cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

تیهو

تیهو نام یک پرنده است. برش‌هایی از یک زندگی معمولی را می‌نویسم.

Show more
Advertising posts
506
Subscribers
-424 hours
-37 days
+1130 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

به من بگویید: از شرق تا به غرب، از بالا تا پایین ، این سرزمین‌ها از قدیم‌الایام تا به امروز طناب‌های دار چه‌چیزی را توانسته‌اند در ما بکشند!؟ چه کاری توانسته‌اند با فریاد بلند مبارزه و آزادی‌مان بکنند. طناب‌های دار توانسته‌اند «شاهو» را بترسانند؟ توانسته‌اند دریاچه‌ی وان و ارومیه را خاموش کنند؟ توانسته‌اند «پیرمگرون» را به زانو درآورند ؟ چه چیزی را به طناب‌ دار نسپرد و اعدام نکرد؟ از رویا تا شعر و از شعر تا زن و از زن تا نان و تا آب و تا گل و تا چشمه... آن‌چه را هرگز هرگز نتوانست اعدام کند آینده است و آزادی... #شیرکو_بیکس
Show all...
خسرو بشارت، تا ساعاتی دیگر اعدام می‌شود «آقای #خسرو_بشارت، زندانی عقیدتی محکوم به اعدام که در سلول انفرادی قزلحصار میباشد،امروز آخرین ملاقات خود را با خانواده داشته و احتمالا تا ساعاتی دیگر در سکوت اعدام خواهد شد. وی و ۶ همپرونده ای او در دادگاهی ۲دقیقه‌ای در شعبه ۲۸ بدون داشتن حق وکیل محاکمه و به اعدام محکوم شدند. پرونده این افراد بخاطر نبود ادله در شعبه ۴۱ دیوان نقض شده بود. اما شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب مجددا این افراد به اعدام محکوم میکند. نکته قابل توجه در این پرونده این است که انور خضری، کامران شیخه، قاسم آبسته و خسرو بشارت با احضار دادستانی با پای خود به دادستانی مراجعه کردند. از میان احکام اعدام قاسم آبسته،ایوب کریمی،داوود عبداللهی،فرهاد سلیمی،انور خضری به ترتیب در روزهای چهاردهم آبان،هشتم آذرماه،دوازدهم دی ماه،سوم بهمن ماه سال گذشته و دوازدهم اردیبهشت ماه امسال در زندان قزلحصار اجرا شده است.» از حساب ایکس آرش صادقی، فعال حقوق بشر #نه_به_اعدام #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا @Tavaana_TavaanaTech
Show all...
Show all...
برنامه ناشناس

بزرگترین ، قدیمی‌ترین و مطمئن‌ترین بات پیام ناشناس 📢 کانال رسمی و پشتیبانی 🥷 @ChatgramSupport

برای شب‌های بلند‌ و دلتنگی @Tiiihoo
Show all...
به طرز غریبی این روزها نیازمند یک دوست هستم که به زبان عربی‌ با لهجۀ مصری مسلط باشه و برام شعر عربی بخونه.
Show all...
کاش این وسط دهنم کمتر احساس تنهایی می‌کرد.
Show all...
به خودم میگم دیگه نمی‌تونم این کار رو با خودم بکنم و با خودم هزار تا قول و قرار میذارم ولی موقعیتش که پیش میاد میبینم باز هم دارم با خودم دقیقاً همون کار رو میکنم‌ و هر بار از دفعه‌ی قبل دردناک‌تر؛ چرا؟ چون هنوز باورم به خودم و ارزشمندی خودم صدرصد نشده. زندگی با طرحواره‌ها دردناک‌تر از چیزی هست که فکرش رو میشه کرد ولی نکته‌ی دلگرم‌کننده‌ی ماجرا اینه که قابل درمان هستن و میشه که تأثیرشون رو روز به روز کم کرد. مسیرِ سختی هست ولی راه نجات غیر از این مسیر کجاست؟
Show all...
زندگی در نیمه‌شب‌های بارانی.
Show all...
نمی‌دونم اگه بلد نبودم چجوری خودم رو تسکین بدم باید دقیقاً چجوری این روزا رو میگذروندم. حال و احوالم به طور کلی آروم هست؛ اینکه فعلاً بدون تنش به زندگی ادامه میدم برام‌ موهبت بزرگی هست ولی گاهی وقتها مثل الان انگار توی دلم تشت تشت رخت چرک آوردن و یه زنِ اندوهگین با قلبِ خسته ولی پرشور روی دوزانوی خودش نشسته و داره به رخت‌های چرک چنگ میزنه‌. اینقدر چنگ میزنه که از کنارۀ ناخن‌هاش خون جاری میشه.
Show all...
Repost from N/a
اون صبحی که مثل سگ به خودت می‌لرزی ولی باید با آب یخی که توی حیاطه صورتت رو بشوری و به دو و با دندون‌هایی که به هم می‌خوره میای می‌شینی نزدیک بخاری هیزمی تا سفره‌ی صبحانه رو بچینن. چایی قوری مسی، نون کوهی، پنیر گوسفندی، گریه می‌کنم.
Show all...