cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

محمد احمدیان سقز

Show more
Advertising posts
648
Subscribers
+124 hours
+47 days
+230 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

[هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا] ( هود/61.) اما بر خلاف شخصیت آدم، در سرشت شیطان ویرانی و گمراهی فراوان نهفته است؛ که اولین اقدام گمراه کننده اش، اغوای آدم و حوا بود: [كُتِبَ عَلَيْهِ أَنَّهُ مَنْ تَوَلَّاهُ فَأَنَّهُ يُضِلُّهُ وَيَهْدِيهِ إِلَىٰ عَذَابِ السَّعِيرِ](حج/4) ✍🏻سقز: محمد احمدیان تیر 1403 @ahmadian_saqqez
Show all...
⭐️128- خلق و صورتگری آدم [ تدبر در قرآن] [وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ لَمْ يَكُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ] ( اعراف/11) (و در حقيقت، شما را خلق كرديم، سپس به صورتگرى شما پرداختيم؛ آنگاه به فرشتگان گفتيم: «براى آدم سجده كنيد.» پس [همه‌] سجده كردند، جز ابليس كه از سجده‌كنندگان نبود.). دروس قابل تدبر در آیه: 1⃣ درس اول: خلقت آدم؛ در تفسیر این آیه کسانی دچار خطا تفسیری گردیده و بر این باورند بعد از خلقت آدم؛ مرحله ی دوم تغییر و تنوع پذیری در خلقت است، که چنین نظریه تفسیری، نوعی توجیه بخشی به نظریه داروین است؛ و چنین می پندارند که قید " ثم" [ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ] در آیه بیانگر دو مرحله ای خلقت آدم را می رساند؛ اما رأی مفسران در آیه گویای حقیقت یک مرحله ای خلقت آدم است؛ و نظریه ی دو مرحله ای را نفی می کند: تفسیر کشاف: "نیای شما آدم را به صورت گل نقشبندی نشده آفریدیم؛ آنگاه به شما نقش و صورت و سامان بخشیدیم".( جلد/2 ص،124) تفسیر تفهیم القرآن: معنای آیه این است: که ما نخست طرح آفرینش شما را ریختیم و ماده ی آفرینش شما را آماده کردیم، سپس به آن ماده صورت انسان دادیم. (جلد/2 ص،18). تفسیر فی ظلال: خلق چه بسا به معنی: پدید آوردن و آفریدن باشد؛ و تصویر و صورتگری نیز به معنی: صورت بخشیدن و شکل و ویژگیها عطاء کردن باشد. آفریدن و شکل و ویژگیها بخشیدن؛ دو پله از پله های آفرینش است؛ نه دو مرحله، چه واژه ی" ثم" گاهی برای ترتیب زمانی نیست.( جلد/2ص،1033). 2⃣ درس دوم: صورتگری آدم؛ صورتگری آدم، بیانگر ویژگیهای خاص متناسب رسالتش می باشد؛ که این ویژگیهای در دو جهت قابل بحث می باشد: ✅جهت اول: ویژگیهای ظاهری؛ ویژگیهای ظاهری، می توان تمام تفاوت های جسمی و فیزیکی انسان نسبت به سایر حیوانات تلقی نمود، که پله ای جدای ساز برای انسان گردد؛ و چنین امری تدریجی و تصادفی نبوده است؛ مبنی بر اینکه [آدم و حوا] تصادف گونه تغییر تکاملی پیدا کرده، و تصادفی به هم برخورد نموده باشند و سبب ازدیاد نسل بشری شده باشند. ✅جهت دوم: ویژگیهای معنوی؛ ویژگیهای معنوی نسبت به سایر مخلوقات، همانند ویژگی عقلی، روحی، فکری، هوشی و... است که مقام خلافت انسان در زمین مقتضی آن می باشد.