسخه اولیه یادداشت سقوط را برای ایشان فرستادم و درخواست داشتم که یا برای من وقت ملاقات بگیرند یا اصل یادداشت را به دست شخص مقام رهبری (نه شخص دیگری) برسانند. ظاهرا ایشان جهت حصول اطمینان از رسیدن یادداشت به دست شخص مقام رهبری برای من درخواست ملاقات می‌دهد تا خودم یادداشت را ببرم و نظرات تکمیلی را هم حضوری ارایه کنم. طبیعی است که ملاقات،‌ پروتکل‌های خودش را دارد و به‌راحتی و به زودی امکان پذیر نیست. ایشان پس از دو ماه به من اعلام کردند که «متاسفانه موفق نشدم» و منظورشان عدم موفقیت در گرفتن وقت ملاقات بوده است. در حالی که برداشت من این بود که عدم موفقیت در تحویل یادداشت را می‌گویند. از همه و بویژه ایشان که از هر دو طرف مورد برخی گمانه‌زنی‌ها و اتهام‌ها قرار گرفتند پوزش می‌خواهم. سه: وقتی یادداشت «سقوط» منتشر شد، استقبال از آن فراتر از انتظار بود. از همه آنانی که همدلانه آن را ترویج کردند یا حتی ناهمدلانه آن را نقد کردند، سپاسگزارم. دهها پیام در تایید یا نقد برای خودم آمده است و صدها پیام نیز در فضای مجازی منتشر شده است که همه می‌تواند برای ارتقاء فهم ما از شرایط کشور روشنگر باشد. ای کاش صداوسیما این ظرفیت و گشودگی را داشت که این گفت‌وگوها را از دریچه نمایشگرها به خانه‌ها می‌برد و نظیر‌ همان‌ روزهایی که در جنبش مهسا شتابزده از صاحب‌نظران دعوت می‌کرد به سیما بروند و در برنامه «شیوه» شرکت کنند، اکنون در آرامش، فضایی برای گفت‌وگوی واقعی ایجاد می‌کرد. مهم‌ترین نکته‌ای که مرور واکنش‌ها برای من داشت، پیش‌فرض‌های متضاد و نگاههای متخاصم بود. از چند نقد اخلاقی و عقلانی که از سوی افرادی با گرایش‌‌های مختلف شده بود که بگذریم، انبوهی از واکنش‌‌های دیگر رخ داد که آکنده از شوق یا نفرت بود. مثلا یک رسانه منتسب به تندروهای داخلی من را «وسط بازِ برانداز» نامید یا رسانه دیگری از همین طیف، نوشته‌های مرا بخشی از یک پروژه امنیتی-اجتماعی و نظریه‌پردازی برای براندازی نظام معرفی کرد. از سوی دیگر مخالفان حکومت نیز واکنش‌های متعارضی داشتند. مثلا در یکی از گروههای مجازی فردی با تمثیلی مذهبی نوشته بود «جادوگران ورشکسته اصلاح طلب به امر ... به خودنمایی و اجرای نمایش بیرون آمده‌اند و از درشتشان چون خاتمی تا ریزشان چون رنانی ریسمان‌هایشان را در میان افکنده‌اند تا شاید ... را شادمان کنند و به یاریش بشتابند و از سقوطش جلوگیری کنند...». همچنین در حالی که سلطنت طلبان و اصلاح طلبان از نوشته من به عنوان نوشته یک دانشگاهی مستقل استقبال کردند، رسانه‌‌های منتسب به مجاهدین خلق مرا «اقتصاددان ارشد حکومتی» نامیدند که دارد به حکومت هشدار می‌دهد که تا دیر نشده است خودش را نجات دهد. این تنوع و تضاد تفسیرها و ارزیابی‌ها در مورد یک مقاله، نشان می‌دهد که چقدر فضای سیاسی-‌اجتماعی ایران ....... ادامه متن را در یکی از پیوندهای زیر بخوانید: https://telegra.ph/%D8%AC%D8%A7%D8%AF%D9%88%DA%AF%D8%B1-%D9%88%D8%B3%D8%B7-%E2%80%8C%E2%80%8C%D8%A8%D8%A7%D8%B2-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B2-03-02 https://www.renani.net/index.php/texts/notes/899-2023-03-02-15-30-57 .
