cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

C'

Show more
Iran282 131Farsi210 290The category is not specified
Advertising posts
215
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

دوستانی که آیفون دارن،وی پی ان معرفی کنید لطفا.
Show all...
Dayan-Bebakhshid-Engari-Eshtebah-Shod-256.mp311.80 MB
همه این پنج ماه برای من همون خوابی بود که ازش بیدار شدم و دیدم واقعی نیست، همه این پنج ماه که قد پنج قرن زندگیش کردم،هر لحظه شو یک "یه روز فکرشو میکردی اینطوری بشه؟"ی بزرگ رو حس کردم،اگر توی کلمه بخوام جا بدم این چند وقتو باید نویسنده ی یک کتاب چند صد جلدی بشم اصلا مگه میشه با جمله ها گفت که چطور اون یکساعت پرواز به من بیست و پنج ساعت گذشت؟که هیچی اونطور فکرشو میکردم پیش نرفت با این حال هیچکس از من نپرسید چیشد که بعد اون یکساعت از هیچی نترسیدی؟مادری بودم که نوزاد مرده شو تنها بدنیا آورده،کسی که وسط جاده یکیو با ماشین زیر گرفته بود و برای دیدن جسدش هم برنگشته بود،چاقو رو زیر گلوی مردی که سرش داد زد گذاشته بود،قلب هایی زیادی رو شکسته بود و خودش نشکسته بود و همچنان با همون ظرافت زن بود.تمام اون مدت رو حرفی نمیزدم نه لال بودم و نه ساکت و نه گفتنیام با تو کم بود،چیزی راجب اضطراب اجتماعی شنیدی؟ اطرافیان همیشه این مشکل منو تحسین کردن و به آروم بودن ربطش دادن و منم هیچوقت تلاشی واسه حل کردنش نکردم،فکر میکردم پام برسه اونجا دیگه غصه تمومه و هنوز یه هفته نشده بود توی تب میسوختم نگفته بودم که از پنج سالگی به اینور هروقت داشتم از غصه له میشدم تب میکردم مثل همه چیزای دیگه ای نگفتم که کسی ناراحت نشه،معذب نشه،خسته نشه،عصبانی نشه،که پلی بین ما خراب نشه و اگه شد هم یه راهی برای برگشت باشه من اصلا از تصمیم به رفتن گرفتن خوشم نمیاد ولی همیشه من کسی بودم که رفته چون هیچوقت نتونستم بگم من از اون لحظه که تصمیم به رفتن میگیرم تا روزی که همه چیزو ول میکنم میرم قده هزار سال فاصله ست،هزار سال که منتظر میمونم یک کاری برای موندنم بکنی،یکجوری دلم رو بدست بیاری،درو ببندی و محکم بگیری و مانع رفتنم‌ بشی و وقتی هیچکاری نمیکنی هرچی پل برای برگشتم هستو داری خراب میکنی،این بدترین اخلاق منه سرش آدمای زیادی رو بخشیدم و بعضیاشون رو زیادی هم بخشیدم و خیلی وقت ها بی تقصیر عذر خواهی کردم و خیلی وقت ها هم‌ آخرین چیزی بودم که بهش اهمییت داده میشه ولی هیچی درست نشده،همه این هارو گفتم که بگم امیدوارم یکجوری درست شه،درستش کنی،درستش کنیم،یکجوری نجات پیدا کنیم،امیدوارم این هزار سال رد نشه بین ما،امیدوارم دیگه لازم نباشه خودم رو قانع کنم،لازم نباشه هیوا بخواد برای خودم رو قانع کردن سرمو از تنم جدا کنه.
Show all...
AUDIO-2023-02-04-00-51-22 2.mp32.37 MB
Repost from ناپیرو
دو ساعت بحث و استدلال بی‌خود چرا وقتی تمام دردم در یک جمله خلاصه می‌شه: این‌که من برای تو اون‌قدری که تو برای من مهمی مهم نیستم، جدی اذیتم می‌کنه. چون هیچ فکری به حال این یه جمله نمی‌شه کرد. چون اگر بگم فلان جا فلان کار رو کردی اون کار هزارویک منظور مختلف می‌تونه داشته باشه هر لباسی می‌شه تنش کرد کافیه یه کمی خلاقیت به خرج بدی ولی چی‌کار می‌شه کرد با به اندازه‌ی کافی مهم نبودن؟ باشه تلاش می‌کنم مهم‌تر شی؟ تلاش می‌کنم هیجان‌زده‌تر باشم درباره‌ی تو؟ این حس‌ها تلاش‌کردنی نیست، بنابراین من با فن بیان شما مشکل دارم.
Show all...
صفحه توییترمو بیشتر از هر فضایی تو سوشال مدیا دوست دارم،نه آدم آشنا،نه احساس معذب بودن،نه احساس ناامنی،با خیال راحت تا جایی که میتونم اورشیر میکنم اونجا و راجب همه آدمای زندگیم صحبت میکنم و هر چقدر هم بخوام غر میزنم.
Show all...
احتیاجم به یه سفر با کیفیت از احتیاجم به آب و غذا بیشتره.
Show all...
پول بی نهایت برای مسافرتای بی نهایت میخوام.
Show all...
قبلا یکبار گفته بودم که آدم خیلی گناه داره وقت هایی ک نمیتونه به دلش اجازه قرص شدن بده،و الان دقیقا نمیدونم چند وقته که خیلی گناه دارم،از وقتی شروع کردم به آروم آروم بستن چمدونم منتظر بودم که یکجایی به یکچیزی دلگرم بشم بارها و بارها خودم رو به چیزای کوچیک قانع کردم که دلیل موندنم بشن و همه ی اون بارها رو خیلی گناه داشتم،یک روز فکر میکردم آدمیزاد جماعت تا وقتی نبودنت رو احساس نکنه متوجه حضورت نمیشه و حالا احساس میکنم تمام این مدت انقدر دور و غریبه و کم بودم که شاید اصلا بودن و نبودنم هیچ فرقی نداشته باشه،احساس میکنم تمام این مدت هیچ وقت فرصتش رو نداشتم خودم باشم،بخندم و بخندونم و همون خنده ها جای پامونو تو خاطرات سفت کنند،گفته بودم که من وقت هایی که احساس کنم شنونده مطلوبمو ندارم رو ساکت میمونم،تمام این مدت رو ساکت موندم،ساکت و درک کننده و غمگین.
Show all...
انقدر دلم براش تنگ شده که میخوام باز برم در اتاقشو باز کنم و بپرسم بیداری؟بعد بغلش کنم درست مثل سری قبل همونطوری نیم ساعت از ته دل گریه کنم.
Show all...
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.