(والله اعلم) 3⃣ درس سوم: منزلت آدم؛ فرمان خداوند مبنی بر سجده ی ملائکه و ابلیس؛ حال چه مقام تعظیم باشد و یا مقام تکریم، بیانگر منزلت آدم و حوا را می رساند که نمایانگر آن است که در ذات آدم و ذریه اش تواناییهایی نهفته است که نه در ملائکه وجود دارد؛ و نه در ابلیس، که منشأ این مقام دو امر اساسی است: ☑️ امر اول: مقام خلافت انسان در زمین می باشد؛ چون خلقت آدم و حوا بعد از خلقت ملائکه و ابلیس صورت گرفته و آنان صلاحیت آن مقام را دارا نبوده اند؛ لذا افتخار این مقام و مسؤلیت نصیب آدم و حوا می شود. ☑️ امر دوم: عمران در زمین است، که چنین رسالتی نه از عهده ی ملائکه بر می آید؛ نه از عهده ی ابلیس. 4⃣ درس چهارم: موضع ابلیس؛ در مقابل دستور خداوند مبنی بر سجده ی تعظیم برای آدم، ابلیس دچار تحلیل غلط گردید و متکبرانه از سجده خودداری نمود و مبنای برتری خویش را جسم، و مواد خلقتس قرار داد و اظهار نمود من از آدم برتر هستم: [قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ ۖ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ] ( اعراف/12) (فرمود:چون تو را به سجده امر كردم چه چيز تو را باز داشت از اينكه سجده كنى؟» گفت: «من از او بهترم. مرا از آتشى آفريدى و او را از گِل آفريدى.). ابلیس در داوری عجولانه اش فراموش کرد که در ذات آدم عنصری معنوی و والایی وجود دارد که از آن مغفول ماند؛ و آن هم [نفخه ی الهی] است: [فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ] ( ص/72) 5⃣درس پنجم: علت عصیان ابلیس؛ علت عصیان ابلیس علاوه بر تکبر و خود بزرگ بینی، عدم شناخت و معرفت نسبت به آدم بود؛ که از سه موضوع کلیدی نسبت به آدم دچار اشتباه تحلیلی جبران ناپذیر گردید: ✔️ موضوع اول: وجود معنویت ربانی نفخه الهی، در ذات آدم: [وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي] ✔️ موضوع دوم: جایگاه آدم در میان سایر مخلوقات به عنوان خلیفه خداوند در زمین: [وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً] ( بقره/30). ✔️ موضوع سوم: رسالت انسان در زمین، که عمران و سازندگی در آن بدست توانای او صورت خواهد گرفت، و می توان انسان را سالار سازندگی در میان مخلوقات در زمین، لقب داد:👇
Show all...
Repost from نوگرا
✔️نحوه ی قدر دانی از جریان هجرت پیامبر گرامی اسلام بر همگان واضح است که در زندگی انسانی بر روی کره ی زمین دوری ها و نزدیکی ها امری طبیعی ، جاری و مرسوم بوده و خواهد بود. زیرا انسان دارای علم و اراده است و از مقتضیات ضروری این امر این است که همه ی انسانها خواهان این امر نیستند که در کنار یکدیگر و بصورت متحد و برادروار تعامل نمایند. لذا همیشه در طول تاریخ در باره ی هجرتها نوشته های فراوانی بیان شده است. که یکی از این هجرتها جریان سفر پیامبر گرامی اسلامی از مکه به مدینه است. که این امر هم قالب و ظاهری دارد و هم محتوایی. در مورد ظاهر سفر ایشان مطالب بسیاری