cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

در هوای حق و آزادی (عدالت)

علی اکبر گرجی اَزَندَریانی

Show more
Advertising posts
1 370
Subscribers
No data24 hours
+147 days
+2230 days
Posting time distributions

Data loading in progress...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
Publication analysis
PostsViews
Shares
Views dynamics
01
Media files
1902Loading...
02
فرهاد قنبری زنده باد دموکراسی به دموکراسی توده‌ای حاکم در جهان نقدهای تند و جدی وارد است. بسیاری از منتقدان از دموکراسی امروزی به حکومت رسانه‌ها و سرمایه‌دارانِ صاحب رسانه‌ یاد می شود. احزاب و گروههای پرنفوذ سیاسی از طریق رسانه های قدرتمندشان و با صرف صدها میلیون (و شاید میلیاردها) دلار هزینه در انتخابات ها پیروز می شوند و در نهایت آنچه که دنبال می کنند، منافع شخصی یا گروهی خود است. این انتقادات و مواردی از این قبیل به دموکراسی در جهان امروز وارد است اما با همه این اوصاف و با در نظر گرفتن همه این ایرادات باید به خاطر داشت که دموکراسی بهترین تجربه حکومتی تاریخ زیسته بشری است. دموکراسی قدرت مطلق حاکمان را مهار نموده و افسار قدرت را به دست مردم سپرده است. دموکراسی است که حاکم و جایگاه او را متزلزل کرده و او را وادار به شنیدن صدای مردم نموده است. دموکراسی است که نخوت و خودبزرگ بینی حاکمان را قربانی گدایی رای نموده و آنها را ازبرج عاج نشینی به پایین کشیده است. دموکراسی با نگاه برابر به همه انسانها آنها را با هر دین و نژادی در جایگاه شهروند می نشاند و کرامت و احترامی برابر به آحاد یک جامعه می بخشد. دموکراسی رنگ و نژاد و مذهب و جنسیت را به حاشیه می برد و به انسان جایگاهی به فراخور انسان بودنش اعطا می کند. نباید فراموش کرد: دموکراسی است که مردان سیاست را وادار به اتخاذ قوانین جنسیتی برابر کرده است. دموکراسی است که بقای سیاستمداران را وابسته به رای زنان که نیمی از مردم جامعه هستند کرده و حاکمان را برای جلب رضایت زنان هم شده مجبور به اتخاذ تصمیمات برابر جنسیتی کرده است. دموکراسی است که مطرودان و محذوفان جامعه را شناسنامه دار می کند و برای اثر انگشت آنها هم ارزشی برابر با سایرین قائل می شود. دموکراسی است که طی نیم قرن سیاهپوستان آمریکا را از «کاکاسیاه» به جایگاه ریاست جمهوری این کشور برکشیده است. دموکراسی است که طی نیم قرن شخص اول آلمان را از هیتلر به آنجلا مرکل تغییر داده است. دموکراسی است که صدای مدافعان حقوق حیوانات و حامیان محیط زیست و دفاع از حقوق اقلیتها را به صدایی قابل شنیدن در سطح جهانی بدل کرده است. دموکراسی است که فرد نژادپرست و غیرستیزی مانند ترامپ را مجبور به حضور در جمع سیاهپوستان و لاتین تبارها کرده است. به دموکراسی انتقادات بسیاری وارد است اما با همه این اوصاف باید فریاد زد: «زنده باد دموکراسی» @kharmagaas https://t.me/aliakbargorji2
2523Loading...
03
بیانیه مسعود پزشکیان درباره مناطق، اقوام، ادیان و مذاهب کشور به گزارش ایلنا، متن بیانیه مسعود پزشکیان نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری درباره مناطق، اقوام، ادیان و مذاهب به شرح زیر است: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنثی وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوباً وَ قَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنْ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ ". «حجرات ۱۳» بیا تا جهان به بد نسپریم/ به کوشش همه دست نیکی بریم فریدون فرخ فرشته نبود/ ز مشک و از عنبر سرشته نبود به داد و دهش یافت آن نیکویی/ تو داد و دهش کن، فریدون تویی ملت شریف ایران اینجانب به عنوان یکی از فرزندان ملت تاریخی و بزرگ ایران خود را در معرض رای شما ملت بزرگ ایران قرار داده ام تا در صورت همراهی و انتخاب و رأی ارزشمند شما ایرانیان بتوانم به عنوان خدمتگزار و امانتدار امید و رای تان در ساختن ایران بزرگ گام بردارم. بر همین اساس با شما عهد می بندم که در صورت انتخاب توسط شما همه توان و وقت و زندگی ام را صرف ساختن و آبادانی و عمران و پیشرفت ایران عزیز کنم. ایران میراث تمدنی و فرهنگی و سیاسی و سرزمینی ارزشمند و گرانقدر و عزیزی است که از چند هزار سال قبل سهمی قابل توجه در برساختن تمدن و فرهنگ بشری ایفا کرده و در جای جای این سرزمین اهورایی نشانه های فراوانی از تمدن چند هزار ساله ایرانیان است. امروز ایران ما یعنی آن سرزمین و فرهنگ و تمدن تاریخی که نیاکان به عنوان میراثی ارزنده به ارث گذاشته اند با چالش ها و مسائل بزرگ و گره های پیچیده ای در حوزه های اقتصادی و سیاسی و بین المللی و فرهنگی و اجتماعی دست به گریبان است و گشودن این گره ها و حل و فصل مسائل پیش روی کشور جز با همراهی و مشارکت تک تک شهروندان ایران زمین میسر نیست. واقعیت این است که ارکان سازنده فرهنگ و تمدن ایران زمین که امروز به عنوان اقوام ایرانی و به تعبیری تار و پود هویت این کشور نام می بریم دیرزمانی است به علل و دلایلی از اقسام نابرابری ها و فقدان عدالت اقتصادی و اجتماعی و نظام اداری در رنج است و هر چند پس از انقلاب اسلامی بویژه در دوره اصلاحات گامهای خوبی در جهت رفع محرومیت از این مناطق برداشته شده، اما سیطره ساختار نامعقول و غیر قاعده مند از یک سو و بودجه ریزی های غلط و تجویز نسخه ها و راهبردهای مقطعی و شعاری از سوی دیگر به گسترش و تعمیق این نابرابری های تلخ انجامید که در این میان سیمای مناطق مرزی کشور را بیشتر متاثر نموده است. پیشنهاد و راهکار مشخص ما در جبران کاستی ها و محرومیت های تاریخی و مزمن در این نواحی رویکرد «تبعیض مثبت» و تمرکز برنامه ها و منابع برای پیشرفت و آبادانی نقاطی است که به شکلی شایسته مورد توجه برنامه ریزان قرار نگرفته است و متاسفانه به محرومیت این شهر یاران و خاک مهربانان از توسعه متوازن و همه جانبه انجامیده است. اگر این کاستی ها و بخشی نگری ها و فقدان نگاه ملی را در حوزه فرهنگی و مذهبی نیز تعمیم دهیم حساسیت ها و ضرورتها بیشتر به چشم می آیند. بنده از اینکه رهنمودهای حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری در «وحدت کلمه» و تلاش برای «انسجام ملی» و تقویت برادری بعضاً در نزاع های بی حاصل و دشمن پسند مذهبی و اعتقادی کم رنگ می شود، حسرت و تاسف می خورم و تامل در فرصت هایی که این وضعیت ناخوشایند از این دیار می ستاند و نیز از درخشش و زیبایی و رنگین کمان زیبایش می کاهد همواره از دغدغه هایم بوده است. از این که شخصیت های ترکمن، کرد، بلوچ و تالش به علت تمایز مذهبی از جایگاه مناسب و در شان یک ایرانی محروم می شوند؛ سخت متاثر می شوم به ویژه وقتی که به یاد می آورم صف اول آفرینشگران فرهنگی و تمدنی ایران عزیز همین مردمانی هستند که در نگاه برخی از عناصر بی توجه به آیین های ملی و دینی بعضاً از حقوق اساسی شان محروم می شوند. بنده شایستگانی از اهل سنت می شناسم که علیرغم کاربلدی و شایستگی صرفا به واسطه ذهنیت بسته برخی از افراد و سیستم های معیوب از مناصب و جایگاه های مناسب برخوردار نیستند. آنان نمی دانند که ایران بدون فرهنگ و هویت کردی مهمترین عنصر متشکله اش را از دست می دهد و به نقصانی جبران ناپذیر دچار می شود چنانکه آذری های غیور و آزادیخواه و احیا کننده مشروطیت و بلوچ و سیستانی های دلاور و شجاع و صمیمی و هم وطنان مومن و سختکوش ارمنی و آشوری و زرتشتی های نیک پندار و درست کردار و مندایی های پاک نهاد و کلیمی های عزیز و عربهای رشید و غیور و بختیاری و لرهای دشمن ستیز و ترکمنان زیبا اندیش و میهن دوست و پارسانان پاسبانان و وارثان اندیشه های کهن و قشقایی های ایران دوست... ادامه 👇👇 https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1493242 https://t.me/aliakbargorji2
2253Loading...
