Mahed's Xanadu

Water has no effect on fake flowers. +anonymous #Blogg

ارنست همینگوی بعد از اینکه از جنگ برمی‌گرده به پاریس می‌ره و اونجا تمام وقت به آموختن نثر نویسی می‌پردازه عصرها که به قدم زدن می.رفته سری هم به موزه می‌زده و مدام درحال تماشای کارهای پل سزان بوده به شکلی که خیلی‌ها می‌گن او از پل سزان تقلید می‌کرده کاری که پل سزان روی تابلو می‌کرده همینگوی در نوشته‌هاش انجام می‌داده

ارنِست میلر هِمینگوِی (زاده ۲۱ ژوئیه ۱۸۹۹ – درگذشته ۲ ژوئیه ۱۹۶۱) از نویسندگان برجستهٔ معاصر ایالات متحده آمریکا و برندهٔ جایزه نوبل ادبیات بود. او از پایه‌گذاران یکی از تاثیرگذارترین انواع ادبی، موسوم به «وقایع‌نگاری ادبی» شناخته می‌شود.[۲] قدرت بیان و زبردستی همینگوی در توصیف شخصیت‌های داستانی به گونه‌ای بود که او را پدر ادبیات مدرن لقب داده‌اند.[۳] Ernest Miller Hemingway was an American novelist, short-story writer and journalist. Best known for an economical, understated style that significantly influenced later 20th-century writers, he is often romanticized for his adventurous lifestyle, and outspoken and blunt public image

Paul Cézanne پل سزان  از تأثیرگذارترین نقاشان مدرن فرانسوی و همچنین یکی از برجسته‌ترین نقاشان پست امپرسیونیسم محسوب می‌شود.  Paul Cézanne was a French Post-Impressionist painter whose work introduced new modes of representation and influenced avant-garde artistic movements of the early 20th century. Cézanne is said to have formed the bridge between late 19th-century Impressionism and early 20th century Cubism

ولی... صبح تا صبح، و هر لحظه که این طور میشم به خودم یادآوری می‌کنم که چه چیزی رو قبول کردم، بهش متعهد شدم و مسئولیت‌ش رو پذیرفتم بدون مسئولیت‌پذیری و تعهد، هر کاری بعد از مدتی میتونه به سردی، بی‌رمقی، بی‌انگیزگی و روزمرگی تبدیل بشه این میتونه توی هر رابطه‌ای باشه رابطه من با درسم رابطه‌ی من با دانشگاه رابطه‌ی من با دوستم/ همکارم/ همسرم/... رابطه‌ی من با کارم... حواسم باید به عنصر "تعهد" توی همه‌ش باشه

چندی پیش ربیعی کتابخوانیِ کروآک از همین بخش “در راه” را برایم ارسال کرد و معتقد بود که خود جک بهتر از این جناب کتاب را میخواند. امروز اما به سبب این پیام باری دیگر مصاحبه را تماشا کردم، و همچنان برخلاف انتظارم از کروآک_که فردی آسوده و فارغ‌البال است_ اینجا کمی مشوش و مضطرب میزند، از همین رو هم هست که آن لحن رهایِ “در راه‌”ای را حفظ نمیکند، حتی جایی که میگوید: “I think of Dean moriarty.” احساس فقدانِ یادواره-‌گون جمله‌ی آخر کتاب را پاس نمیدارد، شاید چون جای کسی مثل کروآک در برنامه‌ی تلویزیونی با یک دست کت و شلوار اتو کشیده نیست؛ لیکن جایش در همان “در راه” است.

تریستسا نوشته جک کرواک ترجمه محمد رزازیان نشر چشمه[جهانِ نو] داستان آمریکایی قرن ۲۰ Jack Kerouac Tristessa, 1960 ۱۰۲ صفحه، چاپ اول زمستان ۱۴۰۰ ۳۸ تومن #Book

گاو ۵مَن شیرده - مامان مثل گاو یک‌مَن شیرده می‌مونه. + اون نُه‌من شیرده هست عزیزم. -همون نه‌من شیرده. می‌دونی خانومه چی‌کار می‌کنه که گاوه شیرها رو نریزه؟ +لابد سطل‌های هشت‌مَنی برمی‌داره. -نه مامان. سطل‌های یک‌منی می‌گذاره کنار دستش. هر کدوم که پر شد عوضش می‌کنه، اینطوری گاوه روی چمن‌ها لگد می‌ندازه و شیرها رو نمی‌ریزه. به دستورالعمل تازه‌ای رسیده‌ام. فاصله‌گذاری بین چیزهایی که خارج از توانم است. سطل‌های یک‌مَنی که وقت پر شد کنارشان بگذاری و سطل خالی دیگری برداری. اینطوری گاو نُه‌من شیرده نمی‌شوم. یک سکوت چند دقیقه‌ای، یک خوشحال‌کننده‌ی کوچک یا گفتگو درباره‌ی چیزی که ظرفیت سطل درونم را پر کرده می‌تواند مرا از عمق فاجعه بیرون بکشد. می‌تواند نجات‌بخش باشد. نباید بگذارم که حتمن هشت‌مَن تکمیل شد بعد سطل را عوض کنم. بعضی وقت‌ها ممکن است ‌۷مَن شیرده بشود. یا حتی ۶من. شما می‌دانید ظرفیت سطل درونتان چند مَن است؟ به جان شما اگر من بدانم. #یادداشت_روزانه مرضیه خواجه محمود @ensanenoghrei