گفته شده اما در باره ی محتوای آن و درسهایی که از آن می توان گرفت ، کمتر نوشته شده است. لذا ما در حد بضاعت اندک خویش نکاتی را در این مورد تقدیم شما عزیزان خواهیم نمود. تعریف لغوی هجرت : این واژه از ریشه ی هجر بوده و به معنای دور شدن و ترک است. معنای اصطلاحی هجرت : به جریان سفر مخفیانه ی پیامبر گرامی اسلام به همراه رفیق صدیقش حضرت ابوبکر صدیق از مکه به مدینه ، هجرت اصطلاحی گفته می شود. چرا پیامبر هجرت نمودند ؟ چون درآن زمان در شهر مکه مجالی برای تطبیق و رشد دعوت دینی باقی نمانده بود و حتی خطر جانی نیز برای ایشان وجود داشت. انواع هجرت : ۱. هجرت مکانی : انسان مهاجر در این حالت ، بخاطر مصالحی خاص از محلی خاص به مکانی دیگر منتقل می شود. که به این حالت ، هجرت مکانی گفته می شود. ۲. هجرت زمانی : انسان مهاجر در این حالت ، در زمانی خاص هجرتش را آغاز می کند. که به این حالت ، هجرت زمانی گفته می شود. ۳. هجرت فکری : انسان مهاجر در این حالت ، بعد از شناخت و ارزیابی اندیشه ها ، نسبت به یکی از آنها تمایل پیدا نموده و سایر اندیشه ها را ترک می کند. که به این امر هجرت فکری گفته می شود. بعنوان مثال می توان گفت که بایستی از شرک به توحید هجرت نمود. ۴. هجرت عملی : انسان مهاجر در این حالت ، بعد از شناخت راه سعادت و شقاوت ، اعمال فردی و اجتماعی قبلی خویش را ترک نموده و بجای آنها اعمالی متناسب با سعادتش را جایگزین می کند. که به این امر هجرت عملی گفته می شود. مثلا از ارتکاب گناهان به انجام اعمال صالح می پردازد. ۵. هجرت مادی : انسان مهاجر در این حالت ، بخاطر مصالحی خاص از ثروت خویش دست بردار شده و فقر اختیاری را انتخاب می کند. که به این امر هجرت مادی گفته می شود. ۶. هجرت معنوی : انسان مهاجر در این حالت ، معنویت قبلی خویش را ترک نموده و نسبت به معنویتی دیگر رغبت پیدا می کند.که به این امر هجرت معنوی گفته می شود. ۷. هجرت درونی : انسان مهاجر در این حالت ، در درون خویش از تفکر و عملکردی خاص روگردان شده و نسبت به اندیشه و عملکردی دیگر متمایل می شود. که به این امر هجرت درونی گفته می شود. ۸.هجرت بیرونی : انسان مهاجر در این حالت ، در عالم خارج ، از تفکر و عملی خاص روگردان شده و نسبت به اندیشه و عملکردی دیگر رغبت پیدا می کند.که به این امر هجرت بیرونی گفته می شود. ۹. هجرت علمی : انسان مهاجر در این حالت ، از شاخه ای از علوم اعراض نموده و به شاخه ای دیگر از آن روی می آورد. که به این امر هجرت علمی گفته می شود. ۱۰. هجرت عرفانی : انسان مهاجر در این حالت ، از تجربه های عرفانی پیشین خویش منصرف شده و نسبت به تجربه های جدید رغبت پیدا می کند. که به این امر هجرت عرفانی گفته می شود. ۱۱. هجرت ربانی : انسان مهاجر در این حالت ، از اندیشه های باطل و شیطانی گریزان شده و اندیشه ی الهی و وحیانی را بر می گزیند. که به این امر هجرت ربانی گفته می شود. ۱۲. هجرت شیطانی : انسان مهاجر در این حالت ، از