04
تدریس به زبان و گویش محلی فرهاد قنبری تدریس به زبان محلی، سنگری است که قوم گرایان پشت آن پناه گرفته و مدام در دفاع از این حق به‌ظاهر عقلانی و طبیعی، بیشترین نقدها و حملات را به کلیت ایران و زبان ملی ایران می‌نمایند. اما به دور از هیجانات رسانه‌ای و تحریکات برخی همسایگان نظری به این مسئله داشته‌باشیم و ببینیم آیا تدریس به زبان فارسی در نقاط مختلف کشور حقی پایمال‌شده و ظلم در حقوق قومیت‌هاست؟ ۱- نکتهٔ اول میزان تنوع قومی و زبانی و گویش‌های متنوع و فراوان در ایران است. و آیا اصلاً چنین امکانی وجود دارد در ایران با این تنوع قومی، هر قومیت و لهجه و گویش و زبانی بخواهد که به زبان و گویش مادری تحصیل نماید؟ وقتی ما از تدریس به زبان محلی سخن می‌گوییم باید به‌خاطر داشته باشیم در آن صورت گیلکی هم حق خواهد‌‌ داشت که بخواهد تدریس به گویش گیلکی صورت گیرد و طبیعتاً تالشی، مازنی، بوشهری و خراسانی و سایرین نیز در کنار ترک و کرد و عرب و بلوچ و لک و لر و ترکمن غیره، خواهان تدریس به زبان و گویش محلی خود خواهند بود. و حال دوباره در اینجا با مشکل و مسئله دیگری مواجه خواهیم بود و آن تفاوت لهجه و گویش زبان کردی و ترکی در ایلام و کرمانشاه و کردستان و همدان و فارس و شهرکرد و اردبیل و خراسان و... با کردی و ترکی رایج در کردستان و آذربایجان خواهیم و در این صورت باید برای هرکدام از آنها هم کتب درسی مخصوص خود تدوین شود. تدریس به زبان و گویش قومی و محلی در کشوری با تنوع قومی ایران عملاً به پراکندگی و درهم‌ریختگی و تبعیض فراوان آموزشی منجر شده و تبعات و آسیب‌های فراوانی در پی خواهد داشت. ۲- مسئلهٔ دوم خود زبان فارسی است که زبان هیچ قوم و منطقه و استان خاصی نبوده و نیست و در طول تاریخ همیشه زبان ملی ساکنان سرزمین ایران بوده‌است و گاهی حوزه نفوذ آن تا دربار عثمانی و هندوستان و ماوراءالنهر و بغداد نیز کشیده شده‌است که این خود عاملی بر قدرت فرهنگی و تمدنی این سرزمین بوده‌است. در تاریخ این سرزمین سلسله‌های حاکم از نقاط مختلف ایران اعم از ریشهٔ آذربایجانی، زند، کرد، دیلمی و غیره بوده‌اند، اما نه تنها هیچ مشکلی با زبان فارسی به‌عنوان زبان ملی ایرانیان نداشتند، بلکه در گسترش آن نیز تلاش فراوانی به کار گرفته‌اند. (به‌طور مثال اگر نگاهی بیندازیم به سلسلهٔ قاجار که تبار آذربایجانی دارد، اما تمام در نوشته‌هایشان از زبان فارسی استفاده شده‌است. مانند سفرنامه‌ها و یادداشت‌های ناصرالدین شاه). در ایران حتی سلسله های غیر ایرانی مانند غزنوی و سلجوقی و تیموری و ایلخانی هم پس از استقرار حکومت شیفته زبان فارسی شده و با جذب عالمان و ادیبان و شاعران و هنرمندان باعث گسترش و اعتلای زبان فارسی شده اند. به عنوان مثال دربار محمود غزنوی پر از شاعران پارسی گوی بود و عنصر ملک الشعرای دربار به حساب می آمد. ۳- مهمترین عامل پیوند یک ملت پیوند زبانی است. به قول ویتگنشتاین فیلسوف برجسته اتریشی «محدودهٔ جهان من، محدودهٔ زبان من است». بسیاری از قومیت‌گراها بر این مسئله تأکید می‌کنند که آپارتاید فرهنگی در ایران اتفاق افتاده و گفتمان مرکزی فارس، سعی در نابودی زبان‌های محلی و قومیت‌های دیگر داشته‌است. اگر به تجربه رجوع نماییم می‌بینیم که اکنون هم که تدریس به زبان ملی است، بسیاری از مردم آذربایجان، کردستان یا اعراب خوزستان و... به‌سختی به فارسی صحبت می‌کنند و حال اگر همین تدریس به زبان فارسی هم به زبان قومی تغییر کند، آیا دیگر بسیاری از مردم ایران قادر به تکلم به زبان فارسی و ملی خواهند بود؟ و آیا این به معنای جدایی کامل معنوی و فکری از ایران نخواهد بود؟ ۴- تحصیل به زبان ملی نه تنها به اقوام ایرانی آسیب نمی‌رساند بلکه باعث می‌شود افراد از همان کودکی با دو زبان رشد یافته و عملاً نسبت به اقوام تک زبانهٔ دیگر، جهان زیبایی‌شناسانه و ذوق هنری و فکری گسترده‌تری را تجربه نمایند. ۵- نگاهی به کشورهای همسایهٔ ایران به ویژه ترکیه نشان می‌دهد، که این کشور چه تلاشی برای از بین بردن زبان کردی در دهه‌های اخیر به کار گرفته‌است و چه تبعیضی در قبال غیرترک زبانان اعمال کرده‌است. مسئله‌ای که در ایران نمود خارجی چندانی ندارد، زیرا بسیاری از سلسله‌های حاکم بر ایران از قومیت‌های مختلف ساکن این سرزمین بوده‌اند، (و یا به‌عنوان مثال استان کرمان و خراسان جنوبی و هرمزگان و سمنانِ فارس‌نشین به‌مراتب از تبریز و آذربایجانِ ترک‌نشین، از لحاظ اقتصادی و امکانات در وضعیت پایین‌تری به سر می‌برند. مسئله‌ای که محال است مشابه آن را میان شهرهای ترک‌نشین و کردنشین ملاحظه نمود.) @kharmagaas https://t.me/aliakbargorji2
2502Loading...
05
‌ زبان ملی، زبان محلی و جنون تک‌ساحتی ‌ ‌‌فهم نویسندگان اصل پانزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر یک معرفت چندوجهی و متکثر بوده است. فهمی که متاسفانه قربانی برخی از لج‌بازی‌ها و سطحی‌نگری‌ها شده است: "زبان و خط رسمی و مشترك مردم ایران فارسی است. اسناد و مكاتبات و متون رسمی و كتب درسی باید با این زبان و خط باشد، ولی استفاده از زبان‌های محلی و قومی در مطبوعات و رسانه‌های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در كنار زبان فارسی آزاد است". زبان ملی و هویت مشترک و ملی ما ایرانی‌ها به فارسی گره خورده است و بدان می‌بالیم، اما اگر با زبان‌ها و گویش‌های محلی و مادری به ستیز برخیزیم، دچار جنون تک‌ساحتی شدیم. از جوانی به این اندیشه‌ی غیریت‌سازانه شاعرانی چون عمان سامانی می‌اندیشیدم: از رخت مست غرورم می‌کنی از مراد خویش دورم می‌کنی گه دلم پیش تو گاهی پیش اوست رو که در یک دل نمی‌گنجد دو دوست اکنون، در آغاز پنجاه سالگی خوب می‌فهم که انسان می‌تواند هم‌زمان ده‌ها نفر با ده‌ها مساله را دوست داشته باشد. ما می‌توانیم هم‌زمان عاشق خدا، طبیعت، دین، اخلاق. سیاست، زن، فرزند، پدر، مادر، خواهر، برادر و دوستان متعدد خود باشیم و دچار تناقض هم نشویم. ‌ حال، رابطه هویت و زبان مادری با زبان و خرده‌هویت‌های محلی نیز چنین است‌. ما می‌توانیم، زبان‌ها و گویش‌های مختلفی را بیاموزیم، اما زبان ملی و مشترک را هم ارج بنهیم. هیج‌ستیز طبیعی بین اینها وجود ندارد، مگر آنکه تخم نفرت و‌ شکاف را خود در آنجا بکاریم. https://t.me/aliakbargorji2
3066Loading...
