Doctors Farm قلعه پزشکان

📨 جای خالی یک طبقه تورم های سنگین مکررا در حال وقوع هستند. این تداوم افسارگسیخته تورم موجب از بین رفتن طبقه متوسط در ایران شده و جامعه را به دو طبقه فقیر و غنی تقسیم کرده است. کارگران، معلمان، کارمندان،پرستاران، پزشکان و به طور کلی اقشاری که حقوق آنان توسط دولت پرداخت یا توسط دولت تعیین می شود بازنده این وضعیت اقتصادی بوده و همگی به طبقه فقیر سقوط کرده اند. صاحبان مشاغل آزاد که نرخ کالا و خدمات خود را با نرخ تورم و حتی بیش از آن بالا می برند، به طبقه مرفه صعود کرده اند. این گسل بین دو طبقه و نبود طبقه متوسط به مرور زمان باعث می شود طبقه فقیر احساس کند مورد ستم قرار گرفته و توسط دولتی ناکارآمد یا پلید تبدیل به برده طبقه مرفه شده است. تفسیر این وضعیت در سیستم بهداشت و درمان فاجعه بار است به گونه ای که قشر متوسط بیمارستانی که اغلب پرستاران و سایر کارکنان بیمارستانها هستند در همان ورودی بیمارستانها اجازه ی استفاده از پارکینگ را ندارند و اساتید مرفه، آن پارکینگها را غصب نموده اند تمامی خدماتی که توسط پرستاران انجام میشود در سیستم حسابداری به نام استاد متخصص آن بخش ثبت میشود حتی هزینه ی یک شب تخت همراه بیمار نیز به اسم آن اساتید ثبت میگردد و اگر پرستاری که شرح وظیفه ی دیگری دارد و در شلوغی شیفت،  ثبت یک خدمت را فراموش نماید،  توسط سیستم برده داری کنونی تنبیه خواهد شد استعلاجی های همکاران ما توسط پزشک معتمد بیمارستان با هماهنگی با مدیران تایید نمیشود تا همکاران ما همچون بردگانی که اهرام ثلاثه ی مصر را ساخته اند یا بردگانی که دیوار بزرگ چین را ساخته اند و در صورت بیماری یا مرگ در بین خشتهای آنها دفن میشدند،  همکاران ما نیز با تزریق دارو و سرم های مسکن و تقویتی با دستی آنژیوکتی شیفت بدهند دو مورد مرگ حین شیفت در فارس در سه ماه گذشته اتفاقی نیست که به سادگی از آن بگذریم خودکشی، مهاجرت، خروج از خدمت، غیبت کادر پرستاری در بیمارستانهای شیراز،  کاملا نادیده گرفته شده است آیا این اساتید به ظاهر نخبه،  از درد و رنج بدنه ی بالین باخبرند؟  آیا میدانند که وضعیت معیشت کارکنان چگونه است؟ آیا تا کنون کوچکترین پیگیری برای مطالبات سایر کارکنان انجام داده اند؟ آیا احساس مسولیتی در قبال جامعه ی بیمارستانی داشته اند؟ تحلیل اینجانب به عنوان یک پرستار، آینده ی بسیار اسفناکی را پیش بینی میکند و بگونه ایکه احساس بردگی بر ما مسلط شده است و درد و  فشار مضاعف کاری و خستگی مفرط و معیشت ضعیف، همچون تازیانه ای که به دست اساتید پزشکی است را برا پشت و شانه هایمان لمس میکنیم. به زودی خشک و تر باهم خواهند سوخت و جامعه ای که امنیت نداشته باشد،  فقیر و غنی حق زندگی با رفاه را نخواهند داشت این وضعیت اسفناک قشر متوسط جامعه ی پرستاری بالین توسط اتندیگ درک نشده است و وجدان کاری ما را تحت تاثیرات منفی قرار داده است تداوم این وضعیت می تواند عامل اصلی شورش های اجتماعی در بدنه ی بالین باشد احیای طبقه متوسط یک ضرورت فوق العاده برای دولت است هادی شفیعی پرستار بالین بیمارستان آنکولوژی امیر در تکمیل سطور دکتر اردوان بهرامی

📨 فکرم درد می کند (به مناسبت سوییساید یکی از همکاران آشنا. به قلم دکتر علیرضا مظفری) از ده سال پیش دقیقا بعد از ورود به دانشگاه با یک بیماری مزمن و طاقت فرسا به اسم افسردگی که بعدا مشخص شد اختلال دوقطبی ست مواجه شدم. تصمیم گرفتم تجربه ام را در این بیماری بیان کنم تا ۱. درک ما و ۲. همدلی ما از بیماری افسردگی و دو قطبی افزایش یابد چرا که این دفعه انفجار روان یکی از همکاران را نه از دوردست ها بلکه در برابر چشمانم دیدم. آیا من درک می کنم کسی که دوستش دارم در خلوت خود زجر می کشد؟ چرا امروز خندان است و از زندگی حرف می زند اما فردا به زندگی اش پایان می دهد؟ شاید بتوان آن خنده را به هوا (weather) و آن افسردگی منجر به خودکشی را به آب و هوا (climate) تشبیه کرد. آیا آن موقع که صبح سر مورنینگ خوابیدم تنها تشخیص افتراقی آن بی ظرفیت بودن و قبولی با سهمیه بود؟ آیا کسانی که به خاطر برخورد بسیار سرد و ساکت بودن در غلیان بیماری به من لقب بدعنق، مغرور و نچسب می دادند آیا می دانستند گلوی چه بیماری را می فشارند؟ آیا آن موقعی که حتی خودم عنوان کردم فهمید یا همچنان کندی سایکوموتور برایش همان بی مسئولیتی بود؟ پزشک نظام وظیفه دانست که وقتی درخواست معافیت از رزمم را رد کرد سرم را برید؟ سردار نامه ی خود اظهاری تصمیم خودکشی ام را خواند یا همچنان من برایش "جزو شرایط نبودم"؟ نه ممنون نمی خواهم درکم کنید بگذارید در میانه ی آتش آبی رنگ با شراره ای از شعله ی زرد خودم را خنک کنم که حتی خود شیدایم خود افسرده ام را درک نمی کند. همدلی هم سهل ممتنع حساب می شود. در آن روزهای شوم بستری در بخش اعصاب و روان از روز اول با جمله ی "پس از سربازی فرار کردی" پرستار از من پذیرایی شد. روان شناس چه گفت؟ مال او حتی سخت تر بود. همکار روان پزشک همدلی کرد؟ بله فرمودند برای جلب دلسوزی ما لاجرم پیاز داغش را زیاد ریختی. دریای آسایش آن جا با جمله ی عاشقانه ی سرهنگ "رضایت بده بریم کرکره پایینه" موج می زد. همدلی؟ نه ممنون تنهایی با حضورش و درون گرایی با سکوتش نوازشم می کنند پس لطفا از من دور شوید.