اندیشه های الهی و وحیانی روگردان شده و نسبت به اندیشه های شیطانی راغب می شود. که به این امر هجرت شیطانی گفته می شود. ممکن است دوستان نسبت به تقسیمات متنوع موجود در متن ، معترض شده و این را بیان کنند که در میان تقسیمات مذکور تشابه معنایی زیادی وجود دارد. لذا لازم نبود که این گونه مفصل بیان شوند. آری درست می فرمائید اما بنده تا کنون در زندگی و مطالعاتم با همه ی این چهره ها از هجرت مواجه شده ام. بدین خاطر بصورت جداگانه به همه ی آنها پرداختم. اما آنچه که در میان همه ی انواع هجرت ، کارساز و تعیین کننده است ، هجرت فکری و عملی از کفر و سیئات به ایمان و عمل صالح است. خصوصا در جهان معاصر آنچه از اهمیت بسیاری برخوردار است هجرت عملی یعنی ترک گناهان و معاصی در اشکال فردی و جمعی است. امید است که همه ی ما بزودی هجرت فکری و عملی خویش را از اندیشه های باطل و شیطانی به سوی اندیشه های وحیانی آغاز نموده و زندگی خویش را با دینداری عالمانه ، عاملانه و خالصانه آغاز نموده و حیات خویش را در این راستا به اتمام برسانیم. ✍محمد حامدی @mohamadhamedy 🆔 @eslahe
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
✔️استعدادهای فكری و عملی انسان‏ها، جهت تحقّق خلافت و جانشینی خداوند بر زمین به آن‏ها بخشیده شده است؛ بنابراین اگر استعداد فكری و عملی یك فرد سركوب گردد، در واقع، استعداد فكری و عملی تمام انسان‏ها سركوب گردیده و خلافت بشری لطمه خورده است. ✔️در نظام اسلامی، استعدادهای فكری و عملی سركوب نمی‏شود، بلكه قوانینی جهت جلوگیری از انحراف این استعدادها وجود دارد تا نظام قسط به‏صورت كامل اجرا شود. ✔️ مقصود از انحراف از مسیر، این است كه این استعدادها به خود فرد و جامعه، ضرر و آسیب وارد كنند. ✍ کاک ناصر سبحانی 📚 منبع: درسگفتار نظام اقتصاد اسلامی 🌐 @Naser_Sobhani
Show all...
⭐️112- هم نشینی با عارفان عبدالکریم قشیری: [صادق را سه چیز بود: 1- حلاوت؛ 2- هیبت؛ 3- نیکویی]. ( رساله قشیریه ص /328). این مثلث تشکیل دهنده ی صداقت؛ هر کدام در جهتی اثرات خویش را نمایان می کنند: 1-حلاوت: صادق، با صداقت در رفتار و گفتارش، شیرین کامی درونی را مزمزه می کند و از اینکه دیگران را فریب نداده است، روانی آرام و امنیت بخش دارد؛ صادق در جامعه ی ما، همانند فرشته ی نجات مردم پیوسته خوابش را می بینند. 2-هیبت: دروغگو، فاقد وقار است و هیبتش در پای دروغهایش ریخته می شود؛ اما انسان صادق در نزد دیگران از هیبت و وقار شخصیتی بهره مند؛ و محبوب و مقبول مردم می باشد. 3-نیکویی: نیکی در حق خلق الله، رسالت هر انسان صادق و سلیم القب است، و کسانی منشأ نیکی در جامعه هستند، که صداقت در ذات آنان شکل گرفته باشد. امروزه شور بختانه دروغ و ناصداقتی چنان در جامعه حکمفرما شده به ویژه در میان کسانی که متولی امور این مردم رنج کشیده بوده، مردم محروم از نیکی هستند. ✍🏻 سقز: محمد احمدیان تیر 1403 @ahmadian_saqqez
Show all...
