معرفتشناسی
💡«اگر واقعاً جوینده حقیقت هستید، لازم است حداقل یک بار در زندگی خود تا آنجا که ممکن است در همه چیز شک کنید.» رنه دکارت 🔰 هدف من، معرفی و بسط تحلیلهای فلسفی است. این کانال میتواند برای دوستداران فلسفه و اهل نظر مفید باشد. 👤 راه ارتباطی: @m_besmel
Show more2 180
Subscribers
+324 hours
+567 days
+10130 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
Repost from اخبار و کتاب های ریاضی
Photo unavailableShow in Telegram
همه چیز در مورد ریاضیات
@harmoniclib
جدیدترین اخبار در حوزه ریاضی
معرفی جدیدترین و مهم ترین کتاب های ریاضی
پادکست های عالی ریاضی
زیباترین مسائل و معماهای ریاضی
کاربرد ریاضیات در علوم و فنون مهندسی
همه و همه
در کانال اخبار و کتاب های ریاضی
@harmoniclib
https://t.me/harmoniclib
لینک کانال اخبار و کتابهای ریاضی را نشر دهید.
❤ 3👍 2
Photo unavailableShow in Telegram
«اغلب از این امر در شگفت میمانم که هر انسانی با آنکه خود را بیش از دیگران دوست دارد، به عقاید دیگران در باره خودش بیش از عقیده خود در باره خویشتن اهمیت میدهد.»
✍ مارکوس اورلیوس || تاملات
#گفتار_فیلسوفان
➖➖➖
🌐@EpistemeHub | کانال معرفتشناسی
👍 18🔥 4❤ 2👌 1
💠 معرفت و فهم: دو جنبه یادگیری
📍تفاوت معرفت (knowledge) و فهم (understanding)
معرفت به معنای باور موجه (همراه با دلیل) به یک واقعیت است. علی از معلم تاریخ خود شنیده که «یونان، ایران را در نبرد ماراتون شکست داد (=p)». علی گزاره p را میداند. معلم او، در مورد نبرد ماراتون، اطلاعات دقیقتر و بیشتری نسبت به استراتژیهای دو جنگ، شرایط تاریخی و عوامل مؤثر در وقوع آن، پیروزی و شکست دو طرف دارد و به خوبی میتواند نبرد ماراتون را تحلیل کند. در این حالت، معلم علی گزاره p را میفهمد. در فهم ما با یک مجموعهای از اطلاعات سرکار داریم که در یک رابطه توضیحی و منسجم با هم قرار میگیرند که این خصوصیت در معرفت لزوماً یافت نمیشود. ممکن است ما حجم وسیعی از اطلاعات به هم نامرتبطی را بدانیم که بینشان ارتباط توضیحی و منسجم برقرار نباشد. در این حالت، معرفت داریم، ولی فهم به موضوع نداریم.
📍هدف یادگیری و آموزش
گاهی هدف کلی یادگیری و آموزش به کودکان و دانشآموزان، صرفاً القاء تعداد زیادی باورهای صادق و مفید است. به عنوان مثال، دانشآموزی ممکن است حقایق مهم زیادی، مانند جداول ضرب، پایتخت فرانسه و غیره را بداند، اما از فهم آنها عاجز باشد. تصور کنید دانشآموزی قضیه فیثاغورس را باور دارد. دانشآموز میتواند معنی کلمات را بداند، آن را حفظ کند و در درستی آن، به گواهی معلم خود اعتماد کند. در این حالت دانشآموز قضیه فیثاغورس را میداند (معرفت دارد)، اما به احتمال زیاد آن قضیه را نفهمیده است. زیرا قادر نیست برای دفاع از باورش تبیین روشمندی فراهم آورد. او نمیتواند ارتباط باورهای هندسی را بفهمد و از آنها استفاده کند، یا از آن در علوم دیگر بهره بگیرد. آموزش همراه با فهم، کودکان و دانشآموزان را برای مواجهه با مسائل پیچیدهتر آماده میکند و یادگیری آنها را معنادارتر میسازد.
