5 423
Subscribers
+3024 hours
-607 days
-56630 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
Repost from " تبادل شبانه "🎀
00:02
Video unavailable
به خوابگاه پسرا خوش اومدین... فقط یه چیزی... اینجا سک.س آزاده!!!🔞🫣
#لالهی گوشمو لیس زد و با صدای جادوییش لب زد:
- میخوای برات #س*اک بزنم؟💦
تند گفتم "نه" ولی اون خم شد و #آ*لت #شق شدهمو تو دستش گرفت.
- سهیل باباجانیان قراره #دراز کوچولوتو لمس کنه... این افتخاریه که نصیب هر کسی نمیشه!
اینو گفت و همونطور که بهم زل زده بود #آل*تمو تو دهنش کرد...
آه عمیقی کشیدم که...
https://t.me/+df8ok33RXgwzY2Nk
https://t.me/+df8ok33RXgwzY2Nk
animation.gif.mp40.43 KB
3500
Repost from " تبادل شبانه "🎀
Photo unavailable
اربابش جلوی جمع دستمالیش میکنه🔥💦🔞
از شدت #شهوت پاهام میلرزید و #ارباب دستش رو از زیر میز روی #آلتم میکشید
با نگرانی به اطراف نگاه کردم که کسی نبینتمون.
-ا...ارباب. بقیه میبینن.
-خب ببینن. خوبه که بقیه بفهمن یه تولهسگی که صاحب داری. اینطوری جایگاهت هم بهتر یادت میمونه. ⛓❤️🔥
با ترس دست ارباب رو فشار میدم.
-ببخشید اربااب. بخدا دیگه #مطیع و حرفگوش کن میشم.
ارباب #سیلی محکمی به آلتم میزنه.
-شک نکن که مطیع میشی تولهسگ. جوری تربیتت میکنم خودتم باورت نشه.
https://t.me/+zM1knLvr0pRmNzRk
https://t.me/+zM1knLvr0pRmNzRk
4000
Repost from تبادل (اکانت بزرگه)💖
من مایکلم🩸
ددى دانشمند گیاه شناسی که یه روز ليتل بويى رو دیدم که همونقدر که من عاشق گیاها بودم، اونم بود.🔞🔥
تصمیم گرفتم اونو پیش خودم نگهدارم اون هم میگفت دوسم داره
ولى با خيانتش مجبور شدم تا برای نگهداشتنش روش ازمايش خطرناكى انجام بدم♨️💦
حالا پسرکوچولوم هیچوقت نمیتونه منو ترک کنه چون وقتى كس ديگه ايو لمس ميكنه خون و گُل بالا مياره 😈👅
🔞 https://t.me/+iLSINJvWeSdjMjk0
🔞 https://t.me/+iLSINJvWeSdjMjk0
👍 1
7100
Repost from تبادل (اکانت بزرگه)💖
00:08
Video unavailable
ددى دانشمند و خشنى كه عاشق پسر عموى ليتلش ميشه و توى ازمايشگاهش استخدامش ميكنه وقتى ميفهمه داره خيانت ميكنه بلايى….🔞🔥
با صدايى از خواب بيدار شدم كه ديدم مايكل كنار #تختم نشسته شوكه بهش نگاه كردم كه گفت
_تو واقعا فكر كردى بخاطر ارام بخش حالت بهتره؟؟
خواستم #جيغ بكشم كه دستشو گذاشت روى دهنم و اومد سمتم و روم خيمه زد اروم كنار گوشم پچ زد
_تنها راه درمانت رابطه با منه پسر عموى كوچولوم😈👅
با دست بزرگش شلوار و شورتم كشيد پايين و اروم انگشت فاكشو روى #سوراخ تنگ و خيسم كشيد بدون هيچ ملايمتى واردم كرد كه بدنم لرزيد بعد از اماده كردنم🤤💦
الت كلفت و رگ دارشو از توى شورتش در اورد وقتى دستشو از روى #دهنم برداشت با ناله اى گفتم
+دلم واسه كلفتت تنگ شده بود #ددى🍌🍑
پوزخندى بهو زد كه #كلفتشو روى سوراخم تنظيم كرد و…
https://t.me/+iLSINJvWeSdjMjk0
https://t.me/+iLSINJvWeSdjMjk0
توى ريه هاى ليتلش بخاطر خيانت كردن گُل ميكاره و فقط سكس كردن با خودش اونو درمان ميكنه🫦♨️
animation.gif.mp41.60 KB
2600
حالا با اينكه تبليغه كارى ندارم ولى بخدا خودم به ايشون فروختم و واقعااا بيشترين قيمت رو خريداره و خيلييييييي معتبرههههههههههه🙂❤️🩹
26900
Repost from تبادل (اکانت بزرگه)💖
لبای سامی رو به دندون میگیرم و جلوی چشم های ارسلان با سوراخ تنگش ور میرم.