⭐️192-خواسته های پیامبر لحظه ای کوتاه در محضر رسول الله عن ابن عمر(ض) قال رسول الله(ص): [اللَّهُمَّ وَاجْعَلْ ثَأرَنَا عَلَى مَنْ ظَلَمَنَا؛ وَانْصُرْنَا عَلَى مَنْ عَادَانَا؛وَ لاَتَجْعَلْ مُصِيبَتَنَا فِي دِينِنَا؛ وَ لاَ تَجْعَلِ الدُّنْيَا أَكْبَرَ هَمِّنَا وَلاَ مَبْلَغَ عِلْمِنَا؛وَ لاَ تُسَلِّطْ عَلَيْنَا مَنْ لاَ يَرْحَمُنَا]( ترمذی/3502) خدایا! خون خواهى ما را از کسى قرار ده که به ما ستم کند، و ما را بر هر که با ما دشمنى کند، پیروزى بخش؛ مصیبت ما را در دینمان قرار مده؛ دنیا را بزرگ‌ترین همّ و غمّ ما؛ و نهایت دانش و شناخت ما قرار مده؛ و کسى را که به ما رحم نمی‌کند، بر ما مسلّط مگردان. دروس قابل تأمل در دعا مقدمه پیامبر(ص) در قالب دعا، مؤمنان را متوجه مجموعه عواملی می کند، که هر کدام در جهتی سبب شکست و عقب ماندگی انسان را فراهم می کنند. لذا با بیان دعا مؤمنان را به رویارویی و آماده سازی فرا می خواند. 1⃣ درس اول: خونخواهی حق محور؛ در شرح ترمذی بر حدیث[الثأر] را به حقد و غضب تفسیر کرده است؛ زیرا در جاهلیت مرسوم و متداول بوده است که در خون خواهی، اولیاء دم و صاحبان خون، برای مطالبه گری خون مقتول از قاتل، اغلب کسان دیگری را به قتل می رساندند؛ در واقع به جای قاتل و ظالم، کسانی مظلوم گرفتار می شدند. پس پیامبر از خداوند طلب هدایت می کند مبنی بر اینکه در خون خواهی دچار ستم و ظلم نشویم. 2⃣درس دوم: پیروزی بر دشمنان؛ دشمن کسی است که به [جان، مال، ناموس و مالکیت] انسان تعدی و تجاوز می کند. دشمنى، عبارت است از مخالفت، بد خواهى و کینه‌توزی در حق کسى یا نسبت به چیزى، که در گفتار یا رفتار خصومت آمیز و کینه توزانه و آزار دهندۀ دشمن،  بروز مى‌کند. گاهی دشمنی آشکار و عیان است؛ و گاهی پنهان و پوشیده، هر دو جهت آن تهدیدی برای انسان به شمار می رود. لذا پیامبر پیروزی بر دشمن را از خداوند طلب می کند که در واقع نیرو و قوت [معنوی] می باشد. لازم به ذکر است ضمن دعا کردن، فراهم کردن ابزار و اسباب لازم در مقابل تهدید دشمن و مقابله با آن، امری واجب و لازم است. 3⃣ درس سوم:نجات از مصیبت دین؛ نجات از مصیبت، بخش دیگری از دعای درخواستی پیامبر(ص) است. مصیبت دامنه ی وسیعی دارد؛ مصیبت در لغت به معنی: بلا، آفت، فاجعه، گرفتار؛.. آمده است؛ و از نظر اصطلاحی مصیبت، به معنی: هر شری و بدی که به انسان سرایت کند. پیامبر(ص) در این حدیث مصیبت را به دو دسته تقسیم بندی می کند: 1- مصیبت دنیایی؛ همانند: بلاهای طبیعی، مصیبت قومی، مصیبت خانوادگی، مصیبت فردی. 2- مصیبت دینی مصیبت دینی که در شرح حدیث بدان اشاره نموده است می تواند شامل موارد زیادی باشد؛ که مهمترین آنها عبارتند از: 1- ضعف ایمان؛ 2- گرفتار شدن به باور بد؛ 3- سستی در عبادت؛ 4- تمایل