06
Media files
2694Loading...
07
Media files
2693Loading...
08
Media files
2903Loading...
09
Media files
2882Loading...
10
پاسدار خاک مهربانان محمدرضا خوبروی‌پاک فدرالیسم را برای ایران نامناسب می‌دانست و بر تمرکززدایی و خودمدیری تاکید داشت. ✍🏻فرزاد نعمتی / خبرنگار گروه فرهنگ 🔹محمدرضا خوبروی‌‏پاک به تجربه موفق تصویب «قانون انجمن‏‌های ایالتی و ولایتی»در دوران مشروطه می‌‏پردازد و نشان می‌‏دهد که چگونه مؤسسان مشروطیت در درکی صحیح از ملیت ایرانی و الگوهای تاریخی توزیع قدرت در ایران کوشیدند توازنی میان قدرت ملی و قدرت‏‌های محلی ایجاد کنند. او می‌‏گوید اینک که ترازنامه فدرالیسم در جهان قابل رویت است و تاریخ ایران پیش‌روی ماست، بهتر آن است که به این سخن مولانا که «تو وطن بشناس ای خواجه نخست» گوش فرا دهیم و از «خاک مهربانان» پاسداری کنیم. 📌متن کامل: https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-17156 @hammihanonline https://t.me/aliakbargorji2
3438Loading...
11
🔵 قانون شفافیت قوای سه گانه، دستگاه‌های اجرایی و سایر نهادها طی نامه شماره ۴۸۲۴۴ مورخ ۱۴۰۳/۰۳/۲۱ توسط سرپرست ریاست جمهوری ابلاغ شد از جمله تکالیف این قانون که شامل حال کانون وکلا و مرکز وکلا می‌شود، به شرح ذیل است: الف - اطلاعات مدیران و کارکنان شامل تحصیلات سوابق میزان دریافتی ماهانه و سالانه و نحوه بکارگیری آنها و همچنین برنامه ها صلاحیتها و طرحهای مصوب و فرایندهای اداری مؤسسات مشمول ب - اطلاعات راجع به اموال دارایی‌ها درآمدها و هزینه ها تخصیص و توزیع بودجه و تجهیزات، واگذاری ، زمین ، تسهیلات مشخصات املاک و ساختمانها تحت ،تملک در اختیار و مورد استفاده یا بهره برداری و همچنین کمکها و واگذاریهای بلاعوض اعم از اعطائی و دریافتی پ - کلیه آرای قطعی مراجع قضائی و شبه قضائی با رعایت موازین امنیتی و شرعی و حفظ اطلاعات شخصی ت - متن متمم و الحاقات تمامی قراردادهای مربوط به معاملات بزرگ و متوسط مطابق قوانین و مقررات کشور ث - مبالغ تعرفه ها و عوارض و هزینه های ارائه خدمات و مصوبات مرجع تصویب آنها و مستندات مربوط به صلاحیت تصویب ج - فرصتهای سرمایه گذاری و همکاری در قالبهای مشارکت و شرایط استفاده از این فرصت‌ها چ - فرصتهای اشتغال و بکارگیری و جذب نیروی انسانی و شرایط آن ح - فرایندها و مراحل اداری اخذ و صدور هرگونه مجوز یا پروانه فعالیت خ- تمامی اسناد بالادستی قوانین و مقررات حوزه فعالیت خود 🔗 t.me/khabarkhanmizan https://t.me/aliakbargorji2
4289Loading...
12
Media files
3246Loading...
13
Media files
4034Loading...
14
اسامی نامزدهای تأیید شده: مصطفی پورمحمدی مسعود پزشکیان امیرحسین قاضی‌زاده علیرضا زاکانی سعید جلیلی محمدباقر قالیباف با افتخار در انتخابات شرکت می‌کنم و به دکتر پزشکیان، نماینده آزاداندیش و عدالت‌گرای مردم آذربایجان رای می‌دهم. ‌ البته، پزشکیان، در میان این چهار نفر، در اقلیت محض قرار دارد، اما من به تکلیف عقلی، ملی و اخلاقی خود عمل خواهم کرد. در عجبم که چگونه برخی از ژنرال‌های چپ و راست واجد صلاحیت شناخته نشده‌اند، اما برخی از پوششی‌های انتخابات قبلی رجل سیاسی به حساب آمده‌اند. ممکن است، به جز دکتر پزشکیان، دیگر نامزدهای جریان حاکم(اقتدارگرا) به نفع دکتر قالیباف یا جلیلی انصراف بدهند. https://t.me/aliakbargorji2
1 06716Loading...
15
Media files
5488Loading...
16
🎥 دیکتاتوری در شیلی چگونه پایان یافت؟ 🔶گفتگوی محمد فاضلی و محمد مالجو درباره بن‌بست سیاسی در ایران 🔻محمد فاضلی: در شیلی وقتی پینوشه خواست از قدرت کناره‌گیری کند، ریاست بر ارتش و عضویت مادام‌العمر سنا را برای خودش حفظ کرد. رییس‌جمهور جدید شیلی یعنی ایلوین با موارد متعدد نقض حقوق بشر و برخورد با مخالفان از سوی پینوشه مواجه شده بود. اگر ایلوین می‌خواست پینوشه را دادگاهی کند، پینوشه هم از قدرتش استفاده می‌کرد. 🔻اینجا بود که ایلوین گفت: «عدالت در حد ممکن و دموکراسی در حد ممکن.» عاملین جنایات از طرف دادگاه مشخص شدند و سپس از مردم شیلی خواست تا از حق خودشان برای مجازات صرف نظر کنند. ایلوین ناچار به انجام چنین کاری بود، اما توانست با چشم‌اندازی که ترسیم کرده بود، وضعیت رفاه مردم شیلی را بهتر کند. 🎞 فیلم کامل این گفتگو در یوتوب آزاد: https://youtu.be/cjht2I8XtWQ 🆔@AzadSocial
4866Loading...
17
Media files
55718Loading...
18
Media files
5987Loading...
19
‌ ‌گفتگوی جالبی رخ داده است. پرسش نقدپذیری رهبری را بارها و بارها در مباحث حقوق اساسی از من پرسیده‌اند. پاسخ مبسوطی دارد اما خلاصه‌ی آن چنین است: الف. از منظر حقوق اساسی، بویژه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تمام نهادها و مقامات سباسی قابل نقد و پرسش‌اند و هیچ‌مقامی، حتی رهبر، مصونیت مطلق، ندارد. رهبر به مجلس خبرگان و افکار عمومی باید پاسخگو باشد. بنابراین، مطابق نص و متن قانون اساسی فعلی، حکمرانی استبدادی و مطلقه به معنای هابزی کلمه وجود ندارد. ب. از منظر قوانین عادی: جرم‌انگاری تبلیغ علیه نظام، گزینش‌های سختگیرانه، نظارت استصوابی، و..... با روح و متن قانون اساسی سازگار نیست. ج. از منظر رویه عملی: در عمل هم حالت‌های متفاوت و متناقض ملاحظه می‌شود. نقدهای علمی، مودبانه، غیرمستقیم و ملایم به رهبری، تا حدودی، پذیرفته می‌شود، اما بازداشت وکلای سلامت و برخی دیگر از منتقدین نشانگر آن است که هنوز بین قانون و عمل فاصله بسیار است. برخی‌ از تندروهایی که اکنون در دولت یا.... جا خوش کرده‌اند، برای کوچکترین نقدها هم پرونده‌سازی می‌کنند و منتقد را از کرده‌ی خود پشیمان می‌سازند. لغو سخنرانی‌ها در دانشگاه‌ها در چندماه گذشته توسط.....را می‌توان نشانه دور شدن از قانون اساسی و آزاداندیشی است. نتیجه اساسی: پبامبر عظیم‌الشان ما و امام علی(ع) هرگز منتقدین خشونت‌پرهیز را مورد تعقیب و آزار قرار نمی‌دادند. بنابراین، در ذیل جمهوری اسلامی هم باید حق‌ها و آزادی‌های همه‌ی منتقدین و مخالفبن خشونت‌پرهیز محترم شمرده شود تا راه گفتگو، سعادت و توسعه‌ی ایران عزیز هموار گردد. بدون این‌کار، بحران‌ها و نزاع‌ها را پایانی نخواهد بود و پیشرفت و توسعه هم به سرابی تبدیل خواهد شد. بدیهی است، دفاع ما از آزادی نقد و نقادی هرگز به معنای همدلی با انتشار محتواهای موهن یا کذب یا مخل نظم عمومی نیست https://t.me/aliakbargorji2.