مصطفی بسمل
📙 what is this thing called knowledge? || Duncan Pritchard [2023]
➖➖➖
🌐@EpistemeHub | کانال معرفتشناسی
👍 15❤ 3🔥 1
💠 تأثیر هویت اجتماعی و گروهها بر فرایند کسب باور
معمولا افراد به گروههای مختلفی مانند خانواده، مذهب، جامعه، مدرسه و تیمهای ورزشی تعلق دارند. نظریه هویت اجتماعی [Social Identity Theory] که توسط هنری تاجفل و جان ترنر توسعه یافته، بیان میکند که هویت فردی از طریق تعلق به این گروههای اجتماعی شکل میگیرد. افراد برای فهم بهتر جهان، دیگران و خودشان را به گروههای مختلف دستهبندی میکنند. این دستهبندیها میتواند بر اساس ویژگیهایی مانند جنسیت، قومیت و شغل باشد و به سادهتر شدن تعاملات اجتماعی کمک کند. پس از دستهبندی، افراد خود را به عنوان عضوی از یک گروه تعریف میکنند و ارزشها و باورهای گروه را به عنوان بخشی از هویت خود میپذیرند. معمولاً افراد تمایل دارند گروه خود را بهتر از گروههای دیگر ببینند، که این میتواند به تعصبات گروهی و تبعیض منجر شود و نوع باورهایشان را تحت تأثیر قرار دهد.
به عنوان مثال، عضویت در یک گروه بر منابع معرفت فرد تأثیر میگذارد. فردی که به یک جامعه دینی تعلق دارد، ممکن است به منابع دینی بیشتر از منابع علمی اعتماد کند و آنها را به عنوان منابع اصلی معرفت میپذیرد. یا در یک گروه سیاسی، اعضا ممکن است اخبار را به نحوی تفسیر کنند که با ایدئولوژی گروهشان همخوانی داشته باشد. این افراد تمایل دارند اطلاعات سازگار با باورهای گروهیشان را بپذیرند و اطلاعات متضاد را نادیده بگیرند. هویتهای اجتماعی همچنین میتوانند بر توزیع قدرت باوری نیز تأثیر بگذارند. گروههای قدرتمند در جامعه ممکن است دیدگاهها و نگرشهای خود را به عنوان حقیقت غالب تحمیل کنند. در نظام آموزشی، گروههای مسلط میتوانند تصمیم بگیرند که چه مطالبی در کتب درسی گنجانده شود و به این ترتیب باور مورد قبول جامعه را شکل دهند.
مصطفی بسمل
📘Theory of knowledge | Christian Bryan [2020]
➖➖➖
🌐@EpistemeHub | کانال معرفتشناسی
👍 9👌 1
Photo unavailableShow in Telegram
«وقتی بر کتابخانهها گذر میکنیم، اگر مجلّدی را به دست بگیریم؛ برای نمونه، در الهیات یا مابعدالطبیعهی مدرسی؛ بیایید بپرسیم، آیا حاوی هیچ استدلال مجردی خصوص کمیّت یا عدد هست؟ نه. آیا حاوی هیچ استدلال تجربیای در خصوص وجود یا امر واقع هست؟ نه. پس به شعلهها بسپاریدش؛ چرا که حاوی چیزی نمیتواند باشد جز سفسطه و توهّم.»
✍ دیوید هیوم | کاوشی در خصوصی فهم بشری
#گفتار_فیلسوفان
➖➖➖
🌐@EpistemeHub | کانال معرفتشناسی
👍 13👎 5⚡ 1🤔 1
آشنایی با شکاکیت - بخش (۶)
🔸استدلال مغز در خمره [The Brain in a Vat Argument]
📍مقدمه
آزمایش فکری «مغز در خمره» که توسط هیلاری پاتنم مطرح شده، نسخهای مدرن از استدلال شکاکانه «شیطان فریبکار» است. این استدلال نشان میدهد که اگر فرض کنیم ما مغزی در خمره هستیم، نمیتوانیم به جهان خارج معرفت داشته باشیم.