به حرام خوری؛ 5- رشد اخلاق ناپسند. بنابراین پیامبر از مصیبت دینی بیشتر نگران است تا نسبت به مصیبت در امور دنیایی؛ برای همین از خداوند طلب نجات و رهایی از مصیبت دین می کند. 4⃣ درس چهارم: رهایی از دنیا طلبی؛ پیامبر(ص) بعد از نگرانی از مصیبت دینی، در نگاه دیگر موازنه ی بین دین و دنیا را به مؤمنان آموزش می دهد که بارزترین جلوه ی مصیبت دینی، طلب جاه و مقام، ثروت و دارایی فریب بخش است؛ که چنانچه غلبه کند، دینداری در حاشیه قرار گیرد همانگونه که قرآن بیان می کند: [وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَىٰ حَرْفٍ ۖ فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ ۖ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلَىٰ وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ]( حج/11). 5⃣ درس پنجم: محدودیت در دانش؛ پیامبر با بیان[وَلاَ مَبْلَغَ عِلْمِنَا] از زاویه ی دیگری ترس و نگرانی خطرات مسیر بندگی را به مؤمنان گوش زد می کند؛ تعصب و محدود نگری، بخش از توسعه نیافتگی علم و آگاهی انسان مؤمن است،لذا مطلوب باید مبتنی بر چند اصل باشد: 1- علم مطلوب، صرفا در خدمت دنیا نباشد. 2- علم مطلوب، محدود نگر و تعصب آفرین نباشد. 3- علم مطلوب، مانع گمراهی انسان باشد. 6⃣درس ششم: رهایی از سلطه؛ پایان بخش دعا و راز و نیاز پیامبر با خداوند در این حلقه ی تربیتی - تزکیه ای، رها شدن از سلطه است؛ سلطه ای که عاری از رحم وشفقت انسان دوستانه می باشد. اصولا این سلطه ها، سلطه ی حاکمان ظالم و ستمگر است، که هر گاه طغیان کند رحم و شفقت در ذات و وجود آنان به خشم و فساد تبدیل می گردد: [وفرعون ذى الا وتاد*الذين طغوا فى البلد* فاءكثروا فيها الفساد*] نتیجه گیری پیامبر(ص) هر کدام از موارد فوق را مانعی در راه رشد و تعالی دنیا و آخرت انسان مؤمن معرفی می کند، بنابراین ضمن آماده سازی مؤمنان، آنان را تشویق به پناه جویی از خداوند و فراهم کردن ابزار [معنویی دعا] می نماید. ✍🏻سقز: محمد احمدیان           جمعه 15 تیر1403 @ahmadian_saqqez
Show all...
اشاره ای گذرا به فلسفه تربیتی حج سقز- محمد احمدیان، 1403
Show all...
اشاره_ای_گذارا_به_فلسفه_ی_حج؛_سقز_محمد_احمدیان_.mp38.60 MB
والدین و 🌹[ 100 نکته ی تربیتی] 🌺 نکته ی هفتم: [عادت دادن کودکان به برنامه‌های خاص، پیشگیری از بی‌نظمی در مدیریت آینده ی آنان است؛ اما نباید بیش از حد کودکان را محدود کرد]. تربیت، شکوفا کردن خصایل نیکو؛ و زدودن خصایل ناپسند در شخصیت کودک است؛ و لازمه ی آن تکرار با برنانه منظم می باشد. کسانی که به مقام قهرمانی می رسند، مدیون تمرین و تکرار می باشند، لذا در کودکان این وظیفه و مدیریت آن، بر عهده ی والدین است. سقز: محمد احمدیان تیر 1403 @ahmadian_saqqez
Show all...