نمایش همه...
جادوگرِ وسط بازِ برانداز

محسن رنانی یک: برای خیلی‌ها سوال بود و این دو هفته نیز خیلی‌ها به خودم پیام دادند یا از دیگران جویای حال بودند که بدانند آیا پس از انتشار مقاله «سقوط» برای من مشکلی ایجاد شده است یا نه؟ راستش جز آن که همایش «کنشگران مرزی» را که قرار بود در ۳۰ بهمن برگزار شود و من نیز در آن سخن بگویم لغو کردند، هیچ فشار یا محدودیت یا تذکری نبوده است و امید که نباشد. البته در آن همایش من نمی‌خواستم درباره موضوع سقوط مطلب تازه‌ای بگویم بلکه من می‌خواستم از ضرورت شکل گیری قشر‌ یا طیفی از کنشگران مرزی یا همان چیزی که این روزها…

تعهد یا تخصص محمد فاضلی ✅ یکی از مباحثی که بعد از انقلاب ۱۳۵۷ مطرح شد و تا به امروز هم تداوم یافته، رابطه تعهد و تخصص است. این موضوع با نظام گزینش کارکنان، در تار و پود نظام اداری تابیده شد. صورت متفاوتی از مسأله نیز با اسم و رسم دیگری در کارکرد شورای نگهبان و نظارت بر نامزدهای ورود به عرصه انتخابات ظهور کرده است. نظام گزینش و نظارت شورای نگهبان هر دو در نهایت مدعی برگزیدن متعهدان و راه بستن بر غیرمتعهدان هستند. عاقبت این رویکرد نیز عیان شده است. ✅ پیتر اوانز، جامعه‌شناس توسعه، نکته‌ای را در همین مورد ذکر می‌کند که برای بررسی شرایط ایران بسیار راهگشا و روشنگر است. اوانز در بررسی تجربه توسعه صنعت فناوری اطلاعات (IT) در کره جنوبی، برزیل و هندوستان، نشان می‌دهد (اینجا) که: سطح تخصص بالای بوروکرات‌های دولتی مسئول برنامه‌ریزی توسعه فناوری اطلاعات در این سه کشور، سبب تعهد آن‌ها به توسعه ملی و ارتقای فناوری اطلاعات در سه کشور شده بود. ✅ نکته بسیار روشنگر اوانز این است که: آدم‌های متخصص، وقتی در دولت قرار می‌گیرند، و وقتی به اندازه کافی ملی‌گرا هستند، آمال و آرزوهایی برای توسعه ملی، و آرزوهایی برای پیشبرد پروژه‌های تخصصی خود دارند. این آدم‌های متخصص را، اجرا کردن آن پروژه‌های تخصصی ارضا می‌کند نه دست یافتن به منافع مادی و اهداف حقیر. ✅ آدم‌های متخصص که با شایستگی به جایگاه در دولت رسیده باشند، حرفی برای گفتن، طرح و ایده‌ای برای دنبال کردن، و سرمایه فکری و شأنی دارند که حتی در صورت خارج شدن از دولت نیز آسیب نمی‌بیند. همه وجودشان به دولت گره نخورده، بلکه دولت برای آن‌ها ابزار و مسیری است که از طریق آن، رسیدن به اهداف تخصصی و ملی‌گرایانه خود را دنبال کنند. ✅ اما آدم‌های غیرمتخصص که با زد و بند سیاسی، تعلق به دستگاهی ایدئولوژیک یا روابط غیرتخصصی در دستگاه دولت جا گرفته‌اند، از درون تهی هستند، شأنی بیرون از دولت و هدفی تخصصی برای دنبال کردن ندارند. تزلزل و ترس آمیخته با وجود آن‌هاست. دائم دنبال ارتقای سیاسی و یک پله بالاتر رفتن هستند تا جایگاه سست‌شان که ناشی از فقدان تخصص و قوت درونی است، با قدرت سیاسی و جایگاه‌های بالاتر جبران شود. ✅ این