📍تقریر استدلال
تصور کنید گروهی از دانشمندان دیوانه شما را بیهوش می کنند و مغزتان را از جمجمه خارج کرده و درون یک خمره قرار میدهند. سپس مغزتان را به کامپیوتری پیشرفته متصل میکنند که تمام ادراکات و تجربیات روزمرهتان را شبیهسازی میکند. شما از خواب بیدار میشوید، صبحانه میخورید، به ساعت نگاه میکنید و دلهره امتحان دارید، اما در واقع تمام این تجربیات توسط کامپیوتر ایجاد میشوند. اگر شما مغز در خمره باشید، هیچ چیز فیزیکی خارج از ذهن شما وجود نخواهد داشت.
حال فرض کنید زمانی که این متن را میخوانید، مغز در خمره هستید. اگر مطمئن هستید که جهان خارجی وجود دارد و از آن آگاه هستید، باید بتوانید فرضیه مغز در خمره بودن را رد کنید. اما از آنجا که تجربیات مغز در خمره با تجربیات زمانی که مغز در خمره نیستید غیرقابل تشخیص است، هیچ راهی برای اطمینان از اینکه مغز در خمره نیستید وجود ندارد. بنابراین، نمیتوان به جهان خارج معرفت داشت.
📍صورتبندی استدلال
۱. اگر بدانم که برف سفید است (=P)، پس میدانم که مغز در خمره نیستم.
۲. نمیدانم که مغز در خمره نیستم.
۳. بنابراین، نمیدانم که برف سفید است (=P).
مصطفی بسمل
#شکاکیت
📕The Brain in a Vat Argument [Lance P. Hickey]
➖➖➖
🌐@EpistemeHub | کانال معرفتشناسی
👍 7👏 3🔥 2
Photo unavailableShow in Telegram
❇️هو البُرهان
❇️نحن ابناء الدلیل؛ نَمیلُ حیثُ یَمیل..
❇️به دنبال یقینِ بالمعنی الاخص ام...
📒درسگفتارها
📝یادداشت ها و تامّلات شخصی در باب فلسفه؛ کلام؛ دین؛ سیاست؛ روانشناسی و عرفان...
کرامت ورزدار ( مدرّس گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه تهران)
https://t.me/keramatlogic
👍 9🔥 1😁 1🤔 1
مفاهیم فلسفی - شماره (۱۴)
📌 خطاپذیری [fallibilism]
خطاپذیری آموزهای است که هیچ باور یا گزارهای را یقینی نمیداند. نتایجی که از استنتاجهای استقرایی یا قیاسی بدست میآیند همیشه ممکن است کاذب باشند، حتی گزارهای که بهصورت منفرد یقینی پنداشته میشود، ممکن است در شبکهای از باورها کاذب باشد.
از مزیتهای پذیرش خطاپذیری این است که نه تنها راه را برای شکاکیت باز نمیکند، بلکه علاوه بر ایجاد انگیزهی مضاعف برای تحقیقات بیشتر در دستیابی به صدق، باورهای خطاپذیر نیز در زمره معرفت قرار میگیرند. دیدگاه مقابل آن، یعنی خطاناپذیری، معتقد است که یقین ملازم با معرفت است و تنها باورهای یقینی مصداقی از معرفت قلمداد میشوند. رایشنباخ، پوپر و کواین از جمله فیلسوفانی که هستند که موافق آموزه خطاپذیریاند.