5313Loading...
20
🎥 آیا رهبری قابل نقد است؟ 🔶گفتگوی مهدی جمشیدی و علی‌اشرف فتحی 🔻مهدی جمشیدی: ولی‌فقیه شبیه‌ترین فرد به امام معصوم است، ولی خبرگان ناظر بر اوست. حرف‌ها و سیاست‌های رهبری به‌راحتی نقد می‌شوند، اما این به‌معنای پذیرفتن دموکراسی غربی نیست. دموکراسی غربی به تعبیر آقای مطهری یک حیوانیت رهاشده است. برای همین است که همجنس‌بازی نیز در غرب آزاد است. آیا یک دیندار می‌تواند این سطح از آزادی را بپذیرد؟ 🔻علی‌اشرف فتحی: اینکه بعضی به منصوب رهبری اعتراض کنند یا تلویحا به ایشان انتقاد کنند، به معنای نقد رهبری نیست. یک رکن دموکراسی این است که وقتی به کسی قدرت دادیم، بعد از آن هم بتوانیم او را عزل کنیم. اگر این به معنای حیوانیت است، پس باید گفت قانون اساسی ما نیز مدافع حیوانیت است که در اصل ۵۶ حق حاکمیت را ازآن مردم عنوان کرده است. 🎞 فیلم کامل این گفتگو در یوتوب آزاد: https://youtu.be/VJJmqGP5vTY 🎞 فیلم کامل این گفتگو در پلتفرم آزاد: 🌐 A Z A D. im 🆔@AzadSocial
5126Loading...
21
Media files
5032Loading...
22
Media files
6469Loading...
23
https://t.me/aliakbargorji2
20Loading...
24
Media files
6585Loading...
25
https://tarjomaan.com/%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D8%AA%D8%AD%D9%82%DB%8C%D8%B1-%D8%A8%D9%87-%D8%A8%D8%AE%D8%B4%DB%8C-%D8%AC%D8%AF%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%BE%D8%B0%DB%8C%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%B2%D9%86%D8%AF/
6352Loading...
26
فرسودگی نهادی سرمقاله هم‌میهن ۱۰ خرداد ۱۴۰۳ 🔹وضعیت اداری و تقنینی کشور به‌گونه‌ای شده است که لفظ بهتری جز فرسودگی برای توصیف آن نمی‌توان انتخاب کرد. فرسودگی وضعیتی است که یک خودرو، یا ساختمان، یا حتی روابط فردی و اجتماعی به‌صورت پیوسته مستهلک و مورد استفاده قرار گیرد ولی به نیازهای ضروری آن برای ترمیم و به‌روز شدن توجهی نمی‌شود. 🔹هنگامی که یک ساختمان با کوچکترین اشکال و خرابی که مواجه می‌شود تعمیر نشود طولی نخواهد کشید که مستهلک و غیرقابل سکونت خواهد شد. اگر یک خودرو روزانه با مسافران زیادی در جاده‌های ناهموار و ساعت‌های متمادی حرکت کند و قطعات آن تعمیر یا به روز نشود، به‌سرعت دچار فرسودگی شده و دیر یا زود یا تصادف می‌کند یا از حرکت باز می‌ایستد و ممکن است به‌جایی برسد که قابل تعمیر و بازسازی هم نباشد. 🔹واقعیت این است که نظام اداری و تقنینی ما کمابیش به این وضعیت دچار شده‌اند. مسئله سقوط بالگرد آقای رئیسی به‌عنوان یکی از مصادیق نرم‌افزاری و هم سخت‌افزاری این فرسودگی، چون اهمیت خبری بالایی داشت بازتاب زیادی پیدا کرد، و الا روزانه با انواع و اقسام شواهدی از این فرسودگی مواجه هستیم. 🔹یکی از موارد مهم آن را در فساد اداری می‌بینیم. فساد در نظام اداری فرسوده بیشتر از نظام اداری سالم رخ می‌دهد. همچنان که در درزها و حفره‌های ساختمان‌های فرسوده نیز انواع حیوانات موذی لانه می‌کنند. یکی دیگر از نمونه‌های مهم این فرسودگی را در نظام آموزش و پرورش کشور می‌بینیم. در حالی وزیر آن مدعی الگو شدن ایران برای جهانیان است که همین اظهارنظر نیز بیانگر نهایت فرسودگی فکری و ذهنی است ولی همزمان نیز قادر نبودند کارت ورود به جلسه امتحانات نهایی را صادر کرده و به دانش‌آموزان بدهند، لذا امتحانات را عقب انداختند و نشان دادند به لحاظ سخت‌افزاری نیز دچار فرسودگی شده‌اند. البته این قطعه از ابتدا هم فرسوده نبود، بلکه بدلی بود و تناسبی با کارکرد لازم نداشت. 🔹گمان می‌کردیم که ماجرای امتحانات حل شده است که متاسفانه گزارش ویژه امروز هم‌میهن درباره بی‌نظمی شدید در حوزه‌های امتحان نهایی است که به دلیل ناتوانی و تاخیر در صدور کارت‌های ورود اتفاق افتاد و خیلی از دانش‌آموزان از امتحان جا ماندند؛ و در این زمینه با دانش‌آموزان، خانواده‌ها و... گفت‌وگو شده است. 🔹واقعیت این است که مرحوم آقای رئیسی نیستند که عملکرد این وزارتخانه فرسوده را بررسی کنند و بعید است که دیگران هم فرصت کنند درباره موضوعی که به سرنوشت میلیون‌ها دانش‌آموز و خانواده‌های آنها مربوط می‌شود پاسخی هرچند کوتاه بدهند. ولی جالب‌ترین مظهر فرسودگی را باید در مجلس استصوابی با حضور نمایندگانی دید که فقط رای ۳ درصد واجدین حق رای تهرانی‌ها را داشتند. 🔹ماجرا از این قرار است که حدود ۲۸۰ برگه رای برای انتخاب اعضای هیئت رئیسه مجلس را نتوانستند بشمارند و خطای شمارش آنان تا حدود ۳۰ درصد کل آرا بود، و معلوم نیست این تغییری آگاهانه بود، یا ناشی از فقدان کارآیی و درایت؟ 🔹حالا باید پرسید مجلسی که در اولین گام خود قادر به شمارش این تعداد رای اندک نیست چگونه می‌تواند برای مردم و موضوعات پیچیده قانونگذاری کند؟ 🔹این نشان‌دهنده فرسودگی کامل یک نهاد رسمی است. اتفاقاً فرسودگی وقتی عمیق‌تر است که می‌دانیم خواهند گفت چیز مهمی نیست و یک اشتباه بوده است. جالب اینکه بر اثر بازشماری یکی از منتخبین نیز حذف و دیگری به‌جایش آمد! بی‌توجهی به این فرسودگی‌ها آن را در سراشیبی فرسایش قرار داده است. 🔹پرسش این است که علت چیست؟ علت اصلی تبعیض در انتخاب نیروی انسانی فاقد صلاحیت یا از طریق گزینش افراد بی‌کیفیت یا از طریق ردصلاحیت‌های استصوابی است. گمان می‌کنید چنین مجلسی چگونه می‌تواند نیرویی کارآمدتر از خودش را وزیر کند؟ https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-16813 @hammihanonline https://t.me/aliakbargorji2
80910Loading...
27
Media files
61319Loading...
28
‌📰 آنچه دکتر قاضی را به چهره ‏ای کم‌بدیلی تبدیل می ‏کند فقط تبحر در تدریس و اشراف بر قوانین اساسی کشورهای مختلف نیست بلکه شخصیت برجسته اوست که توامان در سیرت و صورت تبلور می ‏یابد. قامتی بلند، چشمانی درشت و پرهیبت و بینی عقابی همراه با نگاهی نافذ اجازه نمی‏ داد کسی از برابر او بی ‏تفاوت بگذرد. او از آن دسته شخصیت‏ هایی بود که مناصب و مشاغل به حضور او ابهت می‏ یافتند و نه آنکه وی به سبب مناصب تشخص یابد. برای مدتی معاونت آموزشی دانشکده را برعهده گرفت و آن زمانی بود که ریاست این دانشکده در ردیف وزارت اگر بیشتر نبود کمتر هم نبود. درعین حال ریاست و معاونت هم نوعی تقسیم کار بین اساتید برجسته آن زمان تلقی می‏ شد و نه محملی برای منصب ‏خواهی. دکتر قاضی مدت کوتاهی هم به معاونت وزارت کشور منصوب شد تا نشان دهد که هم مرد علم است و هم مرد عمل. سابقه طرفداری از نهضت ملی نفت در پرونده او اجازه فراتر رفتن از حد معاونت وزیر را به او نمی ‏داد🗞 🔖 2000 کلمه ⏰زمان مطالعه: 10 دقیقه 📮 سیاست‌نامه 21 را از طریق این لینک تهیه کنید: گروه مطبوعاتی هم‌میهن @goftemaann🦉
88510Loading...