آدم‌های غیرمتخصص، متعهد هستند، اما نه به کاری که بر آن گمارده شده‌اند؛ هدفی دارند اما نه در راستای عرصه تخصصی‌شان؛ و حتی وقتی نیات خیری دارند، از پس محقق کردن آن‌ها برنمی‌آیند. ✅ اوانز نشان می‌دهد بوروکرات‌های متخصص هندی حتی در محیط بوروکراسی پرفساد هند، از سالم‌ترین‌ها بودند؛ و بوروکرات‌های متخصص برزیلی، نقشی بزرگ در توسعه صنعت فناوری اطلاعات برزیل ایفا کردند. بوروکرات‌های متخصص کره‌ای هم در همکاری با بخش خصوصی، کره را به جایگاه فعلی رساندند. آن‌ها به‌واسطه متخصص بودن، بالاترین سطح از تعهد به توسعه ملی را بروز دادند. ✅ بازخوانی تاریخ معاصر ایران از زاویه نگاهی که پیتر اوانز شرح می‌کند، می‌تواند این گونه باشد: اولویت دادن تعهد بر تخصص و دنبال متعهدِ متخصص گشتن، کار عبثی است. تعهد مؤثر و مفید داشتن از متخصص بودن شروع می‌شود. تخصص است که موضوعی برای تعهد خلق می‌کند. متخصص غیرمتعهد البته ممکن است؛ اما متعهد غیرمتخصص، اگر هم ممکن باشد، به درد نمی‌خورد. @fazeli_mohammad
نمایش همه...
. . 👈 سقوط ✍️ محسن رنانی چکیده: سقوط هر شرکت، سازمان یا ساختار سیاسی و اجتماعی چهار مرحله دارد؛ وقتی مرحله چهارم رخ دهد «رخداد سقوط» پایان می یابد. جمهوری اسلامی سه مرحله اول سقوط را طی کرده است، نمی‌دانم تا کی و تا چه حد می‌تواند، با مقاومت، خشونت و امنیتی کردن جامعه، مانع تحقق مرحله چهارم شود؛ اما می‌تواند با تغییر رویه،‌ پیش از آن که با «انقلاب از پایین»، مرحله چهارم سقوط نیز رخ دهد، از طریق «انقلاب از بالا»، احتمال فروپاشی را کاهش دهد. مقدمه: این متن را حدود دو ماه پیش نوشتم. واقعش مردد بودم که منتشر کنم یا فقط برای مقامات بفرستم. همه ما می‌دانیم که بالاخره کشور از شرایط فروبسته کنونی گذر خواهد کرد،‌ اما تلاش همه ما باید این باشد که حکومت کم‌هزینه‌ترین راه را برای گذار کشور انتخاب کند. این که ایران به سوی تجربه شیلی و آفریقای جنوبی برود یا به سوی تجربه لیبی و سوریه، ابتدا به رفتار حکومت بستگی دارد و پس‌از آن به رفتار جامعه. منافع ملی ایران اقتضا می‌کند که هر دو طرف (حکومت و جامعه) تمامی راههای کم‌هزینه‌تر را تجربه کنند. یعنی تحول انقلابی و خشونت‌آمیز باید آخرین راه حل باشد. با این نگاه بود که ابتدا نسخه اولیه این متن را برای آقای دکتر محمدجواد ظریف فرستادم و خواهش کردم اگر می‌توانند آن را به دست مقام رهبری برسانند. هنوز هم گمانم بر این است اگر مقامات به صورت عریان با واقعیت روبه‌رو شوند، ناخودآگاه بر تصمیماتشان اثر می‌گذارد. اما پس از دو ماه ایشان پیام داد که تلاشش ناموفق بوده است. چنین شد که تصمیم گرفتم آن نوشته را با شرح و تفصیل بیشتر و بیانی بی‌پرده‌تر، برای انتشار عمومی بازنویسی کنم؛ که همین متنی است که می‌خوانید. من این نوشته را منتشر می‌کنم تا از یک‌سو خانواده کشتگان و جوانان آسیب‌دیده