ترامپ گفته خوب است و فقط گوشش زخمی شده

#یزد #یاسوج #جیرفت #قم

#دکتر_پزشکیان_هارداسان

ترک نیستم ولی در واکنش به خودکشی رزیدنت اطفال یزد دوست دارم داد بزنم دکتر پزشکیان هارداسان؟

جناب آقای رئیس جمهور از ۲۲۰ هزار پزشک و دندانپزشکِ زنده فوت کرده مانده و مهاجرت کرده ی کشور، ۷۰ هزار نفر زیر ۳۵ سال سن دارند! به دلیل افزایش پذیرش دانشجو طی ۱۰ سال اخیر، این نسبت در سایر رشته های علوم پزشکی نیز برقرار است و به زودی نیروهای جوان را به اکثریت بدل خواهد کرد؛ اکثریتی فقیر، بی مسکن، بی خودرو، مجرد، بی پناه، مورد هجوم رسانه ها، در اندیشه خودکشی و مهاجرت!

منافع پزشکان در طول منافع ملت و حاکمیت است نه در تقابل با آنها !

پزشکان جوان را دریابید! اردوان بهرامی/ ۲۳ تیر ۱۴۰۳

🆘 در صورت مواجهه با بحران‌های روان‌پزشکی و احتمال خودکشی خود یا نزدیکان‌تان می‌توانید از خدمات زیر کمک بگیرید! 🏨 «صدا کن مرا» (خط تلفن مداخله در بحران روانپزشکی و خودکشی) که توسط دستیاران و اساتید بیمارستان روزبه مدیریت می‌شود: 📞 021-55467000 🔰 هات‌لاین مرکز مشاوره‌ی دانشگاه علوم پزشکی تهران (ویژه‌ی دانش‌جویان دانشگاه) ❇️ شبکه‌ی امداد مدیار (ویژه‌ی پزشکان و دندان‌پزشکان): در شرایط بحرانی جهت دریافت خدمات اورژانسی روان‌پزشکی با شماره‌ی زیر تماس بگیرید: 📞 021-91035414 📩 و در شرایط غیربحرانی جهت مشاوره با متخصصین روان‌پزشک و روان‌شناس به آی‌دی ادمین مدیار در تلگرام پیام دهید: @medyar_admin ☎️ اورژانس اجتماعی (تلفن ۱۲۳) 📥 سامانه‌ی نوشتاری بحران (طعم گیلاس) ⚠ مراقب دوستان و هم‌کاران خود باشیم! ❤️ 💢 صدای دانشجو؛ رسانه دانشجویان علوم پزشکی کشور http://T.me/S_Daneshju

⚠️هشدار پیامهای تکراری دریافت کردم از اینکه رزیدنت اطفال یزد قبل از خودکشی به دوستانش شکایت کرده از نحوه برخورد سایر رزیدنتها در بخش و ناراحت بوده از فرصت کم برای مطالعه و رسیدن به آزمون ارتقا. این پیامها در کنار پیامهایی که حاکی از تلاش برخی در یزد برای اعلام ایست قلبی به عنوان علت مرگ به جای خودکشی بوده است در حالی که طبق شنیده ها ایشان دو روز پیش اقدام به خودکشی کرده و امروز فوت شده است. تلاشها برای اعلام آن علت فوت باعث نگرانی از بابت تکرار اتفاقی همچون آنچه در مورد مرحوم پرستو بخشی در لرستان رخ داد را افزایش داده و نیاز به بررسی دارد. همگان می دانند که رزیدنتی دوره ای سخت و طافت فرساست اما لازم است بررسی شود که آیا این مرحوم تحت فشاری فراتر از قانون و روتین های بخش بوده یا خیر؟ آیا موضوع لج بازی و محاصره روانی در کار بوده یا خیر؟ و اگر نبوده آیا تلاشها برای اعلام ایست قلبی به عنوان علت مرگ واقعیت داشته است؟ پاسخ این سوالات وفق اساسنامه وظیفه نظام پزشکی نیز می باشد که امید است در این مورد به ایفای صحیح و غیرنمایشی نقش خود عمل کند. ۲۳ تیرماه ۱۴۰۳ قلعه پزشکانDoctorsFarm

مرسی خیلی تاثیر گذار بود