29
‏انتخابات یکی از مهم‌ترین عرصه‌های تعیین سرنوشت است و تحریم یا تجویز مطلق آن بخردانه نیست. اگر شرایط انتخاب آزاد و برابر مهیا باشد و شهروندی آن را تحریم کند، عمل او قابل دفاع نیست. در انتخابات تیرماه هم مشارکت مشروط قابل فهم‌تر است: مشروط به حضور داوطلبان اختصاصی هر جریان سیاسی https://t.me/aliakbargorji2
6143Loading...
30
مردم یا زینت‌المجالس؟ ‌ ‌هنوز ملت ایران از شوک حادثه‌ی سقوط بالگرد مرحوم رئیسی و همراهان بیرون نیامده است که ‌قدرت‌پرستان شروع به فضاسازی انتخاباتی کرده و مردم‌مردم می‌کنند. نگاه اقتدارگرایان به مردم کاملا تزئینی، ابزاری، شعاری، مناسکی و احساسی است، یعنی مردم تا زمانی قابل احترامند که پشت سر آنها شعار بدهند و در زمین آنها بازی کنند. وای به آن روزی که همین مردم مطالبه متفاوتی داشته باشند و این مطالبه را از طریق صندوق‌های رای یا از طرق دیگر ابراز دارند. در این صورت، همین مردم از نظر جماعت اقتدارگرا به مشتی غرب‌زده، لیبرال، جاسوس، نفوذی، وطن‌فروش، بی‌دین و....تبدیل خواهند شد. راستی‌آزمایی ادعای مردم‌دوستی اقتدارگرایان کار دشواری نیست. بدین‌منظور، کافی است از آنها بپرسید آیا اجازه حضور مسالمت‌آمیز همین‌مردم در خیابان‌ها را برای دفاع از دیدگاه‌هایشان خواهید داد؟ ‌ ‌ به این جماعت باید گفت، اگر صادقانه و شرافتمندانه، همه‌ی نود میلیون مردم ایران را قبول دارید، فضای انتخابات را بازکنید و اجازه حضور نامزدهای متفاوت و منتقد را بدهید تا مردم هم وارد صحنه شوند. تردید نکتید که اگر انتخابات تیرماه ۱۴۰۳ هم به یک رقابت درون‌خانوادگی مانند انتخابات اسفند پارسال تبدیل شود، مردم انگیزه‌ای برای شرکت در آن نخواهند داشت. امیدوارم، شورای نگهبان و مسوولین نظام، از دو انتخابات قبلی درس‌های لازم را گرفته باشند و فضای انتخاب‌گری را چنان باز کنند که هر ایرانی احساس کند نماینده‌ای جدی برای رای‌دادن دارد. ‌روشن است که مردم وقتی هیچ‌کدام از داوطلبان را مدافع افکار و برنامه‌های خود نبینند، یا در انتخابات شرکت نمی‌کنند یا با آرای باطله صندوق‌ها را پرخواهند کرد. طبیعتا، جریان‌های سیاسی آزادی‌گرا(مانند اصلاح‌طلبان، تحول‌گرایان، بازنگری‌خواهان) هم از منطق مشابه پیروی خواهند کرد. ‌ بدین‌معنا، بعید می‌دانم، جریان‌های رقیب اقتدارگراها چشم‌بسته انتخابات را تحریم کنند یا بدون هیچ قید و شرطی در انتخابات شرکت کنند. تحریم و تجویز مطلق با عقل و مصلحت ناسازگار است. به احتمال، بسیار، این جریان‌ها مشارکت در انتخابات را مشروط به تایید صلاحیت نامزد اختصاصی(نه نامزد اجاره‌ای) خواهند کرد. جریان تندرو برخلاف ادعاهای خود، در طول تاریخ بیشترین آسیب را به ایران، نظام، دین و اخلاق زده است. حاصل عملکرد این جریان شاخ‌به شاخ شدن مردم با نظام است. رخدادهای تلخ سال ۱۴۰۱ را فراموش نکنید. این رخدادها که بزرگترین شکاف تاریخی را بین مردم و نظام ایجاد کرد، محصول نادانی، لجاجت، خودرایی و توهم‌زدگی تندروها بود. https://t.me/aliakbargorji2
8677Loading...
31
‌ سکوت نجیبانه، کینه‌توزی حقیرانه ‌صدا و سیما و برخی از دولتی‌ها در حال نفرت‌پراکنی و ایجاد شکاف بین مردم هستند. مراسم تشییع مرحوم رییسی را بهانه قرار داده‌اند برای کسب مشروعیت دموکراتیک و برون‌ریختن بیشتر کینه‌هایشان از شخصیت‌های منتقد و مستقل. این جماعت بی‌هنر هیچ درکی از مفهوم همبستگی ملی ندارند. می‌گویند چرا این شخصیت‌ها سکوت کرده‌اند. پاسخ من آن است که این سکوت نشانه‌ی نجابت و حیای این بزرگواران است، والا همه‌ی انتقادات وارده بر دولت مرحوم رئیسی در همه‌ی حوزه‌ها به جای خود باقی است. چیزی تغییر نکرده است. احترام به متوفی و خانواده‌ی او جزو آداب دینی، اخلاقی و ملی ما ایرانی‌هاست. حتی اگر هزاران اختلاف هم با متوفی داشته باشیم، آنها را فراموش می‌کنیم و برای تسلای خاطر بازماندگان می‌کوشیم. چرا قدرت‌پرستان این سکوت نجیبانه و تعزیت‌گویانه را نمی‌فهمند؟ پاسخ روشن است چون این جماعت از هر چیزی و هر بهانه‌ای برای کوبیدن حریف و توسعه قدرت خود استفاده می‌کنند. اینها به هیچ قاعده‌ای پایبند نیستند. تشبیه مراسم تشییع به رفراندوم هم سخن دقیقی نیست، زیرا در رفراندوم همه‌ی صاحبان رای(موافق و مخالف) آزادی ابراز نظر دارند، در حالی که در یک مراسم آیینی چنین امکانی وجود ندارد و مخالفین معمولا حفظ حرمت می‌کنند و حتی در مراسم رقیب خود شرکت می‌کنند و تلاش می‌کنند غمی بر غم‌های بازماندگان نیفزایند. سحنگوی جوان مرحوم رئیسی هم از این نکته غافل شد و در روز تشییع او به روسای جمهور قبلی تاخت و برای تبرئه محبوب خود، اتهاماتی به آنها نسبت داد. نمی‌دانم این حجم کینه و نفرت نسبت به مخالف و منتقد چگونه در این جماعت شکل گرفته است؟ ظاهرا، خود مرحوم رئیسی چنین نبوده است اما نمی‌دانم چرا هیچ مهر و شفقتی در برخی از پیروان جوان او دیده نمی‌شود؟ چه کسانی تخم کینه را در دل اینها کاشته است؟ https://t.me/aliakbargorji2
5348Loading...
32
Media files
5183Loading...
33
‏بچه‌ها یک‌جا وارد میشید سلام کنید! اگه بزرگ‌تره اون باید دست بده اگه خواست، کسی رو که باهاش دوست نیستید نباید 'تو' خطاب کنید، مودب باشید و جای مناسب شوخی و خنده رو بشناسید، اگه کسی براتون کاری میکنه و وقت میذاره، حتما حتما تشکر کنید، طلبکار نباشید، آدمها رو لمس نکنید حین حرف زدن.اضافه کنم؛ رعایت کردن یک سری چیزای بدیهی ربطی نداره شما دیشب کم‌خوابیدید، بی‌حوصله‌اید، پریودید، adhd دارید، یا هر دلیل دیگه‌ای! همیشه با خودتون تکرار کنید که آدما نوکر پدرتون نیستن.کمی قدر شناس و محترم بودن رو تمرین کنید مثلا. ‏اینکه اصول ابتدایی معاشرت رو بلد نباشی، خیلی زشته. @DeIban
10Loading...