⭐️انتخابات [ و معادلات پیش رو] تحلیل و پیش بینی، دو روی یک سکه هستند، با این تفاوت که در پیش بینی متغیرات پنهانی هستند که سمت و سو و جهت معادله را تغییر می دهند. از نتایج جمعه گذشته دو نتیجه خود نمایی می کند: ✅ نتیجه ی اول: آقای باقر قالیباف، با ۳ میلیون و ۳۸۳ هزار و ۳۴۰ رای، که هم اکنون ریاست مجلس را مدیریت می کند، در میان[ 24 میلیون] رأی دهنده، دارای مقبولیت (13 درصدی) است، که چنین جایگاه برای ریاست قوه ی مقننه یک مملکت، باید یک مصیبت سیاسی تلقی نمود؛ و چنین مقبولیتی استحکام نظام را تهدیت می کند. از این درصد رأی آقای قالیباف، این نتیجه را باید گرفت که ستاره بخت و اقبال ایشان در عرصه مدیریت سیاسی ایران، پایان یافته؛ و به افول نزدیک است. ✅ نتیجه ی دوم: ☑️1- اردوگاه تغییر به هدایت گری آقای[ پزشکیان] با تعداد آرای ۱۰ میلیون و ۴۱۵ هزار و ۹۹۱؛ ☑️2- و اردوگاه اصول گریان با رویکرد متفاوت، مجموعا: الف- آرای سعید جلیلی، ۹ میلیون و ۴۷۳ هزار و ۲۹۸ ‏ ب- آرای محمدباقر قالیباف، ۳ میلیون و ۳۸۳ هزار و ۳۴۰ ج- آرای مصطفی پورمحمدی ۲۰۶ هزار و ۳۹۷، می باشد. پیش بینی نتایج، در معادله و چیدمان آراء اردوگاه اصول گریان این پیام و سینکنال را به جامعه ی رأیی دهندگان می دهد، که سکان مدیریت آینده ی پاستور و ریاست دولت، در دست آقای [ جلیلی] خواهد بود؛ چرا؟ چون آراء اصول گریان در انتخابات جمعه ی آینده در سبد واحدی به نفع جلیلی ریخته می شود: الف-تعداد آرای سعید جلیلی + ۹ میلیون و ۴۷۳ هزار و ۲۹۸ ‏ ب-تعداد آرای محمدباقر قالیباف +۳ میلیون و ۳۸۳ هزار و ۳۴۰ ج-تعداد آرای مصطفی پورمحمدی +۲۰۶ هزار و ۳۹۷ جمعا 13063035= بنابراین ( 13 میلیون) رأی در مقابل (10 میلیون) آراء آقای پزشکیان، آقای جلیلی ریاست جمهور آینده می باشد. 🖌 تبصره: عده ای بر این تصور هستند که انتخابات، مهندسی شده است؛ چون دلیل یقینی بر این گمان در دست نیست، لذا می توان دو سناریو برای آینده انتخابات پیش بینی نمود: 1⃣ سناریوی اول: معادله آراء اصول گریان این پیام را می دهد که آراء آقای جلیلی در دور دوم، به مراتب بیشتر از آراء آقای پزشکیان خواهد بود. 2⃣ سناریوی دوم: چناچه خیزش همه جانبه ی اردوگاه تغییر در حمایت از آقای پزشکیان صورت گیرد، آنوقت با سنگین نمودن کفه ی ترازوی انتخابات به نفع تغییر؛ آقای پزشکیان برنده خواهد شد که چنین احتمالی ضعیف است،(والله اعلم). چشم براه تحقق یکی از این دو سناریو خواهیم بود. ✍🏻 سقز: محمد احمدیان چهارشنبه13 تیر 1403 @ahmadian_saqqez
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
سوره ی ذاریات [مهندسی سوره های قرآن] بر خلاف نظریه کسانی که بر این پندارند قرآن کلامیست پریشان! قرآن از مهندسی منظم، منسجم، هدفمند و دقیق بر خوردار است؛ و محتوای آن از محورها و فصل ها شکل گرفته است؛ که تمام محورهای آن در حین استقلال در پیام، مفاهیم آنها مرتبط و مکمل همدیگر هستند؛ و با تأمل در چارت هر سوره، پیام کلی آن در یک نگاه به نمایش گذاشته می شود. [سوره ی ذاریات] سوره ی ذاریات که مباحث آن حول قیامت و اثبات آن می چرخد، اما در میانه ی مباحث به ویژگی متقیان می پردازد، گویی هر ویژگی مدرسه ای است در جهت شخصیت سازی انسان متقی : ویژگی اول متقیان: شب زنده داری در پاسی از شب؛ در جهت تربیت نفس؛ ویژگی دوم متقیان: استغفار سحرگاهان؛ در مقام تواضع و تقرب به خداوند؛ ویژگی سوم متقیان: حامی و پشتیبان مالی بینوایان و تهیدستان؛ تربیت در مدرسه ی شب زنده داری، برای خدمت به بشریت. سقز: محمد احمدیان خرداد 1403 @ahmadian_saqqez
Show all...
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.