و معترضِ جنبش مهسا غمناک نباشند و بدانند که اعتراض‌شان چه دستاورد عظیمی داشته است و در همین چند ماه توانسته‌اند یک مرحله از چهار مرحله سقوط را رقم بزنند؛ و از سوی‌دیگر اگر هنوز در درون نظام سیاسی هستند کسانی که از سطح هیجان و ترس روانشناختی عبور کرده‌اند و قدرت نگریستن عقلانی به تحولات را دارند، واقعیت را دقیق‌تر ببینند و به مراکز قدرت منتقل کنند؛ شاید هنوز فرصت بازگشت و همگرایی از دست نرفته باشد. چون معتقدم فرصت «اصلاح از بالا» از دست رفته است، اما تا زمانی که مرحله چهارم سقوط رخ نداده است، امکان «انقلاب از بالا» منتفی نیست. و البته اکنون تنها با «انقلاب از بالا» است که می‌توان «انقلاب از پایین»، را منتفی کرد؛ وگرنه «انقلاب از پایین» به‌طور طبیعی رخ خواهد داد. حکومت باید بداند که با ثبات کنونی اوضاع، غره نشود و رجز نخواند، که فرصتش اندک‌تر از آنی است که گمان می کند؛ و بداند که حتی اگر با روشهای سرکوب خشن این نسل را از نظر روانشناختی ناامید کند، اما این نسل به‌مرحله «امید وجودی» رسیده است و هر لحظه می‌تواند افق‌های امید‌بخش تازه‌ای را خلق کند، پس به جای درافتادن و سرکوب و تحقیر این نسل، آن را درک کند و سخنش را ارج بگذارد و با او گفت‌وگو کند. تجربه یک قرن اخیر به من می‌گوید که اگر قاجاران برنیفتاده بلکه اصلاح شده بودند، و انقلابیان به جای ..... ادامه متن را در یکی از پیوندهای زیر بخوانید: برای مطالعه مطلب در تارنمای رسمی محسن رنانی کلیک کنید برای مطالعه مطلب در فایل‌ پی‌دی‌اف کلیک کنید برای مطالعه مطلب در نمای فوری، روی کلید زیر کلیک کنید .
نمایش همه...
سقــوط

محسن رنانی چکیده: سقوط هر شرکت، سازمان یا ساختار سیاسی و اجتماعی چهار مرحله دارد؛ وقتی مرحله چهارم رخ دهد «رخداد سقوط» پایان می یابد. جمهوری اسلامی سه مرحله اول سقوط را طی کرده است، نمی‌دانم تا کی و تا چه حد می‌تواند، با مقاومت، خشونت و امنیتی کردن جامعه، مانع تحقق مرحله چهارم شود؛ اما می‌تواند با تغییر رویه،‌ پیش از آن که با «انقلاب از پایین»، مرحله چهارم سقوط نیز رخ دهد، از طریق «انقلاب از بالا»، احتمال فروپاشی را کاهش دهد.   مقدمه: این متن را حدود دو ماه پیش نوشتم. واقعش مردد بودم که منتشر کنم یا فقط برای…

. 👈🏿 سقوط یادداشت محسن رنانی در ضرورت انقلاب از بالا ۲۷ بهمن ۱۴۰۱ لینک مطلب در کانال تلگرامی رنانی: https://t.me/Renani_Mohsen/454 . .
نمایش همه...
نمایش همه...
مولدسازی دارایی‌ها چتر نجات دولت می‌شود؟ مناظره علی سرزعیم و داود سوری

مولدسازی دارایی‌های دولت برای تامین کسری بودجه، این روزها مخالفان و موافقانی دارد. داود سوری در مناظره اکوایران به عنوان مخالف، فروش دارایی‌های مازاد توسط دولت را به پدر خانواده‌ای تشبیه کرد که از سر استیصال مجبور به فروش اموال خود شده و این درآمد صرفا صرف هزینه‌های جاری می‌شود.