34
🔴معرفی اجمالی ۱۲ نظام سیاسی و شیوه‌ی تحلیل آن‌ها ۱- لیبرالیسم کلاسیک: بنیانگذاری سرمایه‌داری دموکراتیک ۲- محافظه‌کاری سنتی: دفاع از نظم اجتماعی کهن ۳- آنارشیسم [=بی‌سروری]: طغیان علیه هرگونه اقتداری ۴- مارکسیسم: به دنبال یک جامعه‌‌ی بی‌طبقه ۵- کمونیسم: مبارزه با امپریالیسم در جوامع در حال توسعه ۶- فاشیسم و نازیسم: کنترل تمامیت‌طلبانه به منظور تقویت امور جمعی ۷- لیبرالیسم معاصر: اصلاح سرمایه‌داری و دموکراسی ۸- محافظه‌کاری معاصر: مخالفت با برنامه‌های لیبرالی و سوسیالیستی ۹- چپ بنیادین: در جستجوی جوامع برابری‌طلب‌تر و اشتراکی‌تر ۱۰- راست بنیادین: در جستجوی آزادی اقتصادی بیشتر و اجماع اخلاقی بیشتر ۱۱- راست افراطی: بازگشت به جوامع‌ همگن‌تر ۱۲- چپ افراطی: ساختارشکنی لیبرالیسم جدید جهانی 🗣جواد حیدری #نظام_سیاسی 🔴کانال علم سیاست: 🆔 @PoliticalScience_ir
62248Loading...
35
تناقض‌های بسیار کمرشکن در قانون اساسی و رویه‌های حکمرانی ما وجود دارد/ در جمهوری اسلامی ایران قانون اساسی، هنجار برتر نیست/ فضای تخریب نمی‌گذارد مشکلات مملکت حل شود/ گزارش نشست «قانون اساسی و حاکمیت» برگزار شده توسط دفتر سیاسی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها: علی اکبر گرجی، دانشیار حقوق عمومی دانشگاه شهید بهشتی، در این نشست گفت: به نظر من دغدغه تعمیق مباحث حقوق اساسی، دغدغه مبارکی است. زیرا اگر مباحث حقوق اساسی در کشور ما فهمیده شود و معارف مربوط به حقوق اساسی در عمل جدی گرفته شود، من معتقدم که بسیاری از مشکلات و معضلات کنونی را پشت سر خواهیم نهاد. وی افزود: اولا ما این نکته را باید در نظر داشته باشیم که یک حکمرانی، یک نظام حکمرانی، تلفیقی از سازش یا همنشینی سه عنصر است. یعنی ما اگر بخواهیم یک حکمرانی به سامان و اعمال حاکمیت مطلوبی داشته باشیم، باید به سه مفهوم فکر کنیم و تکلیف خودمان را درباره این سه مفهوم روشن کنیم. یکی از این سه مفهوم «قدرت»، دومی «هنجار» و سومی هم «آزادی» است. گرجی تأکید کرد: چه در جمهوری اسلامی ایران و چه در هر نظام دیگری ما اگر بخواهیم که نظام سیاسی و نظام حکمرانی به اهداف قانون اساسی و ارزش‌های لحظه تأسیس وفادار بماند و در رسیدن به این اهداف کامیاب شود، باید تعامل روشنی بین این سه مؤلفه داشته باشیم و نظام حکمرانی یک تصویر و تصدیق خیلی روشنی از ارتباطات و مناسبات این سه عنصر داشته باشد. یعنی خود نظام سیاسی و نظام حکمرانی باید بداند و بفهمد که چطور می‌خواهد اینها را همنشین کند و تا زمانی که تکلیف خودش را با این سه موضوع روشن نکند، به نظر من اصلا نمی‌تواند یک حکمرانی کارآمد و پیش‌رونده‌ای داشته باشد. وی اظهار داشت: بنده معتقدم روشن کردن تکلیف مثلث طلایی «قدرت – قانون – آزادی»، نیاز به یک کوشش خردمندانه، هنرمندانه، صادقانه، عمل‌گرایانه و واقع‌بینانه، آینده‌نگرانه، انسان‌مدارانه و اخلاق‌گرایانه دارد. بنابراین، ما اگر بخواهیم در جمهوری اسلامی ایران به اهداف تمدنی خودمان برسیم، باید یک بار برای همیشه بنشینیم، با شفافیت و آزادی کامل مناسبات این سه مؤلفه را یک بار دیگر با هم روی میز بگذاریم و درباره آنها گفت‌وگوی نقادانه کنیم؛ با نگاهی به گذشته و تجارب ۴۵ سال گذشته و حتی تجارت دوران پسامشروطیت و نگاهی به آینده. عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی، ادامه داد: به این دلیل تاکنون در رسیدن به اهداف‌مان شکست خورده‌‎ایم که هنوز در حقیقت تکلیف این مثلث طلایی در جمهوری اسلامی مشخص نیست. یک بار دیگر در یک فضای آزاد، گفت‌وگویی و اعتمادی باید مباحث مربوط به این مثلث طلایی در جمهوری اسلامی را مطرح و نقاط تاریک آن را روشن کنیم. در واقع تکلیف مناسبات این سه را با همدیگر بازبینی، بازاندیشی و بازنگری کنیم و بپرسیم که بن‌بست‌ها و ناکامیابی‌های موجود چه نسبتی با این معادله دارد. بر این باورم که در حال حاضر مناسبات این سه آن‌قدر پیچیده شده که اساسا خودمان هم سردرگم هستیم و زمامداران ما هم در این زمینه با مشکلات، معضلات و بحران‌ها روبرو هستند(مثال: روابط مجلس، شورای نگهبان، مجمع تشخیص، هیات عالی نظارت، دیگر شوراهای عالی). ادامه در: https://modaresinpress.ir/political/4480/ https://t.me/anjomanemodaresin https://t.me/aliakbargorji2
98818Loading...
36
تصدی کفالت ریاست جمهوری در حقوق ایران با نگاهی به حقوق فرانسه https://law.mofidu.ac.ir/article_46875.html
96510Loading...
37
تحقق کفالت ریاست جمهوری در حقوق ایران با نگاهی به حقوق فرانسه https://jlq.ut.ac.ir/article_29509.html
94010Loading...
Photo unavailableShow in Telegram
👍 6👎 3
فرهاد قنبری زنده باد دموکراسی به دموکراسی توده‌ای حاکم در جهان نقدهای تند و جدی وارد است. بسیاری از منتقدان از دموکراسی امروزی به حکومت رسانه‌ها و سرمایه‌دارانِ صاحب رسانه‌ یاد می شود. احزاب و گروههای پرنفوذ سیاسی از طریق رسانه های قدرتمندشان و با صرف صدها میلیون (و شاید میلیاردها) دلار هزینه در انتخابات ها پیروز می شوند و در نهایت آنچه که دنبال می کنند، منافع شخصی یا گروهی خود است. این انتقادات و مواردی از این قبیل به دموکراسی در جهان امروز وارد است اما با همه این اوصاف و با در نظر گرفتن همه این ایرادات باید به خاطر داشت که دموکراسی بهترین تجربه حکومتی تاریخ زیسته بشری است. دموکراسی قدرت مطلق حاکمان را مهار نموده و افسار قدرت را به دست مردم سپرده است. دموکراسی است که حاکم و جایگاه او را متزلزل کرده و او را وادار به شنیدن صدای مردم نموده است. دموکراسی است که نخوت و خودبزرگ بینی حاکمان را قربانی گدایی رای نموده و آنها را ازبرج عاج نشینی به پایین کشیده است. دموکراسی با نگاه برابر به همه انسانها آنها را با هر دین و نژادی در جایگاه شهروند می نشاند و کرامت و احترامی برابر به آحاد یک جامعه می بخشد. دموکراسی رنگ و نژاد و مذهب و جنسیت را به حاشیه می برد و به انسان جایگاهی به فراخور انسان بودنش اعطا می کند. نباید فراموش کرد: دموکراسی است که مردان سیاست را وادار به اتخاذ قوانین جنسیتی برابر کرده است. دموکراسی است که بقای سیاستمداران را وابسته به رای زنان که نیمی از مردم جامعه هستند کرده و حاکمان را برای جلب رضایت زنان هم شده مجبور به اتخاذ تصمیمات برابر جنسیتی کرده است. دموکراسی است که مطرودان و محذوفان جامعه را شناسنامه دار می کند و برای اثر انگشت آنها هم ارزشی برابر با سایرین قائل می شود. دموکراسی است که طی نیم قرن سیاهپوستان آمریکا را از «کاکاسیاه» به جایگاه ریاست جمهوری این کشور برکشیده است. دموکراسی است که طی نیم قرن شخص اول آلمان را از هیتلر به آنجلا مرکل تغییر داده است. دموکراسی است که صدای مدافعان حقوق حیوانات و حامیان محیط زیست و دفاع از حقوق اقلیتها را به صدایی قابل شنیدن در سطح جهانی بدل کرده است. دموکراسی است که فرد نژادپرست و غیرستیزی مانند ترامپ را مجبور به حضور در جمع سیاهپوستان و لاتین تبارها کرده است. به دموکراسی انتقادات بسیاری وارد است اما با همه این اوصاف باید فریاد زد: «زنده باد دموکراسی» @kharmagaas https://t.me/aliakbargorji2
Show all...
