سالامانکا

پسرا، حاضرید با دختری که و دخترا به نظرتون پسری که و زهرمار بسه دیگه! حس میکنم داریم برمیگردیم به دوران پارینه‌سنگی با این دری وریاتون.

پسرا، حاضرید با دختری که و دخترا به نظرتون پسری که و زهرمار بسه دیگه! حس میکنم داریم برمیگردیم به دوران پارینه‌سنگی با این دری وریاتون.

دستشویی و حمام، دو مأمن امن و سنگر مطمئنی که برام مونده تا از مشکلات زندگی بهشون پناه ببرم.

دستشویی و حمام، دو مأمن امن و سنگر مطمئنی که برام مونده تا از مشکلات زندگی بهشون پناه میبرم.

این چنل رو خیلی وقته که دارم. اون موقع اسمش آناناس له بود. همیشه عمیقا باهاش ارتباط میگرفتم و با دیدن این پیام... حس بی اندازه عجیب و قشنگی بهم دست داد... یه آدم ناشناس که یه خوشحالی جدید و ناشناخته ولی زیبایی نسبت بهش دارم :) امیدوارم خودش و نینی نازنازیش همیشه شاد و سلامت باشن𔘓

بعضی وقتا واقعا باورم نمیشه که دارم مامان میشم.

قبلا در این حد تکلیفم با خودم مشخص بود که اگه یه چنل بزنم اسم و عکسشو چی بذارم الان اگه بگن یه چنل جدید بزن همون قسمت channel name رو دور میزنم برمیگردم.

چند سال بعد که دیگه عدد کنار سنمون ۲ نبود میفهمیم همون موقع که ۱ رو داشتیم باید خودکشی میکردیم نه الان که دیگه داره میشه ۴.

امروز یه میم دیدم که می‌گفت قرار نیست دیگه عدد کناری سنم ۱ باشه و حالم خوب نیست اصلا و همین الانم با یادآوریش چشمام پر اشک شده و من نمی‌خوام پیر شم و کاش بمیرم.

وقتی توی مغزت هزار و یک گره کور داری و میری سراغ باز کردن طناب پیچ خورده ی ذهن یه شخص دیگه، برمیگردی و میبینی گره های خودت شدن هزار و دو تا. کور تر و گم تر.