Repost from KhatamiMedia
🖋 ملت فراتر از نسل ما و نسل‌هایی است که در انقلاب و اصلاحات حضور داشته‌اند، باید به خواست ملت تمکین کرد! #سیدمحمدخاتمی با صدور پیامی به مناسبت چهل و چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ضمن تأکید بر لزوم تمکین بر خواست #ملت، تصریح کرد: می توان سیاهه بلندی از پیشنهادهای اصلاحی را ارائه داد، اما آنچه موجب تردید است اینکه نشانه ای از تمایل حاکمیت به اصلاح و پرهیز از اشتباهات گذشته و حال مشاهده نمی شود. 🔘 آنچه امروز آشکار است، #نارضایتی گسترده است و اشتباه بزرگ #نظام حکمرانی کشور این است که جلب رضایت بخش کوچکی از #جامعه را که به خود وفادار می داند، به قیمت افزایش نارضایتی اکثر جامعه که #امید به آیندهٔ بهتر را از دست داده. 🔘 آنچه در عمل پیش آمد خلاف وعده ها و خواستی بود که میثاق ملی برآن قرار گرفت. خوشبختانه #امام در اواخر عمرشان اجمالاً انحراف را پذیرفتند و آن را استثناءهایی ناشی از خطرات بنیان‌کنی چون جنگ تحمیلی که متوجه کشور بود دانسته و گفتند که همه به قانون برگردیم. 🔘 مشکل اصلی عبارت است از گذر از جمهوریتِ نظام و گرایش به #نا‌جمهوریتِ حکومتِ به‌اصطلاح اسلامی ولی با نام جمهوریت. 🔘 به نظر من "#اصلاح_خود" هم در ساختار و هم رویکرد و هم رفتار، کم هزینه ترین و پرفایده ترین راه برون رفتن از بحران است. 🔘 به صراحت می گویم که باید به توقع و خواست ملت #تمکین کرد و ملت را فراتر از نسل ما و نسل هائی که در انقلاب و حتی اصلاحات حضور داشتند دانست. 🔘 می توان سیاهه بلندی از پیشنهادهای اصلاحی را ارائه داد، اما آنچه موجب #تردید است اینکه نشانه ای از تمایل حاکمیت به اصلاح و پرهیز از اشتباهات گذشته و حال مشاهده نمی شود. 🔘 اصلاح طلبی به شیوه و روال تجربه شده اگر نگوییم ممتنع شده است دست کم به صخره ستبر بن بست برخورد کرده است و مردم هم حق دارند از آن مثل خود نظام حاکم نومید شوند. متن کامل این پیام را اینجا بخوانید 🌐 با بازنشر این پست رسانه رسمی سیدمحمد خاتمی را به دیگران معرفی کنید‌‌‌ رسانه شمایید 📱‌‌‌ 🇮🇷 @khatamimedia
نمایش همه...
متن کامل پیام سیدمحمد خاتمی در آستانه چهل و چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی

بسم الله الرحمن الرحیم در آستانه چهل و چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی قرار داریم. فارغ از ارزیابی انقلاب و بررسی علت های گریزناپذیر و آثار و نتایج آن اگر واقع بین باشیم درمی یابیم که انقلاب‌‌(سال 57) واقعه ای مهم در تاریخ پرفراز و نشیب ملت شریف ایران بوده است؛ انقلابی که گرچه فراگیر بود ولی نسل جوان در پیروزی و بعد، پاسداشت دست آوردهای آن و نیز نگاهبانی از تمامیت ارضی و استقلال میهن نقشی ممتاز داشت، از جمله مقاومت حماسی در جنگ تحمیلی و نیز پایداری ملت در برابر رنج های ناشی از توطئه و تحریم و جنگ و ترور…

