ahimè.
there's no one to blame but the drink in my wandering hands. https://telegram.me/BChatBot?start=sc-652052-oGFKbKj
Mostrar más2 439
Suscriptores
+424 horas
-477 días
+1730 días
- Suscriptores
- Cobertura postal
- ER - ratio de compromiso
Carga de datos en curso...
Tasa de crecimiento de suscriptores
Carga de datos en curso...
"توهم گمشدی، اریک؟"
"اوه، آره. فکر کنم یه جایی از مسیرم رو اشتباه پیچیدم. میدونی، مسئله اینه که زیر زمین خیلی تاریکه ولی... من میترسیدم بیام بالا و هیچکس بهم نگفت که نور خوشید میتونه انقدر زیبا باشه."
"توهم گمشدی، اریک؟"
"اوه، آره. فکر کنم یه جایی از مسیرم رو اشتباه پیچیدم. میدونی، مسئله اینه که زیر زمین خیلی تاریکه ولی... من میترسیدم بیام بالا و هیچکس بهم نگفت که میتونه انقدر زیبا باشه."
زندگی تمام مدت درحال افتادن دنبال منه. بهم التماس میکنه که دقیقهای یا ثانیهای رو باهاش بگذرونم ولی من تا اسمش میآد، خودمو توی اتاق میندازم و درو قفل میکنم تا به من نرسه. نمیخوام ببینمش. اسمم رو بلند و پشت هم میگه و من نمیخوام صداش رو بشنوم. هیچی ازش نمیخوام. فقط ساکت باشه. منِ درونگرا انرژی زنده بودنم برای زندگی کم شده. یک چند روزی باید پشت در منتظر بمونه تا من از دنیای خودم برگردم.