•|سایمان•

ددی با لیتل بویش توی جنگل روی اسب سکس میکنه🔥 گـ🔞ــی عاشقانه _الان انقدر #تحریک شدی که با یه فشار کل کی_رم لیز میخوره تو اون سوراخ گرم و نرمت بیبی بوی خودش رو روی کی*رم حرکت داد و نمیدونست که چقدر دیوونم کنه #لیسی رو لبش زدم و لاله ی گوشش رو مک زدم جلوی نالش گرفته بود و به زور نفس میکشید که دستم رو از سر #کی_رش تا تخم هاش از روی شلوار کشیدم مثل سنگ سفت شده بود که بالاخره...👅🍆 https://t.me/+CGkW6tOhk2M4ODM0 https://t.me/+CGkW6tOhk2M4ODM0

آریاس یه مافیای خفن و خیلی خشنه که پسر قصه ی مارو به  بدترین شکل بهش تجاوز می‌کنه 🫠💔🌈 #گی #اجباری https://t.me/+Vl2vvFc_W8o1NWQ0

استادی که وقتی متوجه میشه دانشجوی پسرش قابلیت باردار شدنو داره اونو مجبور میکنه باهاش توی خونه... #گــی  #آمپرگ🔥 پاهاشو از هم فاصله میدم و با نفس های سنگین گردنشو میبوسم و #لیس میزنم _عطر تنت داره دیوونه م میکنه سرشو به پنجره خیس از بارون فشار میدم و خم میشم لیسی به #سوراخ باسنش میزنم #ناله بلندی میکنه و دستشو روی شیشه مشت میکنه دو انگشتمو وارد دهنش میکنم _خیسش کن جر نخوری #پسرکم. زبونشو روی انگشتام میکشه و با بزاقش خیس میکنه... انگشتامو بیرون میکشم و بدون رحم وارد سوراخ صورتیش میکنم و همزمان #تخمای صورتی و کوچولوشو میمالم جیغ آرومی میکشه و خودشو منقبض میکنه که نوک انگشتمو روی #پروستاتش میکشم که بدنش با شت میلرزه و...🔞💦 https://t.me/+SPlvpVdXnOphMGRk https://t.me/+SPlvpVdXnOphMGRk

#گــی 🔥🔞🔥🔞 #داستان.تناسخ پسری که هر شب به برادرش ...😐🙊 با ترس خودمو عقب کشیدم و گفتم :« الیاس خواهش میکنم ؛ من برادرتم ... الیاس پوزخند کثیفی زد و همون‌جوری که دستشو به نیپلم میرسوند گفت:« اونموقع که برای دلبری میکردی برادرم نبودی ؟ ‼️💀 https://t.me/+wZve68KQvvU5ZjQ0 https://t.me/+wZve68KQvvU5ZjQ0 https://t.me/+wZve68KQvvU5ZjQ0 https://t.me/+wZve68KQvvU5ZjQ0 13 پاک✅

-برو زیر میز برام س‌اک بزن. -ولی اگه یکی ببینه؟ سرم رو فشار داد و مجبورم کرد زیر میز بشینم. -میخوای به حرف مدیر دانشگاه گوش ندی؟🔥 ناچار زیپ شلوارش رو باز کردم. آلت کلفتش مثل دسته جلوم پرید🔞... دهن بردم نزدیکش بخورم که... در باز و صدای معاون پیچید... https://t.me/+pHgtr-JvBzdmNTI8 https://t.me/+pHgtr-JvBzdmNTI8 معاون دانشجو و مدیرو درحال سک‌س میبینه🙈💦 9پاک✅

_آهههه #مدیر زودترر الان معاون میاد باید به اونم #ک*ص بدم آهههه اوووف... مدیر حشری محکمتر با #ک*یر کلفت و قطورش توی #ک*ص تنگم تلمبه زد و همزمان به #پستون های گنده ام که حسابی مکیده بود و بالا پایین میشدن نگاه کرد... _آههه ماری #ک*یرم از گاییدن #ک*ص تنگ و #تپلت سیر نمیشه آههه آبمو میریزم توی #ک*صت میخوام #ک*ص صورتیت بچه داشته باشم اووف آههه از حرفاش حش‍*‍ری تر شدم و شهوانی خودمو به #ک*یرش کوبیدم _آههه مدیر اگه معاون اینجا بود حسابی شق میکرد و عصبی میشد ، آههه اومم دوست دارم اول از اون حامله بشم اومم در #ک*صم کوبید و #ک*یرشو از توی #ک*صم درآورد _اووف هوس خوردن #ک*ص دانشجوی ج*ندمو کردم اومم هیجان زده و حش‍*‍ری آه و ناله کردم که شروع کرد به خوردن #ک*صم خیره به #ک*یر سفت و کلفتش #ک*صمو بیشتر توی دهنش فشار دادم که در اتاق خواب باز شد و با دیدن معاون لخت با #ک*یر کلفت و گنده اش.... مدیر و معتون ک‌.ص و ک‌.ون دختر ج‌نده تازه وارد رو جر میدن ...🙊❌🔥😳 https://t.me/+pHgtr-JvBzdmNTI8 https://t.me/+pHgtr-JvBzdmNTI8 #شهو_انی‌ممنوعه💦🔞 9پاک✅