🔴 دعوت میرحسین موسوی به قانون اساسی جدید "برای نجات ایران" 🔺«اجرای بدون تنازل قانون اساسی»، به عنوان شعاری که سیزده سال پیش بدان امید می‌رفت، دیگر کارساز نیست. 🔺ایران و ایرانیان نیازمند و مهیای تحولی بنیادین‌اند، که خطوط اصلی‌‌اش را جنبش پاک «زن، زندگی، آزادی» ترسیم می‌کند. این سه کلمه بذرهای آینده روشن‌اند؛ آینده‌ای پیراسته از ظلم و فقر و تحقیر و تبعیض. اینها سه واژه‌اند که با خود تاریخی از تکاپو و تفکر و مبارزه و آرزو حمل می‌کنند؛ و در میان‌شان «زن» از همه امیدبخش‌تر است، زیرا در بین ما سعادت و خیر عمومی به دست نمی‌آید و مبارزات بزرگ اجتماعی به پیروزی نمی‌رسند مگر با حضور زنان و مردان در کنار هم. و هیچ مبارزه‌ای نیست که با این شرط به پیروزی نرسد. 🔺ماوای اقتدار مردم‌اند. اقتدار در سلاح و سرکوب نیست، بلکه در همراهی ملت است، همان ملتی که اگر نگاهش متوجه و علاقمند به نظمی جدید باشد ساختار پیشین، بخواهد یا نخواهد فرو می‌ریزد. 🔺همان حقی که شالوده‌ انقلاب مردم در سال ۱۳۵۷ و قانون اساسی فعلی قرار گرفت برای نسل‌های بعدی نیز محرز است، تا اگر تصمیم پیشینیان منجر به گره‌های کور در زندگی‌‌ جامعه شد، یا ابزار سوء استفاده‌ قدرت‌طلبان بود، بتوانند جهت عبور از بحران‌ها و گشودن مسیر به سمت آزادی، عدالت، مردم‌سالاری و توسعه دست به تجدیدنظرهای اساسی بزنند و به منظور حفظ امنیت عمومی و پیشگیری از خشونت خواستار تغییر نظم موجود یا تدوین میثاقی اساساً تازه شوند؛ میثاقی که پیش‌نویس آن از سوی نمایندگان منتخب مردم، از هر قومیتی و با هر گرایش سیاسی و عقیدتی تهیه شود و در یک همه‌پرسی آزاد به تأیید ملت برسد.  🔺رفع ابهامات این پیشنهاد نیاز به تأمل و همکاری دارد؛ برای نجات ایران، آن مادری که از او طفلی به نام شادی گم شده است، با چشم‌های روشن براق، با گیسویی بلند به بالای آرزو. هر کس از او نشانی دارد ما را کند خبر. این هم نشان ما: یک سو خلیج فارس، سوی دگر خزر. 📎متن کامل @kaleme
نمایش همه...
"برای نجات ایران"

بسم‌الله الرحمن الرحیم اعتراضات به حق مردم و حوادث خونبار  ماه‌ها و سال‌های اخیر حقایق بزرگی را به ملت ما ثابت کرد. لجاجت‌، اصرار بر روش‌های سرکوبگرانه به جای گفت‌وگو و اقناع، و خودداری از برداشتن کوچک‌ترین گامی در جهت احقاق حقوق مصرح شهروندان در قانون اساسی و مطالبات مردم سال‌به‌سال بر دوری حاکمان از مردم افزود و جامعه را از اصلاح در چارچوب ساختار موجود مأیوس کرد.  زایش دلهره‌آور فاصله‌های طبقاتی، اثرات سیاست‌های ماجراجویانه دشمن‌محور به جای دوستی و همکاری جهانی و منطقه‌ای، فساد گسترده در نهادهای پولی و مالی،…

نمایش همه...
شاهد عینی زوال تجارت

در طبقه دوم ساختمان جدید اتاق بازرگانی ایران، همه‌‌‌‌‌چیز آرام است و روزها در سکوت می‌گذرد. در اولین نگاه شاید این سکوت را به شیوه معماری مجموعه مرتبط بدانید اما اگر با این طبقه آشنا باشید، دلیل این سکوت را می‌‌‌‌‌فهمید. این طبقه از ساختمان اتاق، جای فکر و ایده‌‌‌‌‌پردازی است و مرکز پژوهش‌های اتاق بازرگانی را به‌عنوان‌واحدی برای رصد و تحلیل اقتصاد ایران و ارائه توصیه‌های سیاستی، در خود جای داده‌است. دکتر محمد قاسمی هم رئیس این مرکز است و مدت‌‌‌‌‌هاست اینجا را به کانونی برای ارائه گزارش‌های سیاستی تبدیل کرده‌است.