مصطفی بسمل
📕 The Blackwell Dictionary of Western Philosophy [2004]
#اصطلاح
➖➖➖
🌐@EpistemeHub | کانال معرفتشناسی
👍 18👏 1
Photo unavailableShow in Telegram
«فلسفه، چنان که من از این کلمه در مییابم، حد وسط الهیات و علم است. مانند الهیات، عبارت است از تفکر درباره موضوعاتی که تاکنون به دست آوردن دانش قطعی درباره شان میسر نشده است؛ و مانند علـم، بـه عقل بشـر تکیه دارد، نه به دلایل نقلی - خواه مراد از دلایل نقلی سنت باشد، خواه وحی و مکاشفه. من میگویم هرگونه دانش «قطعی» علم است و هر گونه «عقیدۀ جزمی» که از حدود دانش قطعی قدم فراتر بگذارد به الهیات تعلق دارد. اما میان الهیات و علم برزخی نیز هست نامکشوف برای هردو، و در معرض حملهٔ هر دو جانب؛ این برزخ همان فلسفه است.»
| برتراند راسل - تاریخ فلسفه غرب |
#گفتار_فیلسوفان
➖➖➖
🌐@EpistemeHub | کانال معرفتشناسی
👍 26👎 1
آشنایی با شکاکیت - بخش (۵)
🔸استدلال شیطان فریبکار
📍مقدمه
دکارت در استدلال رویا تلاش کرد تا در امکان معرفت به باورهایی از طریق ادراک حسی بدست میآمد، خدشه کند. اما همه باورها از تجربه به دست نمیآیند. برخی باورها اصولا غیرتجربی و عقلانی هستند. مثل باور به اینکه ۲+۲ برابر با ۴ است و یا اینکه مربع چهار ضلع دارد. چنین باورهایی از باورهای تجربی متمایزند، زیرا هم به لحاظ روانشناختی یقینیاند و هم صدق چنین باورهایی در حالت بیداری و رویا تفاوتی نمیکند. با این حال، دکارت معتقد است که ممکن است چنین باورهایی کاذب باشند. او ایده «شیطان فریبکار» را به عنوان فرضی معرفی میکند که امکان معرفت به همه باورها، علی الخصوص باورهای غیرتجربی و عقلانی را مورد تردید قرار میدهد.
📍تقریر استدلال
فرض کنید یک شیطان وجود دارد که قصدش فریب دادن ماست. او میتواند به راحتی ما را گمراه کند و متقاعدمان کند که ۲+۲ برابر با ۴ است، درحالیکه اینطور نیست. از آنجا که ما قادر نیستیم تشخیص دهیم آیا در باور به این گزاره تحت تاثیر شیطان فریبکار هستیم یا خیر، پس باید این احتمال را بپذیریم که ممکن است این باور از منبع نامعتبری (شیطان فریبکار) آمده باشند. از ویژگیهای معرفت، خطاناپذیری است. پس صرف این احتمال که این باور از یک منبع غیرقابلاعتماد سرچشمه میگیرد، نشان میدهد که چنین باوری خطاپذیر است و ما معرفت به گزاره «۴=۲+۲ نداریم. باید توجه داشت که دکارت مدعی نیست چنین شیطانی وجود خارجی دارد، بلکه صرف امکان وجود چنین شیطانی برای خطاپذیری چنین گزارههایی کافی است.
📍صورتبندی استدلال
۱. تنها در صورتی یک گزاره (۴=۲+۲) را میدانم که بتوانم احتمال کاذب بودن آن را رد کنم. (مقدمه)
۲. اگر فریب یک شیطان را خورده باشم، آنگاه تمام گزارهها از جمله گزارههای ریاضی که به آن باور دارم کاذب خواهند بود. (مقدمه)
۳. بنابراین، برای معرفت به یک گزاره باید احتمال شیطان فریبکار را رد کنم. (نتیجه، ۱ و ۲)
۴. نمیتوانم احتمال وجود شیطان فریبکار را رد کنم. (مقدمه)
۵. بنابراین، من فاقد معرفت هستم. ( نتیجه، ۳ و ۴)
مصطفی بسمل
#شکاکیت
📕An Introduction to Epistemology || Jack S. Crumley [2009]
➖➖➖
🌐@EpistemeHub | کانال معرفتشناسی
👍 7❤ 2
Choose a Different Plan
Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.