cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

اِلـــارُز

نویسنده: طوفان خاموش ( پریسا )

Show more
Advertising posts
25 976
Subscribers
+5224 hours
-497 days
-46930 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

ظرفیت محدود شد فقط 3️⃣ نفر دیگه✅
Show all...
🔴 به مناسبت روز دختر به مدت 3 ساعت  ورود به کانال VIP  رایگانه 😍👇 https://t.me/+UvojV75dIAA4YmQ8 جوین شدی #تبریک یادت نره هیچ سودی برای من نداره شما از این طریق پول دربیارید یا نه... فقط میخوام بین این همه بد بختی که هممون داریم یه هدیه کوچیک بهتون بدم♥️ تو با این روش میتونی روزی ۵۰۰دلار در بیاری
Show all...
4️⃣ نفر دیگه🚨
Show all...
5️⃣نفر دیگه 🔴
Show all...
🔴 به مناسبت روز دختر به مدت 3 ساعت  ورود به کانال VIP  رایگانه 😍👇 https://t.me/+UvojV75dIAA4YmQ8 جوین شدی #تبریک یادت نره هیچ سودی برای من نداره شما از این طریق پول دربیارید یا نه... فقط میخوام بین این همه بد بختی که هممون داریم یه هدیه کوچیک بهتون بدم♥️ تو با این روش میتونی روزی ۵۰۰دلار در بیاری
Show all...
کیا کار درمنزل میخواستنن؟؟؟؟؟؟؟Anonymous voting
  • من میخوام دمتگرم خیلی پولشو لازم دارم
  • من میخواستم ولی دفعه قبل نتم ضعیف بود نتونستم عضو بشن لطفا دوباره بزار
0 votes
مهلت آخر برای عزیزانی که جا مومدن از تخفیفمون✅ پارت جدید و تخفیف ویژه روز دختر☝️❤️
Show all...
مهلت آخر برای عزیزانی که جا مومدن از تخفیفمون✅ پارت جدید و تخفیف ویژه روز دختر☝️❤️
Show all...
🥲
Show all...
Repost from N/a
⁠ . با دیدن #آمپولی که مرد در دست داشت به گریه افتاد و طولی نکشید که صدای بغض کرده‌اش بلند شد : _تو حق نداری اون چیزِ خر رو به باسنم بزنی‌‌‌... گوشۀ چشمان مرد چین افتاد.... با تفریح گفت : چیزِ خر ؟! بی‌ادب بشی جای این یه دونه دو تا می‌زنم علاوه بر باسنت زبون درازتم از کار بیفته‌‌...حالام بخواب رو تخت ! اشک‌هایش شدت گرفت . دست روی بازوی عضلانی‌ و خالکوبی شدۀ مرد گذاشت و ملتمس نالید : استراحت می‌کنم زودِ زود خوب می‌شم... لبخند کجی زد و در دل قربان صدقۀ آن نیم وجبی رفت . _آخر عاقبت کسی که چشماش رو مثل خرِ شِرِک می‌کنه تا شوهرش رو خر کنه همونیه که گفتم... کودکانه و بغض کرده پچ زد : دردم میاد... دست آزادش را روی کمر دخترک گذاشت و راه فرار را بست . کمی خم شد تا هم قدش شود . ملایمت به خرج داد و بوس صدا داری روی گونۀ تب دار دخترک زد . _آروم می‌زنم که فلفل خانوم دردش نیاد...فقط کافیه مثل یه دختر خوب بری رو تخت بخوابی و #شلوارت رو بکشی پایین... تقلا می‌کند تا خودش را از بغل مرد بیرون بکشد اما بی فایده است . جیغ و گریه‌اش در هم آمیخته شده و با حرص و ناغافل گاز محکمی از بازوی مرد می‌گیرد . شاهکار با تفریح به او و سلیطه بازی هایش می‌نگرد و نه تنها رهایش نمی‌کند بلکه او را بیشتر میان بازوانش می فشارد‌‌‌... _در اسرع وقت واکسن هاری میزنم... دخترک خسته از تقلاهای بی‌نتیجه‌اش پیشانی تب دارش را سینۀ ستبر مرد چسباند : _سگ خودتی ! داری گولم می‌زنی...چون گوشیت رو شکوندم و لباسای مارکدارت رو با اتو سوزوندم می‌خوای تنبیهم کنی... دست زیر تنش انداخت و او را به سمت تخت برد . با بدجنسی خندید و خباثت به خرج داد : _قربون اون مغز فندوقی و کوچولوت بشم...اول خوبِت می‌کنم چاق و چله‌ت می‌کنم بعد می‌خورمت...تنبیه کردن به بچۀ مریض که لذتی نداره فلفل خانوم... با لحنی بغض آلود و مظلوم شده مرد را صدا می‌زند... _شاهکار جونم ؟ روی تخت به شکم خواباندش و شلوارش را به نرمی پایین کشید . _جانِ شاهکار ؟ شُل کن عزیزم...مگه من می ذارم فلفل خانوم دردش بیاد ؟ فعلاً باید خوبِش کنیم که فردا امتحان داره...خیلی بد میشه اگه از امتحانش عقب بمونه...می‌دونه که یه استاد بد اخلاق و عوضی داره ، نه ؟ _فردا بهم نمره بده ؟ من هیچی نخوندم...باشه غیاث جونم ؟ با فرو رفتن سوزن نطقش کور می شود و صدای فریادش بلند می‌شود... _فردا برگه‌ت رو سفید ببینم می‌ندازمت بیرون سلیطه خانوم ! https://t.me/+Yk_SbeaTqcwyZTJk https://t.me/+Yk_SbeaTqcwyZTJk اون خشن و مغرور و دیوانست! با بدنی که پر از تتوهای رنگارنگ و جورواجوره! شاهکار دیوان سالار! یه روانی به تموم معنا که وقتی کمرمو بین بازوهاش اسیر‌ میکنه دلم هری میریزه! اون واسه همه بده ولی بندِ دلش گیر کرده به دلِ من… منی که باعث بهم خوردنِ نامزدیش بودم و اون نمیدونست…🔥 https://t.me/+Yk_SbeaTqcwyZTJk https://t.me/+Yk_SbeaTqcwyZTJk https://t.me/+Yk_SbeaTqcwyZTJk https://t.me/+Yk_SbeaTqcwyZTJk .
Show all...