با شهوت #ک*یر هات و کلفت مدیر رو توی دهنم کردم که سریع #ک*صمو مالوند و با آب #ک*صم توی سوراخ تنگ و صورتی کو.نم تلمبه زد..🍑🔞 _اووف آههه خوب خیسش کن آههه این #ک*یر قراره توی #ک*صت حسابی تلمبه بزنه اووف... حشری تر براش ساک زدم که خشن تر با انگشت توی #ک*ص و کو.نم تلمبه زد.. سریع روی #ک*یرش نشستم که نوک #پستون درشتمو درآورد و همزمان شروع کرد به تلمبه زدن توی #ک*صم.... _آههه اووف محکمترر #مدیر آهههه اومم نوک #پستونامو مکید و پر سروصدا و شهوتی میخورد و لیس میزد..💦🔞 برای ک**یر مدیر دانشگاه ساک میزنه..🤤💦🔞 https://t.me/+pHgtr-JvBzdmNTI8 https://t.me/+pHgtr-JvBzdmNTI8 #فول‌‌ممنوعه🔞💦 #تریسام #تینجری #شهو_انی 9 پاک✅

سیلی به کپلای سفید و نرم کو.ـنش میزنم و شیار بهـ.ـشت صورتیشو میمالم پنبه آغشته به الکل رو روی باسنش میکشم که خودشو منقبض میکنه _شل کن تا بابایی سریع آمپولتو بزنه بعدش واسه جایزه میتونی آبنبات ددی رو لیس بزنی به محض اینکه خودشو شل میکنه سوزن رو داخل باسنش میبرم که جیغ بلندی میکشه و خودشو منقبض میکنه هیسی میکشم و دستمو روی سوراخش میکشم که از درد باسنش دستاشو میاره عقب که برای آروم کردنش چوچـ.ولش رو میمالم و سوزن رو از باسنش بیرون میارم با پایین کشیدن شلوارم و دراوردن مردونگی کلفت و رگدارم...🍆💦 https://t.me/+RNBdYyELPqJkZDA0 https://t.me/+RNBdYyELPqJkZDA0 لیتل گرلش مریض میشه و ددی ش گولش میزنه تا آمپول بزنه واسش

مردی که لیتل بوی رفیق پسرش میشه ولی پسرش به گرایش پدرش شک میکنه و...❌🔥 کاوه رو روی چمن های حیاط #دراز میکنم و #بوسه‌ی خیسی رو باهاش شروع میکنم #کی_رش رو از روی باکسرش میمالم #نیپل‌های کوچولوش رو به بازی میگیرم #ناله‌ی ارومش میون #بوسمون خفه میشه که دستم روی #سوراخ تنگش میشینه سریع #باکسرش رو پایین میکشم و #شلوارم رو در میارم. _عاه #ددی لطفا اینجا نه... ممکنه فرهاد بیاد پوزخندی میزنم و بی توجه به حرفش #انگشتم رو وارد #دهنش میکنم🔞💦 https://t.me/+QMW5ABet_os2MDFk https://t.me/+QMW5ABet_os2MDFk

#part1 _اقا مدیر خوب داری #ک**مو میخوری آههه با شهو.ت و لذت #ک_صمو روی دهن سم تکون دادم و با ملچ ملوچ برای #ک_یر درازش ساک زدم _اومم سم اووف یواش ترر #ک**صمو کندی آههه سم یجوری وحشتناک #ک_صمو باز کرده بود و میخورد و گاز میگرفت که مجبور شدم آه و ناله هامو با فرو کردن #کی_رش توی دهنم خفه کنم تا بابایی مچمونو نگیره اما یهو.... https://t.me/+pHgtr-JvBzdmNTI8 https://t.me/+pHgtr-JvBzdmNTI8 #گروپ‌مدیرو‌دانش‌جوح_شری..💦😱🔞 1پاک✅