در هوای حق و آزادی (عدالت)

علی اکبر گرجی اَزَندَریانی

👍 3👎 1
بیانیه مسعود پزشکیان درباره مناطق، اقوام، ادیان و مذاهب کشور به گزارش ایلنا، متن بیانیه مسعود پزشکیان نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری درباره مناطق، اقوام، ادیان و مذاهب به شرح زیر است: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنثی وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوباً وَ قَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنْ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ ". «حجرات ۱۳» بیا تا جهان به بد نسپریم/ به کوشش همه دست نیکی بریم فریدون فرخ فرشته نبود/ ز مشک و از عنبر سرشته نبود به داد و دهش یافت آن نیکویی/ تو داد و دهش کن، فریدون تویی ملت شریف ایران اینجانب به عنوان یکی از فرزندان ملت تاریخی و بزرگ ایران خود را در معرض رای شما ملت بزرگ ایران قرار داده ام تا در صورت همراهی و انتخاب و رأی ارزشمند شما ایرانیان بتوانم به عنوان خدمتگزار و امانتدار امید و رای تان در ساختن ایران بزرگ گام بردارم. بر همین اساس با شما عهد می بندم که در صورت انتخاب توسط شما همه توان و وقت و زندگی ام را صرف ساختن و آبادانی و عمران و پیشرفت ایران عزیز کنم. ایران میراث تمدنی و فرهنگی و سیاسی و سرزمینی ارزشمند و گرانقدر و عزیزی است که از چند هزار سال قبل سهمی قابل توجه در برساختن تمدن و فرهنگ بشری ایفا کرده و در جای جای این سرزمین اهورایی نشانه های فراوانی از تمدن چند هزار ساله ایرانیان است. امروز ایران ما یعنی آن سرزمین و فرهنگ و تمدن تاریخی که نیاکان به عنوان میراثی ارزنده به ارث گذاشته اند با چالش ها و مسائل بزرگ و گره های پیچیده ای در حوزه های اقتصادی و سیاسی و بین المللی و فرهنگی و اجتماعی دست به گریبان است و گشودن این گره ها و حل و فصل مسائل پیش روی کشور جز با همراهی و مشارکت تک تک شهروندان ایران زمین میسر نیست. واقعیت این است که ارکان سازنده فرهنگ و تمدن ایران زمین که امروز به عنوان اقوام ایرانی و به تعبیری تار و پود هویت این کشور نام می بریم دیرزمانی است به علل و دلایلی از اقسام نابرابری ها و فقدان عدالت اقتصادی و اجتماعی و نظام اداری در رنج است و هر چند پس از انقلاب اسلامی بویژه در دوره اصلاحات گامهای خوبی در جهت رفع محرومیت از این مناطق برداشته شده، اما سیطره ساختار نامعقول و غیر قاعده مند از یک سو و بودجه ریزی های غلط و تجویز نسخه ها و راهبردهای مقطعی و شعاری از سوی دیگر به گسترش و تعمیق این نابرابری های تلخ انجامید که در این میان سیمای مناطق مرزی کشور را بیشتر متاثر نموده است. پیشنهاد و راهکار مشخص ما در جبران کاستی ها و محرومیت های تاریخی و مزمن در این نواحی رویکرد «تبعیض مثبت» و تمرکز برنامه ها و منابع برای پیشرفت و آبادانی نقاطی است که به شکلی شایسته مورد توجه برنامه ریزان قرار نگرفته است و متاسفانه به محرومیت این شهر یاران و خاک مهربانان از توسعه متوازن و همه جانبه انجامیده است. اگر این کاستی ها و بخشی نگری ها و فقدان نگاه ملی را در حوزه فرهنگی و مذهبی نیز تعمیم دهیم حساسیت ها و ضرورتها بیشتر به چشم می آیند. بنده از اینکه رهنمودهای حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری در «وحدت کلمه» و تلاش برای «انسجام ملی» و تقویت برادری بعضاً در نزاع های بی حاصل و دشمن پسند مذهبی و اعتقادی کم رنگ می شود، حسرت و تاسف می خورم و تامل در فرصت هایی که این وضعیت ناخوشایند از این دیار می ستاند و نیز از درخشش و زیبایی و رنگین کمان زیبایش می کاهد همواره از دغدغه هایم بوده است. از این که شخصیت های ترکمن، کرد، بلوچ و تالش به علت تمایز مذهبی از جایگاه مناسب و در شان یک ایرانی محروم می شوند؛ سخت متاثر می شوم به ویژه وقتی که به یاد می آورم صف اول آفرینشگران فرهنگی و تمدنی ایران عزیز همین مردمانی هستند که در نگاه برخی از عناصر بی توجه به آیین های ملی و دینی بعضاً از حقوق اساسی شان محروم می شوند. بنده شایستگانی از اهل سنت می شناسم که علیرغم کاربلدی و شایستگی صرفا به واسطه ذهنیت بسته برخی از افراد و سیستم های معیوب از مناصب و جایگاه های مناسب برخوردار نیستند. آنان نمی دانند که ایران بدون فرهنگ و هویت کردی مهمترین عنصر متشکله اش را از دست می دهد و به نقصانی جبران ناپذیر دچار می شود چنانکه آذری های غیور و آزادیخواه و احیا کننده مشروطیت و بلوچ و سیستانی های دلاور و شجاع و صمیمی و هم وطنان مومن و سختکوش ارمنی و آشوری و زرتشتی های نیک پندار و درست کردار و مندایی های پاک نهاد و کلیمی های عزیز و عربهای رشید و غیور و بختیاری و لرهای دشمن ستیز و ترکمنان زیبا اندیش و میهن دوست و پارسانان پاسبانان و وارثان اندیشه های کهن و قشقایی های ایران دوست... ادامه 👇👇 https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1493242 https://t.me/aliakbargorji2
Show all...
بیانیه مسعود پزشکیان درباره مناطق، اقوام، ادیان و مذاهب کشور

مسعود پزشکیان در بیانیه ای درباره مناطق، اقوام، ادیان و مذاهب کشور تاکید کرد: پیشنهاد و راهکار مشخص ما در جبران کاستی ها و محرومیت های تاریخی و مزمن در این نواحی رویکرد «تبعیض مثبت» و تمرکز برنامه ها و منابع برای پیشرفت و آبادانی نقاطی است که به شکلی شایسته مورد توجه برنامه ریزان قرار نگرفته است و متاسفانه به محرومیت این شهر یاران و خاک مهربانان» از توسعه متوازن و همه جانبه انجامیده است.

