𝙳𝚎𝚑𝚟𝚊𝚗𝚍.
فارغ از مختصات، مستخدمِ زیبائی. پلی لیست - t.me/soundfordeers و برای هر چه که فکر میکنید باید ببینم: t.me/HidenChat_Bot?start=666095214 ً
Show more340
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
+930 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
دوش میگیرم با غمَت
حالا که منزجرم از سروتونین.
Shahin Najafi - Blue.mp37.54 MB
او خاطره ای آبی برای من است، می گویم آبی زیرا که گرم ترین رنگی بود که میشد تجربه اش کنم.
یادِ او از روزهایی که همه چیز برزخ بود به حال و این لحظه ی من رخنه کرده و من دارم با ذره ذره ی بودنِ ناقصم میفهمم که تحمل کردن هم آسان بود وقتی که همراه” داشتم.
حالا نمیدانم چه میشود اما خالصانه بگویم،
سقوط کرده ام و راضی ام.
فقط تنها ترسم همین است که نمیتوانم مطمئن باشم این تنهایی از پا درم نمیآورد، او هنوز هم آبیِ حضورش تاریک است و سمج، انگار میگوید تحملم کن، تحملم کن که رنجِ من ضد گلوله ات میکند و من چاره ای ندارم جز اینکه به این فکر کنم که آسمان چقدر کسل کننده است.
- دومین جمعه از تابستان سال سه
او خاطره ای آبی برای من است، می گویم آبی زیرا که گرم ترین رنگی بود که میشد تجربه اش کنم.
یادِ او از روزهایی که همه چیز برزخ بود به حال و این لحظه ی من رخنه کرده و من دارم با ذره ذره ی بودنِ ناقصم میفهمم که تحمل کردن هم آسان می شود وقتی که همراه داشته باشی.
حالا نمیدانم چه میشود اما خالصانه بگویم،
سقوط کرده ام و راضی ام.
فقط تنها ترسم همین است که نمیتوانم مطمئن باشم این تنهایی از پا درم نمیآورد، او هنوز هم آبیِ حضورش تاریک است و سمج، انگار میگوید تحملم کن، تحملم کن که رنجِ من ضد گلوله ات میکند و من به این فکر میکنم که آسمان چقدر کسل کننده است.
- هشتمین روز از تیرماه سال سه
او خاطره ای آبی برای من است، می گویم آبی زیبا که گرم ترین رنگی بود که تجربه اش کردم.
یادِ او از روزهایی که همه چیز برزخ بود به حال و این لحظه ی من رخنه کرده و من دارم با ذره ذره ی بودنِ ناقصم میفهمم که تحمل کردن هم آسان می شود وقتی که همراه داشته باشی.
حالا نمیدانم چه میشود اما خالصانه بگویم،
سقوط کرده ام و راضی ام.
فقط تنها ترسم همین است که نمیتوانم مطمئن باشم این تنهایی از پا درم نمیآورد، او هنوز هم آبیِ حضورش تاریک است و سمج، انگار میگوید تحملم کن، تحملم کن که رنجِ من ضد گلوله ات میکند و من به این فکر میکنم که آسمان چقدر کسل کننده است.
- هشتمین روز از تیرماه سال سه
Repost from با تاریخ
00:34
Video unavailableShow in Telegram
این دو روز خیلی فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که نکتهای در رایدادن و وارد این بازی شدن نیست؛ با رایدادن چیزی درست نمیشه، حرف پروانه اسکندری درسته.
@batarikh
16.40 MB
Show all...
Otagh Band - Tafrigh (Vol. 1)
Vaak records is an independent music production company based in London and Tehran, focused on producing creative projects and developing emerging talent from Iran. Our goal is to introduce music lov
در آستانهی فصلی سرد
در محفل عزای آینهها
و اجتماع سوگوار تجربههای پریدهرنگ
و این غروب بارور شده از دانش سکوت
چگونه میشود به آن کسی که میرود اینسان
صبور،
سنگین،
سرگردان،
فرمان ایست داد.
چگونه میشود به مرد گفت که او زنده نیست، او هیچوقت
زنده نبودهاست
در کوچه باد میآید
کلاغهای منفرد انزوا
در باغهای پیر کسالت میچرخند
و نردبام
چه ارتفاع حقیری دارد.
آنها تمام سادهلوحی یک قلب را
با خود به قصر قصهها بردند
و اکنون
دیگر چگونه یک نفر به رقص برخواهد خاست
و گیسوان کودکیش را
در آبهای جاری خواهد ریخت
و سیب را که سرانجام چیدهاست و بوئیدهاست
در زیر پا لگد خواهد کرد؟
ای یار، ای یگانهترین یار
چه ابرهای سیاهی در انتظار روز میهمانی خورشیدند.
انگار در مسیری از تجسم پرواز بود که یک روز آن پرنده
نمایان شد
انگار از خطوط سبز تخیل بودند
آن برگهای تازه که در شهوت نسیم نفس میزدند
انگار
آن شعلهی بنفش که در ذهن پاک پنجرهها میسوخت
چیزی بجز تصور معصومی از چراغ نبود
در کوچه باد میآید
این ابتدای ویرانیست
آن روز هم که دستهای تو ویران شدند باد میآمد
ستارههای عزیز
ستارههای مقوائی عزیز
وقتی در آسمان، دروغ وزیدن میگیرد
دیگر چگونه میشود به سورههای رسولان سرشکسته پناه آورد؟
ما مثل مردههای هزاران هزار ساله به هم میرسیم و آنگاه
خورشید بر تباهی اجساد ما قضاوت خواهد کرد.
- فروغ فرخزاد
Choose a Different Plan
Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.