Repost from javad kashi
غول بازیگوش ترس ----------- جنبش اعتراضی پایان یافته یا هنوز ادامه دارد؟ هر پاسخی به این سوال آفرینشگر صورتی از ترس است. اگر ادامه دارد، جمهوری اسلامی می‌ترسد و فضای امنیتی را افزایش خواهد داد. اگر جنبش اعتراضی پایان پیدا کرده یا در حال خاموشی است، معترضین می‌ترسند و با هم زمره می‌کنند: نظام انتقام خواهد گرفت، افراد تازه‌ای بازداشت و مجازات می‌شوند و محدودیت‌های تازه‌ای در عرصه آزادی‌های اجتماعی و فرهنگی و سیاسی اعمال خواهد شد. غول ترس، بازیگوشانه گاه این سو گاه آن سو می‌نشیند و هر کجا بنشیند، یکی را مرعوب می‌کند و دیگری را امیدوار. چنین شرایطی نمی‌تواند تداوم داشته باشد. به تدریج طرفین ماجرا، برای خاتمه دادن به ترس بازیگوش، با هم رقابت می‌کنند. این سرآغاز فصلی تازه از استبداد سیاسی است. به خلاف عقیده رایج، مستبدان نیستند که ترس ایجاد می‌کنند، در اغلب موارد این ترس است که مستبد می‌زاید. اعتراضاتی که تجسم میل جمعی برای تغییر در عرصه سیاسی بود، در تکاپوی ختم ماجرا می‌افتد. یکی تمایل پیدا می‌کند به افزایش قدرت سرکوب تا جایی که هر صدایی خاموش شود، و دیگری تمایل پیدا می‌کند به فشارهای خارجی و پناه می‌برد به یک چهره که رسانه‌های آن طرف آب تبلیغ می‌کنند. آنچه در این میان قربانی می‌شود، میل جمعی برای یک تغییر اساسی در عرصه سیاست است. خواست تغییر هنگامی قربانی می‌شود که تاب و توان‌ها پایان پیدا می‌کند و همه به ختم ماجرا می‌اندیشند. این همان نقطه‌ای است که ابداع و خلق و آفرینش در عرصه سیاست به پایان می‌رسد: حکومت از عرصه سیاست عقب می‌نشیند تا نیروهای امنیتی کار را یکسره کنند، و مردم عقب می‌نشینند تا نیروهای خارجی با فشارهای تازه و به صحنه آوردن یک چهره تازه کار را تمام کنند. آنچه هم حکومت و هم متعرضین از آن غافلند، فهم سیاست ورزی در میدان پرمخاطره و آشوب است. قرار نیست ماجرا خاتمه پیدا کند. آنکه جویای ختم ماجراست، منتظر کسی است تا اراده خود را واگذار کند. همان هنگام که حکومت تمام اراده خود را به نیروهای امنیتی می‌سپارد، کسانی جانبدار رضا پهلوی می‌شوند تا او آنها را نمایندگی کند. سویه خلاق حیات سیاسی که امید می‌رفت خلق و ابداعی نو کنند، از صحنه خارج می‌شود. این آغاز بیگانگی در عرصه سیاست است. قرار است سنخی از بیگانگی و قهر جانشین سنخ دیگر شود. اعتراضات خیابانی، صورت معصوم ظهور و بروز خواست مردم است. پذیرش آن و گشودن میدانی برای یک تفاهم و قرارداد تازه، جامعه سیاسی را از آلودگی‌های ناشی از گذر ایام، پاک می‌کند. جمع کردن خیابان با خشونت صرف، توطئه را جانشین سیاست ورزی می‌کند. توطئه‌گران در دو سوی صحنه می‌نشینند و برای هم خط و نشان می‌کشند و دراین میان، مردم‌اند که برای شان چاه تازه‌ای حفر می‌شود. @javadkashi
نمایش همه...