_میبینی ارسلان؟ این امگایی که تشنه وجودشی مال منه همه چیزش
دو انگشتمو وارد سوراخش میکنم که با گریه به موهام چنگ میزنه
با دندون به جون نوک سینه های حساس و قرمزش میوفتم و به ناله های شیرینش گوش میدم که امیر ارسلان طاقت نمیاره و با عصبانیت...🍑💦
https://t.me/+LEcZmxYusIY0NmZk
دو آلفا غالب دل میدن به یه پسر امگا اما برای بدست اوردنش...
❤ 1
4100
Repost from تبادل (اکانت بزرگه)💖
Photo unavailable
لباس خواب سرخ رنگ کوتاهی به تنم کردم که از زیرش به راحتی نوک سینه های برجستم و ک.یر کوچولوم معلوم بود
در اتاق باز شد که باهیجان سمت در برگشتم اما با دیدن مرد غریبه جیغ بلندی کشیدم.
- هیشش، امگا کوچولو امشب قراره مال من بشی.....
تقلا کردم که از بغلش بیرون بیام ولی با ورود انگشت کلفتش به سوراخ داغم آه بلندی کشیدم که نوک سینه هامو مکید
- پسر کوچولوی حشری سوراخت برام خیس کرده ولی برای ک.یر کلفتم زیادی تنگه
- آهه آخ....ولم کن الان ....الان همسرم میاد
بی اعصاب ک.یر کلفتشو یه ضرب تو سوراخم هل داد که جیغی از درد کشیدم
- تو جفت منی!!!!
همین امشب مارکت میکنم و تخممو تو شکم کوچولوت میکارم🔞💦
https://t.me/+LEcZmxYusIY0NmZk
https://t.me/+LEcZmxYusIY0NmZk
امگای هورنی که خودشو واسه معشوقش آماده میکنه بیخبر از اینکه معشوقش اونو به آلفای کشور دشمن پیشکش کرده.......😱😱❌
6100
Repost from تبادل (اکانت بزرگه)💖
به دوستپسرش تج*اوز کردن و داره سعی میکنه حواسشو پرت کنه🔥❌
_ف...فواد؟🥺
_جان فواد؟
پسرک با #چهرهای جمع شده #نگاهش کرد و پرسید.
_کاری...کرد با....من؟🥲❌
_نه #دورت بگردم! #ماهکم ترسیده؟ خاک تو سر من کنن که #دیر رسیدم.🔪
گفت و چند #بوسه روی #شکم #برهنهی نیما گزاشت.❤️🩹
_گفت سوئدی!
_بودم! پیام #اضطراریتو که دیدم اومدم!
_از #سوئد؟
https://t.me/+MnYdGnwXsJQwM2Fk
مردی که #قاچاقچی آدمه اما با دیدن #چشمای نیما بهش دل #میبازه و حالا #دشمناش میخوان با #دوستپسرش تهدیدش کنن😶🌫❌
6600
Repost from تبادل (اکانت بزرگه)💖
00:06
Video unavailable
با دوستپسرش شرط میبنده که توی چهل دقیقه سهبار میتونه ار*ضاش کنه!🔥🙇🏻🚫
😔🔥😔🔥😔🔥😔🔥😔🔥😔🔥
#چپتر175
پسر کوچکتر با دست گوشهای سرخش را پوشاند و چشم بست. 🫣❌
_نمی....دونم!
صدای #خندهی سهراب توی #گوشش پیچید.
_محمد؟! الان خجالت کشیدی؟ کی بود دیروز توی من میکو...ممم ⭕️🫢
#حرفش با قرار گرفتن دستان او روی #دهانش نصفه ماند.
_انقدر #بلند نگوووو!
با چهرهای سرخ گفت و به صدای خندهی سهراب افزایید.
_دورت بگردم دردونه.
همانطورکه #دستانش را کنار #میزد گفت و روی آنها را #بوسید.
_ن...نکن! 🔞🙇🏻
خم شد و شروع به بوسیدن رگ گردنش کرد.
_هومم...محمد؟! زودباش دیگه!
دستان #محمد به موهایش #بند شدند و با کشیدن آنها #لبهایش را بوسید.
_ #خوشمزم نه؟! 👅🔞
https://t.me/+MnYdGnwXsJQwM2Fk
https://t.me/+MnYdGnwXsJQwM2Fk
#پاورباتمیکههرلحظهدنبالبهفاکدادنخودشه😈🤭
داستان دوتا #دوست که از یه رابطه #سوری شروع میشه و به یه #رابطه عاشقانه تبدیل میشه❤️🔥
1.90 MB
8800