👍 4👎 1
تدریس به زبان و گویش محلی فرهاد قنبری تدریس به زبان محلی، سنگری است که قوم گرایان پشت آن پناه گرفته و مدام در دفاع از این حق به‌ظاهر عقلانی و طبیعی، بیشترین نقدها و حملات را به کلیت ایران و زبان ملی ایران می‌نمایند. اما به دور از هیجانات رسانه‌ای و تحریکات برخی همسایگان نظری به این مسئله داشته‌باشیم و ببینیم آیا تدریس به زبان فارسی در نقاط مختلف کشور حقی پایمال‌شده و ظلم در حقوق قومیت‌هاست؟ ۱- نکتهٔ اول میزان تنوع قومی و زبانی و گویش‌های متنوع و فراوان در ایران است. و آیا اصلاً چنین امکانی وجود دارد در ایران با این تنوع قومی، هر قومیت و لهجه و گویش و زبانی بخواهد که به زبان و گویش مادری تحصیل نماید؟ وقتی ما از تدریس به زبان محلی سخن می‌گوییم باید به‌خاطر داشته باشیم در آن صورت گیلکی هم حق خواهد‌‌ داشت که بخواهد تدریس به گویش گیلکی صورت گیرد و طبیعتاً تالشی، مازنی، بوشهری و خراسانی و سایرین نیز در کنار ترک و کرد و عرب و بلوچ و لک و لر و ترکمن غیره، خواهان تدریس به زبان و گویش محلی خود خواهند بود. و حال دوباره در اینجا با مشکل و مسئله دیگری مواجه خواهیم بود و آن تفاوت لهجه و گویش زبان کردی و ترکی در ایلام و کرمانشاه و کردستان و همدان و فارس و شهرکرد و اردبیل و خراسان و... با کردی و ترکی رایج در کردستان و آذربایجان خواهیم و در این صورت باید برای هرکدام از آنها هم کتب درسی مخصوص خود تدوین شود. تدریس به زبان و گویش قومی و محلی در کشوری با تنوع قومی ایران عملاً به پراکندگی و درهم‌ریختگی و تبعیض فراوان آموزشی منجر شده و تبعات و آسیب‌های فراوانی در پی خواهد داشت. ۲- مسئلهٔ دوم خود زبان فارسی است که زبان هیچ قوم و منطقه و استان خاصی نبوده و نیست و در طول تاریخ همیشه زبان ملی ساکنان سرزمین ایران بوده‌است و گاهی حوزه نفوذ آن تا دربار عثمانی و هندوستان و ماوراءالنهر و بغداد نیز کشیده شده‌است که این خود عاملی بر قدرت فرهنگی و تمدنی این سرزمین بوده‌است. در تاریخ این سرزمین سلسله‌های حاکم از نقاط مختلف ایران اعم از ریشهٔ آذربایجانی، زند، کرد، دیلمی و غیره بوده‌اند، اما نه تنها هیچ مشکلی با زبان فارسی به‌عنوان زبان ملی ایرانیان نداشتند، بلکه در گسترش آن نیز تلاش فراوانی به کار گرفته‌اند. (به‌طور مثال اگر نگاهی بیندازیم به سلسلهٔ قاجار که تبار آذربایجانی دارد، اما تمام در نوشته‌هایشان از زبان فارسی استفاده شده‌است. مانند سفرنامه‌ها و یادداشت‌های ناصرالدین شاه). در ایران حتی سلسله های غیر ایرانی مانند غزنوی و سلجوقی و تیموری و ایلخانی هم پس از استقرار حکومت شیفته زبان فارسی شده و با جذب عالمان و ادیبان و شاعران و هنرمندان باعث گسترش و اعتلای زبان فارسی شده اند. به عنوان مثال دربار محمود غزنوی پر از شاعران پارسی گوی بود و عنصر ملک الشعرای دربار به حساب می آمد. ۳- مهمترین عامل پیوند یک ملت پیوند زبانی است. به قول ویتگنشتاین فیلسوف برجسته اتریشی «محدودهٔ جهان من، محدودهٔ زبان من است». بسیاری از قومیت‌گراها بر این مسئله تأکید می‌کنند که آپارتاید فرهنگی در ایران اتفاق افتاده و گفتمان مرکزی فارس، سعی در نابودی زبان‌های محلی و قومیت‌های دیگر داشته‌است. اگر به تجربه رجوع نماییم می‌بینیم که اکنون هم که تدریس به زبان ملی است، بسیاری از مردم آذربایجان، کردستان یا اعراب خوزستان و... به‌سختی به فارسی صحبت می‌کنند و حال اگر همین تدریس به زبان فارسی هم به زبان قومی تغییر کند، آیا دیگر بسیاری از مردم ایران قادر به تکلم به زبان فارسی و ملی خواهند بود؟ و آیا این به معنای جدایی کامل معنوی و فکری از ایران نخواهد بود؟ ۴- تحصیل به زبان ملی نه تنها به اقوام ایرانی آسیب نمی‌رساند بلکه باعث می‌شود افراد از همان کودکی با دو زبان رشد یافته و عملاً نسبت به اقوام تک زبانهٔ دیگر، جهان زیبایی‌شناسانه و ذوق هنری و فکری گسترده‌تری را تجربه نمایند. ۵- نگاهی به کشورهای همسایهٔ ایران به ویژه ترکیه نشان می‌دهد، که این کشور چه تلاشی برای از بین بردن زبان کردی در دهه‌های اخیر به کار گرفته‌است و چه تبعیضی در قبال غیرترک زبانان اعمال کرده‌است. مسئله‌ای که در ایران نمود خارجی چندانی ندارد، زیرا بسیاری از سلسله‌های حاکم بر ایران از قومیت‌های مختلف ساکن این سرزمین بوده‌اند، (و یا به‌عنوان مثال استان کرمان و خراسان جنوبی و هرمزگان و سمنانِ فارس‌نشین به‌مراتب از تبریز و آذربایجانِ ترک‌نشین، از لحاظ اقتصادی و امکانات در وضعیت پایین‌تری به سر می‌برند. مسئله‌ای که محال است مشابه آن را میان شهرهای ترک‌نشین و کردنشین ملاحظه نمود.) @kharmagaas https://t.me/aliakbargorji2
Show all...
در هوای حق و آزادی (عدالت)

علی اکبر گرجی اَزَندَریانی

👍 8👎 3
زبان ملی، زبان محلی و جنون تک‌ساحتی ‌ ‌‌فهم نویسندگان اصل پانزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر یک معرفت چندوجهی و متکثر بوده است. فهمی که متاسفانه قربانی برخی از لج‌بازی‌ها و سطحی‌نگری‌ها شده است: "زبان و خط رسمی و مشترك مردم ایران فارسی است. اسناد و مكاتبات و متون رسمی و كتب درسی باید با این زبان و خط باشد، ولی استفاده از زبان‌های محلی و قومی در مطبوعات و رسانه‌های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در كنار زبان فارسی آزاد است". زبان ملی و هویت مشترک و ملی ما ایرانی‌ها به فارسی گره خورده است و بدان می‌بالیم، اما اگر با زبان‌ها و گویش‌های محلی و مادری به ستیز برخیزیم، دچار جنون تک‌ساحتی شدیم. از جوانی به این اندیشه‌ی غیریت‌سازانه شاعرانی چون عمان سامانی می‌اندیشیدم: از رخت مست غرورم می‌کنی از مراد خویش دورم می‌کنی گه دلم پیش تو گاهی پیش اوست رو که در یک دل نمی‌گنجد دو دوست اکنون، در آغاز پنجاه سالگی خوب می‌فهم که انسان می‌تواند هم‌زمان ده‌ها نفر با ده‌ها مساله را دوست داشته باشد. ما می‌توانیم هم‌زمان عاشق خدا، طبیعت، دین، اخلاق. سیاست، زن، فرزند، پدر، مادر، خواهر، برادر و دوستان متعدد خود باشیم و دچار تناقض هم نشویم. ‌ حال، رابطه هویت و زبان مادری با زبان و خرده‌هویت‌های محلی نیز چنین است‌. ما می‌توانیم، زبان‌ها و گویش‌های مختلفی را بیاموزیم، اما زبان ملی و مشترک را هم ارج بنهیم. هیج‌ستیز طبیعی بین اینها وجود ندارد، مگر آنکه تخم نفرت و‌ شکاف را خود در آنجا بکاریم. https://t.me/aliakbargorji2
Show all...
در هوای حق و آزادی (عدالت)

علی اکبر گرجی اَزَندَریانی

👍 10
👍 3👎 1
پاسدار خاک مهربانان محمدرضا خوبروی‌پاک فدرالیسم را برای ایران نامناسب می‌دانست و بر تمرکززدایی و خودمدیری تاکید داشت. ✍🏻فرزاد نعمتی / خبرنگار گروه فرهنگ 🔹محمدرضا خوبروی‌‏پاک به تجربه موفق تصویب «قانون انجمن‏‌های ایالتی و ولایتی»در دوران مشروطه می‌‏پردازد و نشان می‌‏دهد که چگونه مؤسسان مشروطیت در درکی صحیح از ملیت ایرانی و الگوهای تاریخی توزیع قدرت در ایران کوشیدند توازنی میان قدرت ملی و قدرت‏‌های محلی ایجاد کنند. او می‌‏گوید اینک که ترازنامه فدرالیسم در جهان قابل رویت است و تاریخ ایران پیش‌روی ماست، بهتر آن است که به این سخن مولانا که «تو وطن بشناس ای خواجه نخست» گوش فرا دهیم و از «خاک مهربانان» پاسداری کنیم. 📌متن کامل: https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-17156 @hammihanonline https://t.me/aliakbargorji2
Show all...
پاسدار خاک مهربانان

محمدرضا خوبروی‌‏پاک به تجربه موفق تصویب «قانون انجمن‏‌های ایالتی و ولایتی»در دوران مشروطه می‌‏پردازد و نشان می‌‏دهد که چگونه مؤسسان مشروطیت در درکی صحیح از ملیت ایرانی و الگوهای تاریخی توزیع قدرت در ایران کوشیدند توازنی میان قدرت ملی و قدرت‏‌های محلی ایجاد کنند. او می‌‏گوید اینک که ترازنامه فدرالیسم در جهان قابل رویت است و تاریخ ایران پیش‌روی ماست، بهتر آن است که به این سخن مولانا که «تو وطن بشناس ای خواجه نخست» گوش فرا دهیم و از «خاک مهربانان» پاسداری کنیم.

👍 4